شخصیت لوکی (Loki) به عنوان خدای فریب و شرارت شناخته شده که همیشه کارهای خود را بسیار هوشمندانه انجام میدهد. اما آیا میدانستید که حتی خدای فریب هم اشتباهات بسیاری زیادی را مرتکب میشود؟
حدود ۱۰ سال پیش با شخصیت لوکی با بازی تام هیدلستون (Tom Hiddleston) آشنا شدیم، جایی که او را در کنار برادر ناتنیاش ثور (Thor)، هنگام حمله به سرزمین یوتنهایم (Jotunheim) مشاهده کردیم. او در ابتدا به عنوان یک برادر آرام و فهمیده دیده شد، اما همانطور که در داستان اساطیر نورس (Norse)، لوکی به عنوان خدای شرارت و فریب معرفی شده، در دنیای سینمایی مارول نیز رفته رفته دیدیم که چگونه این شخصیت میتواند به تهدیدی بزرگ، حتی برای اهالی کره زمین تبدیل شود!
در واقع اگر لوکی در سال ۲۰۱۲ موفق به گرفتن زمین شده بود، احتمالا در سایر فیلمهای دنیای سینمایی مارول میدیدیم که او بر سرزمین انسانها حکمرانی کرده و آنها را مثل یک خدای ظالم شکنجه میدهد! اما میدانید چه چیزی باعث شد که او موفق به تصاحب زمین یا حتی دیگر اقدامات فریبکارانهاش در دیگر فیلمها نشود؟ جواب سوال از تیتر مطلب نیز مشخص است، اشتباههایی که او مدام تکرار کرد و هرگز دست از انجام دادن آنها برنمیدارد! آیا شما هم متوجه خطاهای شخصیت لوکی شدهاید؟
۱۰. دشمنان را دست کم میگیرد
یکی از دلایلی که حتی باعث مرگ شخصیت لوکی در Avengers: Infinity War شد، همین دست کم گرفتن دشمنانی بود که او همیشه خود را غالب بر آنها میدانست! اگر صحنه نهایی فیلم را به خاطر داشته باشید، لوکی قصد داشت تا یک تایتان دیوانه و قدرتمند که نه یکی، بلکه دو سنگ ابدیت را در دست دارد تنها با یک خنجر کوچک مخصوص شکار بره به قتل برساند.
به هر حال کسی که صدها سال عمر داشته و در زندگی طولانی خود تجارت بسیاری را به دست آورده، قاعدتا باید بتواند ضعیف را از قوی تشخیص دهد. اما باز هم میبینیم که لوکی در مقابل کسی که هالک (Hulk) را در مبارزهای ۱۰۰ درصد عادلانه با یک فن کشتی کج زمین زد، خود را برتر میبیند.
۹. خودش را بیشتر از آنچه که هست میبیند
تا به حال تصویر همان گربهای که خود را در آینه شیر میبیند دیده بودید؟ شخصیت لوکی نیز پیش از فیلمهای Thor: The Dark World و Ragnarok همین است. در واقع او شاهزادهای از سرزمین ازگارد (Asgard) است که در میان ساحرههایی چون مادرش جادو را فرا گرفته، اما هرگز سعی در استفاده درست از قدرتش نکرده و به جای آن خودش را بالاتر از همه میداند.
به عنوان مثال، در یکی از صحنههای فیلم Avengers، هاکای (Hawkeye) به سمت لوکی تیری را پرتاب کرد و او تیر را با دستش گرفت و خندید. در نتیجه، از یک مرد کماندار که نه جادو بلد است و نه قدرت ماوراءطبیعه دارد، به راحتی شکست خورد. بعد از آن نیز سر هالک داد زد تا او را مانند عروسک بچه چهار ساله به زمین بکوبد.
۸. همیشه بقیه را کودن و خود را باهوش میداند
حمله کردن شخصیت لوکی با چند چاقو به داکتر استرنج (Dr. Strange) یا به پایین پرتاب کردن تونی استارک (Tony Stark) از برج شخصی خود او، از نشانههایی است که او هرگز به این فکر نمیکند که رقیبش میتواند عقل و نقشهای پنهان داشته باشد! با این حال نهتنها او از دشمنان و شکستهای خود چیزی را یا نمیگیرد، بلکه به تکرار آنها ادامه میدهد. حتی زمانی که ناتاشا رومانوف (Natasha Romanoff) توانست او را فریب بدهد، خود لوکی تعجب کرد که چطور چنین چیزی ممکن خواهد بود، اینکه یک انسان فانی، خدای فریب را گول زده است!
به هر حال دلیل قدرتمند بودن برخی دیگر از شخصیتهای منفی در دنیای سینمایی مارول، این است که آنها با میزان قدرت دشمنان خود آگاه هستند و به آن احترام میگذارند. با این حال اگر کسی این قدرت را دست کم بگیرد، مانند شخصیت لوکی یا رونان (Ronan)، به بدترین شکل شکست خواهد خورد.
۷. همیشه به دنبال میانبر است
میانبر زدن همیشه هم کار بدی نیست و در بسیاری موارد به شخصیتهای مختلف دنیای سینمایی مارول از جمله لوکی، کمک کرده تا بتوانند از رازهایی سر درآورند که هیچکس نمیداند! با این حال میانبر هرگز نمیتواند در حد تلاش کامل برای به دست آوردن چیزی ارزشمند باشد و در نتیجه باعث شکست میشود.
به هر حال حتی دلیل خود زنده ماندن شخصیت لوکی برای رسیدن به سریال Loki نیز همین کار است. او در یک خط زمانی از مرگ فرار کرد تا در یک سریال کامل، شاهد میانبر زدنها و شکستهای مداوم او در آینده نزدیک باشیم. اما آیا او بالاخره پس از اتمام سری اختصاصی خود یاد میگیرد که میانبر اشتباه، نقشهاش را بر باد میدهد؟
۶. سعی میکند تا از قدرت دیگران تغذیه کند
خدای شرارت و فریب! این یعنی خود او قدرت کافی برای شکست دادن حتی قویترین اعضای تیم Avengers را هم دارد. اما به جای پرورش قدرتها، یاد گرفتن جادو جدید از هایمدال (Heimdal) و ارتقا قابلیتها، لوکی سعی میکند تا برای کسب قدرت از دارایی دیگران استفاده کند؛ مانند تلاش برای به دست آوردن تخت ازگارد، نشستن روی صندلی کنار گرند مستر (Grandmaster) و در نهایت خدمت حقیرانه به ثانوس برای گرفتن حق حکومت بر زمین.
این عمل باعث میشود تا شخصیت لوکی به یک فرد کاملا سر به هوا تبدیل شود. کسی که ترجیح میدهد تا در کنار گرند مستر مبارزه ثور و هالک را مشاهده کند، اما حاضر نباشد تا برای مبارزه با هلا (Hela) به ازگارد برگردد.
۵. همیشه انتظار چیز بیشتری را دارد
به دلیل اینکه شخصیت لوکی شاهزاده ازگارد است، همیشه انتظار دارد تا بیشتر از دیگران آن هم در هر سیاره دیگری مورد احترام قرار بگیرد و همین جریان باعث ویرانی میشود. او ادعای خدا بودن کرد و در ادامه کارش برای تصاحب این عنوان روی زمین، بخشی از شهر نیویورک با خاک یکسان شد!
با این وجود شاید بتوان این اشتباه را چندان هم تقصیر لوکی نگذاشت، زیرا او هنگامی که خود را شاه بر حق ازگارد میدانست، اودین (Odin) به او گفت که حقش چیزی جز مرگ نبوده و او را نجات داده است. در حالی که لوکی فقط قصد داشت تا به عنوان پسر، خودش را به پدر ثابت کرده باشد.
۴. تمرکز ندارد و با عجله تصمیم میگیرد
شخصیت لوکی عملا بسیار عجول است، به نحوی که طی ۱۰ سال گذشته هیچ نقشه کامل و درستی را انجام نداده که به سرانجام درستی برسد. دلیل آن هم تصمیماتی است که بدون در نظر گرفتن عواقب آن و به سرعت توسط او گرفته شده؛ مانند زمانی که او سرتر (Surtur) را آزاد کرد تا پس از شکست هلا، کل ازگارد را به پودر تبدیل کند!
همچنین فکر میکنید چرا در ابتدای فیلم Avengers: Infinity War ثانوس (Thanos) به سفینه ازگاردینها حمله کرد؟ لوکی هنگام فرار از ازگارد سنگ فضا (Space Stone) را همراه خود آورده بود و به همین دلیل نیز ثانوس نیمی از مردم این سرزمین بهشت مانند را کشت، نیمی دیگر مانند برادرش را زجر داد و خانه آنها نابود شد. شاید اگر او هیچوقت دست به این سنگ نمیزد، آن هم همراه با ازگارد نابود میشد و ثانوس هیچوقت نمیتوانست بشکن معروف خود را بزند!
۳. نقشههای او برای دراز مدت نیستند
نقشههای لوکی همیشه برای کوتاه مدت بودهاند، طوری که مثلا فکر میکردید بعد از به سلطه کشیدن زمین، او چگونه قصد داشت تا بر قلمرو جدید خود حکمرانی کند؟ و اینکه آیا اصلا این اجازه از طرف ثانوس به او داده میشد؟ یا در مثالی دیگر، شخصیت لوکی هرگز شاید فکرش را هم نکرده بود که چگونه میتواند از پس گرند مستر برای فرار از سیاره سکار (Sakaar) برآید و زنده بیرون برود.
به هر حال حتی ثور نیز چندین بار به او خاطرنشان کرده بود که دیگر نقشههایش قدیمی شده و نمیتواند مانند سابق سایر افراد را با کارهای خود فریب دهد. نمونه مشخص و واضح آن نیز چندین بار بود که در فیلم Thor: Ragnarok او سعی کرد تا از پشت به ثور خنجر بزند و هربار به در بسته خورد.
۲. همیشه به دنبال منفعت خود است
کار تیمی نهتنها در دنیای سینمایی مارول، بلکه در دیگر مراحل زندگی نیز کاملا موردی تاثیرگذار است. با این حال اگر جهان MCU را مثال بزنیم، میتوان دلیل بزرگ شکست خوردن تیم انتقامجویان از ثانوس را جدا شدن آنها در Civil War دانست. تیم متحد و یکدست قویترین قهرمانان زمین به راحتی از یکدیگر جدا شدند و شکست خوردند، حال فکرش را بکنید که شخصیت لوکی هیچوقت با هیچ تیمی نیست!
مگر در لحظه آخر و هنگام مقابله با ثانوس بتوان لوکی را یک برادر خوب برای ثور دانست. در غیر این صورت، او منافع شخصی را به هر چیزی ترجیح میدهد و همین دلیل باختش میشود.
۱. شخصیت لوکی دیگر دستش توسط دیگران خوانده شده و ترفند تارهای ندارد!
دقیقا همان زمانی که لوکی در فیلم Thor: Ragnarok زنگ هشدار را برای دستگیری برادرش به صدا درمیآورد، ثور به او گوشزد کرد که دیگر حقههایش قدیمی شده و نمیتواند کسی را آنطور که باید و شاید فریب دهد! این گفته او کاملا درست است، به نحوی که در طی این زمان بسیاری از کاراکترهای دنیای سینمایی مارول تغییر کردند و از گذشته و اشتباهات خود درس گرفتند. اما شخصیت لوکی همچنان ثابت مانده و سعی دارد تا با حقههایی که از چند ساعت قبل میتوان آنها را پیشبینی کرد، افراد را گول بزند.
با این حال دقیقا قبل از اینکه لوکی توسط ثانوس کشته شود، ممکن بود که با تغییراتی که در جریان مبارزه در کنار ثور در کاراکتر لوکی شکل گرفت، او نیز بالاخره به همان قهرمانی تبدیل شود که همه طرفداران انتظارش را داشتند. با این وجود او کشته شد و حال باید شاهد نسخهای از لوکی باشیم که از سال ۲۰۱۲ آمده و هیچ چیز را نمیشناسد!
به هر حال او خط زمانی را بر هم زده، اما آیا فکر میکنید که همین لوکی هم میتواند با دیدن وقایع مختلف زمانی در دادگاه TVA (در سریال Loki)، به یک خدای قدرتمند شرارت و قهرمانی که در کنار ثور میجنگد تبدیل شود؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید