0/10

رتبه بندی مهمترین فیلم‌های MCU که نباید از دست بدهید

وقتی عاشق کمیک بوک هستی ولی زمان کافی نداری

0/10 ۴ 5 ساعت قبل مقالات جانبی (سینمایی) کپی لینک

در حالی که قسمت جدید کاپیتان آمریکا شروع خوبی را در سال جدید میلادی برای مارول رقم زده، می‌خواهیم مروری بر مهمترین فیلم‌های MCU داشته باشیم.

فیلم Captain America: Brave New World از چند روز پیش روی پرده نقره‌ای آمده و به عنوان اولین فیلم سینمایی Marvel Cinematic Universe در سال ۲۰۲۵ میلادی، شروع خوبی را برای این فرنچایز رقم زده است. هر چند، احتمال سقوط آزاد فروش در هفته دوم اکران وجود داشته و حتی امکان دارد رقم ناامیدکننده‌ای در انتهای اکران گسترده به ثبت برساند. با این حال، تصمیم گرفتیم به بهانه شروع مارول در سال جاری میلادی، مروری بر مهمترین فیلم‌های MCU از ابتدا تاکنون داشته باشیم.

از زمان شکل گیری‌اش در سال ۲۰۰۸، دنیای سینمایی مارول به یکی از طولانی‌ترین فرنچایزهای تاریخ تبدیل شده است. فرنچایز مزبور بیش از ۳۰ فیلم را در خود جای داده و این رقم همچنان در حال افزایش است. دنیای سینمایی مارول بطور مستقیم روی فرهنگ عامه مردم در سراسر جهان تاثیر گذاشته و جای تعجبی ندارد که چنین موفقیتی را کسب کرده است. ترکیبی از نوستالژی کمیک‌ بوکی، دنیای پیچیده و پرجزئیات، اکشن‌های جذاب و بازیگران درجه یک را در اختیار داشته و از همه مهمتر می‌داند چگونه بین سرگرمی و هنر تعادل برقرار کند.

البته جمله‌ای که در انتهای پاراگراف پیشین گفته شد، ممکن است این روزها مقداری غیرقابل لمس بنظر برسد. چون آثار ابرقهرمانی موفقیت و جذابیت گذشته را ندارند. با این حال، سال ۲۰۲۵ ظاهراً هیجان قدیمی برای دنیای سینمایی مارول را دوباره شعله‌ور کرده است. جدا از قسمت چهارم کاپیتان آمریکا، دو فیلم The Fantastic Four: First Steps و Thunderbolts نقش بسزایی در شعله‌ور شدن هیجان داشته‌اند.

در صورتی که تازه‌ وارد هستید یا فقط می‌خواهید یک مروری سریع از اتفاقات گذشته داشته باشید، مهمترین فیلم‌های MCU را رتبه ‌بندی کرده‌ایم.

۱۰- Deadpool & Wolverine

پس از اینکه وید ویلسون بالاخره با سرنوشت خود کنار آمده و به آرامش می‌رسد، همه‌ چیز ناگهان تغییر می‌کند؛ زیرا سازمان اختلالات زمانی (TVA) او را استخدام کرده و فرصت پیوستن به جمع قهرمانان MCU را پیشنهاد می‌دهد. اما این اتفاق اصلاً ساده نیست. پس از پی بردن به حقیقتی تلخ، تصمیم می‌گیرد به سازمان اختلالات زمانی نارو زده و دنبال راهی برای نجات جهانش از نابودی بگردد. در این مسیر، مجبور می‌شود با یکی از واریانت‌های بد قلقِ ولورین همکاری کند.

از لحظه‌ای که فیلم Deadpool & Wolverine معرفی شد، انتظارات زیادی پیرامونش بوجود آمد. دلایل زیادی هم در رخ دادن چنین اتفاقی دخیل بود: بازگشت هیو جکمن (Hugh Jackman) به نقش ولورین، اولین اثر مارول که رده سنی R را دریافت می‌کند و ایجاد ارتباط میان فرنچایز MCU و فرنچایز مردان ایکس که به استودیو فاکس قرن بیستم تعلق داشت. محصول مارول نه تنها تجربه‌ای هیجان انگیز و نوستالژیک را برای طرفداران به ارمغان آورد، بلکه نقطه عطفی در سینمای ابرقهرمانی مارول شد و مسیر را برای ماجراجویی‌های متفاوت باز کرد. خشونت بی‌رحمانه، حضور افتخاری (کمئو) شخصیت‌های نمادین، طنز بامزه و البته شیمی فوق ‌العاده بین جکمن و رایان رینولدز (Ryan Reynolds)، همه این موارد دست به دست هم دادند تا Deadpool & Wolverine به یک فیلم مهم برای تماشا تبدیل شود.

۹- Spider-Man: No Way Home

پیتر پارکر که هنوز نتوانسته با پیامدهای فاش شدن هویت مخفی‌اش کنار بیاید، در غیاب تونی استارک تصمیم می‌گیرد به سراغ دکتر استرنج رفته و از او کمک بگیرد. با دخالت پیتر در اجرای طلسم همه ‌چیز به شکلی وحشتناک بهم ریخته و باعث ورود دشمنان خطرناکی از جهان‌های موازی دیگر می‌شود.

فیلم Spider-Man: No Way Home به معنای واقعی کلمه یک حماسه مولتی ورسی بود. این فیلم به منظور بزرگداشت میراث فرنچایز مرد عنکبوتی طی دو دهه گذشته، سه نسل از مردان عنکبوتی را کنار هم جمع کرد. این اتفاق فقط به حضور توبی مگوایر (Tobey Maguire)، اندرو گارفیلد (Andrew Garfield) و تام هالند (Tom Holland) محدود می‌شد و بازگشت هیجان ‌انگیز ابرشرورهای بزرگی مثل جیمی فاکس (Jamie Foxx)، آلفرد مولینا (Alfred Molina) و ویلم دفو (Willem Dafoe) را به همراه داشت. غیر از نوستالژی و جلوه‌های بصری خیره کننده، چیزی که این فیلم را خاص می‌کرد، بار احساسی داستان بود؛ عنصری که بیشتر از همه با نقش آفرینی درخشان هالند تقویت شد.

۸- Captain America: Civil War

پس از اینکه یکی از ماموریت‌های انتقام جویان به شکلی فاجعه ‌بار پیش رفت، دولت‌های جهان سیستمی برای پاسخگویی به نام توافق‌ نامه سوکوویا ایجاد می‌کنند؛ سندی قانونی که فعالیت‌های ابرقهرمانان را تحت کنترل قرار می‌دهد. تعدادی از ابرقهرمانان چندان نسبت به توافق نامه سوکوویا خوش بین نبوده و این قانون، تفرقه بزرگی میان اعضا ایجاد می‌کند: از یک سو، تونی استارک قرار می‌گیرد که از وجود محدودیت و نظارت بر عملکرد انتقام جویان حمایت می‌کند. در سوی دیگر، استیو راجرز است که با از بین رفتن استقلال گروه مخالف است. بدین ترتیب، بزرگ‌ترین دشمن انتقام جویان حالا خودشان هستند. البته افشای حقیقتی تلخ درباره گذشته یکی از شخصیت‌ها، این شکاف و تفرقه را عمیقتر هم می‌کند.

با اینکه ابرقهرمانان بارها با تهدیدهای موجودات فضایی و خدایان مختلف روبرو شده بودند، Captain America: Civil War یکی از مهم‌ترین نبردهای دنیای سینمایی مارول بود. این فیلم فقط و فقط درباره انسان‌ها بود و داستانی را درباره برخورد ایدئولوژی‌های متفاوت و شکاف میان اعضای یک گروه را به تصویر کشید. تماشای اینکه قهرمانان محبوبمان یکدیگر را دشمن خطاب کنند، واقعاً دردناک بود. البته این درگیری به شکلی هیجان ‌انگیز و جذاب روایت شد. با وجود دیالوگ‌های پرکشش، صحنه‌های اکشن نفس ‌گیر و معرفی شخصیت‌های جدید هیجان ‌انگیز، هیچ دلیلی وجود ندارد که این فیلم را از دست بدهید. به‌ خصوص که یکی از بهترین پیچش‌های داستانی MCU را در خود جای داده است.

۷- Black Panther

پس از مرگ ناگهانی پدر، تی‌ چالا به زادگاهش یعنی پادشاهی مخفی و پیشرفته واکاندا بازمی‌گردد تا هم به‌ عنوان بلک پنتر و هم پادشاه بر تخت بنشیند. اما بدست‌ آوردن تاج و تخت اصلاً آسان نیست. نه ‌تنها برخی قبایل واکاندایی با او مخالفت می‌کنند، بلکه دشمنی قدرتمند پادشاهی را به لبه نابودی برده است؛ دشمنی که از قضا رابطه خانوادگی نزدیکی با تی چالا دارد.

حضور بلک پنتر در Captain America: Civil War بشدت مورد توجه قرار گرفت و باعث شد هایپ زیادی پیرامون این ابرقهرمان و فیلم اختصاصی‌اش شکل بگیرد. خوشبختانه، رایان کوگلر (Ryan Coogler) شاهکاری را خلق کرد که ژانر ابرقهرمانی را به سطحی جدید برد. Black Panther نه‌ تنها زیبایی فرهنگ آفریقایی را برای مخاطبان جهانی به تصویر کشید، بلکه با روایت پیچیده و نقش آفرینی‌های خیره‌ کننده‌اش، همگان را شگفت ‌زده کرد. از آنجلا باست (Angela Bassett) گرفته تا چادویک بوزمن (Chadwick Boseman) و مایکل بی. جردن (Michael B. Jordan)، همه و همه درخشیدند. البته عملکرد بوزمن و جردن اصطلاحاً در لیگ دیگری بود. بوزمن شکوه و قدرت محافظ واکانادا را به بهترین شکل ممکن نشان داد و جردن هم شروری را خلق کرد که بسیاری از مخاطبان عاشقش شده و حتی حق را به او دادند!

۶- Guardians of the Galaxy

پس از دزدیدن یک گوی مرموز از دورترین نقاط کهکشان، پیتر کوئیل از سوی شروی به نام رونان مورد تعقیب و گریز قرار می‌گیرد. پس از روبرو شدن با گروهی از یاغیان عجیب ‌و غریب، پیتر و همراهان جدیدش چاره‌ای ندارند جز اینکه متحد شده و کهکشان را از قدرت ویرانگر رونان نجات دهند.

اگرچه فضای کیهانی برای دنیای سینمایی مارول جدید نبود، نگهبانان کهکشان فیلمی بود که مرزهای سینمایی این دنیا را گسترش داد. دیگر فقط با اسطوره‌ها و جادو سر و کار نداشتیم، بلکه مارول بطور جدی وارد دنیای ستارگان، بیگانگان و ماجراجویی‌های میان‌ کهکشانی شد. چه راهی بهتر از یک فیلم سرشار از طنز هوشمندانه، احساسات صمیمی و موسیقی‌های ماندگار برای انجام این کار؟ Guardians of the Galaxy با ترکیب این عناصر، یک زیبایی‌ منحصر بفرد خلق کرد که تا حد زیادی به یک اپرای فضایی مدرن شباهت داشت. اما چه کسی از هیجان و جذابیت لذت نمی‌برد؟ البته به این موارد باید یک تیم خلافکاری بامزه را هم اضافه کنید.

۵- Thor: Ragnarok

ثور در سیاره ساکار به دام افتاده و باید راهی برای بازگشت به آزگارد پیدا کند تا هلا، الهه مرگ را متوقف کند. البته اوضاع اصلاً وفق مراد نیست. پدرش مرده و میولنیر هم به عنوان قدرتمندترین سلاحش نابود شده است. در نتیجه، ثور مجبور است به متحدان جدید، یک دوست قدیمی و حتی برادر غیرقابل اعتمادش، لوکی (Loki) تکیه کند تا هلا به هدفش نرسد.

ثور یکی از محبوبترین ابرقهرمانان کمیک بوکی مارول بوده اما فیلم‌های اختصاصیِ نه چندان قابل قبول باعث شده بود آنطور که باید و شاید در میان طرفداران MCU محبوب نشود. همه چیز با حضور تایکا وایتیتی (Taika Waititi) در مقام کارگردان قسمت سوم تغییر کرد. او دنیای خدای رعد را کاملاً تغییر داد؛ با طنزی سرشار از طعنه، حال ‌و هوای آثار علمی تخیلی دهه ۸۰ و جنون کیهانی. وقتی این عناصر را با عمیقتر شدن روابط شخصیت‌ها و حضور یک شرور نمادین ترکیب کنید، فرمولی بی‌نقص به دست می‌آید. جای تعجب ندارد که Thor: Ragnarok یکی از پرطرفدارترین فیلم‌های دنیای سینمایی مارول بوده که ارزش تکرار زیادی هم دارد.

۴- Captain America: The Winter Soldier

استیو راجرز که هنوز در حال کنار آمدن با شرایط دنیای مدرن است، خود را وقف ماموریت‌هایش به‌ عنوان یک مامور وفادار به سازمان شیلد (S.H.I.E.L.D) کرده است. زمانی که این سازمان مورد حمله قرار می‌گیرد، استیو به همراه بلک ویدو (Black Widow) و متحد جدیدش سم ویلسون حین تلاش برای افشای حقیقتِ پشت پرده حمله، به رازهایی پی‌برند که موجودیت شیلد را تهدید می‌کند. در این میان، گروه باید مقابل یک قاتل خطرناک بایستد که با نام مستعار سرباز زمستان شناخته می‌شود. همه این اتفاقات در شرایطی رخ می‌دهد که استیو از رابطه بسیار عمیق خود با سرباز زمستان هیچ اطلاعی ندارد.

ژانر ابرقهرمانی امروزه با نام فرنچایز MCU گره خورده اما هیچ‌ کدام از آثارش به اندازه Captain America: The Winter Soldier از لحاظ تاریکی و پیچیدگی داستانی قابل مقایسه نیستند. این فیلم اولین تجربه مارول در دنیای جاسوسی و تریلرهای سیاسی بود و توانست با صحنه‌های اکشن خشن، حس بی‌اعتمادی و فساد سازمانی، مخاطب خود را میخکوب کرده و پتانسیل انسان‌ها برای شرارت را به تصویر بکشد. سقوط شیلد بدون شک یکی از بزرگ‌ترین پیچش‌های داستانی تاریخ دنیای سینمایی مارول است؛ زیرا مسیر این فرنچایز را به طور اساسی تغییر داد. فیلم مزبور همچنان به ‌عنوان یکی از هوشمندانه‌ترین و خوش‌ ساخت‌ترین آثار مارول در تمام دوران شناخته می‌شود.

۳- The Avengers

لوکی و ارتش متشکل از موجودات بیگانه‌اش یک تهدید بزرگ بوده و می‌خواهند تمام بشریت را به بردگی بکشند. در چنین شرایطی، نیک فیوری ماموریت می‌یابد تا قدرتمندترین ابرقهرمانان زمین را دور هم جمع کند. او امیدوار است این تیم بتواند در کنار هم از دنیا در برابر نیروی متخاصم دفاع کند اما آن‌ها ابتدا باید یاد بگیرند که چگونه با یکدیگر همکاری کنند؛ در غیر این صورت، تمام چیزی که می‌شناسند را از دست خواهند داد.

در دورانی که هیچ ‌کس تصور نمی‌کرد ابرقهرمانان در یک فیلم مشترک از دنیاهای سینمایی مختلف گرد هم بیایند، The Avengers قواعد بازی را تغییر داد و هالیوود را کاملاً دگرگون کرد. شاید داستان این فیلم در مقایسه با استانداردهای امروزی ساده به نظر برسد اما The Avengers به‌ عنوان یک اثر بلاک ‌باستر بی‌نظیر شناخته می‌شود که استاندارد طلایی برای فیلم‌های تیمی ابرقهرمانی را تعیین کرد. با وجود لحظات طنز و شوخ‌ طبعی‌های گاه‌ و بیگاه، این فیلم همچنان اثری ماندگار و سرشار از احساس است. علاوه بر این، تماشای اولین اتحاد شش عضو اصلی انتقام جویان همیشه یک حس نوستالژیک را به همراه دارد.

۲- Avengers: Endgame

پنج سال از نابود شدن نیمی از جمعین جهان به دست تانوس (Thanos) می‌گذرد و انتقام‌ جویان پراکنده شده‌اند. در اوج ناامیدی و زمانی که راهی برای جبران این فاجعه کشف می‌شود، ابرقهرمانان باقی‌ مانده بار دیگر گرد هم می‌آیند تا دنیا را نجات دهند و تمام کسانی را که از دست رفته‌اند، بازگردانند. البته تحقق این هدف بهای سنگینی را می‌طلبد.

فیلم‌های کمی بوده‌اند که انتظارات از آن‌ها به اندازه Avengers: Endgame باشد و فیلم‌های کمتری توانسته‌اند این انتظارات را برآورده کنند. اما برادران روسو (Russo Brothers) موفق شدند با مهارتِ تمام، اولین خط داستانی دنیای سینمایی مارول را به انتها برسانند. از به سرانجام رساندن خط داستانی شخصیت‌های مختلف گرفته تا آماده ‌سازی این فرنچایز برای آینده‌ای جدید و ادای احترام به میراث باشکوه، Endgame نقطه عطفی در تاریخ سینما و هدیه‌ای برای طرفداران بود. به‌ عنوان یک پدیده فرهنگی، هیچ فیلمی به اندازه این حماسه ابرقهرمانی تاثیرگذار، هیجان ‌انگیز و احساسی نبوده است.

۱- Iron Man

در پی ربوده شدن توسط یک گروه تروریستی، تونی استارک موفق می‌شود یک زره منحصر‌‌بفرد از تکه‌های فلز ساخته و شرایط را برای فرار مهیا کند. بعد از بازگشت به خانه، این یک صنعتگر مغرور، میلیاردر و نابغه تصمیم می‌گیرد تمام وقت خود را صرف تکمیل زره کرده و قصد دارد از آن برای مبارزه با شرارت استفاده کند. برای او اهمیتی ندارد این شرارت از سمت غریبه‌ها باشد یا نزدیکترین افراد به او.

چه چیزی مهم‌تر از فیلمی است که همه چیز را آغاز کرد؟ شاید باورش سخت باشد اما Iron Man یک دوران پروژه‌ای بلندپروازانه بنظر می‌رسید و ساختش منطقی نبود. اما نه ‌تنها به یکی از برترین فیلم‌های ابرقهرمانی در تاریخ تبدیل شد، بلکه پایه‌ گذار دنیای واقع‌ گرایانه و در عین حال شگفت‌ انگیزی شد که امروزه به امضای دنیای سینمایی مارول تبدیل شده است. ترکیب بی‌نقصی از اکشن، طنز و درام، موفقیت این فیلم را رقم زد که بخش زیادی از آن مدیون کارگردانی درخشان جان فاورو (Jon Favreau) و البته نقش آفریتی ماندگار رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr.) در نقش نابغه میلیاردر بود. بدون این فیلم، سینما و دنیای بلاک‌ باسترها امروزه چهره‌ای کاملاً متفاوت داشت.

بنظر شما چه اثر دیگری شایسته قرار گیری در رتبه بندی مهمترین فیلم‌های MCU است؟