انتشار شایعه فرار عروسک آنابل در روز ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ برای مدتی کوتاه سروصدا به پا کرد و پس از مدتی تکذیب شد، حال سؤال اصلی این است که شایعه فرار آنابل صرفاً ساختهی ذهن طرفداران فرنچایز احضار بوده یا یک فریب تبلیغاتی از طرف سازندگان این فیلمهای سینمایی بوده است؟
این خبر در مدتی کوتاه توسط یکی از اعضای خانوادهی وارنها تکذیب شد، با این حال انتشار این شایعه و دست به دست شدن آن در شبکههای اجتماعی نشان داد که هنوز فرنچایز احضار و عروسک ترسناک آنابل در ذهن مخاطبین فراموش نشده و همچنان میتوان به موفقیت آثار سینمایی مبتنی بر داستانهای پر رمز و راز وارنها امیدوار بود.
مجموعهی احضار (The Conjuring) و فیلمهای آنابل (Annabelle) از جمله ترسناکترین آثار سینمایی دههی گذشته به شمار میآیند. استفاده از عناصری مثل هراس از تاریکی و ترس از فضای بسته تنها بخشی از ابزارهای این مجموعهی سینمایی برای ترساندن مخاطبان هستند. ارواح خبیث با ظاهرهای عجیب و غریب آنهم در انتهای راهروهای تنگ و تاریک و عروسکی صامت و بیحرکت که زل زدن به صورتش هم باعث ایجاد وحشت میشود، از جمله عوامل دیگری هستند که باعث شده تا این مجموعه به یکی از ترسناکترین آثار سینمایی تبدیل شوند. در هفتمین قسمت از این مجموعه که با عنوان «آنابل به خانه میآید» (Annabelle Comes Home) اکران شد، استفاده از این عوامل ترسناک به اوج خود رسید. در داستان این قسمت، به ماجرای فرار آنابل اشاره میشود که احتمالاً شایعهی اخیر نیز با توجه به موضوع همین فیلم ساخته و بین مخاطبین دست به دست شده است.
آنابل به خانه میآید دقیقاً به همین خاطر معروف شد که از تکنیکهای متفاوتی برای ترساندن مخاطب استفاده میکرد. این فیلم برخلاف قسمتهای پیشین، روی کلیشههای لحظهای برای ترساندن مخاطب خود سرمایهگذاری نمیکند. در بسیاری از صحنههای هر شش قسمت قبل، در سکانسهای مختلف سروصدا رفته رفته کاهش پیدا میکرد، محیط تاریک میشد و ناگهان یک اتفاق ترسناک میافتاد تا مخاطب کمی بترسد. اما تفاوت اصلی قسمت هفتم این است که در طول تماشای آن دیگر خبری از آن ترسهای ناگهانی پشت سرهم نیست و این بار سازندگان به طور کامل دست مخاطبین را از رو خواندهاند.
قسمت سوم آنابل به جای استفاده از ترسهای ناگهانی، ابتدا با ذهن رنجور مخاطب بازی میکرد و وانمود میکرد که در حال نمایش صحنههایی برای ترساندنهای لحظهای است تا مخاطب در هر لحظه آماده دیدن یک صحنهی عجیب و غریب باشد، اما نکته مهم این است که در اغلب موارد، خبری از این سکانسهای ترسناک پیش پا افتاده نبود و به جای آن وحشت رفته رفته در عمق داستان ریشه میزد.
سازندگان مجموعهی احضار و آنابل به این درک رسیدهاند که استفاده از داستانی غنیتر، میتواند نسبت به صحنههای ناگهانی و لحظهای هراسآورتر باشد و وحشت عمیقتری را برای مخاطبان ایجاد کند. این ترس حتی میتواند برای مدتها پس از تماشای فیلم، نیز وجود داشته باشد و توان نشستن یا راه رفتن در محیط تاریک خانه را از برخی مخاطبان حساستر بگیرد.
حضور عروسکی نفرینشده که در کنار انسانهای دیگر میخوابد، صدای سقوط سکهها از چشم مردگان و عتیقههای داخل ویترین و روی کمد یک اتاق تاریک رفته رفته به کلکسیونی از ابزارهای وحشتآور تبدیل شدند و ترس را برای مدت زمانی مشخص با مخاطب خود همراه میکردند.
فیلم نفرین لیورونا (The Curse of La Llorona) نیز به این ترسها دامن زد. این فیلم تنها دو ماه پیش از اکران قسمت سوم آنابل به عنوان یک اثر مکمل اکران شد. این فیلم با فانتزی یک عروس سفیدپوش اما خبیث داستان فرانچیز احضار را کاملتر هم کرد. حضور تمامی این عناصر کنار یکدیگر باعث شد تا آنابل به خانه میآید به یکی از ترسناکترین قسمتهای دنیای احضار تبدیل شود، هر چند که به نظر میرسد این دنیای سینمایی هنوز تمایلی برای خداحافظی با مخاطبین خود ندارد و قرار است ادامهی داستان آن در آثار دیگر به نمایش گذاشته شود. تمام این موضوعات این فکر را در ذهن ایجاد میکنند که شاید سازندگان این فرنچایز سینمایی در تلاش هستند تا با ساخت شایعههای مختلف در دنیای واقعی، همچنان مخاطبین خود را بترسانند و ذهن آنها را برای تماشای قسمتهای بعدی آماده کنند.
ایدهبرداری از یک داستان واقعی قدیمی همیشه ابزاری کارآمد برای ترسناکتر کردن آثار سینمای وحشت است
ایدهبرداری از یک داستان واقعی قدیمی همیشه ابزاری کارآمد برای ترسناکتر کردن آثار سینمای وحشت است. فرنچایز احضار و مجموعهی فیلمهای آنابل هم از این قضیه مستثنی نیستند. فیلم با روایت سرگذشت واقعی «لورن وارن» و «ادوارد وارن» توانسته تا حد زیادی در ترسناکتر کردن داستان خود موفق باشد. در پایان قسمت سوم آنابل نیز، تصویری قدیمی از لورن وارن در کنار همسر و فرزندش نشان داده میشود که موضوع واقعی بودن بخشی از داستان این مجموعهی سینمایی را تائید میکند.
این تصویر به سادگی حس کنجکاوی مخاطب را برمیانگیزد تا با یک جستوجوی ساده در اینترنت متوجه شود که خانوادهی وارن واقعی هستند. این خانواده ادعا داشتند که در زمینهی مسائل فراطبیعی نظیر «شیطانشناسی»، «جنگیری» و سایر امور پارانورمال تخصص دارند. نکتهی جالب این است که عضو اصلی این خانواده، یعنی لورن دو ماه پیش از اکران فیلم آنابل به خانه میآید فوت کرد. بسیاری از مخاطبان تازه پس از تماشای آنابل به خانه میآید متوجه واقعی بودن کاراکترهای داستان آن شدند و شروع به جستوجو در مورد خانوادهی وارنها کردند. نکتهی جالبتر اینکه عناصر اصلی به کار رفته در این مجموعهی سینمایی هم واقعی هستند. برای مثال عروسک آنابل یا خانههای تسخیرشدهای که در قسمت اول و دوم احضار به آنها اشاره شد، از جمله موارد واقعی به کار رفته در این مجموعهی سینمایی هستند.
به احتمال خیلی زیاد مخاطبین پس از تماشای قسمت سوم آنابل، متوجه میشوند که عروسک آنابل واقعی است و در خانهی واقعی وارنها در شهر «مونرو» ایالت «کنتیکت» قرار دارد. این خانه در حال حاضر به یک موزهی متروکه تبدیل شده و عروسک معروف نیز در قفسهای شیشهای قرار دارد و روی آنهمان پیام هشدار معروف نوشته شده است. موزهی وارنها از سال ۲۰۱۸ دیگر پذیرای بازدیدکنندگان نیست؛ چراکه ادوارد و لورین وارن هر دو فوت کردهاند و داماد خانواده، «تونی اسپرا» (Tony Spera) مسئولیت این موزه را برعهده گرفته است. پس از انتشار شایعهی گم شدن آنابل نیز، اسپرا با انتشار یک ویدیو در یوتیوب فرار عروسک را تکذیب کرد. او البته در ویدیوی ارسالی خود تأکید کرد که آنابل هنوز زنده است و ممکن است روزی شروع به انتقامگیری کند. در حقیقت تونی اسپرا نیز در حال حاضر یکی از افرادی است که در پروژهی تحریک مخاطبین مجموعه فیلمهای آنابل نقش کلیدی دارد.
عروسک آنابل یکی از ابزارهای اصلی مجموعهی احضار برای ترساندن مخاطبین است
عروسک آنابل یکی از ابزارهای اصلی مجموعهی احضار برای ترساندن مخاطبین است. به همین خاطر تنها تفاوت عروسک واقعی آنابل با آنچه در فیلم نشان داده شد به ظاهر آن مربوط است؛ آنابل واقعی یک عروسک با صورت پارچهای و موهای قرمز و لبی همیشه خندان است. این در حالی است که آنابل نشان داده شده در مجموعهی سینمایی احضار چهرهای عبوس با خندهای شیطانی دارد.
وارنها در بخشی از خاطرات خود گفتهاند که این عروسک در سال ۱۹۷۰ توسط روح دختری جوان به نام «آنابل هیگینس» تسخیر شده و برای ساکنین خانه و همسایهها مزاحمت ایجاد میکند. البته ظاهر واقعی آنابل در بخشی از فیلم به طور کاملاً نامحسوس نشان داده میشود تا برای دیدن آن نیازی به جست و جو در اینترنت نباشد. در بخشی از فیلم آنابل به خانه میآید، «جودی» دختر خانواده وارنها، در حال خوردن پیتزا و تماشای یک برنامه تلویزیونی است که به یکباره تلویزیون خاموش میشود و کنترل گم میشود. در برنامه تلویزیونی، عروسکی به یک دختربچه هدیه داده میشود که دقیقاً ظاهری مشابه با آنابل واقعی دارد.
نکتهی جالبتر دیگر این است که تمامی قسمتهای احضار با نظارت مستقیم اعضای خانوادهی وارن ساخته شده است. البته داستان هر یک از قسمتها در برخی از موارد با واقعیت متفاوت است که این موضوع به تلاش فیلمسازان برای ترسناکتر کردن آنها مربوط بوده است.
همچنین در آنابل به خانه باز میگردد به موزه خانوادهی وارنها اشاره میشود. در قسمتهای ابتدایی فیلمهای احضار و آنابل و حتی «راهبه» (The Nun) اشارههایی کوچک به موزهی خانواده وارن شده بود، اما نکتهی اصلی در آنابل به خانه بازمیگردد این بود که این موزه به طور کامل بازسازی شد. لورن و ادوارد واقعی دستاوردهای خود از کارهایی که انجام میدادند را در اتاقی قرار میدادند و در فیلم آنابل به خانه میآید، مخاطب تمامی این موارد جمعآوری شده را به صورت یکجا میبیند و با آنها ارتباط برقرار میکند.
موارد جمعآوری شده در این موزه شامل زره جنگی سامورایی، دستبند نفرینشده مورنر، عروسک میمون سنجزن، سکههای پوششدهنده چشم مردگان، تلویزیونی که آیندهی تاریک را نشان میدهد، ماشین تایپ و پیانوی تسخیر شده، ماسکهای منحوس، کتاب روح سگ سیاه، خروس بادنما، جعبه موسیقی و لباس سفید عروس فیلم نفرین لیورونا میشوند. در میان تمامی این موارد، عروسک شیطانی و تسخیرشدهی آنابل مهمترین و ترسناکترین چیزی است که در موزهی خانواده وارن وجود دارد و مخاطب با تک تک آنها و داستان پشت پرده آنها آشنا میشود.
دنیای سینمایی احضار ممکن است هیچوقت پایان نداشته باشد
انتشار شایعهی اخیر در کنار سبک متفاوت فیلم آنابل به خانه میآید نشان داد که دنیای سینمایی احضار هنوز پتانسیلهای لازم برای ساخت قسمتهای جدید را دارد. در حقیقت دنیای سینمایی احضار ممکن است هیچوقت پایان نداشته باشد؛ چرا که تک تک عناصر و مواردی که در اتاق خانوادهی وارنها جمعآوری شدهاند، نشانی از حضور یک روح خبیث یا گونهای از شیطان هستند که در گذشته و پیش از مبارزه با وارنها، قربانی میگرفتند و دنیا را برای انسانها تاریک و هراسآور میکردند. در حقیقت هر یک از این موارد میتوانند بهانهای برای ساخت یک فیلم ترسناک جدید باشند و سازندگان مجموعه آثار آنابل میتوانند برای هر یک از آنها اثری جداگانه بسازند. با توجه به این موضوع، ممکن است تمامی فیلمهایی که تا به امروز از دنیای سینمایی احضار و مجموعهی آنابل دیدهایم، صرفاً مقدمهای برای ورود به یک دنیای ترسناکتر و بیپایان باشند.
البته دنیای احضار یک ترفند دیگر نیز برای دوباره دیده شدن تمام قسمتهای پیشین خودش دارد. ترتیب زمان اکران و پخش هر یک از قسمتها به صورت خطی نیست و مخاطب برای نتیجهگیری دقیق و درک کامل اتفاقات، ممکن است نیاز به بازدید قسمتهای قبلی هم داشته باشد. در حقیقت سازندگان احضار و اسپینآفهای آن، در تلاش هستند تا مخاطبین قدیمی خود را به تماشای دوبارهی تمامی فیلمهای این مجموعه تشویق کنند.
با این تفاسیر به نظر میرسد که دنیای سینمایی احضار پس از کسب موفقیتهای تجاری در دههی ۲۰۱۰ میلادی به دنبال ساخت آثاری جدیدتر است و فعلاً تمایلی برای خداحافظی با مخاطبین و طرفداران خود ندارد. با توجه به این موضوعات میتوان گفت که انتشار شایعهی اخیر مبنی بر فرار عروسک آنابل میتواند نشانهای از انتشار آثار متفاوت و البته ترسناکتر از فرنچایز احضار باشد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید