فیلم Aladdin جدیدترین اقتباس لایو اکشن «دیزنی» از انیمیشنهای محبوبش است. «گای ریچی» در مقام کارگردان موفق شده که با این اقتباس، بازگشت شیرینی را پس از بیست و دو سال برای علاءالدین رقم بزند.
شرکت «دیزنی» در ادامه سیاست ساخت اقتباسهای سینمایی از انیمیشنهای قدیمیش، اینبار به سراغ «علاءالدین» آمده. اثری خاطرهانگیز و نوستالژی که برای نسلهای متعددی خاطرات و اوقات بسیار شیرینی را فراهم کرده است.
انیمیشن Aladdin در سال ۱۳۷۱ شمسی (۱۹۹۲ میلادی) راهی سینماها شد. محصولی بسیار خوش حس و خلاقانه که با وجود گذشت تقریبا سه دهه از عرضهاش، همچنان زیبایی و جادویش را حفظ کرده و به خوبی مخاطبانش را سرگرم میکند.
داستان فیلم درمورد پسری فقیر به نام «علاءالدین» است. او به همراه میمونش «ابو»، از راه دزدی امرار معاش میکند. در روزی او به طور اتفاقی به شاهزاده خانم قصر، «جزمین» برخورد میکند. این برخورد کوتاه عشقی را در دل این دو فرد جوانه میزند. از سوی دیگر، وزیر دربار «جعفر»، به منظور دستیابی به سلطنت، به دنبال چراغ جادوی افسانهای است. این چراغ در اعماق غاری جادویی قرار دراد. برای ورود به این غار، افراد باید از سرشتی پاک برخوردار باشند. این مسئله، جعفر را متوجه علاءالدین میکند و با آگاهی از علاقه او به شاهزاده، او را مجاب میکند که در ازای پیدا کردن چراغ از غار، به او در رسیدن به جزمین کمک کند.
طی سلسله اتفاقاتی، علاءالدین جوان در غار گیر میافتد و هنگام تمیز کردن چراغ، به طور اتفاقی جن آبیرنگ حاضر در آن را احضار میکند. این جن به او امکان براورده کردن سه آرزو را میدهد. پس از فرار از غار، دزد فقیر داستان، در هیبت شاهزاده علی از ابابوا راهی قصر سلطنتی و ازدواج با شاهزاده جزمین میشود.
یکی از مشکلات اصلی اقتباسهای لایو اکشن دیزنی، به داستان آنها و خود ذات اقتباس برمیگردد. تمامی انیمیشنهای دوبعدی این شرکت آثاری داستان محور بودند که قصه و روایت، عنصر محرکه اصلی آنها محسوب میشدند. در این اقتباسها، از آنجایی که داستان تقریبا بدون تغییر است، مخاطب آشنا با انیمیشنها، دیگر آنچنان درگیر قصه و شخصیتها نمیشود و آن حس کشف و شهود و تجربهای که در وهله نخست آن انیمیشنها را این چنین خاص و دوستداشتنی میکرد به کنار میرود و تنها چیزی که باقی میماند ظاهر زیبا و مدرن فیلم است.
داستان و روایت کلی فیلم Aladdin تقریبا همان چیزی است که پیشتر در انیمیشن اصلی دیده بودیم
این مسئله درخصوص فیلم Aladdin نیز صادق است. داستان و روایت در فیلم تقریبا همان چیزی است که پیشتر در انیمیشن اصلی دیده بودیم. شیرازه قصه دست نخورده باقیمانده و صرفا در جزییات مختلف داستانی و پرداخت شخصیتها، تفاوتهایی را شاهد هستیم.
با توجه به این مسئله، تمامی مشکلاتی که در نیمه دوم انیمیشن اصلی دیده میشد، در این اقتباس هم به چشم میخورد. نیمه نخست فیلم ریتم و ضرباهنگ سریع و مناسبی دارد. روایت و شخصیتپردازی قابل قبول در کنار موسیقیهای عالی، این بخش فیلم را بدل به تجربهای بسیار سرگرمکننده و دوستداشتنی کرده است. در نیمه دوم و خصوصا یک سوم انتهایی، داستان حال و هوای جدیتری به خود میگیرد و از آن حالت سرخوش ابتدایی فاصله میگیرد. این فاصله گرفتن، به قدری در تضاد با ریتم و روایت نیمه نخست قرار میگیرد که به طور غیر مستقیم بدل به وزنهای منفی برای فیلم میشود.
مشکل نیمه دوم فیلم، در قیاس با انیمیشن اصلی بیشتر به چشم میآید. چرا که انیمیشن علاءالدین مدت زمانی بالغ بر ۹۰ دقیقه داشت و اقتباس سینماییش ۱۲۸ دقیقه زمان دارد. یعنی ۳۸ دقیقه زمان بیشتر که بخش قابل توجهی از آن هم اختصاص به یک سوم پایانی فیلم دارد. درنتیجه، ضعف فیلمنامه و ریتم کند اثر در بخشهای انتهایی، بسیار بیشتر از انیمیشن احساس میشود و اتفاقاتی که همگی در سی دقیقه در ورژن اصلی روایت شدند، اینجا پنجاه دقیقه به طول میانجامند.
«گای ریچی» کارگردان، در فهم صحیح حس و لحن انیمیشن کاملا موفق بوده و به همین علت توانسته که اقتباسی بسازد که اگر نه کامل، ولی با درصد بالایی یاداور همان حس و حال منبع اقتباس خود است.
«گای ریچی» کارگردان، موفق شده که با درک صحیح حس و لحن انیمیشن، اقتباسی بسازد که با درصد بالایی یاداور همان حس و حال شیرین منبع اقتباس خود است
فیلم Aladdin خوشبختانه تماما به فیلمنامه منبع اقتباس خود وفادار نبوده و با افزودن جزییاتی، سعی کرده که شخصیتپردازیها را عمیقتر و قصه را مناسب دوران کنونی تعریف کند. یکی از این تغییرات، به شخصیتپردازی کاراکتر جعفر مربوط میشود. در انیمیشن، جعفر شخصیتی مطلقا تیره داشت و در هیبت آنتاگونیستی کلاسیک ظاهر میشد. هدفی جز دستیابی به سلطنت در سر نداشت و از انجام هیچ کاری برای تحقق بخشیدن به آن فروگذار نمیشد. ولی در این اقتباس، شخصیت او وجهی انسانیتر پیدا کرده و به نوعی نقطه مقابل شخصیت اصلی قرار گرفته است. فردی که همانند علاءالدین از خیابانهای اگرباه و فقر خودش را بالا کشیده و اکنون به مرد دوم کشور بدل شده است.
تغییراتی که در شخصیت جعفر ایجاد شده با وجود اینکه عمق بهتری در قیاس با انیمیشن به او بخشیده، ولی آن هیبت ترسناک و تیرهای که در ورژن اصلی داشت را از او گرفته است. مخاطب در هیچ لحظهای از فیلم جعفر را جدی نمیگیرد، از او نمیترسد و او را به عنوان خطری بالقوه و جدی برای شخصیت اصلی و دوستانش نمیبیند. جعفر انیمیشن با وجود تک بعدی بودن، خباثت و بد ذاتیش عنصر محرکه مهمی در قصه بود و بدل به یکی از مهرههای اصلی روایتگری آن شده بود. اتفاقی که در این اقتباس بواسطه تغییرات اعمال شده، ابدا تاثیرگذاری انیمیشن اصلی را ندارد.
از جمله دیگر تغییرات داستان، به شخصیت جزمین بر میگردد. کاراکتر او در انیمیشن پرداختی به نسبت سطحی داشت و با وجود تقلایش برای استقلال و خروج از نقش تیپیکال شاهزاده خانم زیبا، نمیتوانست از آن فراتر رود. ولی در فیلم Aladdin، آن تقلا و مبارزه او برای استقلال، از پرداخت بسیار بهتری برخورداره و به شخصیت او وجهی قدرتمندتر بخشیده است.
اوج گرفتن جنبش فمینیستی در سالهای اخیر و تغییرات زیادی که در نقش زنان و چگونگی تصویرسازی آنها در مدیومهای مختلف اعمال شده، موجب شده که شخصیت جزمین نیاز به بازتعریف تازهای داشته باشد. نتیجه این تغییرات، کاراکتری عمیقتر و ملموستر است که بیننده را بیشتر درگیر خود میکند. حضور زندهتری دارد و از آن حالت منفعل پیشین خارج شده و تاثیر کاملی بر روند اتفاقات دارد.
سازندگان در این فیلم، به تمامی جزییات انیمیشن اصلی وفادار بودهاند و سعی کرهاند که ضمن حفظ لحن و زبان بصری اثر اصلی، آن را با زمانه کنونی و مدیوم تازهاش، همسو سازند
از ابتدای معرفی این اقتباس، اعتراضات بسیاری به انتخاب «ویل اسمیت» برای بازی در نقش غول چراغ جادو وارد شد. شخصیت جینی به لطف صداگذاری عالی و خاطرهانگیز «رابین ویلیامز» به یکی از چهرههای اصلی انیمیشنهای دو بعدی دیزنی بدل شد و خلق مجدد او، برای هر بازیگر و کارگردانی، چالشی قابل توجه محسوب میشد. ولی به لطف توانایی بازیگری عالی ویل اسمیت و تجربه مناسبش در خوانندگی، موفق شده که جینی بسیار دوستداشتنی را به تصویر دراورد که ضمن وفاداری به ورژن اصلی، با فاصلهگذاری هوشمندانه، هویت تازه و اندکی متفاوت به آن بخشیده است.
بقیه تیم بازیگری نیز همگی در انجام وظیفه خود موفق ظاهر شدهاند. «منا مسعود» مصری، علاءالدین بسیار دوستداشتنیای را تصویر کرده و «نائومی اسکات» هم به خوبی به شخصیت جزمین نشسته است. نکته قابل توجه حضور دو بازیگر ایرانی با نامهای «نوید نگهبان» در نقش سلطان و «نسیم پدراد» در نقش ندیمه شاهزاده، دالیا است.
سازندگان در این اقتباس، به تک تک جزییات انیمیشن اصلی وفادار بودهاند و سعی کرهاند که ضمن حفظ لحن و زبان بصری اثر اصلی، آن را با زمانه کنونی و مدیوم تازهاش، همسو سازند. این همسو سازی به شیوههای گوناگونی چه در شخصیتپردازی شخصیتها و چه در جزییات ریز داستانی خودش را نشان میدهد.
«گای ریچی» کارگردان، در فهم صحیح حس و لحن انیمیشن کاملا موفق بوده و به همین علت توانسته که اقتباسی بسازد که اگر نه کامل، ولی با درصد بالایی یاداور همان حس و حال منبع اقتباس خود است. درک صحیح منبع اقتباس و انتخاب مسیری که اقتباس قرار است در آن قدم بزند نقش بسیار مهمی در کیفیت نهایی کار ایفا میکند. اتفاقی که برای اقتباس «دامبو» به کارگردانی «تیم برتون» رخ نداد و با اثری شلخته و بعضا به دور از حس و حال انیمیشن روبهرو بودیم.
بخش قابل توجهی از خیابان و کوچه پس کوچههای اگرباه و قصر، با دکور و به طور واقعی خلق شده. این مسئله به حس واقعگرایی فیلم Aladdin و حضور زنده شخصیتها در محیط کمک شایانی کرده و بر باورپذیر بودن آن افزوده است. با این وجود، جلوههای ویژه کامپیوتری همچنان جضور بسیار پررنگی در اثر دارد و متاسفانه با توجه به بودجه فیلم و توقعی که از آن میرفت، میتوانست از کیفیت بسیار بهتری برخوردار باشد.
فیلم Aladdin تقریبا از همان مشکلات انیمیشن اصلی رنج میبرد. ولی با این وجود، «گای ریچی» در بازخلق یکی از خاطرهانگیزترین انیمیشنهای دیزنی موفق ظاهر شده و توانسته که تمامی آن خاطرات رنگین و شیرین را به پرده نقرهای بیاورد و نسل جدیدی از مخاطبان را با علاءالدین و غول چراغ جادوی بذلهگویش آشنا کند.
- اقتباسی وفادارانه و قابل قبول
- اجرای خوب ویل اسمیت در نقش غول چراغ جادو
- تغییرات مناسب در شخصیتپردازی جزمین
- یک سوم انتهایی ضعیف
- شخصیتپردازی بد جعفر
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید