شخصیت های منفی در انیمه ها که ذهن افراد را شستشو میدادند!
کارکترهایی که دیگران را همانند عروسک خیمه شب بازی، تحت کنترل داشتند.
ما در این مطلب، به معرفی شخصیت های منفی در انیمه ها میپردازیم که برای رسیدن به خواستههای خود، افکار دیگران را به نفع خود تغییر دادهاند.
برخی از کارکترهای انیمهای، دشمنان خود را به صورت هوشمندانهای فریب میدهند تا بتوانند آنها را از سر راه خود بردارند و به مقاصد خود دست پیدا کنند. در برخی دیگر از موارد، کارکترهایی وجود دارند که دوستان و متحدان خود را نیز، مانند عروسکهای خیمه شب بازی، کنترل میکنند و ذهنیت آنها را نسبت به مسائل خاصی، به طور کامل، تحت تاثیر خود قرار میدهند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی شخصیت های منفی در انیمه ها میپردازیم که برای رسیدن به خواستههای خود، افکار دیگر کارکترها را دچار تحول کردهاند.
برخی از شخصیت های منفی در انیمه های ساخته شده تمام دورانها، به قدری فریبکار و حیله گر هستند که در سراسر جهان، با عنوان شرورهای نابغه شناخته شدهاند. این کارکترها، نه با قدرت و مهارتهای فیزیکی، بلکه با تواناییهای ذهنی خود، دوستان و دشمنانی که بر سر راهشان قرار گرفتهاند را شستشوی ذهنی میدهند و آنها را همانند عروسکهای خیمه شب بازی، تحت کنترل خود درمیآورند. این شخصیتهای منفی، معنای طرح ریزی و دستکاری ذهنی هوشمندانه را، به گونهای دیگر، تعریف میکنند. آنها افراد متفکری هستند که تنها به جلو رفتن خط داستانی کمک نمیکنند، بلکه با اقداماتی که در پیش میگیرند، دنیای انیمه را زیر و رو میکنند و بینندگان خود را به بهترین شکل ممکن، در حیرت فرو میبرند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی شخصیت های منفی در انیمه ها میپردازیم که برای رسیدن به خواستههای خود، افکار دیگر کارکترها را دچار تحول کردهاند. توجه داشته باشید که ادامه این مطلب، حاوی اسپویل میباشد.
Light Yagami (Death Note)
کارکتر لایت یاگامی (Light Yagami) در انیمه جذاب و هیجان انگیز دفترچه مرگ (Death Note)، نمونه بارزی از یک قهرمان و شخصیت اصلی شرور است که برای پنهان کردن هویت واقعی خود به عنوان یک قاتل، ذهن همه کارکترهای دیگر را، تا لحظه آخر نیز، شستشو میداد. او در ابتدای این انیمه، به عنوان شخصیتی بسیار جذاب و دیدنی ظاهر میشود. واضح است که او در ابتدای داستان، تنها یک نوجوان معمولی است که راه خود را گم کرده است. با این حال، او پس از مدت بسیار زمان کوتاهی، در تاریکی فرو میرود و با پیش رفتن داستان، نفرت انگیزتر هم میشود. در پایان این داستان، لایت از یک شخصیت ضد قهرمان به یک کارکتر شرور تمام عیار تبدیل میشود. برخی از اقداماتی که او انجام داد به قدری وحشتناک بودند که به طور کامل او را به یک شخصیت منفور تبدیل کردند. اکنون، با اینکه سالهای زیادی از پایان انیمه دفترچه مرگ گذشته است، اما هنوز فکر کردن به جنایاتی که لایت در طول این داستان مرتکب شد، طرفداران را به خشم میآورد.
Father (Fullmetal Alchemist: Brotherhood)
در داستان انیمه کیمیاگر فلزی: برادری Fullmetal Alchemist: Brotherhood، به طرز عجیبی، سرنوشت تمام مردم جهان در دستان یک نفر است. این فرد، که خود در سایهها و به دور از همه، زندگی میکند، انسانهای مصنوعی میسازد که در داستان با نام هومونکولی (Homunculi) شناخته شدهاند. شخصیت پدر (Father)، از این هومونکولیها برای اجرای دسیسههای خود استفاده میکند تا بتواند دولتها را فریب دهد و دیکتاتورهایی را بر راس حکومت قرار دهد که همانند عروسکهای خیمه شب بازی او هستند. در ابتدا، او تنها ذهن یک برده بی نام و نشان را دستکاری میکند و با آزاد کردن او، این کارکتر را تحت کنترل خود در میآورد. سپس، با شستشوی ذهنی افراد نزدیک پادشاه، آنها را نیز فریب میدهد و اینگونه خود به یکی از اشخاصی تبدیل میشود که قادر بود در تصمیمات شاه دخالت کند و در ذهن او نیز، نفوذ داشته باشد. این کارکتر، با انجام همه این کارهای شوم، قصد تبدیل شدن به خدایی را داشت که مایل به نابودی کل جهان و بشریت بود و به همین خاطر نیز، به طور قطع، یکی از ترسناک ترین شخصیت های منفی انیمه ها به شمار میرود.
Johan Liebert (Monster)
یکی دیگر از شخصیت های منفی در انیمه های ساخته شده تمام دورانها، کارکتر یوهان لایبرت (Johan Liebert) است که در انیمه جذاب و دیدنی هیولا (Monster) نقش داشته است. این کارکتر، ذهن هر فردی را که ملاقت میکند، آنگونه که خود میخواهد، شستشو میدهد و اینگونه همه کارکترهای دیگر را تحت کنترل خود در میآورد. هنوز مشخص نیست که آیا این اقدامات او نتیجه آزمایشات دوران کودکی است که بر روی او و خواهرش نینا (Nina) انجام شده است و یا اینکه خود از ماهیتی شوم برخوردار است. اما با این حال، هر زمان که این کارکتر شروع به صحبت کردن با شخصیتی دیگر میکند، او را به طور قطع تحت کنترل خود در میآورد. کارکتر یوهان، بدون آنکه هیچ تلاشی بکند، یک فرقه را مجبور میکند تا از دستورات او پیروی کنند؛ او همچنین، کودکان را نیز به گونهای تحت تاثیر خود قرار میدهد تا به صورت خود خواسته، خود را برای رسیدن به اهداف او، قربانی کنند و یک الکلی بهبود یافته را نیز، تنها برای سرگرمی خود، به اعتیاد باز میگرداند.
Eren Jaeger (Attack on Titan)
بدون شک تایتان مهاجم / حمله به تایتان (Attack on Titan) نامی بزرگ در تاریخ انیمه به حساب میآید و یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین انیمهها در سراسر جهان است. قهرمان اصلی داستان، ارن یائگر (Eren Jaeger)، در ابتدا یکی از کارکترهای دوست داشتنی این انیمه بود که طرفداران زیادی را به خود جذب کرد. اما با این حال، با پیش رفتن داستان، این موضوع دچار تحول شد. ارن در ابتدا به عنوان یک پسر جوان و امیدوار در داستان ظاهر شد که برای محافظت از جان عزیزان خود، از انجام هیچ کاری دریغ نمیکرد. اما پس از مدتی، او به یک شخصیت نامطلوب و منفور تبدیل شد. برخی از فجیعترین جنایاتی که در داستان این انیمه رخ داد، به دست او انجام میشد. با وجود آنکه از نظر برخی از طرفداران، دلایل او برای انجام همه آن جنایتها، میتواند توجیه پذیر و قابل درک باشد، اما با این حال، نمیتوان این واقعیت چشم پوشی کرد که او حتی خواستههای دوستان خود را نیز نادیده گرفت و تمام تلاش خود را انجام داد تا با فریب دادن همه، به اهداف خود دست یابد.
Sosuke Aizen (Bleach)
کارکتر سوسوکه آیزن (Sosuke Aizen) که یکی از شخصیت های منفی در انیمه محبوب و پرطرفدار بلیچ (Bleach) است، شخصیتی بسیار جاه طلب است که برای رسیدن به اهداف خود، ذهن هر کارکتری که بر سر راهش قرار میگیرد را دستکاری میکند. او آرزو داشت با سرنگونی پادشاه Soul، «جای خالی تاج و تخت جهان» را مورد تصاحب خود قرار دهد. این کارکتر، برای رسیدن به این هدف، برای بیشتر از یک قرن، در حال طرح ریزی و پیاده کردن نقشههای شوم خود بود. در نهایت نیز، با وجود همه این نقشهها، به درجه کاپیتانی رسید. این کارکتر، حتی زمانی هم که نقشهاش به مرحله اجرا رسید، به صورت بسیار زیرکانه و ماهرانهای، ذهن افرادی که معتقد بودند با او ارتباط نزدیکی دارند را دستکاری کرد و به طور واضحی به همه نشان داد که او در مسیری که برای دستیابی به قدرت طی میکند، به احساسات همه افرادی نزدیک به خود هم بی توجه است و برای آنها هیچ گونه ارزش و احترای قائل نیست.
Dio Brando (Jojo’s Bizarre Adveture)
کارکتر دیو (Dio) در انیمه بسیار دیدنی و پرطرفدار Jojo’s Bizarre Adventure، که یک خون آشام تشنه قدرت است، برای دست یافتن به اهداف و مقاصد شوم و جاه طلبانه خود، ارتشی از کارکترهای وفادار تشکیل داد که از هیچ تلاشی برای رسیدن به خواستههای او دریغ نمیکردند و به همین خاطر نیز، این کارکتر، به طور قطع، در لیست شخصیت های منفی در انیمه ها قرار میگیرد که ذهن افراد بسیار زیادی را دستکاری کردهاند. کارکتر دیو از همان ابتدای حضورش در داستان، به صورت مداوم، در نبردی که علیه خانواده جوستار داشت، از تاکتیکهای حیله گرانه استفاده میکرد و با وجود آنکه از هیچ قدرت فراطبیعی بهره نبرده بود، اما با این حال، ذهنیت استراتژیکی که داشت باعث شده بود تا هر کسی که بر سر راهش قرار میگرفت را تحت کنترل خود درآورد. زمانی که این کارکتر قدرتهای ماورا طبیعی نیز به دست آورد، نه تنها با هیپنوتیزم و وعدههای وسوسه برانگیز، بلکه با کاشت جوانههای گوشتی در مغز اهدافش نیز، آنها را تحت کنترل خود درمیآورد.
Ren Gyokuen (Magi: The Labyrinth of Magic)
در داستان انیمه Magi: The Labyrinth of Magic، کارکتر رن گیوکون (Ren Gyokuen) با ذهنیت استراتژیکی خود توانست به یک کشور نظامی راه پیدا کند و در آن جا، تمام جهان را در هرج و مرج فرو ببرد. این کارکتر به دلیل انجام یک اقدام بسیار شوم، توانایی زنده ماندن به مدت طولانی را داشت و آن هم این بود که او، روح خود را به بدن بچههای خود انتقال میداد و به این ترتیب، میتوانست تا هر زمان که اراده کند، در بدن آنها به زندگی خود ادامه دهد. با پیش رفتن داستان، این کارکتر به تاج و تخت دست پیدا میکند و با فریب دادن ارتش این کشور نظامی و تحت کنترل درآوردن جادوگران آنجا، تلاش میکند تا زمین و بشریت را به نابودی بکشد. کنترل این کارکتر بر خانواده سلطنتی متمرکز بود و در این راه، به کل امپراطوری نیازی نداشت. تحکیم حکومت او مستلزم اعمال بی رحمانهای از جمله کشتن شوهر و پسران بزرگ خود بود و به همین خاطر نیز، در داستان، با عنوان قاتل خانواده شناخته شده است.
Naraku (Inuyasha)
کارکتر ناراکو (Naraku) یکی از شخصیت های منفی در انیمه Inuyasha است که همانند یک عنکبوت عظیم الجثه، در تاریکی پنهان شده است و خود، تا جایی که برایش امکان داشته باشد، هرگز با قهرمانان و شخصیتهای اصلی داستان روبهرو نمیشود. این کارکتر، در عوض، ارتشی تشکیل داده است که با شستشوی مغزی همه افرادی که در آن حضور دارند، آنها را تحت کنترل خود درآورده است، و به این ترتیب، این ارتش را به نبرد با دشمنانش میفرستد. کارکتر ناراکو، با وجود آنکه از مهارتهای خوبی در شمشیربازی بهره نبرده است اما با این حال، از طریق صحبت کردن با دشمنان و هرکسی که بر سر راهش قرار گرفته است، قادر است آنها را شکست دهد و خود پیروز میدان شود. درک عمیق او از روابط انسانی، به او این توانایی را میدهد تا در روابط دوستی، اختلافات شدیدی به وجود بیاورد. او همچنین، از به وجود آوردن هرج و مرج و ویرانیهایی که به بار میآورد، به صورت واضحی، لذت میبرد.
Makima (Chainsaw Man)
از همان ابتدای انیمه Chainsaw man مشخص بود که مهربانی بیش از حد کارکتر ماکیما (Makima) و کارهای خوبی که برای شخصیت اصلی درمانده داستان انجام میدهد، عجیب به نظر میرسد. با پیش رفتن داستان، مشخص شد که او در واقع، ذهن دنجی (Denji) را دستکاری میکرد تا هر کاری که از او خواست را برایش انجام دهد. در حقیقت، ماکیما برای دنجی هیچ ارزش و اهمیتی قائل نبود ولی با این حال، با فراهم کردن نیازهای ساده او، سعی میکرد تا جایی که امکانش را داشته باشد، دنجی را فریب دهد تا بتواند او را تحت کنترل خود دربیاورد. این کارکتر، به طرز ماهرانهای میتوانست ذهن افراد را، آنطور که میخواست، دستکاری کند و دنجی تنها یکی از افراد بیشماری است که همانند عروسک خیمه شب بازی ماکیما رفتار کرده بود. او تمایل ندارد به صورت آشکاری به افراد تحت کنترل خود دروغ بگوید و به همین خاطر نیز، به سوالات دیگر کارکترها، پاسخهای بسیار مبهم میدهد و یا اطلاعات کمی را در دسترس آنها قرار میدهد تا به هیچ عنوان، توانایی نتیجه گیری را نداشته باشند.
Griffith (Berserk)
کارکتر Griffith در انیمه زیبا و دیدنی Berserk، در ابتدا تنها کودکی فقیر و در عین حال، جاه طلب بود که آرزوی پادشاه شدن را در سر میپروراند. این آرزو تا بزرگسالی هم در ذهن او باقی ماند و هیچگاه به فراموشی سپرده نشد. با پیش رفتن داستان، این کارکتر برای تحقق اهداف خود، گروه شاهینها را تاسیس کرد و رفتاری سلطنتی در پیش گرفت. اما گریفیث، به طور مداوم، خواستههای خود راهمواره در اولویت قرار میداد و برای دوستانش هیچ اهمیتی قائل نبود. در ادامه داستان، نداشتن هیچ گونه وابستگی عاطفی به دوستانش و بی تفاوتی بیش از حد او نسبت به دیگران، باعث میشدد که او تصمیم بگیرد از آنها در مسیر رسیدن به خواستههای خود استفاده کند و به این ترتیب، تا جایی که برایش امکان داشت، ذهن افراد را دستکاری میکرد تا در نهایت بتواند به جایگاهی که همواره آرزویش را داشته است، دست پیدا کند؛ حتی اگر به دست آوردن این جایگاه، به قیمت قربانی کردن دوستان خود تمام میشد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید