۵ فرنچایز که میتوانند تبدیل به بازی های فانتزی جهان باز بی نظیر شوند
زمان آن رسیده که غولهای بیشتری در بازیهای فانتزی ببینیم!
ژانر فانتزی و ترکیب آن با بازیهای جهان باز، همیشه یکی از خلاقانهترین ژانرها در بازیهای ویدیویی بوده است. اما در این میان برخی فرنچایزها از قافله عقب مانده و فرصت رخ نمایی را نداشتهاند! در این مطلب قصد داریم نگاهی به پنج دنیای فانتزی که میتوانند بازی های فانتزی جهان باز بی نظیری باشند، داشته باشیم.
ژانر فانتزی از جمله ژانرهایی بوده که سالهای بسیاری است به سرگرم کردن مخاطبین پرداخته است. بسیاری از دنیاهای فانتزی خلق شده، از کارهای جذاب جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) الهام گرفته که خود، داستانهایش را مدیون اساطیری چون بیوولف (Beowolf) میداند. نتیجه این موضوعات، خلق آثاری شده که از جهتهای بسیاری به یگدیگر شباهت دارند. برای مثال ما در اکثر فرنچایزهای فانتزی، شاهد حضور جادو، الفها، اژدها، کتولهها، غولها و ترولها هستیم.
ژانر فانتزی، در رسانههای بسیاری از جمله ادبیات، فیلم و سریال حضور داشته و همچنین شاهد این سبک در بازیهای ویدیویی نیز هستیم. ترکیب این سبک با عناوین جهان باز طی سالهای اخیر، سبب تولد سبکی شده که قدرت جذب هر مخاطبی را داشته و نمیتوان از قدرت بی نهایت ترکیب فانتزی با جهان بازی چشم پوشی کرد. آزادی عمل در دنیایی ژرف و مملو از جادو و اتفاقات ماورا الطبیعی، همان چیزی است که ما در زندگی روزمره خود نداشته و تنها در بازی های فانتزی میتوانیم تجربهای قابل لمس از چنین دنیایی داشته باشیم.
در این میان، بازیهای سبک نقش آفرینی یا RPG جایگاهی خاص داشته و ما شاهد انتشار عناوینی چون The Elder Scrolls: Skyrim و The Witcher 3 بودهایم که نه تنها در میان بهترین بازی های فانتزی جای داشته، بلکه جز بهترین بازیهای تاریخ محسوب میشوند. البته نباید فراموش کرد که سری ویچر پیش از تبدیل شدن به یک سری بازی و همینطور سریال تلویزیونی، مجموعه کتابی بسیار محبوب بوده است. علاوه بر آن، نباید عنوانی چون Hogwarts Legacy را نیز فراموش کرد که هری پاتر را به دنیای بازی های فانتزی جهان باز راه داد.
اما به باور ما سبک فانتزی در دنیای ویدیو گیم هنوز کامل نبوده و فرنچایزهای بسیاری پتانسیل تبدیل شدن به یک بازی جهان باز را دارند. در ادامه به معرفی پنج فرنچایز مناسب برای تبدیل به عنوانی جهان باز را با شما به اشتراک میگذاریم.
Carnival Row
سریال جنجالی آمازون پرایم یعنی Carnival Row، استعمارگری بریتانیا را به شدیدترین شکل ممکن نقد کرده و این کار را در جهانی فانتزی، پس از جنگ جهانی اول انجام میدهد. داستان این سریال به شرح زندگی چندین شخصیت مختلف پرداخته که سعی دارند زندگی آرام در بریتانیای صنعتی ظالمی داشته باشند که همه چیز را نژاد و طبقه اجتماعی مشخص میکند. کارگردانان سریال اما در عوض اشاره مستقیم به موضوعاتی حساس چون نژاد انسانها، از جادو برای نشان دادن تبعیض میان افراد جامعه بهره بردهاند. جهان این سریال شما را به قرن بیستم میلادی، با چاشنی فانتزی برده که حس و حالی بی نظیر به این سریال بخشیده است.
به باور ما بازی Carnival Row میتواند با استفاده از تمام چیزهای گفته شده، عنوانی کامل را عرضه کرده و با مراحل اصلی و فرعی مختلف، شما را ساعتها درگیر کند. این فرنچایز پتانسیل ظهور در دنیای بازیهای ویدیویی به عنوان رقیب سری بازیهایی چون Far Cry و Assassin’s Creed را داشته و میتواند داستانی حماسی انقلابی را به تصویر بکشد. همچنین وجود قابلیت شخصی سازی و انتخاب از میان نژادهای مختلف درون سریال که هر کدام قدرتی مخصوص به خود را داشته نیز میتواند این بازی را در میان بهترین بازیهای سبک نقش آفرینی جای دهد. این سریال همچنین تمرکز زیادی بر رفتار شخصیتهای خود دارد و در بازیهای ویدیویی، ما شاهد سیستمی مشابه با نام سیستم Karma در بازی Dishonored بوده و در این بازی نیز میتوانیم داشته باشیم.
The Chronicles of Narnia
بدون شک کمتر کسی تاثیر تالکین بر فرنچایزهای فانتزی را انکار میکند، اما بسیاری حتی به خاطر ندارند که سی. اس. لوییز (C. S. Lewis) نیز تاثیر غیر قابل انکاری بر دنیای فانتزی داشته و خالق مجموعه کتاب The Chronicles of Narnia است. این مجموعه کتاب جذاب در گذشته و حتی تا به امروز کودکان و بزرگ سالان بسیاری را درگیر نبردهای خیر و شر خود کرده است. این مجموعه شاید به شهرت مجموعههای تالکین دست نیافته باشد، اما نباید از قدرت لوییز در خلق جهانی فانتزی و شخصیتهایی بی نظیر چشم پوشی کرد. همچنین نباید فراموش کرد که بخشهای بسیاری از داستانهای مربوط به این مجموعه در دیگر رسانهها دست نخورده باقی مانده که میتوانند در بازیهای این مجموعه شکوفا شوند.
داستان این بازی را میتوان با ورود یک کودک یا گروهی از کودکان به نارنیا آغاز کرد. حتی میتوان بخشی آنلاین یا Co-Op برای هم سفر شدن با دیگر کودکان ارائه داد. از لحاظ داستانی، بخشهای قابل توجهی از کتابهای این مجموعه پوشش داده شده و شاید بد نباشد با تغییری کوچک، ما در قالب یکی از افراد نارنیا به تجربه بازی بپردازیم. وجود قابلیت شخصی سازی شخصیت اصلی بازی نیز میتواند تجربهای جالب را ارائه دهد. برای مثال ما قدرت تبدیل شدن به یک کتوله، سنتار یا میناتور را داشته باشیم که به طور مستقیم گیم پلی این بازی را تحت تاثیر قرار میدهند.
Dungeons and Dragon
زمانی که به فرنچایز Dungeons and Dragons فکر میکنید، احتمالا با خود میگویید که این فرنچایز پیشتر در قالب یک بازی جهان باز عرضه شده است. به عبارتی میتوان این موضوع را پذیرفت. بازیهای بسیاری به طور مستقیم از دنیای D&D الهام گرفته و دنیای فانتزی بی نظیری را ارائه دادهاند و از آخرین بازیهای مربوط به این فرنچایز میتوان به بازی Baldur’s Gate 3 اشاره داشت. اما ما هرگز شاهد عنوانی دقیقا با نام Dungeons and Dragons که آزادی کامل به ما داده و یک عنوان جهان باز فانتزی حقیقی باشد، نبودهایم. از همین رو به باور ما توسعه و عرضه عنوانی جهان باز با نام این سری میتوانید هر مخاطب عاشق بازی های فانتزی را به خود جذب است. از سوی دیگر دنیای D&D یک داستان اصلی نداشته و چندین شاخه مختلف در خود دارد که دست توسعه دهندگان برای داستان سرایی را باز میگذارد. این بازی میتواند بر گرفته از داستان The Forgotten Realms، Eberron، Ravenloft یا حتی ترکیبی از تمام آنها باشد و این در حالی است که داستانهای بیشتری نیز از این دنیای جذاب در دسترس است.
واضح است که جای خالی عنوانی برگرفته از موضوعاتی که مطرح شد به شدت احساس میشود. این بازی نیز قدرت این را داشته که مانند دو بازی قبلی از قابلیت شخصی سازی شخصیت اصلی بازی بهره ببرد. علاوه بر آن، قدرت انتخاب مسیر توسط کاربر، به دلیل وجود خطوط داستانی مختلف میتواند این عنوان را به شدت جذاب و درگیر کننده کند. علاوه بر آن، دنیای Dungeons and Dragons به دلیل وسعت خود به راحتی پتانسیل عرضه به صورت آنلاین یا Co-Op را برای ماجراجوییهای چند نفره داشته که آن را شبیه به بورد گیمهای این سری بازی جلوه میدهد.
Middle-Earth
پیشتر به شکل مفصل درباره دنیای جذاب تالکین صحبت شد، با این حال بار دیگر باید به داستانهای او اشاره داشته باشیم. جهان تالکین بی انتها است. او به حدی غیر قابل تصور دنیای داستانهای خود را گسترش داده و حتی به ساخت زبانی جدید، صرفا به منظور پیش برد داستانهای خود روی آورده است. ما قصد داریم درباره Middle-Earth صحبت کنیم که در گذشته شاهد بخشهایی از آن در دنیای بازیهای ویدیویی بودهایم. طی سالهای اخیر، دو بازی Middle-Earth: Shadow of War و Middle-Earth: Shadow of Mordor به انتشار رسیدند و در حالی که هر دو نسخه موفقیتی بی سابقه را کسب کردند، نمیتوان آنها را عناوینی جهان باز دانست.
ما باور داریم که دنیای Middle-Earth سزاوار عنوانی بوده که تمام این سرزمین را پوشش دهد و برای مثال شما قدرت سفر از موردور به شایر تا اعماق معادن موریا را داشته باشید. در کنار آن، سرزمین میانه به حدی جذاب بوده که حتی وجود برخی مناطق این دنیا به عنوان بخشهای قابل بازی، میتواند این بازی را جذاب کند.
دنیای Middle-Earth همچنین شخصیتهای بسیاری داشته که آنها را مناسب داستانی جداگانه برای دنیایی جهان باز میکند. علاوه بر آن، ما باور داریم که الهام گرفتن از سریال Rings of Power نیز میتواند داستانی جذاب را ارائه دهد. استفاده از سریال Rings of Power و البته فیلمهای the Lord of the Rings و the Hobbit به توسعه دهندگان اجازه داده تا هر داستانی را که مناسب میدانند، شرح دهند.
در کنار آن، ساخت دنباله سری بازی Middle-Earth یا به عبارت دیگر ساخت ادامه داستان بازی Middle-Earth: Shadow of War میتواند بسیار جذاب باشد و همچنین باید اشاره داشت که چنین چیزی دور از انتظار نیست. بازی جدید برگرفته از Middle-Earth میتواند دنباله بسته الحاقی Blade of Galadriel را برای ما شرح دهد.
علاوه بر آن، ما باور داریم که ساخت بازی که اتفاقات پس از نابودی حلقه را شرح میدهد نیز میتواند جذابیت خاصی داشته باشد و از آنجایی که دنیای خلق شده توسط تالکین بسیار وسیع بوده، توسعه داستانی بر پایه اتفاقات گذشته نباید غیر ممکن باشد!
My Little Pony
احتمالا وجود نام My Little Pony در این فهرست شما را شگفت زده کرده است. اما با توجه به ساخت دنیایی جذاب و گیرا با استفاده از اسبهایی رنگارنگ در My Little Pony: Friendship is Magic، بسیاری از فعالان عقیده دارند که این فرنچایز میتواند تبدیل به فرنچایزی موفق در دنیای بازیهای ویدیویی شود. سری My Little Pony: Friendship is Magic، جهشی بزرگ در دنیای این فرنچایز بود که توانست مخاطبین بزرگ سال زیادی را به خود جذب کند. دلیل جذب این میزان از مخاطبین توسط انیمیشنی کودکانه، طراحی جهانی جذاب و وسیع بوده که آن را تبدیل به یکی از غولهای سبک فانتزی طی سالهای اخیر کرده است. سری My Little Pony: Make Your Mark یکی از بخشهای این سری بوده که پتانسیل ورود به دیگر رسانهها را دارد و گمان میرود که صاحبان امتیاز این فرنچایز نیز نیم نگاهی به این موضوع داشتهاند.
اکوئستریا (Equestria) دنیایی بسیار بزرگ، همراه با نقاط مهم زیاد بوده که میتواند برای هر کاربری جذاب باشد. برای مثال گشت و گذار در پونی وایل (Ponyville) در یک بازی ویدیویی میتواند کاربران خردسال و بزرگسال را به یک اندازه جذب کند و این موضوع برگرفته از قدرت فرنچایز My Little Pony است.
علاوه بر آن، استفاده از مضمون دوستی که به وفور در دنیای My Little Pony دیده میشود، میتواند در بازی ویدیویی با قدرت بیشتری ظاهر شده و به شما قدرت نزدیک شدن یا حتی دور شدن از دیگر شخصیتهای بازی را بدهد. این فرنچایز دوست داشتنی مانند تمام فرنچایزهایی که پیشتر در اختیار شما قرار دادیم شخصیتهای بسیاری داشته که هر کدام قدرت ایفای نقشی بی نظیر را در یک بازی ویدیویی دارند. اما در این میان یک قابلیت میتواند بازی My Little Pony را فراگیر کند و آن قابلیت شخصی سازی شخصیت اصلی بازی است.
همانطور که اشاره شد دنیاهای فانتزی تمرکز بسیاری بر نژادهای مختلف داشته و سری My Little Pony نیز از این قائده مستثنی نیست. برای مثال این بازی میتواند به کاربران اجازه دهد تا آنها پونی خود را از میان پونیهای زمینی، پگاسوس (Pegasus) یا اسبهای تک شاخ (Unicorn) انتخاب کنند. علاوه بر آن قدرت انتخاب رنگ، مهارتهای اسب و دیگر ویژگیهای اسبها میتواند این بازی را جذاب کند. این شخصی سازی شخصیت میتواند سبب تغییراتی اندک در گیم پلی بازی نیز شود. برای مثال شما به عنوان یک پگاسوس قدرت مبارزه مستقیم را داشته باشید و در قامت یک اسب تک شاخ، قادر به استفاده از جادو باشید. ترکیب این ویژگیها با قابلیت Photo Mode، میتواند یکی از زیباترین بازیهای مدرن از نظر جلوههای بصری را در اختیار ما قرار دهد که نه تنها قدرت جذب کودکان، بلکه قدرت جذب بزرگ سالان را نیز داشته باشد.
همانطور که از ابتدای مطلب تا به اینجا اشاره داشتیم، دنیای بازی های فانتزی بسیار گسترده بوده که متاسفانه فرنچایزهای مهم زیادی از ورود به آن تا به امروز امتناع کردهاند. از سوی دیگر دنیای بازیهای ویدیویی مملو از سورپرایز بوده و تماشای هر یک از این فرنچایزها در میان بازیهای ویدیویی طی سالهای آتی دور از انتظار نیست. البته نباید فراموش کرد که سری بازیهای جذاب زیادی مانند سری The Elder Scrolls که نسخه جدید آن در دست توسعه بوده یا نسخه جدید سری بازی The Witcher که توسعه آن به تازگی توسط توسعه دهندگان تایید شده، غولهای بزرگی هستند که کنار زدن آنها کاری به شدت دشوار است. نظر شما چیست؟ شما از میان پنج فرنچایز معرفی شده منتظر تبدیل کدام یک به بازی ویدیویی هستید؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید