بسیم و اتزیو | کدام یک پیروز مبارزه خواهد بود؟

بیوگرافی اتزیو

اتزیو در یک خانواده اشرافی در شهر فلورانس ایتالیا و در سال ۱۴۵۹ میلادی به دنیا آمد. او فرزند جیووانی آئودیتوره و ماریا آئودیتوره بوده و جد دزموند مایلز به شمار می‌رود. اتزیو یک فرد خوش گذران بود و به هیچ چیز اهمیت نمی‌داد تا اینکه اتفاقات غیرمنتظره‌ای رخ داد. پدرش به توطئه‌ای از سوی یک بانکدار دیگر به نام فرانچسکو دی پاتزی برای قتل رهبران فلورانس پی برد و آن را پیش یکی از مقامات به نام یوبرتو آلبرتی برملا کرد؛ فردی که از قضا در ماجرا دست داشت. به همین دلیل، دستور داد جیووانی و فرزندانش را دستگیر و اعدام کنند. اتزیو از این ماجرا جان سالم به در برد اما شاهد مرگ عزیزترین افراد زندگی‌اش بود. او همچنین پس از یافتن وسایل اساسین‌ها که برای پدرش بوده، به همراه مادر و خواهرش فرار کرده و خودشان را به محل زندگی عمو ماریو می‌رسانند.

اتزیو که برای گرفتن انتقام از فرانچسکو دی پاتزی و دیگر عاملان مصمم است، تحت آموزش‌های ماریو قرار می‌گیرد تا به یک اساسین تبدیل شود. او در ادامه نه تنها پی می‌برد ماجرا بسیار بزرگتر از چیزی است که گمان می‌کرد، بلکه متحدانی از جمله لئوناردو داوینچی بدست می‌آورد. اتزیو در ادامه متوجه می‌شود نقشه قتل رهبران فلورانس بخشی از نقشه یک رودریگو بورجیا برای بردن تمام ایتالیا زیر سایه حکومت تمپلارها است. بورجیا همچنین بدنبال یک شی قدرتمند به نام سیب بهشتی بوده که با استفاده از آن می‌توان به یک مخفی گاه بسیار مهم ورود کرد. اتزیو سیب بهشتی را بدست آورده اما موفق نمی‌شود بورجیا را بکشد؛ اتفاقی که مدتی بعد رخ می‌دهد تا به انتقام شخصی خود رسیده باشد. اتزیو همچنین وارد مخفی گاه شده و با هولوگرامی از یک فردِ متعلق به اولین تمدن بشری مواجه می‌شود که به دزموند درباره فاجعه‌ای هشدار می‌دهد.

داستان Assassin’s Creed: Brotherhood با حمله ارتش ایالات پاپی (دولت مرکزی به رهبری کلیسای کاتولیک) و سزار بوجیا (فرزند رودریگو) به مونتریجیونی آغاز می‌شود. در جریان حمله، سیب بهشتی به دست دشمن افتاده، شهر از بین رفته و عمو ماریو کشته می‌شود. هر چند، اتزیو همراه با مادر و خواهر خود موفق به فرار می‌شود. اگرچه خود را به روم می‌رسانند، اتزیو از لحاظ روانی شرایط خوبی نداشته و دچار فروپاشی می‌شود. با کمک ماکیاولی، نه تنها زخم‌های اتزیو درمان می‌شوند، بلکه شرایط روحی خوبی پیدا کرده و تصمیم می‌گیرد روم را از دست خاندان بورجیا خارج کند. در همین راستا، نه تنها تعدادی از چهره‌های سرشناس قدرت و منابع مهمشان را نابود می‌کند، بلکه در راستای احیای انجمن برادری اساسین‌ها گام برمی‌دارد. با بدتر شدن اوضاع به ضرر تمپلارها، بورجیا پا به فرار گذاشته و به اسپانیا می‌رود اما اتزیو موفق می‌شود با سیب بهشتی پیدایش کرده و نهایتاً او را از دیوار قلعه‌ای پایین انداخته و جانش را می‌گیرد.

بازی Assassin’s Creed: Revelations سال‌ها پس از Assassin’s Creed: Brotherhood روایت می‌شود. اتزیو نامه‌ای را از پدرش پیدا می‌کند که در آن به وجود کتابخانه‌ای زیر قلعه مصیاف (واقع در سوریه) اشاره شده است؛ کتابخانه‌ای که علوم مختلف را در خود جای داده و توسط اساسین افسانه‌ای، یعنی الطایر بوجود آمده است. او در جستجوی کتابخانه به مصیاف می‌آید اما مورد حمله تمپلارها قرار می‌گیرد که آن‌ها هم دنبال راهی برای ورود به کتابخانه و دستیابی به علومش هستند. اتزیو پس از فرار با یک جهانگرد به نام نکولو پولو مواجه می‌شود. پولو فاش می‌کند برای ورود به کتابخانه به ۵ شی مختلف نیاز است که در سراسر قسطنطنیه مخفی شده‌اند. او پس از ورود به قسطنطنیه نه تنها جستوجو برای یافتن اشیای مورد نظر را آغاز می‌کند، بلکه به اساسین‌های آن کشور کمک می‌کند تا بتوانند تمپلارها را شکست دهند.

اتزیو با کمک یک کلکسیونر کتاب به نام سوفیا سارتور موفق می‌شود ۴ شی را بدست بیاورد. او سپس به کاپادوکیه سفر کرده و با کشتن رهبر تمپلارها پنجمین شی را بدست می‌آورد. اتزیو در ادامه با شاهزاده احمت مواجه می‌شود که رهبر اصلی تمپلارها بوده و تهدید می‌کند اگر پنج شی را ندهد، به سوفیا آسیب می‌رساند. اگرچه در ابتدا مجبور می‌شود اینکار را کند، در ادامه نه تنها سوفیا را نجات می‌دهد، بلکه ۵ شی را بدست آورده و نهایتاً به قلعه مصیاف بازمی‌گردد. او با ورود به کتابخانه متوجه می‌شود همه چیز در واقع یک پیام دیگر برای یکی از نیاکانشان به نام دزموند است. اتزیو همچنین پس از این ماجرا تصمیم می‌گیرد اساسین بودن را کنار گذاشته و یک زندگی معمولی در کنار سوفیا داشته باشد. او نهایتاً در ۶۵ سالگی و بر اثر حمله قلبی جان خود را از دست داد.