برترین مینی سریال های جنایی که نباید از دست بدهید
1%
  • 0/10

برترین مینی سریال های جنایی که نباید از دست بدهید

رد خون در همه جا پیدا شده!

برترین مینی سریال های جنایی که نباید از دست بدهید ۰ ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ تلویزیون کپی لینک

مینی سریال های جنایی زیادی وجود دارند که به دلیل داستان منحصر‌به فرد و همچنین هنرنمایی بازیگران ماهر خود، به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کرده‌اند. برخی از این آثار حتی جزو برترین سریال‌های تاریخ تلویزیون نیز قرار گرفته‌اند.
برخی از این مینی سریال های جنایی به قدری خوب هستند که  گاه راهی به جز تماشا کردن همه قسمت‌ها در یک روز را برای بینندگان باقی نمی‌گذارند. در حالی که آثار طولانی با ده‌ها قسمت و چند فصل می‌توانند انتخابی جذاب برای تماشا باشند، به همان اندازه مینی سریال ها نیز از این قافله جدا نیستند و گاه به نوعی مخاطب خود را پای گیرنده‌هایشان میخکوب می‌کنند که گذر زمان اصلا حس نمی‌شود.
بسیاری از بهترین مینی سریال ها را می‌توان طی مدت زمان کوتاهی تماشا کرد و شاید این یکی از نکات مثبتی باشد که در مورد این نوع مجموعه‌ها وجود دارد. به دلیل روایت‌های اکثرا واقعی، مخاطبین حس همزادپنداری بیشتری با این نوع سریال‌ها برقرار می‌کنند و حس کنجکاوی برای کشف حقیقت نیز از دلایل مهمی است که این آثار از محبوبیت بالایی برخوردار هستند.
در مقاله پیش رو به معرفی برترین مینی سریال های جنایی خواهیم پرداخت که نباید از دست بدهید.

فروپاشی (The Undoing)

شش قسمت

سریال فروپاشی (The Undoing)، با هنرمندی نیکول کیدمن (Nicole Kidman) و هیو گرانت (Hugh Grant)، محصول شبکه HBO است. این اثر که بر اساس رمانی نوشته جین هانف کورلیتز ساخته شده، داستان یک قتل را روایت می‌کند. نیکول کیدمن نقش گریس که تراپیستی موفق است را بازی می‌کند که به ناگهان خانواده‌اش در مرکز تحقیقات یک قتل قرار می‌گیرند و زندگی گریس به درون گردبادی کشیده می‌شود که بیرون آمدن از آن اصلا کار ساده‌ای نیست.
فروپاشی مملو از پلات‌تویست و پیچیش‌های داستانی است که مخاطبین را با گذشت هر قسمت بیشتر درگیر داستان خود می‌کند. این اثر مخاطبین را به سفری دیوانه‌وار می‌برد که از همان قسمت اول با سیل بزرگی از معماهای مختلف روبرو می‌شوند. در حالی که می‌توان به دلیل اولویت دادن این اثر به پیچش‌هایی اپیزودیک نسبت به انسجام کلی طرح اصلی داستان سریال انتقاد کرد، با این وجود سریال فروپاشی با تمامی بدی و خوبی‌هایش می‌تواند انتخابی جذاب برای دوستداران ژانر جنایی باشد.

افعی (The Serpent)

هشت قسمت

افعی (The Serpent) یکی از بهترین مینی سریال های جنایی است. این سریال 8 قسمتی محصول مشترک بی بی سی و نتفلیکس است که برای باور کردن داستانش، فقط و فقط باید تماشایش کرد. داستان این اثر بر اساس جنایات واقعی یک قاتل زنجیره‌ای فرانسوی به نام چارلز سوبراج (Charles Sobhraj) است. افعی، روایتگر قتل و فریب هیپی‌های جوان و گردشگران بین سال‌های 1975 تا 1976 در آسیا است. تخمین زده می‌شود که سوبراج حداقل 20 گردشگر را به قتل رسانده باشد و مقصد اصلی قتل‌های او کشور تایلند می‌باشد. سریال افعی، با فضایی پرتنش، جذاب و هیجان‌انگیز، از آن دست آثاری است که آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت.

با بازی فوق‌العاده طاهر رحیم (Tahar Rahim) در نقش سوبراج، این اثر به خوبی نشان داد که او چگونه بعد از به قتل رساندن مقتولین خود و دزدیدن پاسپورت‌هایشان، به کشورهای مختلفی سفر کرد در حالی که با همدست و معشوقه خود ماری آندره لوکر، اموال دزیده شده را می‌فروخت. در کنار داستان سوبراج، با هرمان کنیپنبرگ (Herman Knippenberg) با بازی بیلی هاول (Billy Howle) که یک دیپلمات هلندی است مواجه می‌شویم که برای کشف حقیقت در مورد قتل مسافرین وارد عمل می‌شود تا این قاتل مرموز را به دست عدالت بسپارد.

دفاع از جیکوب (Defending Jacob)

هشت قسمت

در سریال دفاع از جیکوب (Defending Jacob) به خوبی تضاد میان وجدان یک فرد برای اجرای عدالت و غریزه طبیعی والدین برای محافظت از فرزندان خود به چالش کشیده می‌شود.  در دفاع از جیکوب که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته ویلیام لندی است، شاهد اندی باربر با بازی کریس ایوانز (Chris Evans) هستیم که فرزند چهارده ساله‌اش به قتل یکی از همکلاسی‌هایش متهم شده است. با داستانی پرتنش و درامی که از کشش بالایی برخوردار است، دفاع از جیکوب تبدیل به یکی از بهترین مینی سریال های جنایی و همچنین به یکی از محبوب‌ترین آثار +Apple TV تبدیل شد.

ابهاماتی که در طول روایت داستان دفاع از جیکوب وجود داشت، باعث شد این اثر حتی تا لحظات پایانی نیز جذابیت خود را حفظ کند. بازی کریس ایوانز از نقاط مثبت و قوت این سریال بود، او با نشان دادن توانایی‌های خود در بازیگری عملا ثابت کرد که می‌تواند نقش‌هایی را بازی کند که لزوما ابرقهرمان نیست و قادر است از پس هر ژانر و نقشی بربیاید. دفاع از جیکوب، سریالی تماشایی و درگیرکننده است که مخاطبینش را به خوبی جذب داستان مهیج خود می‌کند.

آن شب (The Night Of)

هشت قسمت

کمتر سریالی تا به الان مانند آن شب (The Night Of) با باورها و درک مخاطبین از حقیقت، بازی کرده است. این مینی سریال جذاب و شگفت‌انگیز که محصول شبکه اچ بی او است، داستان دانشجوی پاکستانی به ناز خان با بازی ریز احمد (Riz Ahmed) را روایت می‌کند که به قتل دختری جوان ساکن شهر نیویورک متهم شده است و از سمت دیگر با وکیلی به نام جان استون با بازی جان تورتورو (John Turturro) روبرو هستیم که وکالت ناز خان را بر عهده گرفته است. آن شب با معمایی پیچیده، به نحو ماهرانه‌ای داستان خود را پیش می‌برد و به خوبی می‌داند که چگونه تا لحظات پایانی، مخاطب را درگیر داستانش نگه دارد؛ به طوری که بعد از پایان هر اپیزود، بیننده دوباره تشنه تماشای یک قسمت دیگر می‌شود.

یکی از هیجان‌انگیزترین ویژگی‌های آن شب این بود که نظر مخاطبین در مورد بی‌گناه بودن ناز خان، با گذشت هر قسمت تغییر می‌کرد و دوباره با گذشت قسمت دیگری، به بی‌گناه بودن او ایمان می‌آوردند. در حالی که ناز خان با نشان دادن وحشت و سردرگمی، در ابتدا نشانه‌هایی از خود ارائه داد که شاید او بی‌گناه باشد اما با گذشت زمان و آشکار شدن جنبه‌های جدیدی از شخصیتش در زندان، این قطعیت کمرنگ و کمرنگ‌تر شد. سریال آن شب، اثری درخشان در مورد عدالت و حقیقت و مرز باریکی که بین این دو وجود دارد بود.

چیزهای تیز (Sharp Objects)

هشت قسمت

چیزهای تیز (Sharp Objects) محصول شبکه HBO، اثری در ژانر تریلر روانشناختی است که با قتباس از رمانی به همین نام نوشته گیلین فیلن ساخته شد. چیزهای تیز بدون شک یکی از بهترین مینی سریال های جنایی است که تا به امروز تولید شده است. این اثر در مورد روزنامه‌نگاری آمریکایی به نام کَمیل پیریکر با بازی ایمی آدامز (Amy Adams) است که بعد از قتل دختری جوان و در پی آن، گم شدن دختری دیگر، به زادگاهش باز می‌گردد. بازگشتی که سرآغاز اتفاقاتی غیرقابل پیش‌بینی برای کمیل و اطرافیانش می‌شود.

بازی بی‌نقص امی آدامز در نقش کَمیل از عوامل مهمی بود که چیزهای تیز را تبدیل به اثری دیدنی کرد. او به شکلی هنرمندانه توانست فروپاشی روانی و درونی یک شخصیت را به تصویر بکشد. این مینی سریال جذاب با ماهیت تاریک و خشن قتل‌ها، کَمیل را به نوعی وادار کرد تا با تروماهای گذشته و تاثیر زجر آور رابطه‌اش با مادرش روبرو شود. این سریال، بیشتر از آن که یک داستان معمایی در مورد قتل باشد، داستانی از تنفر یک انسان از خود و آسیب‌های روانی بود که شخصی می‌تواند با آن دست و پنجه نرم کند، عواملی که چیزهای تیز را تبدیل به اثری ماندگار و منحصر‌به‌فرد کرد.

وقتی آن‌ها ما را می‌بینند (When They See Us)

چهار قسمت

تنها با چهار قسمت، مینی سریال وقتی آن‌ها ما را می‌بینند (When They See Us) تبدیل به اثری خیره‌کننده و درخشان شده است. این سریال که توسط ایوا دوورنی (Ava DuVernay) کارگردانی شده، بر اساس داستان واقعی پرونده تجاوز در سنترال پارک شهر نیویورک در سال 1989 و تاثیراتش بر پنج نوجوان سیاه‌پوست و لاتین‌تباری که به اشتباه به تجاوز و حمله یک زن سفیدپوست متهم شده بودند، ساخته شد. متهمین این پرونده که برخی از آن‌ها تنها 14 ساله بودند، با اتهامات غیرواقعی روبرو شدند که تمام زندگی‌شان را تحت تاثیر قرار داد، به دلیل اینکه برای جرمی که مرتکب نشده بودند تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند.
این اثر که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده، تا به امروز در میان مردم باعث بروز اختلاف نظر و بحث‌های متعددی شده است که باعث شده تا با ناعدالتی‌های موجود و تبعیض‌های مختلفی که در سیستم قضایی وجود دارد بیشتر آشنا شوند. این سریال به خوبی، ماهیت عدالت در میان برخی از افسران رده بالای آمریکایی را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که یک تصمیم و فکر اشتباه چگونه می‌تواند زندگی افراد بی‌گناه را به نابودی بکشد.

راه‌پله (The Staircase)

هشت قسمت 

پرونده مایکل پترسون ، نویسنده رمان‌های جنایی که به قتل کاترین همسرش متهم شده بود، بیشتر از دو دهه است که همچنان مخاطب را مجذوب خود کرده است. در سال 2004 مستندی بر این اساس ساخته شد که پیچیدگی و جنبه‌های بحث‌بر‌انگیز این پرونده را به تصویر کشید اما در سال 2022 و با ساخت مینی سریال راه‌پله (The Staircase) با بازی کالین فرث (Colin Firth) در نقش مایکل پترسون، جنبه‌های دراماتیک‌تر و پر از رمز و رامز نیز به این داستان، افزود شد.

این اثر هم برای افرادی که قبلا با این پرونده آشنا بودند و هم برای کسانی که اولین‌بار بود اسم پترسون به گوششان می‌خورد نیز سریالی جذاب و خارق‌العاده بود. سریال راه‌پله، تمامی اطلاعات موجود را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد تا در نهایت این خودشان باشند که تصمیم بگیرند آیا پترسون بی‌گناه است یا نه، بدون اینکه به صورت قطعی پاسخی مشخص ارائه بدهد. کالین فرث با هنرنمایی مجذوب کننده خود، به خوبی توانست نقش مایکل پترسون را بازی کند؛ مردی عجیب و غریب که نیت واقعی‌اش را به سختی می‌توان درک کرد. این اثر به عنوان برداشتی آزاد از یک پرونده جنایی کهنه، قطعا یکی از بهترین مینی سریال های جنایی است که در چند سال اخیر ساخته شده است.

دز (Des)

سه قسمت

سریال دز (Des)، اثری جنایی، دلهره‌آور و درام است که بر اساس زندگی دنیس نیلسن، قاتل زنجیره‌ای اسکاتلندی ساخته شده است. دیوید تننت (David Tennant) در این اثر نقش دنیس را که انسانی بدنام بود را بازی می‌کند. دنیس بین سال‌های 1978 تا 1983، دست کم دوازده مرد و پسر جوان را به شکلی فجیع به قتل رسانده است. نیلسن انسانی شرور، بی‌رحم و منزجرکننده بود که پیش از آنکه اجساد قربانیان خود را تکه تکه کند و بقایایشان را در فاضلاب خانه خود بریزد، آنها را طی فرایندی بیمارگونه به قتل می‌رساند.

سریال دز، اثری بی‌رحمانه و تاریک است که حتی فقط با داشتن سه قسمت، حجم جنایت نیلسن به قدری زیاد و گاه غیرقابل تحمل بود که حتی این سه قسمت نیز بیش از حد به نظر می‌رسیدند. جنایات این قاتل زنجیره‌ای آنقدر وحشیانه بودند که ذهن مخاطب را به خوبی درگیر خود کرده و نمایی دیگر از جنون انسان‌ها را به تصویر کشید. دیوید تننت به دلیل بازی هنرمندانه خود، برنده جایزه بین‌المللی بهترین بازیگر مرد از جشنواره امی شد.

مِیر از ایست‌تاون (Mare of Easttown)

هفت قسمت

کیت وینسلت (Kate Winslet)، بازیگر برنده اسکار از آن دست هنرمندانی است که در طول دروان حرفه‌ای خود اجراهای خیره‌کننده‌ای از خود ارائه داده است و حضور او در سریال میر از ایست‌تاون (Mare of Easttown) یکی از بهترین اتفاقاتی بود که در کارنامه هنری او ثبت شد. داستان سریال مِیر از ایست‌تاون همانند رمانی هیجان‌آور و پرتعلیق پیش می‌رفت که مخاطب را هر قسمت بیش از پیش جذب روایت منحصر‌به‌فرد خود می‌کرد. وینسلت در این سریال نقش مِیر شی‌هان که کارآگاه جنایی است را بازی می‌کند. مِیر درگیر پرونده قتل دختری جوان در حوالی شهر پنسیلوانیا می‌شود که همزمان با گم شدن دختری دیگر، کار او سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌شود.

با حضور پررنگ شخصیت‌های قوی به خصوص زنان، استفاده درست از لهجه کمتر شنیده شده منطقه فیلادلفیا و بازی خیره‌کننده هنرمندان این اثر، مِیر از ایست‌تاون با تحسین گسترده‌ای از سوی منتقدان روبرو شد. این اثر در شانزده بخش مختلف در جشنواره ایمی نامزد دریافت جایزه شدند که کیت وینسلت موفق شد جایزه بخش بهترین بازیگر زن در مجموعه تلویزیونی کوتاه را از آن خود کند.

پرنده سیاه (Black Bird)

شش قسمت 

سریال پرنده سیاه (Black Bird)، اثری درخشان و ماندگار بود که بر اساس داستان واقعی جیمی کین با بازی تارون اجرتون (Taron Egerton) ساخته شد. جیمی کین یک فروشنده مواد مخدر کاریزماتیک است که در قبال کاهش دوران محکومیتش با پلیس به توافق می‌رسد تا به یک زندان فوق امنیتی منتقل شود. با این وجود، معامله جیمی و پلیس، توافقی ساده نبود و او باید با لری هال که قاتلی سریالی است و 14 زن را به قتل رسانده است، طرح دوستی بریزد تا بتواند از زیر زبانش حقایق را بیرون بکشد. این اثر نیز مانند سریال آن شب با داستانی تکان دهنده و تلخ و حکایتی شخصیت‌محور، همانقدر جذاب و خیره کننده بود.

در حالی تارون اجرتون، بازی هنرمندانه‌ای از خود به عنوان جیمی کین ارائه داد اما درخشان‌ترین نقش‌آفرینی در این سریال به پال والتر هاوزر (Paul Walter Hauser) تعلق می‌گیرد که با بازی پیچیده و ترسناکش در نقش لری هال، توانست درون او که ترکیبی از انسانیت پنهان و خوی شیطانی بود را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد. پرنده سیاه به عنوان اثری سرگرم‌کننده و جذاب، جزو یکی از بهترین مینی سریال های جنایی است که تا به امروز ساخته شده‌اند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

0 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments