آیا ارن یافته تناسخ است؟ تئوری جدید حمله به تایتان داستان انیمه را به عقب بازمیگرداند
باز هم یک تئوری جدید!
حمله به تایتان یک روایت طولانی را بازگو میکند که در آن داستان بارها تکرار میشود تا پایانهای آن را به یکدیگر گره بزند، و ثابت کند که حتی در اشتباهات مکرر بشریت، هیچ چیز بی هدف نیست. در واقع داستان حمله به تایتان مفهوم آزادی را بررسی میکند. اینکه چقدر عمیقاً در روح انسان و مبارزه ابدی برای محافظت از آن در برابر کسانی که می خواهند آن را از بین ببرند ریشه دوانده است.
یمیر (Ymir) معنای آزادی را در راه سختی آموخت؛ پس از اینکه به جرم رها کردن یک خوک مزرعه به اسارت گرفته شد و همواره با او مانند یک برده رفتار میشد، یمیر تصمیم گرفت این چرخه زجرآور را از جایی با فرار کردن از بین ببرد. با این حال پس از گذشت ۲۰۰۰ سال، باری دیگر معنای آزادی توسط ارن (Eren) به دنیای انیمه حمله به تایتان بازگردانده شد.
ارن خوکی است که یمیر ۲۰۰۰ سال قبل آزاد کرد
ارن جزوی از خوکهایی است که یمیر ۲۰۰۰ سال پیش با رهایی آنها، این حیوانات را آزاد ساخت. اگر سه خوک وجود داشته باشد، و یکی از آنها با نام ارن خط بخورد، دو خوک دیگری به گریشا (Grisha) و زیک (Zeke) تعلق دارند. در حالی که این خانواده در تلاش برای آزادسازی خود داشتند، اما در نهایت عضو کوچک آن، ارن موفق شد تا بخش قابل توجهی به این آزادی نزدیک شود. گریشا سعی داشت برای الدیاییها آزادی ابدی را رقم بزند، اما زمانی که تعداد قربانیها بیشتر شد، گریشا هم تصمیم گرفت این هدف را کنار بگذارد. زیک میخواست تمام گونههای خود را نابود کند تا به بشریت آزادی بدهد تا با پدرش دشمنی کند. تنها ارن حاضر بود تا بهای نهایی را برای تامین آزادی خود و مردمش بپردازد.
گوش تایتانها میتواند نکتهای برای ثبات این تئوری باشد
برای ارن و گریشا منطقی است که گوشهای نوک تیز داشته باشند زیرا هر دو از پیکربندی تیتان مبارز یکسان استفاده میکنند. با این حال، دیدن زیک با گوشهای نوک تیز نیز تأیید میکند که ممکن است این یک ویژگی خانوادگی باشد، که به نظریه خوک مربوط میشود. گوشهای نوک تیز نشان دهنده آغاز فروتنانه آنها در ملاقات با یمیر و نشان دهنده پیوند معنوی آنها در طول زمان است.
اگر این تئوری ثابت شده باشد، اپیزودهای «به تو، ۲۰۰۰ سال بعد» و «از تو، ۲۰۰۰ سال پیش» اهمیت عمیقتری پیدا میکنند. چیزی که زمانی به عنوان بازتعریف گذشته از آینده توسط ایمیر و ارن دیده میشد، میتواند به عنوان چیزی بسیار خاصتر نیز تعبیر شود، لطفی که مدتها به پایان رسیده بود که در طول زمان برگردانده میشود. در داستانی که در آن سرنوشت و آزادی در هم تنیده شدهاند، ارتباط آنها ممکن است نه تنها مربوط به قدرت تایتان باشد، بلکه یک وعده ناگفته باشد که پس از دو هزار سال توسط ارواح خویشاوند محقق شده است. حداقل، گوشهای نوک تیز به عنوان یک مرجع نمادین برای حمله تایتان عمل میکنند، زمانی که یمیر برای اولینبار با ایده آزادی آشنا شد.
خلاصهای از داستان انیمه حمله به تایتان
انیمه حمله به تایتان مانند سریال Game of Thrones است، چرا که طرفداران نمیتوانند زنده ماندن شخصیتها را در قسمت بعدی پیش بینی کنند. نویسنده این انیمه Hajime Isayama، در طی دهه اخیر به دلیل خلق این شاهکار، مورد تحسین و شهرت بیسابقهای قرار گرفته است. پس از پایان این شاهکار هنری، طرفداران جویای پاسخی برای چگونگی سرنوشت شخصیتهای اصلی حمله به تایتان هستند. انیمه حمله به تایتان، با معرفی سه شخصیت اول، از جمله؛ ارن، آرمین و میکاسا، داستان را شروع کرد و با خداحافظی آنها داستان به پایان رسید. در میان این دو رویداد، طرفداران شاهد شخصیت پردازی و داستانگویی تحسین برانگیزی بودند که موجب شد تماشای این انیمه برای آنها لذتبخشتر شود. روش ارائه شخصیتهای فرعی همیشه حیرتانگیز و بیعیب و نقص بوده است. در حالی که ممکن است پایان و نتیجه مانگا بحث برانگیز باشد، نویسنده در انیمه نهایت تلاش خود را برای پایانی زیبا و حفظ برخی از کاراکترهای محبوب طرفدارن کرده است.
به عنوان یکی از شاهکارترین و بهترین انیمههای دهه اخیر میتوان مجموعه حمله به تایتان را در نظر گرفت. این انیمه به معرفی خاصی احتیاج ندارد، چرا که طرفداران انیمه حداقل یک بار نام این اثر شاهکار را به نویسندگی هاجیمه ایسایاما شنیدهاند. داستان این انیمه شرایط زندگی انسانها در آخرالزمان را روایت میکند؛ عدهای از آنها جهت حفاظت از خود، پشت دیوارهایی غیرقابل نفوذ پنهان میشوند، زیرا زندگی آنها توسط غولهای انساننما که مردم را یکی پس از دیگری میبلعند، تهدید میشود. ممکن است کینه و انتقام جویی ارن (Eren) را برحسب جنون بگذارید، اما با تغییر شدید شخصیت او، سرنوشت ارن تقریباً یک کار تمام شده بود. طرفداران دائم به این موضوع فکر میکنند که اگر ارن آینده را نمیدید سرنوشت او چگونه پیش میرفت، اما با این حال، ارن نجات دوستان خود و زادگاهشان، پارادایس را انتخاب کرد. ارن به هیولایی که در کودکی از آن نفرت داشت تبدیل شد، و برای محافظت از پارادایس ۸۰ درصد جهان را از بین برد. اگرچه طرفداران امیدوار بودند ارن نجات پیدا کند، اما کارهای او نابخشودنی بود و شانسی دوباره برای زندگی او وجود نداشت، و در نهایت میکاسا با کشتن ارن به رامبلینگ خاتمه داد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید