همهی فیلمهای هالیوودی، آثاری پر سر و صدا با بودجهی کلان نیستند. برخی از فیلمها بدون هیاهو میآیند و در گمنامی هم با پردهی نقرهای خداحافظی میکنند. فیلم 21 Bridges یا بیست و یک پل، یکی از همین فیلمهاست که توسط «برایان کرک» به مرحلهی اکران رسید.
داستان فیلم بیست و یک پل در یک شب پرماجرا و در دل منهتن روایت میشود. دو خلافکار خردهپا تصمیم میگیرند مقداری مواد مخدر را از یک گروه خلافکار دیگر دزیده و پس از آن برای همیشه با کارهای خلاف خداحافظی کنند، اما سرقت کوچک آنها به یک تعقیب و گریز مرگبار تبدیل شده و تمام پلیسهای منهتن برای شکار این دو فراری بسیج میشوند. قهرمان داستان، یک مامور پلیس به نام «آندره دیویس» (با بازی چادویک بوزمن) است. پدر آندره هم یک مامور پلیس بوده که دوران کودکی او توسط سه خلافکار به قتل رسیده و آندره هم برای ادامه دادن راه پدر، به نیروی پلیس نیویورک پیوسته است. از همان ابتدای فیلم به ما گفته میشود که آندره، تیراندازی ماهر و پلیسی وظیفهشناس است؛ در واقع او آنقدر شخصیتی خوب و ایدهآل دارد که ناخودآگاه بیننده را یاد پلیسهای خوب فیلمهای دههی ۸۰ میلادی مثل «جان سخت» (Die Hard) و «اسلحهی مرگبار» (Lethal Weapon) میاندازد. آندره رد این دو خلافکار را دنبال کرده و دستور میدهد تا تمامی پلهای جزیرهی منهتن را مسدود کنند؛ در واقع نام فیلم هم ریشه در همین تصمیم دارد.
متاسفانه داستان فیلم، چیز خاصی برای گفتن ندارد. اگر پیش از تماشای این اثر، فیلمهای «مذاکرهکننده» (Negotiator) و «تازهکار» (The Recruit) را دیده باشید، پیش از رسیدن داستان به نیمه، به خوبی میتوانید به تمامی اسرار آن پیبرده و پایانش را پیشبینی کنید. این فیلم آنقدر تکراری و قابل پیشبینی است که حتی دو خلافکار داستان هم در همان ابتدای امر و با خراب شدن نقشهی سرقتشان، در بین حرفهای خود، پاسخ بزرگترین معمای فیلم را برملا میکنند. ماموران پلیس منهتن و در راس آنها، فرمانده «مککینا» (با هنرنمایی جی.کی. سیمونز) تمام این مدت با فروشندگان مواد مخدر همکاری داشته و سهم خود را از فروش هروئین آنها دریافت میکردند. انگیزه این خیانت هم چیزی نیست جز مشکلات مالی! پلیسهای داستان «به خاطر یک مشت دلار»، شرافت خود را فروختهاند و حالا آندره باید بین مبارزه با همکاران خود و پشت کردن به وجدانش، یکی را انتخاب کند.
فیلم بیست و یک پل نه مثل آثار درام، به بازیگران خود فرصت نقشآفرینی میدهد و نه هیجان لازم برای تبدیل شدن به یک فیلم اکشن موفق را دارد
فیلم بیست و یک پل نه مثل آثار درام، به بازیگران خود فرصت نقشآفرینی میدهد و نه هیجان لازم برای تبدیل شدن به یک فیلم اکشن موفق را دارد. تقریبا تمام سکانسهای اکشن فیلم به تیراندازی از پشت در و دیوار و دویدن در خیابانهای نیویورک خلاصه میشود. در این فیلم نه خبری از انفجارهای هیجانانگیز است و نه بدلکاریهایی نفسگیر. حتی شخصیتهای قصه هم فرصتی برای خودنمایی پیدا نمیکنند. دو خلافکار داستان، با اینکه نقش بسیار مهمی در برملا شدن توطئهی پلیس دارند، به شکلی عجولانه و غیرحرفهای از هستهی اصلی قصه کنار گذاشته میشوند تا تمام نقش آنها به دویدن و تیراندازی کردن خلاصه شود. با کنار رفتن آنها، وظیفهی پیش بردن داستان بر دوش پلیس درستکار فیلم میافتد. با این حال، فیلم بیست و یک پل به انگیزههای آندره نمیپردازد و ما باید بپذیریم که پسر یک پلیس وظیفهشناس بودن، برای درستکار بودن آندره کافیست. چادویک بوزمن که با بازی در نقش «پلنگ سیاه» (Black Panther) اخیرا سر و صدا کرده، در این فیلم یک قهرمان تنومند و یکهتاز نیست. او یک پلیس معمولی است که کارهای خارقالعادهای انجام میدهد. در نقطهی مقابل او، فرمانده مککینا قرار دارد. شاید با دیدن سیمونز در این نقش، با خود فکر کنید که احتمالا پیش از پایان این فیلم، یک بار دیگر شاهد نقشآفرینی به یاد ماندنی دیگری از این بازیگر خواهید بود، اما به دلیل ضعف داستان و شخصیتپردازی، حتی سیمونز هم نمیتواند تصویری به یاد ماندنی از فرمانده مککینا ارائه دهد. تنها در سکانس پایانی فیلم و با روبهرو شدن آندره و مککینا، فضای فیلم کمی بهتر شده و بازیگران سعی میکنند احساسات خود را بروز دهند، اما بهانههای تکراری و نخنمای مککینا برای توجیه اعمال خود، همین لذت زودگذر و کوچک را هم از بیننده میگیرد.
برایان کرک، کارگردان این اثر، تجربهی چندانی در ساخت آثار سینمایی نداشته و بیست و یک پل در واقع دومین پروژهی سینمایی این کارگردان است. بخش عمدهی فعالیت حرفهای این کارگردان به ساخت قسمتهای کوتاهی از سریالهایی همچون «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) و «قانون مورفی» (Murphy’s Law) اختصاص داشته و شاید به همین دلیل است که در جمع و جور کردن یک اثر سینمایی ضعیف ظاهر شده. به هر حال، فیلم ۲۱ پل اثری نیست که بتوان تماشای آن را به دیگران پیشنهاد کرد و تنها میتوان از آن به عنوان تمرین برایان کرک برای تبدیل شدن به یک کارگردان سینمایی یاد کرد.
فیلم 21Bridges نه داستان جذابی دارد و نه به بازیگران خود فرصت نمایش تواناییهایشان را میدهد. این اثر به خوبی اثبات میکند که حتی ساختن یک فیلم تجاری و اکشن هم نیازمند مهارتهایی است که هر کسی آنها را در اختیار ندارد. بیست و یک پل نه سرگرمکننده است و نه به یاد ماندنی؛ به همین دلیل نمیتوان تماشای آن را به دیگران توصیه کرد.
- هنرنمایی جی.کی. سیمونز در نقش فرمانده مککینا
- داستان تکراری و قابل پیشبینی در کنار شخصیتپردازی ضعیف
- سکانسهای اکشن بسیار یکنواخت و فاقد هیجان
- کارگردانی ضعیف برایان کرک
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید