همان گونه که میدانید، برای مدت زیادیست که فیلمهای برگرفته و اقتباس شده از بازیهای ویدئویی، در بین مخاطبین چهرهی خوشی را ندارد و بیشتر به یک جوک بین گیمرها تشبیه شدهاند و معمولا فیلم اقتباسی خوبی را شاهد نیستیم. حالا بیایید ماجرا را برعکس کنیم. وقتی که یک ویدئوگیم بر اساس یک فیلم سینمایی ساخته شود و از آن اقتباس کند، ممکن است نتیجهی مثبتی را شاهد باشیم.
در دههی ۹۰ میلادی و زمانی که صنعت بازیهای ویدئویی زیر سایهی صنعت سینما قرار داشت، بازیسازان مختلف تمایل زیادی را ساخت بازیهایی بر اساس فیلمهای سینمایی نشان دادند و در نهایت به ساخت بازیهای زیادی بر اساس فیلمهای دههی نود منجر شد. آیا دوست دارید که ده بازی برتر اقتباسی از فیلمها و انیمیشنهای دههی ۹۰ را بشناسید و آنان را تجربه کنید؟ پس با ادامهی این مقاله همراه باشید.
Fight Club (2004)-۱۰
فیلم فایت کلاب در واقع یکی از دلایلی بود که سال ۱۹۹۹ را به عنوان یکی از بهترین سالهای تاریخ سینما میشناسیم. این فیلم به قدری نیهیلیستی و دارای پلات توییستی فک برانداز بود که یکی از خلاقانهترین و صد البته منحصر به فردترین فیلمهای تاریخ سینما لقب گرفت. به هر حال، یک بازی با همین نام در سال ۲۰۰۴ عرضه شده که که چیز خاصی به جز یک بازی سبک Beat ‘em up نیست.
این بازی کاملا فاقد هدف مسیر اصلی فیلم محسوب میشود و Fred Durst از بند Limp Bizkit هم به شکل عجیبی یک کارکتر قابل آنلاک در این بازیست. تنها نکتهی مثبت این بازی، وام گرفتن تندخویی فیلم فایت کلاب است و همچنین داستان جدیدی را روایت میکند.
Disney’s Tarzan (1999)-۹
تارزان یکی از بازیهای زیادی بود که دیزنی در دههی ۹۰ میلادی روانهی بازار کرد و جدیت این استودیو را در ساخت بازی نشان داد. درست به مانند انیمیشن، تارزان را در ابتدا در دوران کودکی و مشغول مبارزه با حیوانات و بالا رفتن از درختها میبینیم، اما دیری نمیپاید که او بزرگ شده و از خانوادهی خود در مقابل شکارچیان دفاع میکند.
اگر بخواهیم در مورد گیمپلی بازی تارزان اظهار نظر کنیم، چندان چنگی به دل نمیزند، ولی در زمان عرضه، به شدت خوب و قابل قبول بود. جنگل رنگارنگ، دشمنان گوناگون و سکوبازی نسبتا ساده و مفرح، برای هر کسی که این بازی را بازی کند، لذت بخش است.
Disney’s Hercules (1997)-۸
خب میرسیم به هرکولس! واقعا فکر نکنم کسی این بازی را بازی کرده باشد و از آن تعریف نکند. دیزنی بازیهای اقتباسی زیادی از روی انیمیشنهای خود، ساخته است، اما هیچ کدام از آنان به اندازهی هرکولس خوب نبودند. هرکولس یکی از بهترین انیمیشنهای سینمایی دههی ۹۰ محسوب میشد و صد البته بازی اقتباس شده از این انیمیشن هیجانانگیز، حکم God Of War را برای کنسول پلیاستیشن ۱ داشت.
بازی هرکولس در اوایل عرضهی پلیاستیشن ۱ عرضه شد و با اینکه المانهای این بازی تا حدودی تاریخ گذشته بود، اما باز هم ویدئوگیم هرکولس، تجربهی دلچسبی را برای تمام سلایق ارائه میدهد.
A Bug’s Life (1998)-۷
انیمیشن A Bug’s Life در سال ۱۹۹۸ میلادی عرضه شد و همچنین یک اقتباس بازی ویدئویی نیز به سرعت از این انیمیشن، عرضه شد.
این بازی حقیقتا عالی نبود، ولی جزو بازیهای خلاقانهی از ساختههای پیکسار لقب میگیرد. این بازی همچنین از المانها و منطقی که در انیمیشن میبینیم وام میگیرپد، مثلا با پرش روی قارچها میتوان به به مکانهای دور از دسترس رفت. این بازی خوشرنگ، به شکلی غیر منطقی سخت بود، ولی باز هم به هر نحوی رضایت بازیکنان را جلب میکرد.
Tomorrow Never Dies (1999)-۶
توسعهدهنده به رغم انتقادات بسیار زیاد، سبک و سیاق این نسخه را از اول شخص به سوم شخص تغییر داد و البته هم این تغییر هم باعث شد تا با یک بازی جذاب رو به رو شویم. بازی Tomorrow Never Dies در زمان عرضه، به یکی از بهترین نسخههای بازی 007 بدل شد و روی پلتفرم پلیاستیشن ۱ در سال ۱۹۹۹، عملکردی بسیار خوب و رضایتبخش را چه از جهت گیمپلی و چه از جهت وفادار بودن به فیلم، به نمایش گذاشت.
حالا تنها نکتهی منفی این بازی چه بود؟ شاید کمی عجیب به نظر برسد، ولی جیمز باند در این بازی توسط کسی صداگذاری شده بود که صرفا میخواست ادای بازیگر اصلی فیلم یعنی پیرس برازنان را در آورد و شبیه او صحبت کند.
Disney’s Aladdin (1993)-۵
دیزنی انصافا بهترین بازیها را بر اساس انیمیشنهای خودش را در دههی ۹۰ میلادی میساخت و باور این نکته هم بسیار سخت به نظر میرسد. درست به مانند بازی هرکولس و تارزان، بازی علاءالدین یک پلتفرمر ۲ بعدی بود و یکی از بهترین و جذابترین بازیهای زمان خودش بود.
رنگها، موسیقی و خلاصه تقریبا هر چیزی که مخاطبان در انیمیشن دوست داشتند، وارد بازی شده بود . همچنین گیمپلی این بازی نیز بسیار خوب بود. در این بازی علاوه بر علاءالدین، بازیکنان میتوانستند کنترل میمون او یعنی ابو را نیز بر عهده بگیرند.
Die Hard Trilogy (1996)-۴
اولین فیلم فرنچایز Die Hard در دههی ۸۰ میلادی اکران شد، همچنین فیلمهای Die Hard 2 و Die Hard: With A Vengeance در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۵ عرضه شدند. بازی Die Hard Trilogy نیز حاوی مراحلی بر اساس اتفاقات این سه فیلم بود. حالا نکتهی جذاب این بازی چه بود؟ اینکه این بازی سه ژانر متفاوت داشت و هر کدام از فیلمها در یک گیمپلی متفاوت با دو فیلم دیگر، پیش روی بازیکنان قرار میگرفت.
اولین Die Hard یک شوتر اول شخص بود و بازیکنان را به سوی Nakatomi Plaza هدایت میکرد. Die Hard 2 هم یک شوتر ریلی (Rail Shooter) بود و نسخهی سوم یعنی Vengeance بازیکنان را پشت فرمان ماشین قرار میداد تا او به بمبهایی که در نقاط مختلف شهر نیویورک برسد و بمبها را خنثی کند.
Jurassic Park (2011)-۳
بازی ژوراسیک پارک در سال ۲۰۱۱ میلادی و نزدیک به دو دهه پس ار عرضهی فیلم، منتشر گردید. کمپانی تل تیل پس از این بازی، نام خود را کم کم روی زبانها بیاورد.
کمپانی تل تیل به چه چیزی معروف است؟ ساخت بازیهایی با روایتی مبتنی بر بازیهای Point and Click ( اشاره و کلیک)، و بازی ژوراسیک پارک هم برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ همین کار را انجام داد. با اینکه این بازی نتوانست به مانند بازیهای دیگر تل تیل، به خوبی بدرخشد و دیده شود، اما باز هم این روایت و گیمپلی را مینوان شایان تقدیر دانست.
Toy Story 2: Buzz Lightyear To The Rescue (1999)-۲
به سوی بیکران و فراتر از آن! بازی Toy Story 2: Buzz Lightyear To The Rescue در واقع یک نقطهی اتصال به نسخهی دوم انیمیشن دوستداشتنی پیکسار بود و به خوبی نشان داد که Toy Story علاوه بر اینکه یک سری انیمیشن جذاب است، بلکه یک فرنچایز ویدیوگیم خوب هم محسوب میشود.
انیمیشن Toy Story و دنبالههای آن، بستری مناسب برای بازیهای ویدئوییست، البته که Buzz Lightyear To The Rescue چیز دیگریست! ما در این بازی، باز لایتیر را در محیطی بزرک کنترل میکنیم که Al’s Toy Barn و تمام خانهی اندی و البته، فرودگاه را نیز شامل میشود. این بازی تقریبا چالشهایی شبیه بازیهای پازل را پیش روی ما میگذارد و ما هم باید متوجه بشویم که چگونه از مکانی به مکانی دیگر برسیم.
GoldenEye 007 (1997)-۱
بنده شخصا تجربهی این بازی را به شما برای آماده شدن پیش از عرضهی Project 007 توصیه میکنم. بازی GoldenEye علاوه بر اینکه یک اقتباس بسیار عالی از یک فیلم سینماییست، بلکه به عنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ نیز شناخته میشود.
این بازی بر اساس فیلمی به همین نام است و خیلیها هم بر این باورند که بازی GoldenEye 007 پایه گذار سبک شوتر اول شخص محسوب میشود. لوکیشنهای این بازی بسیار پرجزئیات بودند و همچنین، مکانیکهای گیمپلی بسیار جلوتر از زمان عرضهی خود را در خود گنجانده بود.
شما در مورد دهه ۹۰ میلادی و بازیهایی که به شما معرفی کردیم چه نظری دارید؟ دلیل متمایز بودن این بازیها نسبت به دیگر بازیها چه نکاتیست؟ شما کدام یک از بازیهای معرفی شده را بازی کردید و از آن لذت بردهاید؟ خیلی ممنون که با کامنتهای خودتان، ما را خوشحال میکنید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید