۱۰ لحظه‌ی ماندگار از دنیای سینمایی مارول که قرار نبود در فیلم باشند

از ایده‌‌های ناگهان تا خاطره‌های ماندگار

1%
  • 0/10
۱۰ لحظه‌ی ماندگار از دنیای سینمایی مارول که قرار نبود در فیلم باشند ۷ ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ مقالات جانبی (سینمایی) کپی لینک

وقتی به پشت صحنه‌ی دنیای سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe/MCU) می‌رویم و نگاهی ریزبینانه به آن می‌کنیم، یک نکته‌ی جالب توجه‌مان را جلب می‌کند. طولی نمی‌کشد تا بفهمیم که برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده‌ی دیزنی (Disney) برای MCU، آن‌چنان هم دست تیم سازندگی را نمی‌بندد و آنان را در به‌کارگیری ایده‌هایی که به صورت بداهه به ذهنشان می‌رسد، محدود نمی‌کند. در این مقاله سفری به فیلم‌های دنیای سینمایی مارول داشتیم تا به ۱۰ مورد از ایده‌هایی که در فیلم‌نامه وجود نداشتند و بداهه به وجود آمدند، بپردازیم.

۱۰. نیک فیوری کنجکاو

اگر فیلم Captain Marvel را تماشا کرده باشید، حتما می‌دانید که نیک فیوری (Nick Fury) که اکنون یکی از جاسوسان درجه بالای جهان سینمایی مارول است و روز خود را با سر و کله زدن با اتفاقات فرازمینی به شب می‌رساند، زمانی تنها یک پلیس ساده بود که موجودات فضایی را تنها در داستان‌های تخیلی تصور می‌کرد. او زمانی که از دید سیر داستانی، برای نخستین بار با یکی از سوپرهیروهای مارول یعنی کارول دانورز (Carol Danvers) روبه‌رو شد، هیچ ایده‌ای از موجودات فضایی و … نداشت. در فیلم Captain Marvel دیدیم در سکانسی که او برای نخستین بار یک اسکرال (Skrull) را در حین کالبدشکافی مشاهده کرد، با کنجکاوی تمام نگاهی به زیر ملحفه انداخت و اندام اسکرال را بررسی کرد. جالب است که بدانید این اقدام ساموئل ال. جکسون (Samuel L. Jackson) در فیلم‌نامه وجود نداشت و به صورت بداهه از سوی این بازیگر انجام شد. سازندگان هم از ته‌مایه‌ی طنز این مسئله خوششان آمد و آن را از فیلم حذف نکردند تا این اقدام نیک فیوری به یکی از جالب‌ترین سکانس‌های فیلم تبدیل شد.

۹. من آیرن من هستم

دنیای سینمایی مارول یا همان MCU، با فیلم Iron Man سال ۲۰۰۸ به دنیای سرگرمی وارد شد؛ فیلمی که توسط جان فاورو (Jon Favreau) ساخته شد و با بازخوردهای خوبی از سوی منتقدین مواجه شد. در پایان فیلم Iron Man شاهد یکی از شاخص‌ترین جملات تاریخ فیلم‌های مارول بودیم. بر خلاف کمیک بوک‌های مارول که تونی استارک هویت سوپرهیرویی خود را مخفی نگه می‌دارد و سیاستی شبیه به بتمن (Batman) دارد، در دنیای سینمایی مارول این‌گونه نیست و در همان فیلم اول، شاهد برملا شدن این راز بزرگ توسط تونی استارک (Tony Stark) بودیم. «من آیرن من هستم»؛ این جمله‌ای بود که دو بار توسط تونی استارک در فیلم‌های MCU گفته شد. یک بار در پایان فیلم Iron Man و یک بار نیز در پایان فیلم Avengers: Endgame. این جمله‌ی دردناک و ماندگار، یکی از آن ایده‌های ناگهانی بود که به پیشنهاد رابرت داونی جونیور (Robert Dawney Jr.) به فیلم اضافه شد. این جمله در فیلم‌نامه نبود و پس از این پیشنهاد، سازندگان به فکر اضافه کردن آن افتادند؛ اتفاقی که بدون شک پس از این همه سال از آن پشیمان نیستند.

۸. مرگ اسپایدرمن

در فیلم Avengers: Infinity War شاهد مرگ شخصیت‌های زیادی بودیم؛ یا اگر واضح‌تر بگویم، نصف جمعیت دنیا! در این مرگ و میر عظیم، مرگ اسپایدرمن (Spider-Man) یکی از دردناک‌ترین سکانس‌های فیلم بود که حسابی اشک بینندگان فیلم و طرفداران این سوپرهیرو را درآورد. نکته‌ی عجیب درباره‌ی سکانس خاکستر شدن پیتر پارکر (Peter Parker) این است که بازیگران حاضر در صحنه تنها می‌دانستند که اسپایدرمن قرار است بمیرد. چگونگی به تصویر کشیدن این اتفاق کاملا به بازیگران سپرده شده بود و به صورت تمام بداهه خلق شد. جمله‌ی ماندگار «نمی‌خوام برم (I don’t want to go)» پیتر پارکر به صورت ناگهانی توسط تام هالند (Tom Holland) گفته شد که از قضا بسیار تاثیرگذار از آب درآمد و با بازخوردهای خوبی از سوی تیم سازندگی روبه‌رو شد.

۷. دوستی تونی استارک و پیتر پارکر

بیایید قبول کنیم که ارتباط احساسی تونی استارک و پیتر پارکر یکی از بهترین اتفاقاتی است در فیلم‌های مارول افتاده است؛ ارتباط پدر-پسری ماندگاری که حتی پس از مرگ تونی استارک نیز اثرش در دنیای سینمایی مارول مشاهده شد. علاوه بر سکانس مرگ اسپایدرمن که پیش‌تر درباره‌اش توضیح داده شد، دیالوگ‌های مشترک دیگری بین این دو شخصیت وجود دارد که به صورت ناگهانی به فیلم اضافه شده بود. برای مثال در سکانسی از فیلم Spider-Man: Homecoming و زمانی که تونی استارک وارد اتاق پیتر پارکر می‌شود، می‌خواهد روی تخت بنشیند که پیتر پارکر را مانع خود می‌بیند. در این سکانس جمله‌ی «تکون بخور (Move your legs)» از رابرت داونی جونیور قرار نبود گفته شود و به این خاطر گفته شد که تام هالند فراموش کرده بود طبق فیلم‌نامه عمل کند. این جمله از خروجی نهایی حذف نشد و همانطور که دیدیم، در فیلم وجود داشت. بسیاری دیگر از دیالوگ‌هایی که بین این دو گفته شد به صورت بداهه بوده و به نظر می‌رسد هماهنگی این دو بازیگر، کار را برای تیم سازندگی و کارگردانان راحت کرده بود. شاید برای به همین خاطر بود که برادران روسو (Russo) به این دو اعتماد کردند و سکانس مرگ اسپایدرمن را در فیلم Avengers: Infinity War به خود بازیگران سپردند.

۶. چرا گامورا؟

اگر بخواهیم لیستی از نمادین‌ترین و ماندگارترین جملات طنز دنیای سینمایی مارول آماده کنیم، شخصیت درکس (Drax) بخش زیادی از این لیست را به خود اختصاص می‌دهد که اکثرشان نیز به فیلم‌های Guardians of the Galaxy مربوط می‌شود. اما شاید خنده‌دارترین این جملات، جمله‌ای از فیلم Avengers: Infinity War باشد که در سکانسی از فیلم توسط درکس گفته شد. جالب اینجاست که این جمله حتی در فیلم‌نامه هم نبود و کاملا بداهه‌گویی بود. وقتی استارلرد (Star-Lord) به دوستان خود می‌گوید: «گامورا کجاست؟ (Where is Gamora)»، آیرن من پاسخ می‌دهد: «گامورا کیه؟ (Who is Gamora)». در همین بین، درکس می‌گوید: «بذارید یک سوال بهتر بپرسم. گامورا چرا؟ (Why is Gamora)». سازندگان از این جمله‌ی نمادین که از قضا به واسطه‌ی بازی با کلمات و قواعد انگلیسی از طنز خوبی برخوردار است، در فیلم استفاده کردند که به یکی از سکانس‌های محبوب نیز تبدیل شد.

۵. دوست یا دشمن؟

کوییک‌سیلور (Quicksilver)، برادر واندا ماکسیموف (Wanda Maximoff)، یکی از سوپرهیروهایی است که عمرش بیشتر از تنها یک فیلم طول نکشید و همانطور که در Avengers: Age of Ultron معرفی شد، در همان فیلم نیز کشته شد. البته با پخش قسمت پنجم سریال WandaVision و حضور کوییک‌سیلور نسخه‌ی فیلم‌های X-Men، دیگر باید منتظر ادغام جهان‌های این دو فرنچایز باشیم و باری دیگر خود را برای دیدن کوییک‌سیلور در دنیای مارول آماده کنیم.

یکی از نکات عجیب کوییک‌سیلور دنیای مارول که در Avengers: Age of Ultron شاهدش بودیم، ارتباطش با هاکای (Hawkeye) بود. رابطه‌ی این دو نفر به صورتی خاکستری بود و در حالی که می‌توانستند در یک لحظه جان یکدیگر را نجات دهند، ممکن بود در لحظه‌ی بعد جان یکدیگر را بگیرند. در ابتدای حضور کوییک‌سیلور در فیلم می‌بینیم که این شخصیت هاکای را مسخره می‌کند، اما در پایان، این کوییک‌سیلور است که با فدا کردن جانش، هاکای را نجات می‌دهد. رابطه‌ی خاکستری این دو نفر و دیالوگ‌هایی که گاه به گاه به تضاد با هم برقرار می‌کنند، در فیلم‌نامه وجود نداشت و بیشترشان حاصل هم‌فکری بازیگران فیلم بود؛ ایده‌ای که به خوبی در فیلم پیاده شد و در آینده‌ی دنیای سینمایی مارول نیز تاثیرگذار بود.

۴. پارسال دوست، امسال آشنا

نخستین دیدار ثور (Thor) و کاپیتان آمریکا (Captain America) در فیلم Avengers سال ۲۰۱۲ بود که در آن برای نخستین بار شاهد گردهمایی گروه انتقام‌جویان بودیم. از همان زمان رابطه‌ی طنز این دو شخصیت در دنیای مارول شروع شد و طرفداران زیادی پیدا کرد. پس از گذشت چندین و چند فیلم از MCU، این دو شخصیت سرانجام باز با یکدیگر در Avengers: Infinity War روبه‌رو شدند. تجدید دیدار این دو سوپرهیرو پس از سال‌های سال، با بداهه‌گویی‌های بازیگرانشان همراه بود که به‌قدری از طنز خوب و به‌جایی برخوردار بود که در خروجی نهایی نیز از آنان استفاده شد. در این سکانس که در واکاندا (Wakanda) جریان دارد، کپتن آمریکا خطاب به ثور، کنایه‌ای به مدل موی جدیدش می‌زند که ثور نیز حاضرجوابی می‌کند و کنایه‌ای به تقلید کپتن آمریکا از مدل ریش‌های ثور می‌زند. این گفت‌و‌گو کاملا بداهه بود و قرار نبود چنین مکالمه‌ای داشته باشند.

۳. آرزوی تونی استارک

احتمالا یکی از درس‌هایی که فیلم‌های مارول به ما دادند، این است که لزوما وقتی نام کارگردان در انتهای فیلم به تصویر درمی‌آید، فیلم به پایان نرسیده و پس از تیتراژ نیز باید منتظر سورپرایزهای جدیدی باشیم. یکی از بهترین سکانس‌های پس از تیتراژ دنیای سینمایی مارول، غذا خوردن گروه انتقام‌جویان در فیلم Avengers بود. در این سکانس اعضای گروه دور میز نشستند و پس از چندین ساعت مبارزه با بیگانگان، غذا می‌خورند. این سکانس به سکانس «شاوارما (Shawarma)» نیز معروف است. اما چه نکته‌ی بداهه‌ای درباره‌ی شاوارما وجود دارد؟ قضیه از این قرار است زمانی که تونی استارک به فضا می‌رود تا آن بمب فضایی را از زمین دور کند، اشاره می‌کند که وقتی به هوش آید، دوست دارد کمی شاوارما بخورد. این جمله‌ی عجیب و غریبی که شاید یکی از بی‌اهمیت‌ترین جملات فیلم باشد، تبدیل به سکانسی محبوب و ماندگار از گروه انتقام‌جویان شد که در سکانسی پس از تیتراژ شاهدش بودیم.

۲. یک فیلم، هزاران بداهه

فیلم Thor: Ragnarok بدون شک یکی از مفرح‌ترین فیلم‌های MCU است؛ فیلمی که جادوی طنز تایکا وایتیتی (Taika Waititi) در ثانیه به ثانیه‌اش دیده می‌شود. نکته‌ی عجیبی که درباره‌ی این فیلم وجود دارد، این است که بخش زیادی از دیالوگ‌هایی که در آن استفاده شده، بداهه بوده و از پیش در فیلم‌نامه وجود نداشته است. شاید به همین دلیل است که این فیلم در این حد طنز از آب درآمده و محبوب شده است. چنین ریسک ترسناکی از سوی مارول در ساخت Thor: Ragnarok جای تعجب دارد؛ چرا که یکی از آخرین فیلم‌های فاز سوم مارول بود و هرگونه لغزشی در موفقیت تجاری و محبوبیت این فیلم، ضربه‌ی بزرگی به MCU وارد می‌کرد. هرچند Thor: Ragnarok پس از اکران با نقدهای بسیار خوبی مواجه شد و اکنون یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های مارول نزد طرفداران است.

۱. ۳۰۰۰تا دوستت دارم

آخرین بخش این مقاله را به نمادین‌ترین جمله‌ی تاریخ مارول اختصاص می‌دهم: «۳۰۰۰تا دوستت دارم (I love you 3000)». این جمله‌ی معروف که از سوی تونی استارک به دختر کوچکش گفته شد، پس از فیلم Avengers: Endgame خیلی زود به پراستفاده‌ترین جمله‌ی گپ و گفت‌های طرفداران مارول تبدیل شد. یکی از دردناک‌ترین سکانس‌های این فیلم جایی است که تونی استارک پس از مرگش هولوگرامی از خود به جای گذاشته که در آن با خانواده و دوستانش صحبت می‌کند. در این هولوگرام، او به دختر کوچکش همین جمله‌ی عاطفی را می‌گوید. البته این تنها جایی نیست که این دیالوگ را می‌شنویم و در ابتدای فیلم نیز این جمله توسط تونی استارک به دخترش، مرگان (Morgan) گفته می‌شود. نکته‌ی زیبایی که درباره‌ی این جمله وجود دارد اینجاست که «۳۰۰۰تا دوستت دارم» در واقع عبارت معروفی بین رابرت داونی جونیور و فرزند واقعی اوست که به یکدیگر می‌گویند. سال‌های سال پیش این نکته توسط رابرت داونی جونیور به سازندگان گفته شده بود و برادران روسو، کارگردانان Avengers: Endgame، با هوشمندی تمام از این خاطره‌ی جالب در فیلم استفاده کردند. این دیالوگ در مقطعی به پای ثابت مطالب طرفداران مارول در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده بود که نشان از محبوبیت بالای آیرن من و تاثیرگذاری این جمله دارد.

ماندگارترین سکانس دنیای سینمایی مارول از دید شما چیست؟ آیا از عملکرد دیزنی در ساخت جهان سینمایی مارول راضی هستید؟



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

7 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments