-
0/10
۸ تئوری عجیب در فیلم های پیکسار که درستی آن‌ها تایید شده است
از انقراض نسل بشر تا همزیستی انسان‌ها و هیولاها
از همان ابتدا که استودیو پیکسار (Pixar) در تمام دنیا به شهرت رسید، فیلم‌هایش در معرض انواع تئوری‌ها قرار گرفتند. در این‌جا، به هشت تئوری مختلف در مورد فیلم های پیکسار اشاره می‌کنیم که توسط کارکنان استودیو تایید شده‌اند.
بسیاری از انیمیشن‌های پیکسار موفق شده‌اند که جهان‌های عظیمی را به وسیله موجودات فراطبیعی، خارق‌العاده یا علمی تخیلی تشکیل دهند. میزان جهان‌سازی در این آثار به حدی است که دست مخاطبان را برای ساخت انواع تئوری‌ها، باز گذاشته است. اکثر این تئوری‌ها که همگی حاصل خلاقیت مخاطبان هستند، معمولا مورد تایید کارکنان استودیو قرار نمی‌گیرند. اما هشت تئوری جالب نیز وجود دارد که اهالی پیکسار به آن‌ها نمره قبولی داده‌اند.
نسل بشر در دنیای ماشین‌ها منقرض شده است
تا به حال توجه کرده‌اید که هیچ انسانی در دنیای ماشین‌ها حضور ندارد، اما نشانه‌های حضور انسان (از جمله معماری و ماشین‌آلات مختلف) در این سه‌گانه به‌وفور دیده می‌شود؟ بر این اساس، مخاطبان نظریات خلاقانه‌ای را مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه انسان‌ها قبلا در جهان ماشین‌ها وجود داشته‌اند. برخی از طرفداران نیز می‌گویند که ماشین‌ها، انسان‌ها را در یک قیام ماشینی نابود کرده و خود بر جهان مسلط شده‌اند.
از جی وارد، مدیر خلاقیت پیکسار، در مورد صحت و سقم ماجرا پرسیده شد و پاسخ او مثبت بود. او تایید کرد که ماشین‌ها به نهایت هوشمندی رسیدند و دریافتند که دیگر نیازی به انسان‌ها ندارند. انگار سه‌گانه ماشین‌ها نیز کم کم دارد ترسناک می‌شود!
ماشین‌ها دارای اندام داخلی همچون قلب و عروق هستند
این یکی از بدترین تئوری‌های مربوط به فیلم های پیکسار به حساب می‌آید که آناتومی وسایل نقلیه را تشریح می‌کند. پذیرش این تئوری دشوار است، اما به نظر می‌رسد که خودروها از ترکیب مواد بیولوژیکی و آهن‌آلات به وجود آمده‌اند. زیرا بسیاری از طرفداران معتقدند که خودروها متشکل از اندام‌ها، بافت‌ها و مقداری خون هستند.
جی وارد، این تئوری مشمئزکننده را هم در نشریه اسکرین کراش (Screen Crush) تایید کرده است. او می‌گوید که که درهای ماشین‌ها نمی‌توانند باز شوند زیرا «مغز و چشم‌ها در آن‌جا هستند، ما نمی‌خواهیم چیزی از بغل بیفتد!» ای کاش که این تئوری عجیب و حال به هم زن، تایید نمی‌شد.
باز لایت‌یر مثل همه اسباب بازی‌ها غریزه خاصی دارد
انیمیشن داستان اسباب بازی (Toy Story) حفره بزرگی در فیلمنامه‌اش دارد که منجر به خلق یکی از محبوب‌ترین تئوری‌های طرفداران پیکسار شده است. در فیلم اول، باز لایت‌یر فکر می‌کند که یک تکاور فضایی است و حتی به هویت جعلی‌اش افتخار می‌کند. با وجود این، یک قانون کلیدی در دنیای اسباب بازی‌ها وجود دارد که باعث می‌شود گفتار و رفتار باز لایت‌یر، متناقض به نظر برسد. این قانون می‌گوید: اسباب بازی‌ها باید طوری رفتار کنند که صاحبشان متوجه نشود آن‌ها زنده هستند.
باز لایت‌یر هم از این قانون تبعیت می‌کند و هر وقت که اندی وارد اتاق می‌شود، او نیز مثل همه اسباب بازی‌ها از حرکت بازمی‌ایستد. این در حالی است که اصولا باز لایت‌یر نباید این کار را انجام دهد، زیرا باور ندارد که یک اسباب بازی است. وقتی از لی آنکریچ در توییتر پرسیده شد که چرا باز لایت‌یر اینگونه رفتار می‌کند، او توضیح داد: «این شخصیت، تابع یک غریزه غیرارادی است.»
پریا شخصیتی ساده و عادی محسوب نمی‌شود
پریا یکی از دوستان می لی در انیمیشن قرمز شدن (Turning Red) بود که از همان ابتدا، همه توجهات را به خود جلب کرد. از زمانی که تصویر پریا در پوسترها و تریلر فیلم ظاهر شد، طرفداران حدس می‌زدند که او شخصیتی دگرباش است. آن‌ها می‌گفتند که صحنه رقصیدن پریا با دختری دیگر در یک مهمانی، شاهدی بر این ادعاست.
این تئوری، ابتدا در توییتر مطرح شد و واکنش یکی از انیماتورهای فیلم های پیکسار را در پی داشت. در کمال تعجب، پاسخ او مثبت بود و به طرفداران اعلام کرد که تئوری مذکور صحت دارد. این موضوع باعث می‌شود که پریا، اولین شخصیت دگرباش در انیمیشن‌های پیکسار باشد.
رایلی در انیمیشن Finding Dory حضوری کوتاه داشت
انیمیشن در جست‌وجوی دوری، شامل صحنه‌ای است که گروهی از کودکان را در حال بازدید از یک آکواریوم نشان می‌دهد. در این میان، کودکی در پس‌زمینه وجود دارد که کاملا شبیه رایلی (شخصیت اول Inside Out) است. این شباهت ظاهری موجب شد بسیاری از بینندگان حدس بزنند که او واقعا رایلی بوده است.
کمی بعد، یک پست رسمی در فیسبوک دیزنی منتشر شد که تئوری مخاطبان را تایید می‌کرد. اما حضور رایلی در این فیلم چه توجیهی دارد؟ ممکن است صرفا یک ایستراگ بامزه باشد یا اینکه انیماتورها می‌خواسته‌اند با استفاده مجدد از یک مدل پیش‌ساخته، در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنند.
ابرقهرمانان در کودکی‌شان قوی‌تر از هر زمان دیگری هستند
اگر به قدرت‌های جک جک در مجموعه شگفت‌انگیزان دقت کنید، متوجه می‌شوید که این کودک خردسال دارای 18 قدرت در طول دو فیلم است. این موضوع، مخاطبان را متعجب کرده و منجر به ایجاد انواع تئوری‌ها در مورد جک جک شده است. یک تئوری مشهور می‌گوید که هر ابرقهرمان در دنیای شگفت‌انگیزان، در جوانی دارای قدرت‌های زیادی است و می‌تواند از تمام آن‌ها استفاده کند. اما زمانی که ابرقهرمان‌ها بزرگ می‌شوند، این قدرت‌ها از بین می‌روند و تنها یک قدرت باقی می‌ماند.
براد برد، کارگردان فیلم های پیکسار، صحت این نظریه را تایید کرده است. او توضیح می‌دهد که قدرت‌های منحصربه‌فرد ابرقهرمانان، تمثیلی از نقش آن‌ها در خانواده است و این نقش تا زمانی که آن‌ها کودک هستند و بزرگ نشده‌اند، پیدا نمی‌شود. بنابراین اگرچه ابرقهرمان‌ها در جوانی‌شان از قدرت‌های زیادی برخوردار بوده‌اند، اما قادر به حفظ تمام این قدرت‌ها نیستند.
داستان شگفت‌انگیزان در یک نسخه جایگزین از دهه 1960 اتفاق می‌افتد
شخصیت‌های مجموعه شگفت‌انگیزان، در زمانه‌ای زندگی می‌کنند که هم خصوصیات دهه 60 میلادی را دارد و هم برخوردار از انواع تکنولوژی است. عناوین روزنامه‌ها، سبک‌های معماری و ظاهر لباس‌ها نشان می‌دهند که فیلم روایتگر داستانی در دهه‌های پیشین است، اما شخصیت‌ها از وسایل پیشرفته‌ای استفاده می‌کنند که هنوز اختراع نشده‌اند.
وقتی از براد برد (Brad Bird) در این مورد سوال شد، او توضیح داد که مجموعه شگفت‌انگیزان در یک نسخه جایگزین از دهه 1960 اتفاق می‌افتد. نسخه‌ای که لزوما مربوط به دنیای واقعی نیست و اگرچه ظاهر قدیمی‌اش را حفظ کرده، اما حاوی یک فناوری آینده‌نگرانه است.
هیولاها و انسان‌ها قبلا در کنار هم زندگی می‌کردند
کارخانه هیولاها انیمیشنی است که همیشه محبوب بوده و این محبوبیت بی‌نظیر، موجب شده است که تئوری‌های زیادی در مورد آن ساخته شود. برخی از تئوری‌های مذکور می‌گویند که داستان فیلم در آینده‌ای دور اتفاق می‌افتد. همچنین در بسیاری از این تئوری‌ها ادعا می‌شود که زمانی، هیولاها با انسان‌ها ارتباط داشته‌اند.
تئوری آخر به طور غیرمستقیم در یک دی وی دی از پشت صحنه تولید فیلم های پیکسار، تایید شده است. زیرا سازندگان فیلم توضیح می‌دهند که هیولاها قبلا در کنار انسان‌ها زندگی می‌کردند، اما انسان‌ها این موجودات را به‌تدریج از دنیای خود طرد کردند. بر اساس این توضیحات، هیولاها می‌توانند یک کارکرد تمثیلی هم داشته باشند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید