ده انتخاب بازیگری غیرمنتظره در دهه 2000 که انتظارش را نداشتیم
انتخابهایی برخلاف سوابق کاری بازیگران
در این فهرست به مرور عملکرد و رتبهبندی ده انتخاب بازیگری غیرمنتظره در دهه 2000 میپردازیم که کمتر مخاطبی انتظار تماشای چنین نقش آفرینی را داشت.
دهه 2000 میلادی تغییرات بزرگی برای سینما به همراه داشت. در این دوره بود که ساخت فرنچایزهای مختلف، باکس آفیسها را به قبضه خود درآوردند و معنای موفقیت تجاری را از نو تعریف کردند و از سوی دیگر، فیلمهای کامیک بوکی نیز در حال شناخته شدن قرار داشتند. جلوههای بصری CGI انقلاب بزرگی ایجاد کرده بودند و نسل جدیدی از ستارگان سینما که شاید بتوان لقب آخرین نسل را به آنها اهدا کرد، در حال ظهور و درخشش قرار داشتند.
شخصیتهای شرور نیز توسط بسیاری از بازیگران درجهیک با پرفورمنس حتی بهتری به تصویر کشیده شدند که برخی از آنها به یکباره ظاهر شده و همگی را تحت تاثیر خود قرار دادند. این لیست شامل ده انتخاب بازیگری غیرمنتظره در دهه 2000 میلادی بوده که کمتر کسی انتظار چنین نقش آفرینی را داشت و در رتبهبندی آنها نیز عنصر غیرقابل انتظار بودن در مقایسه با کارنامه و آثار قبلی آن بازیگر لحاظ شده است. بسیاری از این افراد توسط مراسمها به ویژه انجمن آکادمی اسکار نیز مورد توجه واقع شدند حال آن که نامزدی یا برنده شدن اسکار معیاری در این باره نبوده است.
مت دیمون در نقش جیسون بورن
سهگانه سینمایی The Bourne
فیلم سینمایی Good Will Hunting سکوی پرتابی برای درخشش مت دیمون (Matt Damon) به شمار میرفت. این فیلم که با تحسین منتقدان همراه شد توانست نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای دیمون به دست بیاورد اما دیمون توانست به همراه دوست قدیمی خود بن افلک (Ben Affleck) جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اورجینال را از آن خود کند. از همین نقطه بود که مت دیمون به یکی از بازیگران نقش اول مرد اصلی هالیوود تبدیل شد و در نقشهای متنوعی در آثار هیجانی از جمله فیلم The Talented Mr. Ripley و فیلم Ocean’s Eleven ایفای نقش کرد.
با این حال کمتر کسی پیشبینی میکرد بخش بعدی در مسیر حرفهای مت دیمون تبدیل شدن به یک قهرمان اکشن باشد. انتخاب این بازیگر برای فیلم هیجانی جاسوسی The Bourne Identity در بهترین حالت امری کنجکاوکننده و در بدترین حالت امری دودستهکننده بود، اما در نهایت تصمیمی هوشمندانه از سوی کارگردان این فیلم یعنی داگ لیمان (Doug Liman) به شمار میرفت. به عنوان اثری موفق در چه زمینه کیفی و چه در زمینه تجاری، فیلم سینمایی The Bourne Identity پایهگذار چندین قسمت دنباله دیگر بود و رویکردی جدیتر در زمینه فیلمهای اکشن ایجاد کرد که به تعریف مجدد این ژانر در طول دهه 2000 پرداخت. شخص مت دیمون نیز از این انتخاب دور از انتظار کمال استفاده را برد و با کنار گذاشتن تصویر پسر خوب خود، ثابت کرد بازیگری به مراتب تواناتر و منعطفتر از آن چیزی است که به او نسبت میدهند.
رابین ویلیامز در نقش سای پریش
فیلم سینمایی One-Hour Photo محصول سال 2002
شخص رابین ویلیامز (Robin Williams) فقید حرفه بازیگری خود را براساس ژانر کمدی ساخت. این بازیگر که نه تنها به عنوان بهترین کمدین عصر خود بلکه یکی از بهترینهای نیمه دوم قرن بیستم شناخته میشود به یک نام بزرگ در سینما تبدیل شده بود که یکی پس از دیگری، در آثار موفق کیفی و تجاری ایفای نقش میکرد. آثار اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 از او یک نابغه ژانر کمدی ساخت که به لطف نقش آفرینی در آثاری چون فیلم Mrs. Doubtfire، فیلم Aladdin و فیلم The Birdcage صورت گرفت.
از سوی دیگر ویلیامز با نقشهای دراماتیک نیز غریبه نبود به طوری که سه مورد از چهار نامزدی اسکار ایشان به واسطه نقش آفرینی در آثار درام جدی صورت گرفته بود که شامل فیلم Good Will Hunting میشد که جایزه اسکار را نیز برای ایشان به ارمغان داشت. حال آن که مخاطبین تا آن زمان در سال 2002 هرگز ویلیامز را به عنوان یک شخصیت شرور مشاهده نکرده بودند جایی که ایشان دو مورد از سیاهترین نقشهای خود را ایفا کرد. ویلیامز اگرچه نقش آفرینی قابل توجهی در فیلم سینمایی Insomnia ساخته کریستوفر نولان (Christopher Nolan) دارد اما عملکرد او در فیلم هیجانی روانشناختی One Hour Photo فوقالعاده است. در نقش سای پریش تنهای شکستهشده و آسیبدیده، ویلیامز عملکردی هم غمانگیز و هم آزاردهنده ارائه میدهد که مخاطبین بسیاری را مجذوب هنرنمایی خیرهکننده خود میکند.
تام کروز در نقش وینسنت
فیلم سینمایی Collateral محصول سال 2004
شهرت تام کروز (Tom Cruise) در دهه 80 صورت گرفت و پس از آن این بازیگر توانست در دهه 90 نام خود را به عنوان یکی از ستارههای ثابت و تمامنشدنی سینما ثبت کند. با در اختیار داشتن سه نامزدی اسکار، کروز به عنوان نیرویی که باید او را جدی گرفت وارد دهه 2000 شد و به عنوان ستاره بزرگ گیشه و فیلمهای اکشن که کمتر کسی، اگر نگوییم هیچکس میتوانست تهدیدی برای جایگاه او باشد نام خود را تثبیت کرد. از همین رو، بهترین زمان بود تا کروز دست به ریسک زده که انتخاب برای حضور در فیلم Collateral بود.
نقش آفرینی تام کروز به عنوان شخصیت شرور در فیلم Collateral تا به امروز نیز یکی از بهترین نقش آفرینیهای کارنامه کاری بلند بالای او به شمار میرود. به عنوان یک آدمکش که زندگی شخصیت اصلی با بازی جیمی فاکس (Jamie Fox) را تبدیل به جهنم میکند، کروز خونسرد، آرام، محاسبهگر، دقیق و بیاندازه جذاب است. این بازیگر پیش از این سابقه نقش آفرینی کاراکترهایی که از نظر اخلاقی پیچیده و مبهم هستند را در دهه 80 داشته و به واسطه حضور در نقش مکمل در فیلم Magnolia نیز توجهات بسیاری را به خود اختصاص داده بود و سومین و آخرین نامزدی اسکار را نیز دریافت کرده بود اما به عنوان یک انتخاب بازیگری غیرمنتظره در دهه 2000 ایشان عملکرد کاملا متفاوت و در سطحی جدید در فیلم Collateral دارد. نقشی که به بهترین شکل ممکن نیمه تاریک و خبیث او را نمایان میکند.
ادی مورفی در نقش جیمز “تاندر” ارلی
فیلم سینمایی Dreamgirls محصول سال 2006
درست به مانند رابین ویلیامز، ادی مورفی (Eddie Murphy) نیز حرفه خود را حول محور کمدی پایهگذاری کرد. به عنوان نسل دهه 80 برنامه Saturday Night Live، مورفی خود را به عنوان نامی بزرگ در عرصه کمدی در اواخر دهه 80، دهه 90 و ابتدای دهه 2000 مطرح کرد که در این میان، فیلمهای Beverly Hills Cop، The Nutty Professor و Shrek در کارنامه او حضور دارند. اگر مورفی در یک فیلم حضور میداشت، مخاطبین میتوانستند انتظار رفتارهای دیوانهوار، طنزی بیپروا و انرژی بیپایانی را داشته باشند.
حال آن که ردپای تمامی این عناصر در هنرنمایی ادی مورفی در نقش جیمز “تاندر” ارلی در فیلم موزیکال Dreamgirls ساخته بیل کاندون (Bill Condon) مشاهده میشود. حال آن که در زیر لایههای این حرکات دیوانهوار، تراژدی نهفته و یک حس دائمی از سوی هنرمندی دیده میشود که در مرکز توجهات قرار دارد و از از دست دادن آنها وحشت دارد. مورفی مواردی فراتر از اینها را ارائه کرده و تصویری چالشبرانگیز از مردی به نمایش میگذارد که حتی در زمان اوج شهرت نیز در لبهی تعادل حرکت میکند. کمتر کسی میتوانست انتظار چنین نمایش شخصیت آسیبپذیری را از مورفی داشته باشد و پس از گذشت تقریبا 20 سال همچنان برنده نشدن جایزه اسکار توسط مورفی از سوی عدهای با تاسف یاد میشود.
دنزل واشنگتن در نقش آلونزو هریس
فیلم سینمایی Training Day محصول سال 2001
دنزل واشنگتن (Denzel Washington) به عنوان یکی از بااستعدادترین بازیگران تاریخ سینما شناخته میشود. برنده دو جایزه اسکار، واشنگتن به معنای واقعی کلمه یک بازیگر انعطافپذیر و ستارهای پرفروش در گیشه سینما است، از آخرین بازماندههای نسل در حال انقراض ستارگان سینما که امروزه نمونههای مشابه آنها را کمتر میبینیم. تا پیش از فیلم سینمایی Training Day نیز دنزل واشنگتن بازیگر مورد احترامی محسوب میشد که نقش آفرینیهای خیرهکننده را در آثاری چون فیلم Glory و فیلم Malcolm X به انجام رسانده بود.
حال آن که حضور در فیلم Training Day یک انتخاب بازیگری غیرمنتظره در دهه 2000 مسحوب میشد که وجهه جدید و وحشتآوری از دنزل واشنگتن را به نمایش میگذاشت که تاکنون به مانند هیچ کدام از آثار دیگر ایشان نبود. در یک نقش کاملا شرورانه و نفرتانگیز، عملکرد واشنگتن کاملا درخشان و باورپذیر بود. به تصویر کشیدن یک پلیس فاسد به نام آلونزو هریس به شایستگی کامل جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای واشنگتن به ارمغان آورد. نقش آفرینی یک شخصت شرور به شکلی متقاعدکننده به هیج عنوان کار آسانی نیست حال آن که برای انتخاب دنزل واشنگتن نیاز به هیچ شک و تردیدی وجود نخواهد داشت.
سلما هایک در نقش فریدا کالو
فیلم سینمایی Frida محصول سال 2002
سلما هایک (Salma Hayek) در اواسط دهه 90 به لسآنجلس آمد و خیلی زود پس از نقش آفرینی در فیلم From Dusk Till Dawn در سال 1996 به چهرهای آشنا تبدیل شد. حال آن که به عنوان یک لاتینی جذاب، نقشهای کلیشهای را در آثاری چون فیلم Desperado و فیلم Fools Rush In ایفا کرد. چنانچه هایک میخواست به تغییری در حرفهاش بپردازد میدانست که شخصا باید به انجام آن بپردازد.
در تصمیمی قاطعانه برای حضور در یک فیلم بیوگرافی در نقش نقاش مکزیکی فریدا کالو ظاهر شد. امروزه مردم به خوبی از مشکلات او با هاروی واینستاین (Harvey Weinstein) تهیهکننده بدنام هالیوود که به دلیل فساد اخلاقی کنار گذاشته شد خبر دارند اما اگر به طور خلاصه بگوییم، این مبارزه علیه یک هیولا بود که در هر مرحله تلاش داشت مانع پیشرفت هایک شود. با این حال تلاشهای بیوقفه او سرانجام نتیجه داد. در فیلم Frida، هایک با ارائهی یک نقش آفرینی پراشتیاق و متعهدانه، نه تنها استعداد بازیگری خود را نشان میدهد بلکه انعطاف و توانایی خود را به عنوان یک تهیهکننده نیز به نمایش میگذارد. در سال 2003 سلما هایک به اولین بازیگر مکزیکی تبدیل شد که نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را به دست میآورد.
شارلیز ترون در نقش آیلین وورنوس
فیلم سینمایی Monster محصول سال 2003
کمتر کسی انتظار آن را داشت که در یک انتخاب بازیگری غیرمنتظره در دهه 2000 شارلیز ترون (Charlize Theron) که اکنون چهرهای شناخته شده است برای به تصویر کشیدن قاتل سریالی بدنام یعنی آیلین وورنوس برگزیده شود. در سال 2003 ترون هنوز یک بازیگر در حال کار بود که به واسطه نقش آفرینی در آثار درام عاشقانه شناخته میشد و در این میان میتوان به فیلم Sweet November اشاره کرد که ترون برای آن نامزد دریافت تمشک طلایی شد.
ترون برای نقش آفرینی وورنوس فرآیندی را طی کرد که در هالیوود از آن به عنوان “حذف جذابیت” یاد میشود و نهتنها ظاهرش بلکه فیزیک بدنی خود را نیز کاملا تغییر داد تا بتواند به تصویر این قاتل خشن و ناپایدار جان ببخشد. در حقیقت، این موضوع گزافهگویی نبوده که بگوییم ترون در فیلم Monster کاملا غیرقابل شناخته شدن است و در بسیاری از نقدهای فیلم نیز به این موضوع اشاره شده است. برای این فیلم، ترون توانست جوایز بازیگری را درو کند که از جمله میتوان به اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن اشاره داشت. پس از آن ترون به نقش آفرینی در آثار قابل توجه چون Young Adult و بلاکباستری چون Mad Max Fury Road ادامه داده است.
مونیک در نقش مری لی جانستون
فیلم سینمایی Precious محصول سال 2009
هر زمان که یک کمدین تصمیم بگیرد یک اثر درام بسازد با شک و تردید فراوانی مواجه میشود. معمولا کار آنها نادیده گرفته میشود برای مثال هم جیم کری (Jim Carrey) و هم آدام سندلر (Adam Sandler) همواره به واسطه آثار جدیتر و دراماتیکترشان مورد قدرنشناسی واقع شدهاند. حال آن که یکی از این استثناها به مونیک (Mo’Nique) ارتباط دارد که نقش آفرینی ایشان در نقش شخصیتی شرور در درام تکاندهنده Precious در سال 2009، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برایش به ارمغان آورد.
شهرت مونیک به واسطه حضور به عنوان بخشی از برنامه Queens of Comedy در ابتدای دهه 2000 صورت گرفت تا آن که در سریالها و فیلمهای سینمایی حضور پیدا کند. حال آن که فیلم سینمایی Precious بعد جدیدی از مونیک را به نمایش گذاشت. با نقش آفرینی شخصیت مری لی جانستون، مونیک یک هیولای واقعی را به تصویر کشید، زنی بدطینت و بیرحم که از موضع سرشار از تحقیر عمیق نسبت به دخترش رفتار میکرد. انتخاب بازیگری غیرمنتظره مونیک در دهه 2000 برای فیلم Precious موجب شگفتی بسیاری از مخاطبین شد اما عملکرد ایشان در نهایت خیرهکننده بود.
ماریون کوتیار در نقش ادیت پیاف
فیلم La Vie en Rose محصول سال 2007
در یک مثال کلاسیک دیگر از زنی که برای یک نقش به صورت کامل متحول میشود باید به ماریون کوتیار (Marion Cotillard) اشاره داشته باشیم که تعجب و تحسین همگان را با هنرنمایی خود در فیلم La Vie en Rose برانگیخت. یک اثر درام بیوگرافی که در رابطه با ادیت پیاف خواننده و ترانهسرای نمادین فرانسوی بود. در سال 2007، کوتیار چهرهای شناخته شده بود اما شهرتش لزوما به اندازه کافی نبود که چنین نقش قابل توجهی را به ایشان اختصاص دهند.
کوتیار با اجرای خود دهن همگان را بست به طوری که نقش آفرینی او به عنوان یکی از بهترین هنرنمایی زنان در دهه 2000 و حتی در کل تاریخ سینما به شمار میرود. این بازیگر به طور کامل در نقش شخصیت خود فرو رفته و از همان سکانس ابتدایی، این انتخاب بازیگری دور از انتظار را توجیه میکند. سختکوشی این بازیگر ثمره داد و کوتیار توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن، جایزه بفتا و جایزه گلدن گلوب را به خود اختصاص دهد. فیلم سینمایی La Vie en Rose، دوره حرفهای جدیدی را برای ماریون کوتیار باز کرد که سبب شد این بازیگر پس از آن نیز در نقش آفرینیهای به مراتب چالشبرانگیزتری از جمله فیلم Rust and Bone و فیلم Two Days, One Night حضور و هنرنمایی داشته باشد.
هیث لجر در نقش جوکر
فیلم سینمایی The Dark Knight محصول سال 2008
افراد قدیمیتر مسلما بحث و گفتگو پیرامون انتخاب هیث لجر (Heath Ledger) فقید در فیلم سینمایی The Dark Knight ساخته کریستوفر نولان را به خاطر دارند که به هیچ عنوان با دید مثبت و مناسبی به این موضوع نگاه نمیشد. در آن زمان لجر بیشتر به عنوان بازیگر اصلی فیلمهای کمدی عاشقانه شناخته میشد که با فیلم 10 Things I Hate About You به شهرت رسید و با آثار دیگری چون The Four Feathers و Casanova به این مسیر ادامه داد.
هنرنمایی لجر در فیلم Brokeback Mountain که با نامزدی اسکار برای او همراه شد سهم زیادی در تغییرات برداشت مخاطبین از لجر داشت اما همچنین انتخاب به عنوان جوکر امری جنجالی بود. البته که لجر یکی از بهترین نقش آفرینیهای تاریخ سینما را در فیلم The Dark Knight برجای گذاشت و اسکار را نیز به خود اختصاص داد که البته پس از درگذشت غمانگیز ایشان در ژانویه 2008 صورت گرفت. امروزه هیث لجر به عنوان بهترین انتخاب بازیگری غیرمنتظره نه تنها در دهه 2000 بلکه در تاریخ سینما به شمار میرود که منجر به عملکرد انقلابی او در فیلم The Dark Knight گردید. موردی که همواره یکی از بهترین مثالها محسوب میشود که هیچوقت نباید یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت کرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید