انیمه حمله به تایتان: هدف ارن از غرش چه بود؟
به قیمت جان!
آیا ارن در انیمه حمله به تایتان دلیل خاصی از به راه اندازی غرش (Rumbling) داشت؟ چرا این شخصیت به نابودی دنیا کمر بسته بود؟
از آنجایی که نفرت جمعی جهان بر الدیاییهای جزیره پارادایس سرازیر شد، ارن ییگر (Eren Yeager) تصمیم گرفت که سخت شدن دیوارهای جزیره را با استفاده از قدرت تیتان بنیانگذار خنثی کند و Rumbling را آزاد کند. در تلاش برای متوقف کردن او، رفقای قدیمی تبدیل به دشمن در آخرین تلاش برای متوقف کردن راهپیمایی تایتانهای دیوار به نیروهای دشمن ملحق شدند. دیدن ارن در انجام این عمل نابخشودنی نسلکشی، بسیاری را بر آن داشت تا بپرسند اهداف واقعی او چیست، زیرا به نظر میرسد که او شدیدترین اقدام را برای محافظت از عزیزانش در پارادایس انجام داده است. در قسمت آخر مجموعه حمله به تایتان با عنوان Attack on Titan Final Season THE FINAL CHAPTERS Special 2 این اتفاقات افتاد و ارن به قول خود عمل کرد ولی دقیقا هدف او چه بود؟
پیش درآمدی برای پایان
بزرگترین عاملی که در انتخاب ارن برای فعال کردن غرش نقش داشت، امتناع جهان از هرگونه مذاکره دیپلماتیک با پارادایس بود. ساکنان پارادایس با اطلاع از وجود تمدن بشری در آن سوی دیوارها، این آگاهی را نیز به دست آوردند که بقیه جهان آنها را شیطانهایی میدانستند که بشریت را تهدید میکردند. این تصور از آنها بیش از یک قرن پس از عقب نشینی پادشاه فریتز در سال ۱۴۵ در داخل دیوارها ایجاد شد و عملاً امپراتوری الدیان گذشته را منحل کرد.
شاه کارل فریتز هنگام فرار به پارادیس از تهدید غرش برای جلوگیری از هرگونه اقدام تجاوزکارانه علیه کسانی که در داخل دیوارها زندگی میکردند استفاده کرده بود. با این حال، این در واقع یک تهدید توخالی بود، زیرا او قبلاً از قدرت تایتان موسس برای اجرای نذری مبنی بر انصراف از جنگ استفاده کرده بود که از انتقام جویی هر وارث آیندهای علیه بقیه جهان جلوگیری میکرد. برای نزدیک به یک قرن، سخنان پادشاه فریتز مانع از حمله هر ملتی به پارادیس برای تصرف تایتان موسس شد. این همه با عملیات جزیره پارادی مارلی در سال ۸۴۵ تغییر کرد.
ساکنان پارادایس بعد از اینکه پس از یک قرن در معرض وضعیت جهان آن سوی دیوارها قرار گرفتند، نتوانستند برای از بین بردن نفرت کوری که بر آنها اعمال شده بود، کاری انجام دهند. در واقع، تمام تلاش های آنها برای تقویت روابط تجاری با سایر کشورها با رد آشکار مواجه شد. تنها متحد آنها در این زمان کشور هیزورو بود که به دلیل میکاسا، که از نوادگان خاندان حاکم آزومابیتو بود، با دولت پارادایس رابطه برقرار کرد. کیومی آزومابیتو فرستاده هیزورو، در ابتدا نمایش بخشی از غرش را به عنوان بخشی از طرح پارادایس برای رسیدن به توان فنی و نظامی جهان پیشنهاد کرده بود، اما این پیشنهاد با واکنشهای متفاوتی از سوی پیشاهنگان مواجه شد.
در طی سفری به مارلی، ارن و سپاه تجربه دست اولی از تصور جهان از الدیاییهای پارادایس به دست آوردند. این امر روشن کرد که هیچ راه حل دیپلماتیکی برای مشکل آنها امکان پذیر نیست، زیرا به نظر میرسید که سایر کشورها قصد ندارند به درخواست های پارادیس برای صلح گوش دهند. با در نظر گرفتن این موضوع، ارن طرح خود را برای اتحاد با زیک ییگر و اجرای غرش با دسترسی به قدرت تایتان بنیانگذار تنظیم کرد.
نابودسازی دنیای آنسوی دیوار
اندکی پس از اینکه ارن با موفقیت کار نابود سازی دیوار را برای رها کردن تایتانهای درون دیوارها انجام داد، پیامی را برای همه افراد یمیر از طریق مسیرها پخش کرد. وی در بیانیه خود با اشاره به اینکه تمام دنیا آرزوی نابودی پارادایس را داشتند، دلیل اعمال خود را توضیح داد. ارن به عنوان کسی که جزیره را خانه خود مینامید، نمیتوانست این آرزو را بپذیرد و تصمیم گرفت به هر قیمتی از میهن خود دفاع کند.
برای او، این به معنای استفاده از تایتانهای دیوار برای از بین بردن تمام زندگی روی زمین، در یک نسل کشی جمعی بود که الدیاییها را به عنوان تنها بازماندگان آن باقی میگذاشت. هیچ شکی وجود ندارد که اقدامات ارن با هیچ توجیهی قابل چشم پوشی نیست؛ در حالی که منصفانه است که بگوییم غرش آخرین راه حل ناامید کننده بود، تصمیم ارن برای پایان دادن به آن منجر به مرگ تعداد بیشماری بیگناه خواهد شد. این امر به طور مؤثر ساکنان پارادایس را همان «شیطانهایی» میداند که به عنوان آنها به تصویر کشیده میشدند.
در زمان بازدید گروهها از مارلی، ارن با رمزی، پسر جوانی در اردوگاه پناهندگان، اعترافی اشک آلود کرد که او بعداً قربانی غرش خواهد شد. ارن که آشکارا از آنچه در خاطرات آینده دیده بود متعجب بود، در حالی که ناامیدی خود را از یادگیری ماهیت واقعی جهان آن سوی دیوارها بازگو میکرد، بسیار عذرخواهی کرد. با التماس بخشش رمزی، ارن به خاطر آرزوی جهانی عاری از تمدن ابراز گناه کرد و خاطرنشان کرد که او خود کسی بود که در وهله اول به دنبال غرش بوده است.
حتی در طول مکالمه خود با گروههل و جنگجویان باقی مانده در مسیرها قبل از رسیدن آنها به Fort Salta، ارن حاضر به عقب نشینی یا ارائه هرگونه توضیح بیشتر برای اقدامات خود نشد. علاوه بر این، او امید آرمین برای استدلال با او را با بیان اینکه تنها راه برای جلوگیری از غرش کشتن او خواهد بود، از بین برد. همه اینها نشان میداد که ارن قصد دارد غرش را تا آخر ببیند. اگر او در این تلاش موفق شود، تهدید علیه پارادایس عملاً یک شبه ناپدید میشود، اما هزینه این پیروزی ممکن است برای برخی – از جمله خود ارن – بسیار سنگین باشد. این کاملاً مشهود است که چگونه نزدیکترین دوستان ارن، آرمین و میکاسا، در مخالفت مستقیم با برنامههای او هستند. علاوه بر این، این واقعیت که تایتان شیفترها هنوز میتوانند حتی با در اختیار داشتن قدرت تایتان بنیانگذار توسط ارن تغییر شکل دهند، میتواند به نتیجه دیگری اشاره کند.
یک قربانی؟
از یک طرف، ارن که خود را برای خیر بیشتر میهنش فدا میکند، ممکن است خیلی غیرمعمول به نظر نرسد، زیرا او همیشه به دنبال محافظت از اطرافیانش بوده است. این همچنین رفتار افتضاح او با آرمین و میکاسا را در جنگ برای آرک پارادایس توضیح میدهد، جایی که او عمداً نزدیکترین دوستانش را دور کرد. از یک منظر، این میتوانست عملی برای کاهش ضربه کاری باشد که او می خواست انجام دهد.
در این شرایط، کاملاً مشخص بود که ارن قصد دارد جان خود را فدا کند و به دوستانش اجازه دهد او را بکشند، اما در این روند غرش به اتمام برسد. این همچنین میتواند به دفاع از الدیاییهایی کمک کند که در نبرد علیه او شرکت کردند، زیرا آنها اساساً ناجیان جهان خواهند بود. از طرف دیگر، جنبه بسیار تاریکتری برای شخصیت ارن وجود دارد، جایی که او به راحتی توسط نفرت و خشم در بر گرفته میشود، به خصوص زمانی که شخصی استقلال او را تهدید میکند. در این رابطه، دورنمای فدا کردن ارن بسیار بعید به نظر میرسد، زیرا تنها هدف او همیشه دستیابی به آزادی کامل بالاتر از همه قوانین حاکم بر دنیایی که در آن متولد شده است بوده است. ارن که از کودکی با این ایده خاص تغذیه شده بود – هرچند که با قدرتهای تایتان و پیروزیهای بسیاری تقویت شده است – در تعقیب این هدف بیوقفه بوده است، حتی اگر به قیمت جان بیگناهان تمام شود.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید