انیمیشنهای بتمن همواره مورد توجه طرفداران کمیک بوکها، خصوصا عاشقان شوالیهی گاتهام قرار گرفتهاند. انیمیشن Batman: Hush جدیدترین عضو این گروه است که دوست داران جنگجوی شنل پوش گاتهام را با یکی از مخوفترین دشمنان خود او رو به رو خواهد کرد.
داستان مثل همیشه با ماجراجوییهای بتمن، نایتوینگ و اینبار بتگرل در دل شبهای گاتهام شروع میشود و آنها را با دسیسههای پنهان یک ابرشرور مرموز رو به رو میکند. شاید جذابترین نکته بتمن: هاش حضور تمامی ابرشرورهای اصلی بتمن در این انیمیشن باشد. بین، پیچک سمی، هارلی کوئین، هاروی دنت و حتی شاهزادهی جنایتکاران گاتهام یعنی جوکر، همه به نوبهی خود با شوالیهی سیاه درگیر شده و سعی دارند تا او را از سر راه دشمن مرموزش بردارند. وجود چنین ترکیب وسیعی از ابرشرورها در یک انیمیشن به ندرت اتفاق میافتد و به ندرت هم موفقیت آمیز خواهد بود.
با این همه آنچه که انیمیشن Batman: Hush به خوبی از پس آن برآمده، مدیریت مدت زمان ایفای نقش هر یک از دشمنان بتمن است. خوشبختانه بتمن یا همراهان او حداقل یک مبارزهی جانانه با هر یک از این ابرشرورها دارند و همین امر تنوع صحنههای اکشن انیمیشن Batman: Hush را بالا برده و آن را به اثری سرگرم کننده تبدیل میکند. اما این اثر همان قدر که در مبارزات و بخش اکشن خوب عمل کرده، در زمینهی پرداختن به روابط میان شخصیتهای اصلی ضعیف ظاهر شده است. بتمن و «سلینا کایل» (زن گربهای) در این قسمت وارد رابطهای عاشقانه شدهاند و این اتفاق تاثیر مثبتی در زندگی فردی شوالیهی سیاه داشته است. حالا دیگر تمام زندگی او در مبارزه با خلافکاران گاتهام خلاصه نمیشود و بخشی از فضای ذهنی این قهرمان به آیندهی احتمالی خود در کنار سلینا اختصاص پیدا کرده است.
این اثر همان قدر که در مبارزات و بخش اکشن خوب عمل کرده، در زمینهی پرداختن به روابط میان شخصیتهای اصلی ضعیف ظاهر شده است
در کنار رابطهی عاطفی این دو شخصیت نقاب پوش، بروس وین هم با سلینا وارد رابطهی عاطفی شده است. در واقع بتمن میداند که سلینا هم با او و هم با بتمن رابطهی عاطفی دارد، اما سلینا روحش هم خبر ندارد که این دو شخصیت در واقع دو روی یک سکه هستند. با این وجود، نه بتمن و نه بروس وین هرگز توجهی به این مسئله ندارند و به سادگی با آن کنار میآیند. حتی پس از اینکه بروس وین این معما و شخصیت پنهان خود را برای سلینا آشکار میکند هم کوچکترین اشارهای به رفتار خیانتکارانهی او نمیشود. انگار بتمن با موضوع خیانت به سادگی کنار میآید و چون هر دو طرف این رابطه، دو شخصیت خودش هستند، نفس عمل خیانت را به کلی نادیده میگیرد. چنین رویکردی نه تنها غیر منطقی است، بلکه با توجه تاثیر آن روی مخاطب این انیمیشنها که عموما نوجوانان هستند، اصلا قابل چشمپوشی نیست.
پایان این رابطه هم درست مانند شروع آن بسیار غیرمنطقی است. همهی عالم و آدم میدانند که کشتن انسانها، صرف نظر از بیگناه یا گناهکار بودن آنها، خط قرمز بتمن است. مطمئنا سلینا هم از این موضوع آگاه است، خصوصا وقتی که بتمن حداقل یک مرتبه این موضوع را در طول انیمیشن بتمن: هاش به او گوشزد میکند. با این همه وقتی بتمن در پایان این انیمیشن تنها با گفتن «نیازی به کشتن او نبود» آن هم با لحنی سرشار از اندوه به سلینا این موضوع را یادآوری میکند، با پاسخ تند معشوق گربهای خود رو به میشود: «تو دیوانهای، تو حقیقتا مجنونی!». در این سکانس بتمن بدون قضاوت کردن سلینا، تنها از اعتقاد خود صحبت میکند، اما سلینا با توپیدن و داد و فریاد قصد دارد تا رفتار خود را منطقی جلوه دهد. انگار این بتمن است که در طول داستان مشغول خیانت، دزدی و نهایت کشتن دیگران بوده است.
همین بهانه برای سلینا کافیست تا به صورت کاملا خودجوش بتمن را ترک کند. او نگران آیندهی خود در کنار بتمن است، آیندهای که در آن شوالیهی گاتهام نهایتا به دلیل این دل رحمی افراطی به کام مرگ کشیده شده است و این امر برای سلینا آنقدر غیر قابل تحمل است که به جای تلاش برای ماندن در کنار او و مراقبت از او، مانند کاری که در همین قسمت انجام داده، ترجیه میدهد او را با سختیهای بتمن بودن تنها بگذارد. البته شخصیت سلینا تنها قربانی سناریوی انیمیشن Batman: Hush نیست. خود شخصیت هاش، به عنوان دشمن شمارهی یک بتمن در این قسمت در واقع بزرگترین قربانی این اثر است.
اگر اندکی با دنیای بتمن آشنایی داشته باشید، به خوبی میدانید که «توماس الیوت»، دوست صمیمی دوران کودکی بتمن، همواره به وی حسادت ورزیده و سعی در به دست آوردن موقعیت اجتماعی و ثروت او داشته است و برای تحقق این هدف، به ابرشروری به نام «هاش» تبدیل شده اما در انیمیشن Batman: Hush، توماس الیوت نه تنها در نقش هاش ظاهر نمیشود، بلکه حضور وی در صحنه هم بسیار کوتاه و کم اهمیت است. هویت فردی که پشت صورت باندپیچی شدهی هاش پنهان شده، به کلی با آنچه همهی طرفداران بتمن توقع دارند، متفاوت است. در واقع مثل این است که بجای بروس وین، «دیک گریسون» یا «دیمین وین» در نقش بتمن ظاهر شوند.
چنین اتفاقی در انمیشنها چندان مطلوب نیست، زیرا این مجموعه برخلاف اقتباسهای سینمایی، همواره به پایبندی به ریشههای اثر و نزدیکی به کمیک بوکها معروف هستند بسیاری از طرفداران چنین مجموعههایی دقیقا به همین دلیل آنها را دنبال میکنند. البته میتوان این تغییر هویت هاش را با نگاهی خوش بینانه، تلاشی برای جلوگیری از قابل پیش بینی بودن داستان دانست. مطمئنا با اتخاذ چنین نگاهی، هضم این تغییرات و ماجراها برای بینندگان راحتتر خواهد بود.
بتمن: هاش در به سرانجام رساندن آنچه که خود شروع میکند، ضعیف عمل کرده و در برآورده ساختن انتظارات طرفداران جهان DC هم چندان موفق نیست.
و اما از هرچه بگذریم، نمیتوان از بتمن نوشت و به حضور جوکر اشاره نکرد. جوکر، به عنوان نفرت انگیزترین دشمن بتمن، در انیمیشن Batman: Hush هم حضوری کوتاه دارد اما با گذشت تنها چند ثانیه از ورود این ابر شرور پرطرفدار به داستان، دعا خواهید کرد که ای کاش هرگز پای او به داستان باز نمیشد! شخصیت جوکر در بازیها و انیمیشنهای بتمن، سالهاست که با خندههای دیوانهوار و صدای خشدار «مارک همیل» گره خورده است. این در هم تنیدگی آنقدر عمیق است که حتی طرفداران «جنگ ستارگان» هم گاهی از مارک همیل میخواهند برخی صحنههای این مجموعه را با صدای جوکر برایشان تقلید کند.
متاسفانه در انیمیشن Batman: Hush، دیگر خبری از حضور مارک همیل در نقش جوکر نیست و صداپیشهی جوانی به نام «جیسون اسپیساک»، روح در کالبد شاهزادهی خلافکاران گاتهام است. او در کارنامهی خود تجربههای متعددی از صداپیشگی شخصیتهای فرعی بازیهای رایانهای و انیمیشنها را دارد، اما هنرنمایی او در نقش جوکر به هیچ وجه قابل مقایسه با مارک همیل نیست و همین امر به شدت تماشای سکانسها با حضور جوکر را دشوار میکند. از طرف دیگر، طراحی حرکات و انیمیشنهای این شخصیت هم به شکلی باور نکردنی ضعیف و غیر حرفهای کار شده است. متاسفانه اجزای صورت جوکر با حرکتهای سریع او به کلی بهم میریزند و این امر نشان دهندهی بیتجربگی انیماتورهای انیمیشن Batman: Hush در طراحی این شخصیت دارد. وقتی این دو عامل با یکدیگر جمع میشوند، آن هم در خصوص یکی از مورد توجهترین شخصیتهای جهان بتمن، مطمئنا واکنش احساسی خوبی در بیننده برانگیخته نخواهد شد و نمیتوان توقع داشت تا بیننده بتواند با این شخصیت ارتباط مناسبی برقرار کند.
انیمیشن Batman: Hush داستان جذابی برای طرفداران بتمن تعریف میکند، داستانی که در عین دور بودن از ریشههای جهان شوالیهی سیاه، حتی سرسختترین طرفداران این شخصیت را هم برای لحظاتی غافلگیر خواهد کرد. این «نامتعارف» بودن همچون یک شمشیر دولبه عمل کرده و واکنشهای مختلفی میان بییندگان ایجاد خواهد کرد. با این همه، عدم پرداخت کافی روابط میان شخصیتها و پایان بندی سطحی این اثر در کنار ایرادات فنی در طراحی برخی از شخصیتها مثل جوکر باعث میشود تا بتمن: هاش بیش از آنکه به عنوان یک داستان غیر قابل پیش بینی در ذهن بینندگان ماندگار شود، به یک تلاش ناموفق برای تغییر سرنوشت شوالیهی سیاه و نجات او از تنهایی بدل گردد. Batman: Hush در به سرانجام رساندن آنچه که خود شروع میکند، ضعیف عمل کرده و در برآورده ساختن انتظارات طرفداران جهان DC هم چندان موفق نیست.
- داستان چند لایه و جذاب
- سکانسهای اکشن خوب
- عدم پرداخت کافی روابط میان شخصیتها
- پایان بندی سطحی
- طراحی ضعیف جوکر
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید