مجموعه Battlefield برای بازیکنان و علاقهمندان طی سالهای اخیر هویت مشخصی پیدا کرده؛ هویتی که بیمثال بودن آن یکی از خاصترین تجربههای ممکن از یک شوتر اول شخص آنلاین را خلق کرده و طرفداران بیشماری را برای خود دست و پا کرده است. با نگاه به بازی Battlefield 2042 اما به نظر میرسد تنها کسی که با هویت این مجموعه آشنا نیست، خود استودیوی DICE است!
به جز Battlefield 1، به خاطر ندارم که نسخهای از این مجموعه شروع نرمالی داشته باشد. هر بار که بتلفیلد جدیدی منتشر میشود، به نظر میرسد که دایس هر تجربه و دانشی که از نسخه(های) قبلی به دست آورده را کاملا فراموش کرده و گویی فرنچایز جدیدی را کلید زده است. لانچ اسفبار نسخه چهارم در میان طرفداران این مجموعه شهره است و مشکلات Battlefield V هنگام عرضه هم قابل چشمپوشی نبود. ۲۰۴۲ اما قلههای جدیدی در زمینه لانچ فاجعهبار فتح میکند و این سوال را در ذهن به وجود میآورد که دایس در سه سال زمانی که برای ساخت این بازی خرج کرده دقیقا مشغول چه بوده است؟!
هستهی اصلی سری بتلفیلد در این بازی هم دست نخورده است. نبردهای بزرگ، در نقشههای بزرگ با حضور بازیکنان بسیار زیاد. به لطف پیشرفتهای نسل جدید، دایس حالا پا را فراتر گذاشته و ظرفیت ۱۲۸ بازیکن را در مودهای All-Out Warfare گنجانده است. چنین رقم سرسامآوری قطعا هیجانانگیز به نظر میرسد، اما سازنده را ملزم میکند که سایر مکانیکها و عناصر بازی را نسبت به آن مقیاس داده و منطبق کند. امری که دایس با تصمیمات سوالبرانگیز، به نامناسبترین و سطحیترین شکل ممکن انجام داده است.
هرج و مرج همواره در هسته بازیهای بتلفیلد بوده، اما دایس قبلا با برقراری یک تعادل مثالزدنی میان تکتک عناصر ریز و درشت بازی، از گانپلی گرفته تا کلاسبندی، از این هرج و مرج تجربهای لذتبخش و روان درآورده بود که بازیکنان را به همکاری تیمی تشویق میکرد و لحظاتی را رقم میزد که فقط در بتلفیلد اتفاق میافتد. این تعادل متاسفانه در Battlefield 2042 کاملا به هم خورده است. دایس در اقدامی عجیب، سیستم کلاسبندی را کلا کنار گذاشته و رویکرد هیرو شوترهایی چون Overwatch را به کار گرفته است.
«اسپشیالیست»های بازی هر کدام تواناییهای منحصر به فرد خودشان را دارند که روی جنبههای مختلف گیمپلی تاثیر میگذارد؛ مثلا اسپشیالیست Sundance به لباس مخصوص Wingsuit مجهز است که اجازه طی کردن مسافتهای طولانی روی هوا را به بازیکن میدهد. این تغییر بزرگ چندان بد به نظر نمیآید و حتی در نگاه اول میتواند تنوع و سطحی جدیدی از استراتژی را به بازی اضافه کند. اما نکته اینجاست که تصمیمات اشتباه اجازه استفاده از پتانسیلهای این رویکرد جدید را نداده؛ برخلاف سیستم کلاسبندی بازیهای قبلی، اسپشیالیستها میتوانند هر سلاحی را به انتخاب بازیکن حمل کنند. این یعنی مثلا سلاحهای تکتیرانداز دیگر در انحصار کلاس Recon نیست. همین مسئله ضربه بزرگی به بازی زده و باعث شده که تیمها غالبا از یک یا دو اسپشیالیست مشخص که کاربرد بیشتری در نقشههای عظیم بازی دارند، پر شوند. بازیکنان ترجیح میدهند بیشتر از اسپشیالیستهایی چون Sundance و Mackay که اجازه مانور بهتر در نقشه را میدهند استفاده کرده و همکاری تیمی در این میان عملا بیمعنا شده است. از طرفی امکان استفاده از تمام سلاحها باعث شده که هر بازیکن تهدید بالقوهای برای وسایل نقلیه باشد یا به کمپ و اسنایپ کردن در تمام طول بازی بپردازد.
عجیب اینجاست که تخریبپذیری مثالزدنی سری بتلفیلد که به نوعی امضای آن محسوب میشود، در این بازی کمرنگتر از نسخههای قبلی است.
از اسپشیالیستها که بگذریم، به نقشهها میرسیم که تقریبا از هر جنبهای به تعادل بازی ضربه میزنند. نقشههای بازی Battlefield 2042 به معنای واقعی کلمه بزرگ و البته تماشایی هستند تا گنجایش کافی برای ۱۲۸ بازیکن را داشته باشند. مشکل اینجاست که بیشتر آنها طراحی بسیار تختی دارند که کاورگیری را برای بازیکن سخت کرده و به راحتی آنها را طعمه اسنایپرها میکند. این مسئله به طرز عجیبی آزاردهنده است؛ بسیار پیش میآید که باید زمان زیادی را برای طی کردن مسیر تا هدف طی کنید و درست موقعی که به مقصد رسیدید، با یک تیر اسنایپر از پا درآمده یا توسط هاورکرفتهای بیش از حد قدرتمند بازی زیر گرفته میشوید!
تغییرات نقشه در طول مسابقه، نکتهای بود که دایس مانور زیادی روی آن میداد و ادعا میکرد که شرایط بازی را به کلی متحول میکنند. وقوع طوفان شن، گردبادهای عظیم یا منفجر شدن فضاپیما در میانهی مسابقه از لحاظ بصری خیرهکننده و چشمنواز است، اما در نهایت تاثیر چشمگیری در گیمپلی ندارد و در مواردی حتی آن را ملالآورتر میکند. بیشتر به نظر میرسد که این رویدادها برای جنبههای ظاهری و ابهت زیادی که به نقشهها اضافه میکنند در Battlefield 2042 به کار گرفته شدهاند. عجیب اینجاست که تخریبپذیری مثالزدنی سری بتلفیلد که به نوعی امضای آن محسوب میشود، در این بازی کمرنگتر از نسخههای قبلی است. شاید چون نقشهها تا حد زیادی از مناطق مرده و مسطح پوشانده شدهاند و دایس میخواسته که اندک سازهها و ساختمانهای بازی، نقطه امنی برای پناهگیری باشند.
اما بتلفیلد در میانهی نبرد چه حسی دارد؟ حضور ۱۲۸ بازیکن طبیعتا اهداف بیشتری برای کشتن در اختیارتان میگذارد و همچنان همان شلوغی همیشگی بتلفیلد را اینجا هم میبینیم. طبیعتا به همان دلایلی که پیشتر گفتیم، خیلی بیشتر طول میکشد که به نقاط داغ نقشه برسید (اگر که برسید!) و درست همینجاست که تازه با حقیقت تلخ بتلفیلد ۲۰۴۲ روبهرو میشوید. شلوغیِ این بازی بیشتر از اینکه سرگرمکننده و درگیرکننده باشد، بیشتر اعصابخردکن و ملالآور است. عدم وجود تعادل در قدرت شلیک و مقاومت وسایل نقلیه، عدم امکانات ارتباطگیری با همتیمیها (چت صوتی در کار نیست!) و گانپلی پرنقص بازی، هرج و مرجی وحشتناک را به وجود آورده که سخت میتوان در آن دوام آورد، چه بسا از آن لذت برد! کاراکترها به راحتی در پسزمینه ادغام میشوند و حتی اگر هدفی را هم پیدا کنید، لگد و انحراف گلولهی بسیار عجیب سلاحها نمیگذارند تیرهایتان روی آنها بنشیند. بتلفیلد ۲۰۴۲ به طرز شدیدی مشکل هیت رجیسترینگ دارد و به وفور پیش میآید که تیرهایتان به هدف اصابت کرده، اما تاثیری روی آنها نگذارد.
اوضاع در مود جدید Hazard Zone بسیار بهتر است. این حالت جدید، مبتنی بر همکاری تیمی است و هشت تیم چهارنفره را برای استخراج داده از نقاط مشخص روبهروی هم قرار میدهد. تیمها ابتدای هر بازی باید سلاحها و تجهیزات مد نظر خود را با Black Market Credit خریداری کرده و دادهها را در نقشه به دست بیاورند. در این مود، تیمها علاوه بر یکدیگر، با دشمنان هوش مصنوعی هم روبهرو میشوند و در کل نقشه تنها یک راه فرار وجود دارد. ریسک بالاتر، جایزه بهتری هم به همراه دارد و هر چقدر که داده بیشتری را از نقشه خارج کنید، پول بیشتری برای مسابقات بعدی به دست میآورید.
با اینکه Hazard Zone عمق چندانی ندارد و میتواند بعد از چند دست خستهکننده شود، اما حداقل میتوانید تاثیر خود را در نتیجه مسابقه حس کنید و از بازی کردن لذت بسیار بیشتری ببرید.
در هازارد زون مجبورید همکاری نزدیکی با همتیمیهایتان داشته باشید و به لطف تعداد کمتر بازیکنان و اهمیت استراتژی تیمی، دیگر خبری از آن هرج و مرج نیست. این مود میتواند لحظات هیجانانگیزی خلق کند، خصوصا که همچون بازیهای بتل رویال، امکان ریسپاون کردن همتیمیهای مردهتان را هم دارید. با اینکه Hazard Zone عمق چندانی ندارد و میتواند بعد از چند دست خستهکننده شود، اما حداقل میتوانید تاثیر خود را در نتیجه مسابقه حس کنید و از بازی کردن لذت بسیار بیشتری ببرید.
دیگر مود جدید بازی که دایس به شدت روی آن حساب کرده، Portal است. به بیان ساده، پورتال همان حالتها، سلاحها، نقشهها و حتی سیستم کلاسبندی بازیهای قبلی مجموعه بتلفیلد را به ۲۰۴۲ آورده و به بازیکنان اجازه میدهد که مسابقات اختصاصی خود را خلق کنند. استفاده از خلاقیت جامعه بازیکنان بتلفیلد از معدود تصمیمات هوشمندانه DICE در این بازی بوده و علاوه بر آن که بار نوستالژیک زیادی دارد، تنوع تقریبا بیپایانی به بازی میبخشد. از طرفی دیگر از محدودیتهای دستوپا گیر و ضعفهای بنیادین مودهای اصلی خبری نیست و به همین دلیل، جادوی بتلفیلد در مود پورتال کاملا ملموس است.
مجموع سلاحهای بازی ۲۲ عدد است که بیشتر آنها در میدان نبرد کاربردی نیستند. تجهیزاتی که میتوانید روی آنها سوار کنید به جز موارد کمی بیتاثیرند و در کل حق انتخاب اندک در چینش Loadout، به تنوع گیمپلی ضربه زده است. ایده جدیدی که DICE در این بازی به کار گرفته، Plus Menu هست که به بازیکن اجازه میدهد افزونههای سلاح خود را در هر لحظه با نگه داشتن دکمه T تغییر دهد. این قابلیت به خودی خود جالب است اما از لحاظ رابط کاربری هنوز جای کار دارد و از طرفی خنثی بودن افزونهها از کاربردی بودن آن کاسته است.
متاسفانه نمیتوانیم به بتلفیلد ۲۰۴۲ حتی از لحاظ رابط کاربری نمره قبولی بدهیم. اگر از طراحی نامناسب منوها چشمپوشی کنیم، باز هم نمیتوانیم بیخیال طراحی افتضاح UI شویم. رابط کاربری بازی ناخوانا و شلوغ است، به طوری که بدتر مانع دیدتان میشود و فعلا هیچ راهی هم برای شخصیسازی آن وجود ندارد. این نکته زمانی بیشتر غمانگیز میشود که میبینیم Battlefield V از لحاظ طراحی UI فوق العاده بود، اما DICE متاسفانه حافظه خوبی ندارد.
بسیاری از مشکلاتی که تاکنون تا اینجای مقاله ذکر کردیم قابل رفع هستند. در واقع این برای دایس تبدیل به عادت شده که بتلفیلدهای جدید را ناقص و پرایراد عرضه کند و با بهبود تدریجی آن، یک شوتر فوق العاده تحویلمان دهد. اما تکرار چندین بارهی اشتباهات قبلی آن هم در ابعاد بسیار بزرگتر و بنیادینتر، کاسه صبرمان را لبریز کرده است. عملکرد فاجعهبار بازی حتی روی قویترین سیستمها و باگهایی که فهرست کردن آنها احتیاج به یک مقاله مجزا دارد، به تنهایی میتوانند تجربه بازی Battlefield 2042 را برای هر کسی خراب کنند. تقریبا شکی نداریم که طی یک سال آینده، این بازی بسیار بهتر از چیزی میشود که الان هست، اما بعضی از ایرادات اساسیتر تا پایان وجود خواهند داشت. حیف که بیتوجهی DICE به هویت شناختهشدهی این بازی و تکرار آزمون و خطاهای بیدلیل، اجازه نداده که از روزهای اول پای آن بنشینیم و از وسعت خارق العاده و ایدههای جدیدش لذت ببریم.
- نقشههای چشمنواز با تغییرات ناگهانی که به معنای واقعی کلمه پرابهت هستند
- کار تیمی در مود Hazard Zone لذتبخش است
- پورتال دست بازیکنان را برای خلق تجربههای منحصر به فرد و سرگرمکننده باز میگذارد
- باگهای بسیار زیاد و مشکلزا
- نقشههای بازی بیش از حد بزرگ و مسطح هستند
- تغییرات نقشه در طول مسابقه بیشتر ظاهریاند
- برهم خوردن تعادل بازی به دلیل پیادهسازی بسیار نامناسب سیستم کلاسبندی جدید و بالانس نبودن وسایل نقلیه
- تنوع بسیار کم سلاحها و اثر خنثی افزونهها
- طراحی افتضاح UI
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید