در سالهای نه چندان دور، عادت بازی خریدن به شکلی جا افتاده بود که شما برای خرید آن باید به یک مغازه یا فروشگاه آنلاین سر میزدید و آن بازی را به قیمت 60 دلار خریداری میکردید. شاید این یک مغازهی محلی بود که هر چند وقت یک بار برای خرید بازیهای جدید به آن سر میزدید و شاید هم از فروشگاههای دیجیتالی مثل مایکروسافت یا سونی استفاده میکردید. به هر حال این عادت به شکلی بود که شما این محصول را به صورت پریمیوم خریداری میکردید و همیشه یا تا مدتی مشخص آن را نگه میداشتید. این عادت در سال 2019 دچار تغییرات اساسی شده است.
به عنوان مثال مایکروسافت برای فروختن Gears 5 به شما دو انتخاب میدهد: میتوانید 60 دلار برای خرید بازی به صورت دیجیتالی یا فیزیکی پرداخت کنید و همواره آن را در اختیار داشته باشید یا فقط 10 دلار هزینه کنید تا اشتراک ایکسباکس گیم پس را که Gears 5 هم شامل آن میشود، برای شما فعال شود. نکتهی واضح این است که در وهلهی اول، شما مالک Gears 5 یا بازی دیگری نشده و در واقع فقط اشتراک این سرویس برای شما فعال میشود. اما به لطف همین سرویس، بیش از 3 میلیون نفر Gears 5 را هنگام عرضه بازی کردند تا رکورد بیشترین تعداد بازیکن برای یک بازی انحصاری ایکسباکس در این نسل به ساختهی جدید کوالیشن برسد.
هر چند که 60 دلار پرداخت کردن برای تمام بازیها، هیچوقت تصمیم کاملا عاقلانهای نبوده است. در حال حاضر، بازیهای جدید تنها پس از چند هفته تخفیفهای 10 تا 20 دلاری میخورند و با قیمت معقولتری در دسترس قرار میگیرند. این قیمتها حتی با در نظر گرفتن این که قیمت بازیها در فروشگاههای مختلف متفاوت است، حتی کمتر هم میشوند. با در نظر گرفتن تمام این اتفاقات، بازیکن یا همان خریدار باید به طور مداوم برای خرید بازیهای مختلف هزینه کند.
اپل هم اخیرا سرویس بازیاش تحت عنوان Apple Arcade را معرفی کرده که اشتراکی شبیه به گیم پس برای گوشیهای آیفون است. بازیهای موبایل قیمتهای بسیار کمتری نسبت به نمونههای کنسولی دارند و شاید از این نظر با آنها قابل مقایسه نیستند اما از نظر تعداد، میتوان گفت که عناوین موبایلی هم تراکم بسیار زیادی دارند و در بازار آنها روز به روز بازیهای جدیدی منتشر میشود. اگر قرار باشد برای هر بازی موبایلی 5 تا 10 دلار به طور متوسط هزینه کنیم، به همان نسبت 60 دلار پول دادن برای خرید بازیهای کنسولی در روز عرضه ضرر میکنیم. این در حالی است که اپل آرکید برای اشتراک 1 ماههاش فقط 5 دلار میگیرد و دسترسی به بیش از 100 بازی را به شما میدهد.
این که چنین روندی در طولانیمدت قرار است به نفع یا ضرر بازیسازها باشد، هنوز یک امر نامشخص است اما با این حال میدانیم که در عصری که زندگی میکنیم، حتی فروختن نسخههای 60 دلاری بازیها هم نمیتواند جوابگوی هزینههای خیلی از استودیوهای بازیسازی باشد. یکی از بازیسازهایی که در توسعه برنامهی اپل آرکید سهیم است، در گفتوگو با وبسایت گیم اینداستری میگوید: «بازیکنهایی که با مدلهای اشتراکی بازی تهیه میکنند، پس از تجربهی بازی کوتاه مثل عناوین مستقل کمتر احساس بدی نسبت به هزینهی پرداختشده پیدا میکنند چون پس از آن کلی بازی دیگر برای تجربه کردن دارند.»
دن گری از Ustwo Games میگوید: «یکی از نکات خوب در مورد سرویسهای اشتراکی این است که بازیکنها چون مبادلهی پول در برابر محصول را انجام نمیدهند، ارزش آن بازی را بر اساس پولی که پرداختهاند، نمیسنجند. در واقع در این مدل تجربهی بازی کاملا مجزا از هزینههای مالی سنجیده و ارزیابی میشود.»
برای سرویسهایی مثل گیم پس، از همین حالا هم میتوان ارزشگذاریهای یک بازی را کاملا جدا از بحث هزینهای که برای آن میشود، در نظر گرفت. به جز بازیهای بزرگی که روی گیم پس عرضه میشوند، بازیکن بازیهایی را دریافت میکند که احتمالا برای خرید خیلی از آنها در حالت عادی برنامهای ندارد. در این حالت، مخاطب حتی اگر از یک بازی خوشش نیاید احساس چندان بدی پیدا نمیکند چون در واقع هزینهی چندانی برای آن صرف نکرده است.
این مدل به طور کلی به نام «مدل نتفلیکس» شناخته میشود چون نتفلیکس برای اولین بار موفق شد تا خرید سرویسهای اشتراکی را به طور وسیع جا بیندازد. با این که نتفلیکس همچنان میزبان سریالهای درجه یکی مثل American Vandal یا BoJack Horseman است، اما در چند وقت اخیر برای پیدا کردن سریالهای خوب باید آن را زیر و رو کرد. به این معنی که چیزهایی که روی این سرویس قرار میگیرند، نباید لزوما درجه یک باشند؛ تنها خوب بودن آنها کفایت میکند. خوشبختانه بازیهای ویدیویی هنوز به آن نقطهای نرسیدهاند اما پیروی از این مدل میتواند برای بازیکنها منفعت بیشتری تا خرج کردن 60 دلار برای یک بازی در روز عرضه باشد. تا جایی که بازیکن و بازیساز هر دو از این ماجرا نفعی ببرند، این مدل میتواند برای بازیها هم موفق باشد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید