آیا داستان سری فیلمهای Pirates of the Caribbean و شخصیتهای آن همگی خیالی هستند یا فیلمنامهنویسها قصهی فیلمها را بر اساس حوادث و رخدادهای واقعی نوشتهاند؟ در این مقالهی جذاب به دنبال پاسخی برای این سوال هستیم.
سری فیلمهای Pirates of the Caribbean همانطور که مشخص است بر اساس ماجراجوییهای دزدان دریایی است. دزدان دریایی از قدیم الایام در دنیای واقعی حضور داشتهاند و برای پول و طلا دست به هر کار غیرقانونی میزدند. قصههای زیادی از دزدان دریایی در قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی وجود دارد که حائز اهمیت است؛ به گونهای که ۳۰۰ سال پس از این ماجرا، هنوز قصهی جان سیلور، کاپیتان هوک و حتی جک اسپارو برای اکثر مردم جذابیت دارد. با این حال شاید بپرسید از کجا معلوم که چنین قصههایی واقعا درست باشند. آیا قصههای تخیلی دزدان دریایی نشات گرفته از واقعیت است؟
یکی از اولین افرادی که میتوان او را یک دزد واقعی دریای کارائیب توصیف کرد، کسی نیست جز هنری اِیوِری (Henry Avery) که مورخین، حوادث و ماجراجوییهایش را به صورت مکتوب در دست دارند. در کتابی تحت عنوان انقلاب دزدان دریایی (The Republic of Pirates) کالین وودِرْد اینگونه مینویسد که ماجراجوییهای اِیوِری، الهامبخش نوشته شدن رمانهای جدید و ساخته شدن بازیهای ویدیویی جذاب دیگری بود. همچنین مورخین و روزنامهنگارهای زیادی دربارهی عصر طلایی دزدان دریایی کارائیب مطالب متعددی نوشتهاند. در کتاب اینطور نوشته شده که به دریانوردها واقعا سخت گرفته میشد و کاپیتانها با زیر دستان خود به شدت بد رفتار میکردند. در سال ۱۶۹۴ ایوری توانست با نیت آزادی و افتخار، یک کشتی را تسخیر کرده و دیگران را متحد کند. البته ایوری به همین راحتی و در روز روشن این کار را انجام نداد و در هنگام شب، درست زمانی که چارلز گیبسون به عنوان کاپیتان کشتی در خواب بود، ایوری توانست به هدف خود برسد. ایوری پس از تسخیر کامل کشتی، گیبسون را در داخل یک قایق رها کرده و از گرفتن جانش گذشت.
ایوری و یارانش به مقصد اقیانوس هند حرکت و از ماداگاسکار برای پایگاه خود استفاده کردند. آنها خیلی زود توانستند کشتی دیگری را تصرف کنند که متعلق به دولت هند بود. اینکه دقیقا چه میزان سرمایه روی کشتی بود، مورخین با یکدیگر همنظر نیستند اما تقریبا همگی متفق القول اعتقاد دارند که حداقل سرمایهی کشتی، چیزی معادل ۲۰۰ میلیون دلار به پول الان بود. پول هنگفت زیر زبان ایوری و دوستانش مزه کرد و اینگونه شد که دزدان دریاییِ داستان تلاش کردند به کشتیهای بیشتری دستبرد بزنند. تا اینکه ایوری مورد تعقیب قرار گرفت و او مجبور شد به شهردار ناسائو (شهری واقع در کشور باهاما) عاج و سلاح به عنوان باج بدهد تا دست از سر او بردارند. با این حال ایوری کشتی خود را تعویض کرده و با یک کشتی کوچکتر به سمت اروپا روانه شد. ایوری در نهایت با یارانش در ایرلند خداحافظی کرده و برای همیشه ناپدید شد. در یک مقاله نوشته شده که ایوری از شدت فقر فوت کرده و در مطلبی دیگر نوشته شده که او به ماداگاسکار برگشت تا به عنوان رهبر سایر دزدان دریایی در همان منطقه زندگی کند. در هر صورت یک چیز قطعا مشخص است: ایوری توسط مقامات دستگیر یا کشته نشد.
مقامات تلاش کردهاند تا برای جلوگیری از شکلگیری اِیوِریهای جدیدتر، مردم را از دزدان دریایی بترسانند تا دیگر کسی هوس نکند یک دزد دریایی باشد. با این حال جالب است بدانید که فردی به اسم بلک سم (Black Sam) با رفتار و منش رابینهوودی خود میخواسته تا روی آبهای آزاد جولان دهد. بلک سم به این هدفش رسید و در سال ۱۷۱۵ میلادی، درست زمانی که تنها ۲۶ سال سن داشت، تبدیل به یک دزد دریایی عجیبی شد که خیلی از مردم از شنیدن نامش وحشت داشتند. نکتهی جالب و بحثبرانگیز ماجرا اینجاست که بلک سم در یک سانحهی دریایی در محلی به اسم کِیپ کاد (Cape Cod) کشتیاش صدمهی جدی دید و در نهایت او به همراه ۱۶۰ خدمه کشته شد و همچنین تمامی سرمایههای کشتی نیز به زیر آب رفت. روزنامهها برای القای یک جو سنگین اینگونه نوشتند که خدا با این تدبیر خود توانست بلک سم را مجازات کند.
از طرفی دیگر فردی به اسم کلیسو جک رکهام (Calico Jack Rackham)، دزد دریایی بدشانس دیگری بود که رویهی تبهکارانهاش دوام زیادی نیاورد؛ چراکه در سال ۱۷۲۰ به آسانی دستگیر و اعدام شد! جالب است بدانید این ایده که روی کشتی دزدان دریایی یک پرچم سیاه و سفیدی قرار بگیرد که عکس اسکلت دارد، در واقع ایدهی رکهام بود. او به جای اینکه مستقیم وارد درگیری با دیگر کشتیها شود، با بالا بردن چنین پرچمی قصد داشت تا دیگران را ترسانده یا کاری کند آنها تسلیم شوند که البته همانطور که اشاره کردهایم، رکهام خیلی راحت به دام افتاد. با این اوصاف ایدهی پرچم دزدان دریایی از آنجا شکل گرفت.
افسانه ریش سیاه (Blackbeard)؛ از حواشی تا حقیقت
ادوارد تیچ ملقب به ریش سیاه، یکی دیگر از دزدان دریای کارائیب است که بد نیست بدانید او صرفا از حیث سرقت و انجام کارهای مجرمانه، یک دزد دریایی موفق نبود؛ بلکه شهرتش را مدیون حس ترسی است که در دل مردم انداخته. ریش سیاه به این نتیجه رسید که نوع لباس و ظاهرش باید ترسناک جلوه کند. به همین دلیل ریش خود را بلند کرده و از لباسهای اشرافی که دزدیده بود توانست مدل خاصی را برای خود انتخاب کند که دیگران او را با وجنات خاصی به یاد داشته باشند. ریش سیاه سایر خدمه را نیز مجاب کرد که چنین رفتاری را در پیش بگیرند و ترسناک به نظر برسند. حتی جالب است بدانید که ریش سیاه در حین نبردهایش با استفاده از آیتمهایی مثل آتش و دود کاری میکرد که چهرهاش شبیه به شیاطین باشد. طبیعتا برای افراد حاضر در کشتی مقابل، تماشای چهرهی برافروخته و آتشینِ ریش سیاه میتواند از دور به شدت ترسناک باشد.
بد نیست بدانید ریش سیاه صرفا از حیث سرقت و انجام کارهای مجرمانه، یک دزد دریایی موفق نبود
ترس و واهمهی گستردهی ریش سیاه باعث شد تا بالاخره ارتش سلطنتی دریایی بریتانیا در صدد یافتن و کشتن این دزد دریایی بر بیاید. اینگونه شد که در سال ۱۷۱۸ میلادی، نبردی بین ریش سیاه و رابرت مینارد (Robert Maynard)، یکی از اعضای ارتش بریتانیا شکل گرفت. البته ظاهرا ریش سیاه و افرادش در وهلهی اول برای تصرف کشتی مینارد دست به کار شده بودند ولی طی یک دوئل سخت و نفسگیر، مینارد درست زمانی که مرگ را جلوی چشمانش میدید، بخت با او یار بود و یکی از افرادش توانست ضربه مهلکی را به ریش سیاه وارد کند. مینارد در نهایت ریش سیاه را کشته، سرش را از بدنش جدا کرده و جلوی کشتیاش نصب کرد تا هم درس عبرتی برای سایر دزدان دریای کارائیب باشد و هم دیگران بفهمند که امپراطوری ادوارد تیچ به پایان راه خود رسید.
مینارد پس از پیروزی در نبرد توانست به اسناد و مدارک ریش سیاه دست پیدا کند اما پس از تحویل ژورنال و دیگر اسناد به دادگاه، به یکباره هیچ ردپای دیگری از این اسناد در دنیا یافت نشد. نکتهی بحثبرانگیز دقیقا همینجاست که ژورنال متعلق به ریش سیاه هیچ وقت پیدا نشد. آیا ژورنال این دزد دریایی حاوی اطلاعات بسیار مهم و خاصی بود که باید یک بار برای همیشه دفن میشد تا دزد دریایی دیگری در سطح کارائیب ظهور پیدا نمیکرد؟ به دلیل ناپدید شدن ژورنال، هنوز مورخین نفهمیدهاند که ادوارد تیچ و خدمهاش در کجا پنهان میشدند و واقعا چه اهدافی را دنبال میکردند. آیا واقعا دزدان دریای کارائیب به دنبال یافتن صندوقچههای گرانبهایی در سطح دنیا بودند؟ آیا نقشهی گنج خاصی وجود داشت که این همه دزد دریایی در منطقهی کارائیب فعالیت میکردند؟ از آنجایی که هیچ سند و مدرکی پیرامون این موضوع در حال حاضر کشف نشده، نمیتوان اظهار نظر قطعی کرد و تنها باید به ارائهی فرضیه بسنده کرد؛ فرضیههایی که پایه و اساس قصههای فانتزی سری فیلمهای دزدان دریای کاراییب را رقم زده است.
شما چطور فکر میکنید؟ آیا واقعا ژورنال ریش سیاه محتوی اطلاعات ماورالطبیعهای بود که باید برای همیشه حذف میشد؟ نظر و دیدگاهتان را با ما و دیگر خوانندگان رسانه سرگرمی به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید