شخصیت هایی که چند بار مرده اند
1%
  • 0/10

معرفی و بررسی شخصیت هایی که چند بار مرده اند!

کارکترهای انیمه‌ای نامیرا

معرفی و بررسی شخصیت هایی که چند بار مرده اند! ۵ ۱۴ آبان ۱۴۰۳ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

برخی از کارکترهای دنیای انیمه، توانایی مردن را از دست می‌دهند و از قدرت جاودانگی بهره می‌برند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی شخصیت هایی که چند بار مرده اند می‌پردازیم.

دنیای انیمه‌، شخصیت‌هایی با انواع مختلف توانایی‌ها را به تصویر می‌کشد. در حالی که برخی از کارکترها، قدرت نابود کردن جهان را دارند، برخی دیگر توانایی مردن را از دست می‌دهند و از قدرت جاودانگی بهره می‌برند. جالب است بدانید که این قدرت به عنوان یکی از محبوب ترین توانایی‌ در انیمه‌ها شناخته شده است. کارکترهایی که قدرت جاودانگی را دارا هستند، در برخی از داستان‌ها به عنوان قهرمان و شخصیت اصلی، و در برخی دیگر، به عنوان شخصیت منفی اصلی ظاهر می‌شوند. شخصیت‌های بی‌شماری نیز وجود دارند که در تلاش برای به دست آوردن توانایی نامیرا بودن، در خط داستانی انیمه‌ها جان خود را از دست داده‌اند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی شخصیت هایی که چند بار مرده اند می‌پردازیم.

Draluc – The Vampire Dies in No Time

یکی از شخصیت هایی که چند بار مرده اند، کارکتر درالوک می‌باشد. این کارکتر باید خود را خوش شانس بداند که از قدرت جاودانگی بهره برده است زیرا حتی یک نسیم ملایم نیز کافی است تا او را به توده‌ای بی جان از شن تبدیل کند. این کارکتر به قدری ضعیف است که در قسمت اول انیمه The Vampire Dies in No Time، چند بار جان خود را از دست می‌دهد.

در داستان انیمه شناخته شده با نام Vampire Dies in No Time، کارکتر Draus، با وجود آنکه نقش یک خون آشام را ایفا می‌کند، اما در عین حال، همانند یک پدر و یک همسر بسیار فداکار عمل می کند که برای محافظت از خانواده‌اش، از انجام هیچ کاری دریغ نمی‌کند. به علاوه، ظاهر او نیز به گونه ای طراحی شده‌ است که طرفداران بسیاری را مجذوب خود کرده است. این کارکتر، جدا از ظاهر خوبی که دارد، به طرز باورنکردنی نسبت به خانواده‌اش حساس است و همواره خواهان بهترین‌ها برای آن‌هاست. همسر او که میرا (Mira) نام دارد، شخصیت این کارکتر را سرگرم کننده و بامزه توصیف می‌کند. میرا خود زنی بسیار سخت کوش است که به حرفه خود علاقه بسیاری دارد و همواره به بهترین نحو ممکن سعی در انجام دادن آن دارد. نکته جالبی که در رابطه با این خون آشام وجود دارد این است که این کارکتر حتی با به دست گرفتن عکسی از همسرش در تابوت خود به خواب می‌رود.

Denji – Chainsawman

در همان قسمت‌های ابتدایی داستان مرد اره‌ای، کسانی که طلب بزرگی از دنجی داشتند، تصمیم گرفتند شیطان زامبی را بر روی او آزاد کنند تا به او حمله ببرد و جان او را بگیرد. دنجی برای نجات جانش، با تمام توان خود در حال فرار کردن بود، اما در نهایت نیز کشته شد. در ادامه داستان، این کارکتر با وجود داشتن شیطان پوچیتا در بدن خود، تنها با مقداری خون می‌توانست انرژی خود را بازیابد و از مرگ جان سالم بدر برد.

داستان انیمه chainsawman در رابطه با پسر جوانی به نام دنجی (Denji) است. این کارکتر پس از آنکه پدرش را از دست می‌دهد، مجبور به پرداخت بدهی قابل توجهی می‌شود. این مبلغ هنگفت باید به سازمان یاکوزا  (Yakuza) پرداخت شود. در این داستان، کارکتر دنجی، از یک حیوان خانگی شیطانی به نام پوچیتا (Pochita) نگهداری می‌کند. او از این حیوان خانگی وفادار خود به عنوان ابزاری برای کشتن شیاطین استفاده می‌کند تا بتواند به وسیله پولی که از این راه به دست می‌آورد، بدهی خود را به آن سازمان پرداخت کند. با پیش رفتن داستان، پوچیتا جان خود را در راه نجات دنجی از دست می‌دهد. این مسئله در نهایت باعث می‌شود که دنجی نیز پس از آن، توانایی تبدیل کردن خود به یک شیطان را داشته باشد. شیطانی که صورتش به شکل یک اره برقی در می‌آید.

Utsuro – Gintama

یکی دیگر از شخصیت هایی که چند بار مرده اند، کارکتر Utsuro در انیمه Gintama می‌باشد. این کارکتر به دلیل داشتن حجم زیادی از آلتانا در بدنش، به موجودی فناناپذیر با قابلیت‌ احیای بسیار بالا تبدیل شده است. با این حال، نکته‌ای که وجود دارد این است که جاودانگی او فقط برای او درد و رنج به همراه داشته است. او در حالی بزرگ شده است که توسط کسانی که از توانایی‌های او می‌ترسیدند مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار گرفته است و به همین خاطر نیز، بارها کشته شده است.

داستان گینتاما (Gintama) در رابطه با یک نسخه خیالی از دروه ادو (Edo Period) می‌باشد. در طول این دوره، موجودات فضایی بر روی زمین، در کشور ژاپن، زندگی می‌کنند. تمرکز داستان این انیمه، به طور کلی، حول محور قهرمان و شخصیت اصلی داستان است که با نام گینتوکی ساکاتا (Gintoki Sakata) شناخته شده است. این انیمه، روایت ماجراجویی‌های عجیب و غریب او در این دنیا، به علاوه اتفاقات ناگواری که این راه رخ می‌دهند را بیان می‌کند. این کارکتر به همراه افراد تیمش، تجارتی کوچک برای مشاغل عجیب و غریب تاسیس می‌کند و در پی آن، خود را در انواع موقعیت‌های خنده‌دار و در عین حال خطرناک، قرار می‌دهد. علاوه بر این، همه این موقعیت‌ها، دارای صحنه‌های اکشن فوق العاده زیبایی هستند که دیدن این انیمه را برای هر سلیقه‌ای لذت بخش می‌کنند.

Fushi – To Your Eternity

انیمه To Your Eternity با یک گوی شناور آغاز می‌شود که ظاهر موجودات زنده را به خود می‌گیرد تا در نهایت به شکل یک پسر با موهای سفید درمی‌آید. توانایی فوشی در تبدیل شدن به هر چیزی که با آن در تماس است به او این اجازه را می‌دهد تا بتواند به مدت نامحدود زنده بماند و به یکی از شخصیت‌های نامیرا انیمه‌ای تبدیل شود.

انیمه To Your Eternity یکی از بزرگترین انیمه‌های فصل بهار در سال دوهزار و بیست و یک بود که در سراسر جهان موفقیت بسیار زیادی به دست آور. داستان این انیمه توسط یوشیتوکی اویما (Yushitoki Ooima) نوشته شده است. داستان انیمه To Your Eternity در رابطه با یک موجود جاودانه است که انسانیت را تجربه می‌کند و آرام آرام در مورد انسان‌ها و زندگی چیزهای بیشتری یاد می‌گیرد. این موجود نامیرا، قابلیت این را دارد که تغییر شکل بدهد. او در ابتدا تبدیل به یک صخره و پس از آن به دلیل افزایش دما به خزه تبدیل میشود. در نهایت در یک روز برفی شکل یک گرگ را به خود می‌گیرد و اینگونه از ضمیر خود، آگاه می‌شود. با وجود قدرت‌های بزرگ ترسناکی نیز که در داستان گنجانده شده‌اند، این انیمه به طور قطع باید در لیست تماشای دوستداران انیمه قرار بگیرد زیرا که دیدن رشد شخصیتی قهرمان داستان، به طور قطع ارزش تماشا کردن را دارد.

Mayuri Shiina – Steins;Gate

یکی دیگر از شخصیت هایی که چند بار مرده اند، کارکتر Mayuri Shiina در انیمه Steins;Gate می‌باشد. مایوری شینا دختری شیرین و معصوم و یکی از دوستان دوران کودکی رینتارو اوکابه، قهرمان و شخصیت اصلی داستان می‌باشد.  با وجود آنکه رینتارو با هربار سفر به زمان گذشته سعی می‌کند تا جان مایوری را از مرگ نجات دهد، اما این کارکتر هربار به شکلی متفاوت جان خود را از دست می‌دهد که دیدن آن نه تنها برای دیگر شخصیت‌های این داستان، بلکه برای بینندگان نیز بسیار ناخوشایند است.

انیمه شناخته شده با عنوان دروازه اشتاینز (Steins;Gate) یکی از محبوب‌ترین انیمه‌های قرن ۲۱ به شمار می‌رود. رینتارو اوکابه (Rintaro Okabe) به گفته خودش، یک دانشمند دیوانه است. او به همراه گروهی از دوستانش، آزمایشات علمی انجام می‌دهد. با این حال، یک روز این دانشمند دیوانه، متوجه می‌شود که به طور تصادفی یک ماشین زمان ایجاد کرده است. رینتارو اوکابه به زودی پی می‌برد که با استفاده از این ماشین می‌تواند پیام‌ها و اشیای دیگری را به گذشته ارسال کند. او حتی توانایی این را پیدا می‌کند که با استفاده از آن ماشین زمان، خودآگاه خود را نیز به زمان گذشته ارسال کند. اما مشکلات زمانی شروع می‌شوند که سازمانی به نام SERN، سازمانی که در همان زمان بر روی فرآیند سفر در زمان تحقیق می‌کند، این فناوری را می‌دزدد و جان یکی از دوستان رینتارو اوکابه را در حین این فرآیند می‌گیرد.

Krillin – Dragon Ball Z

در دنیای داستان انیمه دراگون بال زد، به راحتی می‌توان گفت که تا حدودی همه کارکترها به طور مکرر جان خود را از دست داده‌اند و بار دیگر به زندگی بازگشته‌اند. البته با در نظر گرفتن مبارزاتی که در خط داستانی این انیمه رخ می‌دهند، این مسئله قابل درک است؛ اما با این حال، با وجود توپ‌های دراگون، مرگ به مانعی موقتی برای کارکترها تبدیل شده است. به این ترتیب، همانند بسیاری دیگر از کارکترهای این داستان، یکی دیگر از شخصیت هایی که چند بار مرده اند، کارکتر Krillin می‌باشد که هربار به وسیله توپ‌های دراگون به زندگی بازگشته است. او با وجود آنکه تنها شخصیتی نیست که به این سرنوشت دچار شده است، اما با این حال، از شهرت بیشتری از دیگران برخوردار است.

یکی از شناخته شده‌ترین انیمه‌هایی که در ژانر شونن ساخته شده است، انیمه زیبا و دیدنی دراگون بال (Dragon Ball) می‌باشد. این مجموعه‌، شامل فیلم‌های مختلف و قسمت‌های ویژه‌ای می‌باشد که خط داستانی متفاوتی از مانگا را طی می‌کنند. گوکو (Goku) یکی از قدیمی‌ترین شخصیت‌های انیمه‌های مدرن است و بسیاری از طرفداران، شاهد رشد و تبدیل شدن این کارکتر از یک کودک دم میمونی کوچک به یک خدا بوده‌اند. کسانی که این انیمه خارق العاده و محبوب را از همان ابتدا دنبال کرده‌اند و مبارزات گوکو را دیده‌اند، او را به عنوان نماد شعار “نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود” می‌شناسند.

Elizabeth Liones – The Seven Deadly Sins

یکی دیگر از شخصیت هایی که چند بار مرده اند، کارکتر Elizabeth Liones در انیمه The Seven Deadly Sins می‌باشد. جالب است بدانید که الیزابت تناسخ الهه‌ای با همین نام می‌باشد. با در نظر گرفتن این واقعیت که کارکتر الیزابت شخصیت تناسخ یافته الهه الیزابت می‌باشد و با وجود آنکه از نظر ظاهری و همچنین شخصیتی به الهه الیزابت شباهت بسیاری دارد، اما با این حال، نمی‌تواند به خاطرات او دسترسی فوری داشته باشد. این کارکتر در زندگی پیشین خود، ۱۰۶ بار جان خود را از دست داده است و به احتمال زیاد چرخه تناسخ خود را تا ابد نیز ادامه خواهد داد.

نکته جالبی که در رابطه با انیمه هفت گناه کبیره (Seven Deadly Sins) وجود دارد این است که پس از انتشار اولین قسمت‌های آن، با واکنش‌های متفاوتی از طرف علاقه‌مندان به دنیای انیمه مواجه شد. اما با این حال، به طور قطع، همه بینندگان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که داستان این انیمه زیبا، با وجود دنیای متفاوت و شخصیت‌های منحصر به فرد خود، به یکی از انیمه‌های فراموش نشدنی در این صنعت تبدیل شده است. انیمه Seven Deadly Sins، دارای طیف بسیار گسترده‌ای از شخصیت‌های گوناگون است که از توانایی‌های منحصر به فردی بهره برده‌اند. به طور قطع، شخصیت پردازی قهرمان و کارکتر اصلی داستان که با نام Meliodas شناخته شده است، تاثیر بسیار زیادی بر موفقیت این داستان داشته است؛ اما با این وجود، شخصیت‌های فرعی نیز در میزان موفقیت این انیمه، بی تاثیر نبوده‌اند.

Subaru Natsuki – Re: Zero

کارکتر شناخته شده با نام Subaru Natsuki در انیمه Re: Zero می‌تواند زندگی خود را از یک نقطه تعیین شده از سر بگیرد، اما زمانی که این اتفاق رخ می‌دهد، او زندگی جدید خود را درست پس از لحظه مرگ زندگی قبی خود آغاز می‌کند و به همین خاطر نیز، متحمل آسیب های روحی بزرگی می‌شود. هر بار که او به زندگی بازمی‌گردد، آنچه را که تجربه کرده است به یاد می‌آورد و به همین خاطر نیز، در وضعیت روحی ناخوشایندی قرار می‌گیرد.

انیمه ری: زیرو (Re: Zero) یک انیمه ایساکای بسیار جذاب و دیدنی می‌باشد. داستان این انیمه در رابطه با پسر نوجوانی به نام سوبارو (Subaru) است که به صورت اتفاقی وارد یک دنیای دیگر می‌شود. در آنجا او یک پری دختر به نام امیلیا (Emilia) را ملاقات می‌کند که خود را با نام ساتلا (Satella) به شخصیت اصلی معرفی می‌کند. در ادامه داستان، امیلیا یک بار سوبارو را از دست راهزنان نجات می‌دهد. سپس به سوبارو می‌گوید که برای جبران لطفش می‌تواند به او کمک کند تا بتواند آویزی را پیدا کند که در گذشته گم کرده است. با این حال همه چیز زمانی در هم می‌پیچد که هردوی آنها در حین آنکه به دنبال آویز می‌گشتند، جان خود را از دست می‌دهند. سوبارو پس از اینکه کشته می‌شود، بازهم خود را درست در اولین جایی می‌بیند که پس از وارد شدن به این دنیای اسرارآمیز در آن قرار گرفته بود و اینگونه پی می‌برد توانایی بازگشت به زمان گذشته را دارد.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

5 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments