بازی Alan Wake Remastered حدود یک ماه پیش معرفی و به تازگی برای کنسولهای نسل هشتم و نهم به همراه رایانههای شخصی عرضه شده است. حال سوال اینجاست که آیا ریمستر بازی الن ویک ارزش تجربه را دارد یا نه؟ در این مقاله ضمن نقد و بررسی بازی Alan Wake Remastered به این سوال پاسخ میدهیم.
یازده سال پیش و جایی در نسل هفتم، استودیوی رمدی اثر جدید و مورد انتظاری را روانهی بازار کرد که با وجود تحسین منتقدین از لحاظ تجاری به دلایلی مانند عرضهی همزمان با نسخهی اول Red Dead Redemption به جایگاهی که شایستهی آن بود، نرسید اما با گذشت زمان طرفداران بیشتری پیدا کرد و تقاضا برای ساخت دنبالهی آن افزایش یافت. بازی الن ویک اولین بار در سال ۲۰۱۰ و به صورت انحصاری برای Xbox 360 عرضه و دو سال بعد نسخهی PC آن نیز توسط مایکروسافت منتشر شد.
عرضهی بستهی الحاقی AWE برای بازی کنترل باعث بیشتر شدن درخواستهای طرفداران برای ادامه دادن داستان الن ویک شد. رمدی برای پاسخ به این تقاضا در وهلهی اول در همکاری با اپیک گیمز اقدام به ریمستر بازی الن ویک و عرضهی آن برای پلتفرمهای نسل هشتم، نهم و رایانههای شخصی کرده است. این ریمستر ۳۰ دلاری با اضافه کردن رزولوشن 4K و بهبود جلوههای بصری هم در زمان بازی و هم در میانپردهها در تلاش است تا بازکنان جدید را جذب کرده و طرفداران قدیمی را نیز برای تجربهی ادامهی ماجرا آماده کند.
الن ویک یک بازی اکشن با زاویه دید سوم شخص است که داستان آن از مولفههای ژانر وحشت روانشناختی «Psychological horror» و جنایی «Crime horror» پیروی میکند. داستان بازی Alan Wake فرم اپیزودیک دارد و در شش قسمت روایت میشود. هر کدام از قسمتها با یک آنچه گذشت شروع و با یک اتفاق غیرمنتظره به پایان میرسند. همچنین دو بستهی الحاقی بازی یعنی The Signal و The Writer که حکم قسمتهای ویژهی بازی را دارند نیز در این ریمستر قرار گرفتهاند.
داستان بازی حول محور شخصیت اصلی یعنی الن ویک جریان دارد که یک نویسندهی معروف است و کتابهای معروف و پرفروشی را در ژانر جنایی نوشته است. او بعد از عرضهی آخرین رمانش به مدت دو سال گرفتار سد نویسندگی شده و هیچ داستانی ننوشته است. همسرش آلیس برای کمک به شوهرش سفری به شهر خیالی Bright Falls ترتیب میدهد تا او به اوضاع عادی برگردد و دقیقا در همین نقطه، بازی Alan Wake Remastered از یک کابوس شروع میشود.
سپس الن به شهر برایت فال رسیده و به کلبهای مرموز میرود. ناگهان طی یک اتفاق آلیس گم شده و الن خود را در موقعیتی عجیب مییابد. او خیلی زود متوجه میشود که همهی این ماجراها در واقع متعلق به آخرین داستانی است که او نوشته اما خودش نوشتن آن را به یاد نمیآورد. پلات کلی، حوادث و موقعیتهای داستان با الهام از رمانهای استیون کینگ نوشته شده و تاثیر و درون مایهی کارهای او به وضوح در داستان بازی الن ویک قابل مشاهده است.
در مورد داستان بازی الن ویک میتوان گفت که با یکی از بهترین داستانهای ژانر وحشت طرف هستیم که در کنار الهامات فراوان از ادبیات و سینما، ایده و حرفهای منحصر به فردی در ویدیو گیم دارد که به الن ویک جایگاه ویژهای در میان بازیهای ژانر وحشت با درون مایههای روانشناختی میدهد.
روایت بازی Alan Wake Remastered ساده و سر راست است اما تا دقایق آخر مرموز، غیرقابل پیشبینی و هیجان انگیز پیش میرود. ساختار اپیزودیک روایت و دوره شدن داستان در ابتدای هر قسمت باعث شده تا گیمر تا انتها درگیر قصه باشد. همچنین این فرم شباهت زیادی به سریال Twin Peaks ساختهی دوید لینچ دارد که در دو اپیزود ویژهی بازی به اوج خود میرسد و در آنها تم سورئالیستی را جایگزین جنایی میکند.
سم لیک نویسندهی داستان در کنار الهامات فراوان از نویسندگان و کارگردانهای بزرگ، قلم جادویی و سبک نگارش و شخصیت پردازی جذاب خودش را نیز در این قصهی ده ساعته به کار گرفته است. از الگوها و مولفههای اصلی این نویسنده در داستان سرایی میتوان به روایت قصههای شخصی با محوریت خانوادهای از هم پاشیده، خلق شخصیتی نمادین و کند و کاو در آن شخصیت و یکی بودن نام شخصیت اصلی با بازی و تم داستان اشاره کرد که همهی این موارد در الن ویک در به بهترین شکل پیاده شده است.
قصهی بازی در هر اپیزود عمیقتر و جذابتر میشود و این وظیفه بر عهدهی چند بخش است. یکی از این بخشها میان پردهها هستند که در هر قسمت کلیت داستان را به نمایش گذاشته و کارگردانی خوبی هم دارند. استفادهی درست از نمای کلوزآپ در این میانپردهها باعث شده تا بازیکن بهتر از حال عادی وضعیت روانی و احساسی شخصیت حاضر در قاب را درک کند. این نماها در واقع در پررنگتر کردن ترس الن و شرارت آن زن مرموز که نمادی از تاریکی است، نقش پررنگی ایفا میکنند و باعث غرق شدن هر چه بیشتر بازیکن در داستان و شخصیتهای بازی میشوند.
تعلیق و پیچش از دیگر نقاط قوت داستان بازی Alan Wake Remastered است. بازیکن مانند شخصیت اصلی در ابتدا درکی از دلیل وقوع حوادث ندارد و حس ناشناختگی به همراه تغییرات غیر قابل پیشبینی باعث ایجاد تعلیق میشوند. همچنین الن از ابتدا در تلاش برای پیدا کردن خود و ترسهای درونش است و اتفاقات مختلف طی بازی این چالش و مبارزهی درونی را برای او سختتر قبل میکنند.
سریال تلویزیونی یکی دیگر از عناصر مهم و معروف بازیهای رمدی است که در بازی الن ویک حضور پررنگتری نسبت به دیگر ساختههای این استودیو دارد. این سریال Night Springs نام داشته و شباهت بی چون و چرایی با سریال The Twilight Zone ساختهی راد سرلینگ دارد. قسمتهای مختلفی از این سریال در طول داستان از تلویزیون پخش میشود که برخی از آنها استعارهای از تم کلی داستان الن ویک و برخی دیگر نمایانگر اتفاقات داستان بازی هستند.
در مجموع در مورد داستان بازی الن ویک میتوان گفت که با یکی از بهترین داستانهای ژانر وحشت طرف هستیم که در کنار الهامات فراوان از ادبیات و سینما، ایده و حرفهای منحصر به فردی در ویدیو گیم دارد که به الن ویک جایگاه ویژهای در میان بازیهای ژانر وحشت با درون مایههای روانشناختی میدهد. اگر مکس پین را تجلی گاه نئو-نوآر در ویدیو گیم و دلیل درخشش سم لیک بدانیم، الن ویک برای این نویسنده نقطهی اوج و برای نویسندگان آینده الگو و کلاس درسی برای قصه گویی و داستان سراییست.
هستهی اصلی گیمپلی بازی Alan Wake Remastered در مقایسه با نسخهی اصلی هیچ تغییری نداشته و البته دلیلی هم برای این کار وجود ندارد. تنها تغییر این بخش به روانتر شدن گیمپلی به دلیل بهبود انیمیشنها مربوط میشود. سلاح شما در جدال با دشمن اصلی بازی یعنی تاریکی، نور و باروت است. در ابتدای بازی یک هفت تیر و چراغ قوه به شما داده شده تا از خود در برابر دشمنان محافظت کنید.
روند مبارزات بازی الن ویک به این صورت است که ابتدا باید با چراغ قوه تاریکی را از وجود دشمنان خارج کرده و سپس به آنها شلیک کنید. زوم کردن نور روی دشمنان قدرت بیشتری به چراغ قوه میدهد و از طرفی باتری آن را سریعتر از حالت عادی مصرف میکند؛ از این رو مدیریت باتری و نوع مصرف از چراغ قوه امر مهمی در بازی است. همچنین خبری از نشانهی دقیق در بازی نیست و در واقع باید از چراغ قوه برای هدف گرفتن استفاده کنید. البته این موضوع نکتهی منفی نیست و با توجه به نویسنده بودن شخصیت اصلی و تجربهی کم او در کار با سلاح عملی طبیعی و یکی از نکات مثبت در طراحی این بخش است.
تنها مشکل گیمپلی بازی Alan Wake Remastered زاویه دوربین نامناسب در مبارزات است که باعث غافلگیریهای متعدد میشود.
از آنجا که تمرکز بازی بیشتر روی جنبهی روانی و شخصی است تا وحشت و بقا، مدیریت منابع اهمیت زیادی در بازی ندارد؛ با این وجود استفادهی محتاطانه و با ترتیب درست در مبارزات شلوغ امر بسیار مهمی است. با پیشرفت در بازی شات گان، منور و فلش بنگ نیز به لیست ابزارهای بازی اضافه میشود تا بازیکن در مقابل چالشهای جدیتر، قدرت بیشتری داشته باشد. اگر با استانداردهای بازیهای امروزی به این ابزارها نگاه کنیم، در وهلهی اول با تنوع پایین آنها روبه رو میشویم اما طراحی خوب بازی و تنوع گیمپلی در قسمتهای مختلف بازی باعث شده تا این ضعف برطرف شود.
تنها مشکل گیمپلی بازی Alan Wake Remastered زاویه دوربین نامناسب در مبارزات است که باعث غافلگیریهای متعدد میشود. در اغلب مبارزات دشمنان از زاویههای مختلف ظاهر میشوند و در دید بازیکن نیستند. بیصدا بودن این دشمنان و پرتاب تبر آنها از مکانی نامعلوم چالش غیر استانداردی را ساخته که سازنده میتوانست با یک HUD بهتر برای نمایش جهت دشمنان و صدمهی وارد شده مشکل آن را برطرف کند. خوشبختانه در ضربههای نزدیک خبری از این موضوع نیست و دوربین کمی عقب میآید و بازی برای مدت کوتاهی وارد حالت اسلوموشن میشود.
به جز این مورد، گیمپلی بازی الن ویک از ابتدا چالش مناسبی دارد و هیچگاه بیش از حد سخت نمیشود. طراحی خوب مراحل و محیط در کنار کمی خلاقیت باعث شده تا این چالش تا دقایق آخر حفظ شود و تقریبا همهی مبارزات بازی هیجان انگیز از آب درآمدهاند. مراحل بازی نیز از تنوع، طراحی و ساختار خوبی برخوردار هستند و با گذشت بیش از یک دهه همچنان آن جادوی اولیهی خود را حفظ کردهاند. مبارزه با پرندگان یکی دیگر از بخشهای بازی است که با الهام از فیلم پرندگان آلفرد هیچکاک پیاده سازی شده است. ترکیب پرندگان، دشمنان اصلی و چالشهای محیطی، تنوع و تازگی مناسبی برای گیمپلی حدودا ده ساعتهی بازی ایجاد کرده است.
گرافیک بازی Alan Wake Remastered از لحاظ هنری به همان اندازهی نسخهی اصلی خوب است اما از لحاظ فنی جای کار زیادی دارد و در واقع این بخش تنها مشکل اساسی بازی است. جزئیات بافتها و کیفیت انیمیشنها در حد و اندازههای اثری در سال ۲۰۲۱ نیست و بیشتر با اوایل نسل هشتم تناسب دارد. با این حال ترکیب نورپردازی استاندارد و افکت مه باعث ایجاد اتمسفر مرموزی شده که با تم کلی داستان هماهنگ است و گیمر را بیش از پیش در بازی غوطهور میکند. کیفیت و جزئیات مدل اشیا و شخصیتها پیشرفت خوبی نسبت به نسخهی اصلی داشته اما با استانداردهای امروزی فاصلهی زیادی دارد.
خوشبختانه بازی در موارد دیگر وضعیت خوبی دارد و خبری از باگ و مشکلات فنی از این دست در آن نیست. بازی Alan Wake Remastered روی کنسولهای نسل هشتم با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه و در باقی پلتفرمها با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا میشود. این بررسی با توجه به نسخهی رایانههای شخصی بازی نوشته شده که در آن خبری از افت فریم نبود و بازی از ابتدا تا انتها با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه به صورت ثابت اجرا شد.
یکی از اهداف استودیوی رمدی، هماهنگ کردن هر چه بیشتر اجزای مختلف بازی و خلق هارمونی است که موسیقی نقش مهمی در آن دارد. آهنگساز بازی الن ویک یعنی پتری آلنکو کار خود در این زمینه را به بهترین شکل انجام داده و قطعاتی هماهنگ با تم داستان، ریتم گیمپلی و اتمسفر بازی خلق کرده است. در کنار پتری، یاران قدیمی رمدی یعنی گروه Poets of the Fall نیز حضور پررنگی در بازی الن ویک دارند. آنها در بازی نقش برادران اندرسون را که از اعضای یک گروه راک هستند، بر عهده دارند و به همین بهانه چند قطعهی جذاب را برای بازی ساختهاند. این قطعات در قسمت چهارم بازی به طوری هوشمندانه استفاده شده و یکی از به یاد ماندنیترین بخشهای بازی را خلق میکنند.
نهایتا میتوان گفت که بازی Alan Wake Remastered اثری با داستان جذاب و گیمپلی هیجان انگیز است که تجربهای تکرار نشدنی برای بازیکنان جدید خلق میکند. بازی برای کسانی که نسخهی اصلی را تجربه کردهاند، چیز جدیدی برای ارائه ندارد اما تجربهی دوبارهی یکی از بهترین بازیهای نسل هفتم با جلوههای بصری بهتر برای طرفداران قدیمی خالی از لطف نیست و با توجه به برچسب قیمتی ۳۰ دلاری آن، انتخاب خیلی خوبی برای هر دو دسته از گیمرها محسوب میشود.
بازی Alan Wake Remastered در بین بازیهای تکراری و چند ۱۰ ساعتهی این روزها، حکم الماسی از گذشته را دارد که ده ساعت تجربهی تکرار نشدنی را به گیمرها هدیه میدهد. ترکیب رمانهای استیون کینگ، پرندگان هیچکاک و سریال Twin Peaks با قلم جادویی سم لیک و اکشن همیشه جذاب رمدی، با گذشت بیش از یک دهه همچنان قدرتمند است.
نقد و بررسی نسخهی ریمستر الن ویک با توجه به کد ارسال شده از سوی ناشر و نسخههای پیسی و ایکسباکس سری ایکس | اس به نگارش درآمده است.
- داستان جذاب
- مبارزات نفسگیر
- جهان سازی و اتمسفر خاص
- روایت سرراست اما مرموز
- موسیقی متنهای گوشنواز و هماهنگ با تم کلی داستان و هر قسمت
- بازی از لحاظ فنی در حد و اندازهی بازیهای روز نیست
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید