۱۰ مورد از محبوبترین بازیگران فیلم های ابرقهرمانی که از عملکرد خود راضی نبودند
پشیمانی از ورود به ژانر کمیک بوکی!!
از خدای رعد و برق دنیای سینمایی مارول تا بدترین ورژن بتمن در تاریخ سینما، قراره در این مطلب نگاهی داشته باشیم به برخی از محبوبترین بازیگران فیلم های ابرقهرمانی که از عملکرد خود راضی نبودهاند.
علیرغم محبوبیت بیسابقهاش، ژانر ابرقهرمانی طی چند سال اخیر وضعیت خیلی خوبی نداشته است. این افت کیفیت سال گذشته بیشتر احساس شد، چراکه از بین پروژههای اکران شده، تنها آثار سینمایی معدودی همچون Guardians of the Galaxy 3 و Spider-Man: Across the Spider-Verse توانستند لحظات فراموشنشدنی را برای مخاطبان رقم بزنند و به فروش شگفت انگیزی دست پیدا کنند. دیگر آثار ابرقهرمانی مثل Ant-Man 3 ،Shazam 2 ،The Flash ،The Marvels و Aquaman: The Lost Kingdom نهتنها پتانسیلی هدر رفته نام گرفتند، بلکه عملکردی فاجعهبار در گیشه داشتند. البته وقتی صحبت از فاجعههای سینمایی به میان میآید نمیتوان اقتباس لایو اکشن Madame Web که اخیرا استانداردهای سینما را با داستان، شخصیت پردازی، تدوین و جلوههای ویژه شاهکارش متحول کرده را فراموش کرد.
جالب اینجاست که گاهی اوقات، ستارههای ژانر ابرقهرمانی بدون داشتن تعصب یا هرگونه هراسی، نسبت به ایفای نقش در چنین فیلمهایی ابراز پشیمانی میکنند. این پشیمانی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ گاهی اوقات بازیگران درگیر عواملی میشوند که خارج از کنترل آنها است، اما در مواقع دیگر ممکن است ناشی از عملکرد ضعیف خودشان باشد. بههمین خاطر تصمیم داریم در این مطلب نگاهی داشته باشیم به برخی از محبوبترین بازیگران فیلم های ابرقهرمانی که از عملکرد خود راضی نبودهاند.
۱۰. کریس همسورث در فیلم Thor: Love and Thunder
مسلما آخرین فیلم کریس همسورث (Chris Hemsworth) در فرانچایز پانزده ساله دنیای سینمایی مارول ایدهآل نبوده، چراکه نهتنها داستان، شخصیت پردازی، تدوین، جلوههای ویژه و پایانبندی بهشدت ضعیفی داشت، بلکه به بدترین شکل ممکن پتانسیل نگهبانان کهکشان و آنتاگونیست اصلی با بازی کریستین بیل (Christian Bale) را نیز هدر داد. در حالی که چیزی حدود دو سال از اکران فاجعهبارش در سینماها گذشته، کریس همسورث اخیرا در صحبت با Vanity Fair خود را مقصر شکست فیلم Thor: Love and Thunder دانسته و از تمامی طرفداران در سراسر دنیا بابت این موضوع عذرخواهی کرده است.
من ناخواسته درگیر بداههپردازی و سردرگمی شدم و نتوانستم کارم را آنطور که باید انجام بدهم. متاسفانه علیرغم تلاشی که طی ده سال گذشته داشتم، بهخاطر یک سری مسائل به نسخه خندهداری از خودم تبدیل شدم.
حالا سوال اینجاست که آیا واقعا بازی کریس همسورث نقطه ضعف فیلم بوده است؟ قطعا خیر. اگر یک نفر مقصر اتفاقات رخ داده باشد، آن تایکا وایتیتی (Taika Waititi) است که با شوخیهای بیش از حد و فیلمنامهای افتضاح، یکی از قدرتمندترین و جدیترین شخصیتهای مارول را با خاک یکسان کرد. البته اگر بخواهیم عادلانه صحبت کنیم، مقصر اصلی تبدیل شدن قدرتمندترین خدای اساطیری نورس به یک دلقک، خود استودیو مارول است چون به تایکا وایتیتی بیشتر از آنچه لیاقت داشت آزادی عمل داد.
۹. سالی فیلد در فیلم The Amazing Spider-Man 2
پیدا کردن بازیگری که بخواهد شهرت یک فیلم ابرقهرمانی که در آن ایفای نقش کرده را از بین ببرد، به اندازه کافی سخت است، اما سختتر از آن، یافتن ستاره محبوب و باتجربهای است که بهجای قبول کردن بازی ضعیف خود، بهانههای مختلف میآورد و دیگران را مقصر شکست پروژه در گیشه میداند. متاسفانه سالی فیلد (Sally Field) یکی از همین دسته بازیگران فیلمهای ابرقهرمانی است که در هر فرصتی از پشیمانی خود برای بازی در دنباله The Amazing Spider-Man 2 گفته اما برخلاف کریس همسورث دیگران را مقصر اتفاقات رخ داده دانسته و بارها در مصاحبههای خود گفته: “این فیلم مناسب من نبوده است”.
۸. جورج کلونی در فیلم Batman & Robin
وقتی صحبت از بدترین ورژن لایو اکشن شوالیه تاریکی در تاریخ سینما بهمیان میآید، بتمن جورج کلونی (George Clooney) حرفهای زیادی برای گفتن دارد. درست مثل اتفاقی که برای ثور افتاد، بزرگترین دلیل شکست خوردن Batman & Robin در گیشه، کارگردان بوده زیرا بنا به دلایلی نامشخص به جورج کلونی آزادی عمل کافی در جان بخشیدن به شوالیه تاریکی نداد. با این حال، این ستاره مشهور و بااستعداد بارها بهخاطر مشارکت خود در این پروژه از طرفداران دی سی عذرخواهی کرده است.
۷. جرمی آیرونز در فیلم Batman v Superman
درست است که فیلم Batman v Superman: Dawn of Justice مشکلات زیادی داشته، اما بدون شک شخصیت آلفرد جرمی آیرونز (Jeremy Irons) یکی از آنها نبوده است. آیرونز برخلاف بازیهای پژمرده مایکل کین (Michael Caine) یا مایکل گاف (Michael Gough)، آلفردی جوانتر را به تصویر کشید و انصافا کار شگفت انگیزی هم انجام داد. اما با این حال نتوانست اجازه بدهد تا حضورش در فیلم بهعنوان یکی از شخصیتهای فرعی، مانع از گفتن حقیقت بشود. او بارها در مصاحبههای خود نسبت به ایفای نقش در سهگانه زک اسنایدر (Zack Snyder) ابراز پشیمانی کرده و به منتقدان حق داده است.
۶. هالی بری در فیلم Catwoman
علیرغم اینکه تنها بازیگری است که به شخصیت زن گربهای جان بخشیده، اما بنا به دلایلی نامشخص همچنان از فیلم انفرادی هالی بری (Halle Berry) بهعنوان یکی از بدترین برداشتهای لایو اکشن در تاریخ سینما یاد میشود. انتقادهای وارده به فیلم باعث شده بود تا هالی بری بهخاطر قبول کردن نقش دچار عذاب وجدان بشود. او بهقدری جان بخشیدن به شخصیت زن گربهای پشیمان است که اخیرا در یکی از مصاحبههای خود اظهار داشته: “علیرغم گذشت سالیان سال، همچنان سنگینی وزن فیلم Catwoman را احساس میکنم و هر موفقیتی که داشته یا نداشته، به نظر میرسد که همه اینها تقصیر من بوده است”.
۵. رایان رینولدز در فیلم Green Lantern
بهلطف جهشیافته نامیرای پرچونه مارول، این روزها رایان رینولدز (Ryan Reynolds) یکی از معدود ستارههای درخشان ژانر ابرقهرمانی است که توانسته مسیر درست را پیدا کند و در آن قدم بردارد. اما آیا همیشه اوضاع بر وفق مراد رینولدز بوده است؟ در جواب باید بگویم خیر، زیرا قبل از جان بخشیدن به ددپول، او دو تجربه ناموفق در ژانر ابرقهرمانی داشته؛ یکی وید ویلسون ملقب به سلاح یازده (یکی از ورژنهای ددپول) در فیلم X-Men Origins: Wolverine و دیگری هل جوردن در اقتباس لایو اکشن Green Lantern. با این حال به نظر میرسد جان بخشیدن به فانوس سبز برای رینولدز عواقب سنگینتری بههمراه داشته، زیرا او در یکی از مصاحبههای خود گفته بود: “یادم میآید وقتی برای اولین بار فیلم را روی پرده سینما دیدم زیر لب با خودم گفتم خدای من این دیگه چیه”.
جالب اینجاست که او در فیلمهای ددپول نیز به خندهدارترین شکل ممکن پشیمانی خود را از ایفای نقش در فانوس سبز ابراز کرده بود. اگر بهخاطر داشته باشید در یکی از فلش بکهای فیلم اول به بد بودن طراحی لباس فانوس سبز اشاره کرده بود و در سکانس پایانی فیلم دوم نیز بهوسیله دستگاه سفر در زمان کیبل به گذشته سفر کرده و خودش را قبل از خواندن فیلمنامه فانوس سبز به قتل رسانده بود. خوشبختانه رایان رینولدز یکی از معدود بازیگران فیلم های ابرقهرمانی است که توانسته از شانس دوم خود به بهترین شکل ممکن استفاده کند.
۴. دیوید هاربر در فیلم Hellboy
با وجود محبوبیتی که بین طرفداران کمیک دارد، متاسفانه سری فیلمهای پسر جهنمی چندان مورد پسند واقع نشدهاند. اما اشتباه نکنید، چون ما داریم درباره برداشت دیوید هاربر (David Harbour) از این شخصیت در سال ۲۰۱۹ که بهطرز باورنکردنی ناامیدکننده بوده و مورد انتقادهای شدیدی قرار گرفته، صحبت میکنیم. جالب اینجاست که هاربر بهجای قبول کردن مسئولیت و اعتراف به حقایق، طرفداران را دلیل شکست خوردن فیلم در گیشه میداند. او در یکی از مصاحبههای خود صراحتا گفته بود: “فکر میکنم قبل از شروع فیلمبرداری شکست خورد، چون بهعقیده من مردم نمیخواستند ما فیلم را بسازیم”. واقعا باعث تاسف است که برخی از بازیگران فیلم های ابرقهرمانی تمایلی به پذیرفتن مسئولیت کارهای خود را ندارند.
۳. داکوتا جانسون در فیلم Madame Web
نظرات داکوتا جانسون (Dakota Johnson) در رابطه با شاهکار سینمایی Madame Web به موضوعی بسیار مهمی میپردازد که قبلا بهکررات در فیلمهای ابرقهرمانی دیده شده و مورد بحث قرار گرفته است؛ دخالت نیروهای خارجی و نحوه تاثیر آنها بر محصول نهایی. توضیحات جانسون در مورد اینکه چگونه اینگونه مسائل میتوانند بر توانایی فیلمهای ابرقهرمانی برای ارتباط گرفتن با مخاطبان تاثیر بگذارند، بر اساس چندین فیلم ابرقهرمانی است که اخیر در سینماها اکران شدند و متاسفانه عملکرد فاجعهباری داشتند. او در مصاحبه اخیر خود با وبسایت Bustle اظهار داشت که برخی از تصمیمات استودیوهای فیلمسازی هیچ ارتباطی با ارزش هنری فیلمهایشان ندارد و فقط زحمات بیوقفه هنرمندان و سایر اعضای تیم تولید را از بین میبرد.
این روزها بیشتر تصمیمات توسط کمیتهها گرفته میشود و جای شکی نیست که هنر خلق شده توسط کمیته هیچ ارزشی ندارد. بزرگترین دلیل موفقیت فیلمها این است که توسط یک فیلمساز و گروهی از هنرمندان بااستعداد ساخته میشوند. شما نمیتوانید بر اساس اعداد و الگوریتمهایی که زمانی موفقیت آمیز بودند هنری خلق کنید.
به نظر میرسد نظرات جانسون در مورد عدم اعتماد مدیران اجرایی به مخاطبان به فیلم مادام وب مرتبط باشد، زیرا یکی از انتقادات اصلی فیلم این است که چگونه با تماشاگران صحبت میکند و اغلب از شخصیت اصلی میخواهد مستقیما داستان را توضیح بدهد. جانسون در ادامه گفت که او فکر میکند بخشی از این مشکل بهخاطر دستهای نامرئی پشت پردهای است که مدام در کار فیلمسازان دخالت میکنند.
دستهای نامرئی پشت پرده مقصر افول صنعت سینما هستند، چون مدام در کار فیلمسازان دخالت میکنند. این مشکل بزرگی است که هم فیلمسازان و هم مخاطبان را تحت تاثیر قرار داده است.
۲. جسیکا آلبا در فیلم Fantastic Four: Rise of the Silver Surfer
فیلمهای ابرقهرمانی مطمئنا میتوانند تاثیر منفی روی ستارههایشان بگذارند، اما به ندرت پیش میآید که یک بازیگر بخواهد از پروژه کنارهگیری کند. این همان اتفاقی است که برای جسیکا آلبا (Jessica Alba) حین ساختن دنباله Fantastic Four: Rise of the Silver Surfer افتاد. متاسفانه اتفاقات پشت صحنه بهقدری دردناک و آزاردهنده بود که باعث شده جسیا در مقطعی به فکر کنارهگیری از پروژه بیوفتد. او چند سال پیش در یکی از مصاحبههای خود درباره صحنهای صحبت کرد که در آن کاراکترش مجبور بود گریه کند اما بعد از چندین ضبط ناموفق، یادداشتی از سوی کارگردان دریافت کرد که نوشته بود: «تلاش کن تا زیباتر گریه کنی». جسیکا آلبا این نوشته را یک توهین تلقی کرده و گفته بود که در آینده تحت هیچ شرایطی با آن کارگردان همکاری نخواهد کرد.
۱. کریس همسورث (دوباره) در فیلم Thor: The Dark World
قبل از اینکه وجههاش با Thor: Love and Thunder نابود شود، خدای رعد و برق کریس همسورث با حضور در فیلم ضعیف دیگری بهنام Thor: The Dark World طرفداران را ناامید کرده بود. این بازیگر مدت کوتاهی بعد از اکران فاجعهبار فیلم اعتراف کرده بود: “از کاری که انجام دادهام راضی نیستم. تجربه غیرمنتظره و متفاوتی بود”. درست است که این دنباله فراموششده به اندازه عشق و تندر فاجعه نبوده، اما با این حال جالب است که چقدر همسورث نسبت به طرفداران مارول حساس است و به نظر آنها اهمیت میدهد.
آیا قضیه مرگ ژانر ابرقهرمانی حقیقت دارد؟
اگر دقت کرده باشید دلیل شکست خوردن اکثر آثار ابرقهرمانی، ریسک کردن و دادن اختیار کامل به فیلمسازان بوده است. درست مثل اتفاقی که برای فیلم اترنالز به کارگردانی کلوئی ژائو (Chloe Zhao) یا دنباله دکتر استرنج به کارگردانی سم ریمی (Sam Raimi) افتاد. برخلاف تصور استودیو مارول و انتظارات طرفداران، این دو فیلم عملکرد چندان خوبی نداشتند و بسیاری را ناامید کردند. البته استثناهایی مثل شاهکار سینمایی Guardians of The Galaxy 3 هم وجود دارد، چراکه جیمز گان (James Gunn) بیشترین نظارت را روی سهگانه نگهبانان کهکشان داشت و توانست به بهترین شکل ممکن یکی از گروههای کمتر شناخته شده کمیکها را روی پرده نقرهای به تصویر بکشد.
اگر استودیوهای فیلمسازی بهجای تکیه بیش از حد به کارگردانان، کیفیت را اولویت قرار بدهند و با استخدام تیمی بااستعداد، به روایت داستانهای ابرقهرمانی بپردازند، احتمال تحقق پیدا کردن تئوری مرگ ژانر ابرقهرمانی پایین میآید. اما اگر همچنان پول را هدف قرار بدهند و آثار فاجعهباری مانند Madame Web ،Ant-Man 3 ،Shazam 2 ،The Flash ،The Marvels و Aquaman: The Lost Kingdom بسازند، دوران آثار کمیک بوکی زودتر از آنچه انتظارش را داریم به پایان میرسد. خوشبختانه اقدامات اخیر باب ایگر (Bob Iger)، مدیر عامل دیزنی از جمله کاهش خروجی استودیو مارول به دو پروژه سینمایی و دو پروژه تلویزیونی در سال و همچنین اختصاص دادن سه استودیو مجزا برای سه مدل محتوا نشان میدهد که هنوز امیدی به نجات پیدا کردن ژانر ابرقهرمانی هست.
جدیدترین فیلم ابرقهرمانی، رویداد کراس اوری Deadpool & Wolverine است که برای اکران در تاریخ ۲۶ جولای سال جاری (۵ مرداد سال ۱۴۰۳) برنامهریزی شده و پتانسیل ایجاد تغییری بزرگ در صنعت سینما و همچنین دنیای سینمایی مارول را دارد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید