آبادان یازده 60 به کارگردانی مهرداد خوشبخت، تنها نمایندهی سینمای دفاع مقدس در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر بود که در کنار ایدهی جدید، جذاب و ناب خود با تمجیدها و حتی انتقادهای متعددی مواجه شد.
آبادان یازده 60 در دو رشتهی بهترین جلوههای ویژهی بصری و بهترین جلوههای ویژهی میدانی، نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد که هر دو جایزه را به فیلم روز صفر واگذار کرد. البته دستپروردهی مهرداد خوشبخت، دست خالی از جشنوارهی فیلم فجر ۱۳۹۸ برنگشت و در نهایت به عنوان یکی از آثار سینمایی دفاع مقدس، جایزهی سردار قاسم سلیمانی را برای مهرداد خوشبخت به همراه داشت.
۱۱۶۰ فرکانس رادیو نفت آبادان در دههی ۱۳۵۰ و ابتدای جنگ تحمیلی بود که به گونهای مهمترین و تأثیرگذارترین رسانهی رسمی در شهر آبادان به حساب میآمد. سقوط خرمشهر و پیشروی ارتش رژیم بعث عراق به سمت مناطق دیگر، آبادان را در خطر سقوط قرار داده بود و در این بحبوحه، این ایستگاه رادیویی به مهمترین ابزار برای اطلاعرسانی عمومی در شهر تبدیل شد. رویدادهایی که در اولین روزهای جنگ تحمیلی بر سر خرمشهر و آبادان آمد و تلاش رادیو نفت آبادان برای اطلاعرسانی و تشویق مردم برای مقاومت در برابر نیروهای متجاوز، سوژهی اصلی و قابل تحسین فیلم آبادان یازده 60 است.
آبادان یازده 60 فیلمی است که باید با دقت فراوان آن را بشنوید
آبادان یازده 60 یکی از متفاوتترین آثار سینمای دفاع مقدس به شمار میآید که به جای استفاده از تکنیکهای بصری، بیشتر تکنیکهای صوتی را برای بیشترین تأثیرگذاری به کار گرفته است. صدا، مهمترین ابزار این فیلم برای غرق کردن مخاطب در شرایط هولناک جنگ است. فیلم بارها از حس شنوایی برای بازی با ذهن مخاطب استفاده میکند؛ سکوت، پیام مستند، موسیقی، دوباره سکوت و ناگهان صدای انفجار! در بیشتر صحنههای بخش اول فیلم که در لوکیشن استودیوی ایستگاه رادیو میگذرند، اغلب سکوت محض همه جا را فرا میگیرد و پس از آن صدایی مستند از رادیو نفت آبادان با تصاویر بازسازی شده پخش میشود که با جملهی «اینجا آبادان است و آبادان میماند» به پایان میرسد. البته این همهی ماجرای فیلم برای تلاش در استفاده از حس شنوایی مخاطب و تأثیرپذیری بیشتر نیست؛ صداهای ناگهانی انفجار و موشکباران در حالی پخش میشوند که مخاطب با چشم نمیتواند آنها را ببیند بلکه باید آنها را با دقت هر چه بیشتر بشنود تا عمق آنچه را که فیلم در حال بیان آن است، درک کند. در حقیقت آبادان یازده 60 بیش از اینکه با چشمها دیده شود، مستحق شنیده شدن با گوشها است.
آبادان یازده 60 هر چند که توان زیادی برای جذب مخاطب از طریق صدا دارد، به طور کامل عاری از جلوهای ویژه و صحنههای جنگی نیست. بخش دوم و البته بسیار خلاصهی فیلم که روایتگر روز سوم سرگذشت کارکنان ایستگاه رادیویی است، صحنههایی از رویدادهای جنگی را نمایش میدهد که البته آنچنان به دل نمیشیند. هرچند که این بخش دوم خیلی خلاصه است و فیلم زمان کوتاهی را صرف نمایش آن میکند، اما همچنان به خاطر صداگذاریهای ویژه و خاص خود تاحدودی تأثیرگذار بوده و میتواند مخاطب را در قلب اتمسفر جنگ قرار دهد.
فیلم به گونهای غیرقابلانتظار از پرداختن به کاراکترهای خود پرهیز دارد و این مسئله باعث شده تا در طول تماشای آن نتوان به آسانی با افراد حس همدردی پیدا کرد. آبادان یازده 60 در اغلب موارد حتی زحمت معرفی جایگاه شخصیتها را به خود نمیدهد و صرفاً با رد و بدل کردن چند دیالوگ به مخاطب یادآور میشود که این افراد از کجا آمدهاند و چرا در حال حاضر در این ایستگاه رادیویی کنار هم قرار گرفتهاند. از طرف دیگر نقشآفرینی بازیگران نیز به کاهش برقراری ارتباط مخاطب با کاراکترها کمک کرده است. بازیها در برخی از مواقع آنچنان که انتظار میرود، تأثیرگذار و قابل تأمل نبوده و نمیتوانند احساسات مخاطب را در دست خود بگیرند؛ به عنوان مثال «ویدا جوان» در ایفای نقش کاراکتر فداکار، دلسوز و ایثارگر خود میتوانست عملکردی بهتر داشته باشد. همچنین نقشآفرینی «علیرضا کمالی» پایینتر از سطح انتظار برای شخصیت اول و قهرمان فیلم بود. با این حال فیلم با طراحی به نسبت دقیق صحنهها، استفاده از تکنیکهای صوتی و نماها توانسته به گونهای موفقیتآمیز این جای خالی را پر کند. از طرف دیگر فیلم در طراحی لوکیشنها، اشتباه نسبتا کمتری دارد و بهراحتی مخاطب امروز خود را در جو آبادان چهل روز پس از آغاز جنگ تحمیلی قرار میدهد.
نقطه قوت دیگر آبادان یازده 60 نمایش دادن مشارکت همهی اقشار جامعه برای ایستادگی در برابر دشمن متجاوز و دفاع از خاک وطن است. کاراکترهای فیلم خلاصه معرفی میشوند، اما هر یک از آنها ویژگی خاص خودشان را دارند و از جایگاههای اجتماعی، قومیتی، محلی، زبانی و مذهبی مختلف در فیلم گنجانده شدهاند تا تلاش یک ملت با تفاوتهای مختلف را در دفاع از کشور نشان دهند. «موسیو» به عنوان فردی از اقلیت مسیحی و «اسی» که شخصیتی خودمانی و دور از قهرمانسازیهای کلیشهای دارد، در کنار هم جمع شدهاند تا به یک هدف مشترک یعنی دفاع از ایستگاه رادیویی و پابرجا نگه داشتن آن برسند. از طرف دیگر فداکاری و جانفشانی مردمان بومی عربزبان در فیلم تکاندهنده است. در صحنهای از فیلم، جوانی وارد استودیو میشود و با زبانی عربی همراه با لحنی تند و با صدایی لرزان دشمن را مورد نکوهش قرار میدهد. مجموع تمامی این موارد ذهنیت مخاطب را از قهرمانپروریهای پیشپاافتاده دور میکند و درک بیشتری از رخ دادهای آن دورهی زمانی به مخاطب میدهد.
قهرمان اصلی آبادان یازده 60 یک ایستگاه رادیویی است
ایستگاه رادیو نفت آبادان، به خودی خود قهرمان اصلی آبادان یازده 60 به حساب میآید که نقش آن پررنگتر از کاراکترهای فیلم به تصویر کشیده شده است؛ به عبارت دیگر این ایستگاه رادیویی کاراکتر اصلی فیلم به حساب میآید. گردش افراطآمیز فیلم حول محور این ایستگاه رادیویی باعث شده تا نقش شخصیتهای فیلم کمرنگتر به نظر برسد و نتوان به راحتی با آنها ارتباط برقرار کرد. شاید این خصیصه که با انتقاد نیز مواجه شد، هدف اصلی مهرداد خوشبخت در ساخت این فیلم باشد و او به عمد تلاش کرده تا به جای خلق قهرمانانی از جنس انسان، یک ایستگاه رادیویی را قهرمان اثر سینمایی خود معرفی کند. این خصوصیت را حتی میتوان در عنوان فیلم نیز به وضوح دید. آبادان یازده 60 به طور مستقیم به فرکانس این ایستگاه رادیویی اشاره دارد که در روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی به مردم شهر امید میداد و آنها را به ایستادگی تشویق میکرد و هرگز نباید دست از فعالیت خود میکشید.
تلاش اصلی آبادان یازده 60 بر نشان دادن حساسیت ایستگاه رادیویی از جنبههای اطلاعرسانی، امید دادن و تشویق به دفاع است که در نوع خود بسیار تحسین برانگیز هستند. اهمیت یک رسانهی محلی از جمله مواردی است که کمتر در سینمای حوزهی دفاع مقدس به آن پرداخته شده و به طور قطع ظرفیت بیشتری برای پرداخت به آن وجود دارد. شاید پیش از تماشای این فیلم هرگز این سوال به ذهنتان خطور نکرده باشد که یک ایستگاه رادیویی تا چه حد در زمان جنگ میتواند حیاتی باشد؟ این مسئلهی مهم حتی به صورت عکس نیز در فیلم نشان داده میشود؛ در زمان سقوط خرمشهر، رژیم بعث رادیو و تلویزیون شهر را در کنترل خود میگیرد و با استفاده از آن تصاویر پیروزی خود برای تجاوز به خاک کشور همسایه را پخش میکند. با توجه به این موضوع، شاید بتوان پیام و درونمایهی اصلی فیلم آبادان یازده 60 را در این جمله خلاصه کرد که در شرایط جنگ، نه تنها تانک و هواپیمای شکاری، بلکه میکروفونِ یک ایستگاه رادیویی هم میتوانند یک سلاح کارساز برای مقابله با دشمن باشد.
آبادان یازده 60 در مورد نمایش صحنههای جنگ و جلوههای ویژه نیز فعالیتی به نسبت خلاصه و محدود داشته است. فیلم به سرگذشت آبادان در یک بازهی سه روزه از دوره اولیهی جنگ تحمیلی میپردازد که خبرهای ضد و نقیض از منابع مختلف به دست کارکنان ایستگاه رادیویی میرسد. بخش اول و طولانی فیلم در حال نشان دادن واکنش افراد به این اخبار تایید نشده و تلاش برای اطلاعرسانی درست به مردم شهر است و در بخش دوم که به روز پایانی میپردازد، تعداد کمی از صحنههای جنگی نشان داده میشوند. لوکیشنهای فیلم نسبتاً کم هستند و محدود بودن آنها باعث میشود تا تماشای آن برای کسانی که به دنبال دیدن یک فیلم تکاندهنده و صحنههای جنگی از دورهی دفاع مقدس هستند، تا حدودی خارج از حوصله باشد.
نهایت هیجان بصری فیلم را میتوان در روز سوم خلاصه کرد که در آن صحنههایی از رویارویی مستقیم مردم و کارکنان ایستگاه رادیویی در برابر نیروهای اشغالگر نشان داده میشود. البته اگر کمی منصف باشیم، باید بگوییم که جوسازی فیلم در حال و هوای آبادان سال ۱۳۵۹ و صحنههای نسبتا دقیق از شرایط آن دوره، استفاده از ابزارها و تجهیزات رسانهای و طراحی لباس از جمله نقاط مثبت فیلم محسوب میشوند که در نوع خود تأثیرگذار بوده و توانستهاند مخاطب خود را به آسانی در اتمسفر حاکم بر شهرهای نزدیک به نبردهای میدانی نیرویهای مقاومت مردمی با اشغالگران بعثی قرار دهند.
آبادان یازده 60 در برخی از مواقع، صحنهها یا صداهای مستندی را در دل خود جای داده که به شما یادآوری میکنند که این اتفاقات همگی در واقعیت رخ دادهاند و در روزگاری نهچندان دور، شهر آبادان در خطر سقوط قرار داشت. آبادان یازده 60 بر اساس سرگذشت مردمی از این سرزمین در روزهای ابتدایی جنگ ساخته شده است. شاید پس از تماشای این فیلم با خود بگویید که ای کاش ایدهی خاص آن به گونهای جذابتر به تصویر کشیده میشد. ای کاش کاراکترها به گونهای غنیتر و تاثیرگذارتر با مخاطب ارتباط برقرار میکردند و ای کاش صحنههای رویارویی مردم با اشغالگران بعثی بهتر و هیجانانگیزتر از آنچه میبینیم، به تصویر کشیده میشد. فیلم آبادان یازده 60 با شیوهی روایتگریاش شاید کمی در حق ایدهی ناب خود کملطفی کرده و شایستهی یک فیلم بهتر بود؛ فیلم میتوانست در کنار استفاده از تکنیکهای صوتی فوقالعاده، از جلوههای بصری بهتری استفاده کند تا یک اثر کاملا غنیتر را امروز شاهد باشیم و اگر چنین میشد، با یکی از بهترین عناوین سینمای دفاع مقدس ساخته شده در سالهای پایانی دهه ۱۳۹۰ مواجه بودیم و رنجش مردم خوزستان در روزهای ابتدایی جنگ را که با دستان خالی در برابر دشمن ایستادگی کردند، بیش از آنچه به نمایش درآمد، درک میکردیم.
- ایدهای جدید برای سینمای دفاع مقدس
- نمایش نقش مهم رسانه در شرایط حساس جنگ تحمیلی
- به تصویر کشیدن مشارکت مردم از تمام جایگاههای اجتماعی در حفاظت از کشور
- کمرنگ بودن نقش کاراکترها
- تعداد بسیار محدود صحنههای جنگی
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید