با توجه به این که مجموعهی ماتریکس بالاخره در دسامبر امسال با فیلم The Matrix Resurrections بازمیگردد، اکنون زمانی مناسبی فرا رسیده است تا مجددا از ماندگارترین آثار سایبرپانکی کلاسیک سینما دیدن کنیم.
سهگانهی ماتریکس که نخستین فیلم آن در سال ۱۹۹۹ اکران شد، در معرفی زیرسبک سایبرپانک به مخاطبان آمریکایی نقش بسیار مهمی داشت و احتمالا میتوانیم این مجموعه را مهمترین دلیل ادامهی حیات این زیرسبک جذاب دنیای داستانهای علمی-تخیلی بدانیم. آثار سایبرپانکی داستان سرایی علمی-تخیلی معاصر را با تصاویری عجیب و غریب، آیندهنگرانه و سکانسهاش اکشن ترکیب میکنند و حاصل کار آنقدر جذاب و هیجانانگیز است که به هیچ نمیتوان آن را نادیده گرفت. البته، یکی دیگر از دلایل محبوبیت همیشگی این زیرسبک آن است که بسیاری از فیلمهای سایبرپانکی کلاسیک، پیشبینیهای خوب و نسبتا دقیقی از زندگی امروزی ما داشتهاند.
با توجه به اینکه فیلم The Matrix Resurrections دو شخصیت محبوب نئو و ترینیتی را پس از ۱۸ سال وقفه بازمیگرداند، میتوان گفت که دیگر زمان مناسبتری برای تماشای بهترین و مهمترین آثار سایبرپانکی وجود ندارد.
۱۰. ترون (Tron)
نویسنده و کارگردان: استیون لیزبرگر
بازیگران: جف بریجز، بروس بوکسلیتنر، دیوید وارنر، سیندی مورگن
محصول سال ۱۹۸۲
ترون که یکی از اولین فیلمهاییست که با استفاده از انیمیشنهای رایانهای ساخته شده و جلوههای بصری آن الهامات زیادی بازیهای ویدئویی گرفتهاند، همچنان یکی از آثار کلاسیک زیرسبک سایبرپانک است. این فیلم داستان یک توسعهدهندهی بازیهای ویدئویی را دنبال میکند که در تلاش است تا مدارکی را برای اثبات سرقت نرمافزاری توسط کارفرمای سابق خود پیدا کند، اما در یک دنیای دیجیتالی گیر افتاده است. اکنون او باید به دنبال راهی برای خروج از این دنیای دیجیتال و همچنین متوقف کردن هوش مصنوعی سرکش بازی پیدا کند.
از بسیاری جهات، فیلم ترون میتواند یک جایگزین با ردهبندی سنی PG برای ماتریکس باشد که سوالات مشابهی با آن را در مورد واقعیت شبیهسازی شده مطرح میکند و در عین حال تا انتها هیجانانگیز و پرکنش باقی میماند. دنبالهای برای این فیلم با عنوان ترون: میراث (Tron: Legacy) در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و همچنین گفته شده فیلم سوم این مجموعه نیز در دست ساخت قرار دارد.
۹. جانی نومانیک (Johnny Mnemonic)
کارگردان: رابرت لانگو
نویسنده: ویلیام گیبسون
بازیگران: کیانو ریوز، دولف لاندگرن، تاکشی کیتانو، آیس-تی
محصول سال ۱۹۹۵
در حالی که بیشتر مردم بازی کیانو ریوز در نقش جانی نومانیک را فراموش کردهاند، اما این فیلم نیز اثر سایبرپانکی کلاسیک و شایستهی بازبینی است. این فیلم اقتباسی از داستانی علمی-تخیلی و پادآرمانشهری با همین نام، نوشتهی ویلیام گیبسون است که دربارهی مردیست که یک ایمپلنت سایبرنتیک دارد که جهت ذخیره و بازیابی دادهها برای مشتریان ثروتمند استفاده میشود.
داستان فیلم در ۲۰۲۱ میگذرد و مقایسهی جهان آن با دنیایی که ما امروز در آن زندگی میکنیم، باعث میشود تا این فیلم ارزش دیدن داشته باشد. همچنین بازیگران این اثر نیز در آن فوقالعاده بازی کردهاند و عملکرد ماندگاری از خود به جا گذاشتهاند.
۸. پلیس آهنی (RoboCop)
کارگردان: پل ورهوفن
نویسندگان: ادوارد نومیر، مایکل ماینر
بازیگران: پیتر ولر، نانسی آلن، رانی کاکس، دن اوهرلیهی
محصول سال ۱۹۸۷
شاهکار خشن و بیحد و مرز پل ورهوفن در فیلمسازی اکشن یعنی پلیس آهنی، یکی از مهمترین نمونههایی است که تمرکز آثار اولیهی زیرسبک سایبرپانک را بر تصاویر متالیک نشان میدهد. این فیلم داستان تند و تیز و پراغراق پلیسی را روایت میکند که در حین انجام وظیفه کشته میشود و سپس به عنوان یک مامور سایبورگ بیرحم به زندگی بازمیگردد.
داستان اولیه و پیشفرض فیلم پلیس آهنی، نخستین بار در زمان کار روی صحنهی فیلمبرداری بلید رانر به ذهن نویسندهی آن یعنی ادوارد نومیر رسید و یکی از بزرگترین منابع الهامات بصری این اثر، فیلم علمی-تخیلی و پادآرمانشهری ماندگار و قدیمی جنبش اکسپرسیونیسم سینمای آلمان یعنی متروپلیس (Metropolis) است. با اینحال با وجود آثار خارقالعادهای که پیش از این فیلم ساخته شدند، هنوز هم پلیس آهنی میتواند یک تجربهی بینظیر باشد که باید آن را تماشا کرد.
۷. هتل رز جدید (New Rose Hotel)
کارگردان: آبل فرارا
نویسندگان: آبل فرارا، کریس زویس
بازیگران: کریستوفر واکن، ویلم دفو، آزیا آرجنتو، یوشیتاکا آمانو
محصول سال ۱۹۹۹
این ساختهی آبل فرارا پس از اکران به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، اما اخیرا به عنوان یک فیلم کلاسیک کالت شناخته میشود. مانند جانی نومانیک، هتل رز جدید نیز بر اساس داستان کوتاهی از ویلیام گیبسون ساخته شده است. این فیلم نگاهی آیندهنگرانه به قضیهی جاسوسی در شرکتها دارد و داستان دو تاجر را دنبال میکند که توسط یک شرکت بزرگ استخدام میشوند تا یک دانشمند برجسته را از دست رؤسای فعلیاش فراری دهند.
مضامین انزوا و تنهایی در این فیلم همراه با توصیفات پیشگویانهای که از زندگی در عصر اینترنت ارائه میدهد و همچنین شباهتهایی که به آثاری چون Pulse به کارگردانی کیوشی کوروساوا و سهگانهی ماتریکس در آن دیده میشود، در مجموع هتل رز جدید را به یک فیلم تماشایی تبدیل میکنند.
۶. هوش مصنوعی (A.I. Artificial Intelligence)
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
نویسندگان: استیون اسپیلبرگ، یان واتسون، برایان آلدیس
بازیگران: هالی جوئل آزمنت، جود لا، برندن گلیسون، ویلیام هرت
محصول سال ۲۰۰۱
هوش مصنوعی یک فیلم علمی-تخیلی و تاملبرانگیز از کارگردان افسانهای، استیون اسپیلبرگ است که داستان یک پسر رباتی را دنبال میکند که برنامهریزی شده است تا مطلقا و بدون هیچ قید و شرطی عشق بورزد، اما اتفاقاتی غیر منتظرهای برای او میافتند.
هوش مصنوعی به استنلی کوبریک تقدیم شده است، کارگردان برجستهای که سالها روی داستان آن کار کرد و پیش از این که از دنیا برود، وظیفهی ساخت فیلم را به اسپیلبرگ سپرد. فیلم هوش مصنوعی با بازی حرفهای هالی جوئل آزمنت در نقش شخصیت اصلی آن و همچنین داستان بینظیر خود، بهترین ویژگیهای دو تن از بزرگترین فیلمسازان تاریخ سینما را باهم ترکیب میکند و نتیجهی آن اثری درخشان و فراموش نشدنی است.
۵. اگزیستنز (eXistenZ)
نویسنده و کارگردان: دیوید کراننبرگ
بازیگران: جنیفر جیسن لی، جود لا، ایان هولم، دن مککلر
محصول سال ۱۹۹۹
جود لا و جنیفر جیسن لی در اگزیستنز، یک فیلم وحشت جسمی ساختهی استاد این ژانر یعنی دیوید کراننبرگ، نقش شخصیتهای اصلی داستان اثری را بازی میکنند که میتوان گفت شبیه هیچ چیز دیگری که تا به حال ساخته شده است، نیست. اگرچه فیلم علمی-تخیلی کراننبرگ با نام Videodrome از بسیاری جهات یکی از نمونههای اولیه ساخته شده در زیرسبک سایبرپانک است، اما اگزیستنز با غرق شدن در واقعیت مجازی همه چیز را یک قدم جلوتر میبرد.
این فیلم ماجراهای شخصیتی با نام لی (Leigh) را دنبال میکند، یک طراح بازیهای واقعیت مجازی که برای فرار از دست یک قاتل به آخرین ساختهی خود فرار میکند. هرچه او بیشتر پیش میرود، تفاوت بین بازی و زندگی واقعی برایش سختتر میشود. اگزیستنز تنها چند هفته پس از فیلم ماتریکس اکران شد و این احتمالا میتواند دلیل آن باشد که چرا اینقدر طول کشیده تا توجهی که شایسته است را جلب کند. اگزیستنز و ماتریکس در کنار یکدیگر یک دوگانهی فوقالعاده جذاب را ایجاد میکنند و میتوانند تجربهای متفاوت را به طرفداران آثار سایبرپانکی ارائه دهند.
۴. پی (Pi)
کارگردان: دارن آرونوفسکی
نویسندگان: دارن آرونوفسکی، سین گیلوت، اریک واتسون
بازیگران: سین گیلوت، مارک ماگولیس، بن شنکمن، سامیا شعیب
محصول سال ۱۹۹۸
اگرچه این فیلم به اندازهی آثار بعدی دارن آرونوفسکی توجهات را به خود جلب نکرده است، اما یکی از بهترین فیلمهای این کارگردان است. این نئو-نوآر علمی-تخیلی کمهزینه با الهام از آثار کارگردان ژاپنی، شینیا تسوکاموتو ساخته شده است. آرونوفسکی پس از تماشای اثر درخشان شینیا تسوکاموتو، مشت توکیو (Tokyo Fist) در دفترچه خاطرات نوشت که میخواهد سایبرپانک را به آمریکا بیاورد.
آنچه پدیدار شد اثری منحصر به فرد در سینمای آمریکا بود که داستان ریاضیدانی را روایت میکند که تلاش دارد ماهیت غیرمنطقی جهان را با یکنواختی اعداد آشتی دهد. این تریلر روانشناختی جذاب، عمیق و سورئال که با بودجهی ۶۰ هزار دلاری ساخته شده است، در نهایت بیش از ۳ میلیون دلار فروش داشت.
۳. آکیرا (Akira)
کارگردان: کاتسوهیرو اوتومو
نویسندگان: کاتسوهیرو اوتومو، ایزو هاشیموتو
صداپیشگان: میتسو ایواتا، نوزومی ساساکی، مامی کویاما، تارو ایشیدا
محصول سال ۱۹۸۸
آکیرا منبع الهام مستقیم فیلم ماتریکس و به طور کلی تمام آثار علمی-تخیلی بعد از خود بود. یافتن یک فیلم سایبرپانکی که پس از سال ۱۹۸۸ ساخته شده باشد و مدیون این اثر تاثیرگذار کاتسوهیرو اوتومو نباشد، کار بسیار سختی است. داستان آکیرا در یک توکیوی پسا آخرالزمانی اتفاق میافتد و ماجراهای رئیس یک باند موتورسواری را دنبال میکند که بهترین دوستش پس از قرار گرفتن در معرض آزمایشهای دولتی، قدرتهای مافوق بشری به دست میآورد.
آکیرا یک فیلم انیمهای و مقدمهای برای بسیاری از آثار علمی-تخیلیای است که بعدها در غرب دیدیم. هر کسی که علاقهمند به ریشههای زیرسبک سایبرپانک است، باید این اثر خشن، سرکش و کابوسوار را ببیند.
۲. بلید رانر (Blade Runner)
کارگردان: ریدلی اسکات
نویسندگان: فیلیپ کی. دیک، همپتن فنچر
بازیگران: هریسون فورد، روتخر هاور، شان یانگ، ادوارد جیمز آلموس
محصول سال ۱۹۸۲
ناگفته نماند که بلید رانر کلاسیک محصول سال ۱۹۸۲ به کارگردانی ریدلی اسکات به شدت بر مجموعهی ماتریکس تاثیر گذاشته است. خواهران واچوفسکی، کارگردانان این سهگانه، در طول یک جلسهی پرسش و پاسخ آنلاین ادعا کرده بودند که از جمله معدود کسانی بودند که وقتی اولین بار بلید رانر را دیدند، آن را دوست داشتند. آنها اظهار داشتند که بلید رانر یک فیلم علمی تخیلی معیار بود، یک شاهکار، اما تعداد کمی در ابتدا از آن استقبال کردند. مطمئنا اکنون این فیلم بسیار بیشتر از قبل مورد قدردانی گرفته و همچنین به لطف دنبالهی تحسینشدهی آن یعنی بلید رانر ۲۰۴۹، جایگاه بلید رانر کلاسیک به عنوان یک اثر تاثیرگذار در زیرسبک سایبرپانک بالاتر رفته است.
این درام پادآرمانشهری داستان یک بلید رانر را دنبال میکند، مردی که کارش پایان دادن به زندگی موجوداتی زیست مهندسیشدهای موسوم به رپلیکانت است. در سال ۲۰۱۹ رپلیکانتها به عنوان خطری برای بشریت شناخته شده و حضورشان روی کرهی زمین ممنوع است. هنگامی که چندین نفر از این رپلیکانتها به زمین می گریزند، وظیفهی این بلید رانر ردیابی و از بین بردن آنهاست.
۱. شبح درون پوسته (Ghost in the Shell)
کارگردان: مامورو اوشی
نویسنده: کازونوری ایتو، ماسامونه شیرو
صداپیشگان: آتسوکو تاناکا، آکیدو اوتسوکا، لماسا کایومی، کوئیچی یامادرا
محصول سال ۱۹۹۵
شبح درون پوسته، ساختهی مامورو اوشی قصهی یک انسان مکانیکی با نام موتوکو کوساناگی را روایت میکند که رهبری یک نیروی امنیتی ضد تروریستی را بر عهده دارد و واقعیت و احساس او توسط یک شرور که تنها به عنوان The Puppetmaster شناخته میشود و در سایههای فضای مجازی پنهان شده است، به چالش کشیده میشود.
سکانسهای اکشن انقلابی شبح درون پوسته به ویژه برای واچوفسکیها الهامبخش بود. آنها زمانی که در حال ساخت فیلم ماتریکس بودند، به تهیهکنندگان گفتند که میخواهند این سکانسها را به صورت واقعی بسازند. در حال حاضر نسخهی بازسازیشدهی 4K شبح درون پوسته در سینماهای IMAX کشورهای ایالات متحده، کانادا و ژاپن در حال نمایش است.
آثار معرفی شده در این مطلب جزو بهترین فیلمهای سایبرپانکی تاریخ سینما هستند که هر کدام طرفداران زیادی در میان تماشاگران دارند. شما تا به حال کدام یک از این آثار تماشا کردهاید؟ قصد بازبینی کدام فیلمها را دارید؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید