‎‎بهترین فیلم‌های استنلی کوبریک‎

معرفی ۱۳ فیلم برتر ساخته شده توسط استنلی کوبریک

شاهکارهای کلاسیک دنیای سینما

1%
  • 0/10
معرفی ۱۳ فیلم برتر ساخته شده توسط استنلی کوبریک ۱۴ ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ترین‌ها (سینمایی) کپی لینک

استنلی کوبریک (۱۹۹۹-۱۹۲۸)، کارگردان، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی که جزو بهترین فیلم‌سازان تاریخ است، با دید هنری متفاوت و کمال‌گرایی بی‌پروایانه‌ی خود شناخته می‌شود. کوبریک در طول حرفه‌ی درخشان خود، با خلق شاهکارهایی نظیر ۲۰۰۱: ادیسه‌ فضایی (2001: A Space Odyssey) و درخشش (The Shining) که به عنوان آثاری نمادین در ژانر خود محسوب می‌شوند، انقلابی در صنعت سینما به پا کرد.

حال که بیست و دو سال از مرگ وی می‌گذرد، قصد داریم نگاهی بیندازیم به برترین فیلم‌هایی که این کارگردان توانا برای دنیای سینما به جای گذاشته است. توجه داشته باشید که این طبقه‌بندی بر اساس میزان محبوبیت آثار وی در وبسایت IMDB صورت گرفته است. 

۱۳. هراس و هوس (Fear and Desire)

تاریخ اکران: ۱۹۵۳

نمره‌ی IMDB فیلم: ۵.۵

اولین فعالیت کوبریک ۲۴ ساله در صنعت سینما که کم‌‌بیننده‌ترین و ضعیف‌ترین اثر این کارگردان به شمار می‌رود، یک فیلم یک ساعته با محوریت جنگ است و داستان چهار سرباز که باید با ترس و امیال خود مقابله کنند را روایت می‌کند.

شاید هراس و هوس از نظر محبوبیت و قدرت داستان‌پردازی به پای سایر شاهکارهای این کارگردان نرسد، اما نشان می‌دهد که کوبریک از همان ابتدا وسواس هنری خاصی در آثارش به خرج داده است. با وجود اینکه کوبریک از هراس و هوس متنفر بود و آن را مبتدی و کاملا عجیب‌ و غریب توصیف کرد اما همین اثر در نهایت به تولید شاهکارهای ضد جنگی‌ای همچون راه‌های افتخار و غلاف تمام فلزی ختم شد.

۱۲. بوسه‌ی قاتل (Killer’s Kiss)

تاریخ اکران: ۱۹۵۵

نمره‌ی IMDB فیلم: ۶.۶

دومین اثر کوبریک به نام بوسه‌ی قاتل، یک فیلم نوآر جنایی اولیه از کوبریک، داستان یک بوکسور ۲۹ ساله است که قصد فرار از شهر را دارد و در ایستگاه قطار به روایت داستان خود و اتفاقاتی که پشت سر گذاشته است می‌پردازد. هر چند که این فیلم، نقدهای مختلطی دریافت کرد، ارزیابی‌های بعدی تاثیر این فیلم را در آینده‌ی فیلم‌برداری این کارگردان نشان دادند. به گفته‌ی کوبریک:

من در دو فیلم ابتدایی خود، هراس و هوس و بوسه‌ی قاتل تمام کارها را خودم انجام دادم. من فیلم‌بردار، کارگردان، ویراستار، دستیار ویراستار و خلاصه هر چیزی که فکرش را بکنید بودم. به نظرم آن تجربه، کاملا بی‌ارزش بود و از آنجایی که مجبور بودم همه‌ی کارها را خودم انجام دهم توانستم درک کاملی از همه‌ی جنبه های فنی فیلم‌سازی پیدا کنم. 

۱۱. کشتن (The Killing)

تاریخ اکران: ۱۹۵۶

نمره‌ی IMDB فیلم: ۸

فیلم کشتن، یک اثر نوآر جذاب از کوبریک است که داستان گروهی از خلافکاران را روایت می‌کند و به کاوش در زندگی جنایتکارانه‌ی آن‌ها می‌پردازد. هر چند که فیلم کشتن در زمان خودش نتوانست به فروش خوبی دست پیدا کند، بعدا توانست به یک اثر نمادین در ژانر خود تبدیل شود؛ به‌طوری که الهام‌بخش کوئنتین تارانتینو در ساخت فیلم سگ‌های انباری (Reservoir Dogs) بوده است. می‌توان گفت که این فیلم اولین شاهکار واقعی کوبریک محسوب می‌شود.

کوبریک در ارتباط با این فیلم گفت:

بعد از فیلم بوسه‌ی قاتل، من با جیم هریس که علاقه‌ی زیادی به ورود به صنعت سینما داشت، آشنا شدم. ما با هم یک شرکت فیلم‌سازی ایجاد کردیم. اولین فیلممان هم کشتن بود که برگرفته از داستان The Clean Break از لیونل وایت بود. این بار ما می‌توانستیم از عهده‌ی هزینه‌های بازیگران بزرگی همچون استرلینگ هایدن و یک تیم حرفه‌ای بربیاییم. هر چند که بودجه‌ی ۳۲۰ هزار دلاری ما بسیار بزرگ‌تر از فیلم‌های سابقم بود، باز هم برای یک فیلم هالیوودی مبلغ کمی محسوب می‌شد. 

۱۰. راه‌های افتخار (Paths of Glory)

تاریخ اکران: ۱۹۵۷

نمره‌ی IMDB فیلم: ۸.۴

راه‌های افتخار اولین همکاری کوبریک و ستاره‌ی هالیوود کرک داگلاس است. در کنار شاهکارهایی نظیر بیا و بنگر (Come And See) و مدفن کرم‌های شب‌تاب (Grave of The Butterflies)، راه‌های افتخار، یکی از بزرگترین فیلم‌های ضدجنگ است که تاکنون ساخته شده است.

این فیلم ضمن ارائه‌ی اطلاعات لازم از جنگ، درگیری‌های انسانی را به سخره می‌گیرد و آن‌ها را بی‌فایده می‌داند. سرعت وقایع نه چندان مناسب این فیلم تنها نقطه ضعف آن محسوب می‌شود. با این حال کوبریک با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته‌ی فیلم‌سازی که از زمان خودش جلوتر بود این مورد را جبران کرد.

۹. اسپارتاکوس (Spartacus)

تاریخ اکران: ۱۹۶۰

نمره‌ی IMDB فیلم: ۷.۹

در این اثر درام تاریخی، کوبریک ضمن ارائه‌ی داستان الهام‌بخش اسپارتاکوس (با بازی Kirk Douglas)، به بررسی قدرت اراده‌ی انسان می‌پردازد. اسپارتاکوس، یک رهبر برده که یک شورش را سازماندهی می‌کند، در صفحه‌ی نمایش دچار تحول چشم‌گیری می شود: از انسانی به زنجیر کشیده شده تا افسانه‌ای متعالی. با وجود موفقیت‌های بی‌شمار این فیلم و دریافت چهار جایزه‌ی اسکار، گلدن گلوب و کسب محبوبیت زیاد بین منتقدان و مردم، کوبریک از این فیلم ناراضی بود. به گفته‌ی او:

من استخدام شدم تا کارگردانی فیلم اسپارتاکوس با حضور کرک داگلاس را به عهده بگیرم. این اولین باری بود که من تسلط کامل روی همه چیز نداشتم. با وجود این‌که من کارگردان بودم، اما کرک فقط به حرف من گوش نمی‌داد و صدای من تنها یک صدا از چندین صدایی بود که به او می‌گفتند چه کاری را باید انجام دهد. من از این فیلم ناامیدم؛ چرا که همه چیز داشت به جز یک داستان خوب.

۸. بری لیندون (Barry Lyndon)

تاریخ اکران: ۱۹۷۵

نمره‌ی IMDB فیلم: ۸.۱

بری لیندون به عنوان خیره‌کننده‌ترین فیلم استنلی کوبریک، اغلب با فیلم‌برداری زیبا و ترکیب رنگ چشم‌نوازش شناخته می‌شود. بری لیندون یک روایت تاریخی در مورد یک فرصت‌طلب است که به دنبال ثروت و شهرت، بی‌پروایانه از مکانی به مکان دیگر می رود.

این فیلم در واقع نماد ناامیدی کوبریک از جهان است. وی در ابتدا قصد نوشتن فیلمنامه‌ای با موضوع بیوگرافی ناپلئون را داشت اما به دلیل شکست تجاری فیلمی با موضوع مشابه به نام واترلو در سال ۱۹۷۰ نظرش را عوض کرد. کوبریک سرانجام با استفاده از تحقیقات خود درباره‌ی پروژه‌ی ناپلئون، کارگردانی بری لیندون که بخشی از آن در طول جنگ هفت ساله اتفاق می‌افتد را به عهده گرفت.

۷. لولیتا (Lolita)

تاریخ اکران: ۱۹۶۲

نمره‌ی IMDB فیلم: ۷.۶

برگرفته از رمانی جنجالی به همین نام نوشته‌ی ولادیمیر ناباکوف، لولیتا داستان مردی میان‌سال را روایت می‌کند که شیفته‌ی یک دختر نوجوان می‌شود. طبق قوانین سخت‌گیرانه‌ی سانسور، کوبریک مجبور شد که دید هنری خود را کنترل کند؛ بنابراین فیلم نسبت به رمان، از صحنه‌های مناسب‌تری برخوردار است. همین موضوع به نفع او عمل کرد و اثر کوبریک توانست تأثیر زیادی بر تخیل مخاطبان بگذارد.

۶. دکتر استرنجلاو (Dr. Strangelove)

تاریخ اکران: ۱۹۶۴

نمره‌ی IMDB فیلم: ۸.۴

دکتر استرنجلاو بدون شک خنده‌دارترین ساخته‌ی کوبریک به شمار می‌رود؛ واقعیتی که با در نظر گرفتن زمینه‌ی فیلم غم‌انگیز می شود. دکتر استرنجلاو روایتی کنایه‌آمیز درباره‌ی پارانویای ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در طول جنگ سرد است و نگاهی اجمالی به شکست مقامات حاکم بر مردم دارد. ایفای نقش پیتر سلرز در سه شخصیت مختلف، یکی از به‌یادماندنی‌ترین نقش‌آفرینی‌ها در دنیای سینما به شمار می‌آيد.

من کار روی فیلم‌نامه را با هدف تبدیل فیلم به یک درمان جدی برای مسئله جنگ اتمی اتفاقی شروع کردم. همان‌طور که مدام سعی می‌کردم زنجیره‌ی اتفاقات را به رشته‌ی تحریر در بیاورم، ایده‌های زیادی به ذهن من خطور می‌کرد که من سعی می‌کردم آن‌ها را نادیده بگیرم؛ چرا که به نظرم به شدت مضحک بودند. من دائما به خودم می‌گفتم: من نمی‌توانم این کار را انجام دهم. مردم به من می‌خندند. اما بعد از حدود یک ماه به این نتیجه رسیدم که تمام چیزهایی که نوشته بودم چیزی جز حقیقت نبودند.

۵. غلاف تمام‌فلزی (Full Metal Jacket)

تاریخ اکران: ۱۹۸۷

نمره‌ی IMDB فیلم: ۸.۳

غلاف تمام فلزی که روایتی ضد جنگ از تلقین و جنون در ارتش است، به دو بخش تقسیم شده است: دوره‌ی آموزشی که از نظر روانشناختی به بررسی داستان می‌پردازد و نمایش میدان جنگ بی‌رحمانه‌ی ویتنام. مطمئنا این فیلم با بازی بی‌مثال R. Lee Ermey در نقش یک گروهبان خشن در تاریخ باقی خواهد ماند. 

من فکر نمی‌کنم که این فیلم ضد آمریکایی باشد و فقط قصد دارد نشان دهد بودن در میدان جنگ واقعا چه حسی دارد و چه تاثیری روی افراد می‌گذارد. این اثر فقط به روایت حقیقت می‌پردازد.

۴. ۲۰۰۱: ادیسه فضایی (2001: A Space Odyssey)

سال اکران: ۱۹۶۸

نمره‌ی IMDB فیلم: ۸.۳

از ادیسه‌ی فضایی کوبریک همواره به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌هایی که تا به حال ساخته شده‌اند، یاد می‌شود که پر از تصاویر و صحنه‌هایی است که از آن زمان تا به حال الهام‌بخش چندین نسل از فیلم‌سازان بوده است. این اثر حتی قبل از زمانی که ژانر علمی-تخیلی توسط مجموعه‌ی جنگ ستارگان فرمول‌بندی شود، به یک روایت ترکیبی بین انسانیت، فضا و زمین پرداخت. از ویژگی‌های بارز این فیلم اتکای زیاد آن به تصاویر برای روایت داستان بشریت در سراسر کیهان است. 

۳. چشمان کاملا بسته (Eyes Wide Shut)

تاریخ اکران: ۱۹۹۹

نمره‌ی IMDB فیلم: ۷.۴

آخرین اثر کوبریک به نام چشمان کاملا بسته، گه در ظاهر قرار بود داستانی ساده از مشکلات رایج یک زوج متاهل را روایت کند، با پیچیدگی‌های زیادی که در میانه‌ی راه داشت، اکثر مخاطبان را گیج و مبهوت رها کرد. همین باعث شد خیلی‌ها این ابهامات را پای کهن‌سالی و حتی دیوانگی کوبریک بگذارند. با این حال این فیلم توانست به یک اثر ماندگار که توهم فساد انسانی و افراط در مصرف‌گرایی را نشان می‌دهد تبدیل شود. هر چند که نمی‌توان منکر این موضوع شد که کارگردانی عالی استنلی کوبریک نتوانست این فیلم را از نمایش‌های ضعیف و داستانی که نمی‌داند چه زمانی به پایان برسد، نجات دهد.

به گفته‌ی مارتین اسکورسیزی:

هنگامی که چشمان کاملا بسته چندین ماه پس از مرگ کوبریک در سال ۱۹۹۹ اکران شد، به شدت با سوءتفاهم تماشاگران همراه شد؛ چیزی که دور از انتظار نبود. اگر نگاهی به تمامی آثار کوبریک(به جز آثار اولیه) بیندازید، متوجه می‌شوید که تمامی این آثار با نوعی سوءتفاهم همراه بوده‌اند و سپس بعد از پنج الی ده سال به مفهوم واقعی آن‌ها پی برده شده است. فیلم‌هایی همچون درخشش، ادیسه فضایی و بری لیندون آثاری هستند که هرگز تکرار نخواهند شد. 

۲. پرتقال کوکی (A Clockwork Orange)

تاریخ اکران: ۱۹۷۱

نمره‌ی IMDB فیلم: ۸.۳

شاهکار ۱۹۷۱ کوبریک، اجرای درخشان رمان تأثیرگذار آنتونی برجس است که داستان یک بزهکار جامعه‌گریز که رهبری یک گروه خلافکار کوچک را بر عهده دارد و جنایات وحشتناکی که مرتکب می‌شوند را روایت می‌کند. اگرچه این اثر به دلیل محتوای خشونت‌آمیز مورد انتقاد قرار گرفت، اما خلاقیت هنری این فیلم غیر قابل‌‌انکار است.

کوبریک ما را مجبور می‌کند که تصاویری خشن و ناراحت‌کننده از بشریت در بدترین حالت ممکن را تماشا کنیم؛ موضوعی که شاید دید اکثر مخاطبان را نسبت به بعضی زوایای زندگی دچار تغییر کند. کوبریک در پی شفاف‌سازی این فیلم توضیح می‌دهد: 

ایده‌ی اصلی فیلم به سوالی با محوریت آزادی حق انتخاب برمی‌گردد: آیا اگر از انتخاب خوب و بد محروم شویم، انسانیت خود را از دست می‌دهیم؟ آیا ما (همان‌طور که عنوان فیلم اشاره می‌کند) به یک پرتقال کوکی تبدیل می‌شویم؟

۱. درخشش (The Shining)

تاریخ اکران: ۱۹۸۰

نمره‌ی IMDB فیلم: ۸.۴

فیلم درخشش، اثر جاودان و بی‌مانند استنلی کوبریک در ژانر وحشت به شما می‌رود. کوبریک در این اثر که اقتباسی از رمانی با همین نام نوشته‌ی استیون کینگ است، توانسته است به شیوه‌ی هنری خودش داستان را روایت کند. این فیلم فرایند تبدیل یک نویسنده‌ی باوقار به یک دیوانه‌ی مطلق را نشان می‌دهد. در واقع کوبریک با این فیلم قصد دارد نشان دهد که خوی شیطانی انسان می‌تواند از موجودات ماوراءالطبيعه خطرناک‌تر باشد. استیون کینگ در مقایسه‌ی فیلم و کتاب توضیح داد: 

من همیشه فکر می‌کردم که تفاوت واقعی بین برداشت من و استنلی کوبریک در این موضوع بوده است: در داستان من هتل می‌سوزد در حالی که در فیلم کوبریک هتل یخ می‌زند. این تفاوت بین گرما و سرماست. 

بدون شک فیلم‌های جنجالی استنلی کوبریک از آن دسته آثاری هستند که شاید تا ابد در ذهنتان باقی بمانند. این ماندگاری را می‌توان تا حدودی وابسته به شیوه‌ی روایت خاص و زاویه‌ی دید متفاوت این کارگردان توانا دانست که باعث می‌شود مخاطب نگاه تازه‌ای به ابعاد مختلف زندگی داشته باشد. نظر شما در مورد آثار کوبریک چیست؟ از بین این عناوین، تماشای کدامیک برایتان جذاب‌تر بوده است؟ 



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

14 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments