بهترین بازیهای مشابه سریال Game of Thrones
بازی برای بازی تاج و تخت
سریال Game of Thrones یک پدیده جهانی است، و با اینکه سریال اصلی سالها پیش به پایان رسید، دنیای آن همچنان از طریق اسپینآفهایی مثل سریال House of the Dragon ادامه دارد. اما در دنیای بازیهای ویدیویی چه خبر؟ با اینکه چندین بازی بر اساس سریال Game of Thrones منتشر شدهاند، هیچکدام موفق نشدند به آن جایگاهی که نام این مجموعه شایستهاش است، دست پیدا کنند. با این حال، بازیهایی وجود دارند که میتوانند عطش ماجراجویی در دنیای “فانتزی تیره”، سیاستهای پیچیده و نبردهای خونین را برطرف کنند. در ادامه، به بررسی بهترین بازیهای مشابه سریال Game of Thrones میپردازیم که جادوی جهان، داستان و روایت آن را به شیوهای خاص و منحصربهفرد زنده میکنند.
معیار انتخاب این بازیها شامل جهانهای وسیع، وجود چندین خاندان یا جناح و روایت داستانی غنی پر از توطئه، خیانت و پیچشهای غیرمنتظره خواهد بود. علاوه بر این، تمرکز ما روی بازیهای مدرنتر خواهد بود.
Assassin’s Creed: Valhalla
شاید سری بازیهای Assassin’s Creed در نگاه اول انتخاب واضحی برای تجربهای شبیه به سریال Game of Thrones نباشد، اما اجازه بدهید تصویر واضحتری برای شما ترسیم کنیم. بازی Assassin’s Creed: Valhalla شما را در نقش ایوور (Eivor)، یک وایکینگ جنگجو قرار میدهد که در تلاش است تا متحدانی در سراسر انگلستان پیدا کند و برای مقابله با دشمنان، بهویژه آلفرد و ارتش او، قدرت نظامی بیشتری به دست آورد.
در طول بازی، شما به سرزمینهای مختلف سفر کرده، مشکلات هر منطقه را کشف کرده و تصمیم میگیرید که چگونه به آنها کمک کنید تا قدرت بیشتری کسب کنید. این مسیر، به طرز عجیبی یادآور داستان دنریس تارگرین است که در تلاش بود تا با متحد کردن مردم، قدرت خود را افزایش دهد. هنوز متقاعد نشدهاید؟ پس بیایید یک بخش خاص از بازی را بررسی کنیم:
در یکی از مراحل، شما با گروهی به نام Picts مبارزه میکنید که در سرزمینی برفی آنسوی دیوارهای عظیم زندگی میکنند. این موضوع برایتان آشنا نیست؟ پیکتها همان قومی هستند که الهامبخش وحشیهای شمال در سریال Game of Thrones بودند.
علاوه بر این، بازی Assassin’s Creed: Valhalla ترکیبی از تهدیدهای بزرگتر، عناصر ماورایی، شخصیتهای متعدد، توطئهها و خیانتها را در خود جای داده است. در مجموع، اگر به دنبال تجربهای شبیه به دنیای فانتزی آن مجموعه هستید، این بازی میتواند یکی از بهترین بازیهای مشابه سریال Game of Thrones باشد.
Triangle Strategy
بازی Triangle Strategy را میتوان جانشین معنوی Final Fantasy Tactics دانست، که شاید بیشترین شباهت را به سریال Game of Thrones داشته باشد. اما از آنجا که ما بر عناوین مدرنتر تمرکز داریم، بازی Triangle Strategy دقیقاً همان چیزی را ارائه میدهد که باید. در نگاه اول، ظاهر بازی شاید خانوادگی و ساده به نظر برسد، اما در عمق آن، با یک درام سیاسی پیچیده، پر از خیانت، شخصیتپردازی قوی، و دنیاسازی فوقالعاده روبهرو هستیم. بازی روی پادشاهیهای مختلف و تعاملات آنها تمرکز دارد و پر از لحظات غیرمنتظره و تصمیمگیریهای دشوار است که یادآور فضای Game of Thrones هستند.
از نظر گیمپلی، سبک تاکتیکی کلاسیک را ارائه میدهد و جادو هم بخشی از مبارزات است، اما آنچه این بازی را خاص میکند، داستاننویسی درخشان، شخصیتهای عمیق، و فضای کاملاً بالغ و جدی آن است. با توجه به اینکه اینها دقیقاً همان عناصری هستند که سریال Game of Thrones را خاص میکنند، Triangle Strategy میتواند یک انتخاب عالی برای طرفداران آن دنیا باشد.
Mass Effect: Legendary Edition
سری بازیهای Mass Effect یکی از معروفترین فرنچایزهای تاریخ است و اگرچه ممکن است در نگاه اول بیشتر به مجموعه Star Wars شباهت داشته باشد، اما در واقع، به سریال Game of Thrones بسیار نزدیکتر است. اول از همه، فضای داستانی کاملاً بالغ و جدی است. از روایت سیاسی پرتنش بین نژادهای مختلف که با یکدیگر دشمنی دارند گرفته تا تصمیمهای اخلاقی دشواری که در طول بازی باید بگیرید، همه چیز رنگ و بویی از توطئه، خیانت، و دیپلماسی دارد که یادآور فضای پیچیده وستروس است. همچنین، قهرمانی که در ابتدا مورد تردید است، اما در نهایت به ناجی تبدیل میشود—داستان فرمانده شپرد دقیقاً مثل جان اسنو است، تا حدی که حتی او نیز باید بمیرد و دوباره زنده شود تا بتواند مأموریت خود را به پایان برساند.
از سوی دیگر، Reapers همان وایت واکرها (White Walkers) هستند؛ یک تهدید که به قدری عظیم و ویرانگر است که تمام دشمنیهای گذشته را بیمعنی میکند و نژادهای کهن را مجبور میکند اختلافاتشان را کنار بگذارند و برای نجات کهکشان متحد شوند. و در نهایت، اگر هنوز متقاعد نشدهاید، کافی است به پایانهای بسیار جنجالی و بحثبرانگیز هر دو سری نگاه کنید، که بسیاری از طرفداران معتقدند داستان را کاملاً خراب کرده است.
Fire Emblem: Three Houses
سری بازیهای Fire Emblem همیشه فرنچایزی بوده که حول محور نزاعهای سیاسی و تمهای بالغ میچرخیده، اما بازی Fire Emblem: Three Houses این مفهوم را به اوج خود رساند و به بازیکنان اجازه داد تا دنیای بازی را از زوایای مختلف تجربه کنند. در واقع، سه روایت متفاوت در این بازی وجود دارد که بسته به خانهای که انتخاب میکنید، مسیر داستانی، روابط شخصیتها و حتی سرنوشت آنها تغییر میکند. در ابتدا، همه چیز مانند یک خانوادهی بزرگ و خوشحال به نظر میرسد، اما به سرعت، یک درگیری بزرگ باعث فروپاشی این اتحاد شده و شما را مجبور میکند که علیه کسانی بجنگید که زمانی همراهانتان بودند.
این خط داستانی به راحتی قابل مقایسه با شورش رابرت (Robert’s Rebellion) در دنیای Game of Thrones است، جایی که دوستان و متحدان قدیمی درگیر جنگی خونین علیه یکدیگر میشوند. البته، سبک هنری و فضای بازی حال و هوای انیمهای و گاهی کلیشهای دارد، اما با این حال، لحن جدی، پیچشهای داستانی غیرمنتظره، و وجود مکانیزم مرگ دائمی شخصیتها (Permadeath) باعث میشود احساس مسئولیت و وابستگی عاطفی بیشتری نسبت به کاراکترها داشته باشید—همان احساسی که هنگام تماشای سریال Game of Thrones داشتید، وقتی شخصیتهای محبوبتان یکی پس از دیگری قربانی توطئهها و خیانتها میشدند.
Final Fantasy 16
بازی Final Fantasy 16 یکی از تاریکترین نسخههای این سری است و دلیل اصلی آن الهام مستقیم از Game of Thrones بوده است. در حقیقت، قبل از نگارش داستان بازی، کل تیم توسعه مجبور شد فصل اول Game of Thrones را تماشا کند تا بهتر درک کنند که چه نوع داستانسراییای را میخواهند در این اثر پیاده کنند. نتیجه؟ تاریکترین داستانی که تا به حال در یک بازی Final Fantasy دیدهایم.
از کلایو، شخصیت اصلی که همیشه مانند یک فرزند طردشده مورد نفرت بوده، تا ملکهای بیرحم که تنها به قدرت خود و خانوادهاش اهمیت میدهد، تا شاهزادهای بدنام که به خیانت و پدرکشی متهم شده است—داستان بازی حتی در کوچکترین جزئیات هم از Game of Thrones الهام گرفته است. با این حال، روایت بازی به شکل خارقالعادهای اجرا شده است. نبردهای حماسی و عظیم با باسها، پیچشهای داستانی شوکهکننده، و درامی سیاسی که در نهایت به تهدیدی جادویی ختم میشود که میخواهد حیات را نابود کند، همگی Final Fantasy 16 را به یکی از بهترین بازیهای مشابه سریال Game of Thrones تبدیل کردهاند.
Game of Thrones: A Telltale Games Series
بازی Game of Thrones: A Telltale Games Series یکی از معدود بازیهایی است که توانست جوهره واقعی دنیای وستروس را به تصویر بکشد. این بازی دقیقاً زمانی منتشر شد که هنوز اثرات شوک “عروسی سرخ” تازه بود و طرفداران تشنهی داستانهای بیشتری در دنیای Game of Thrones بودند. اما به جای اینکه شما را در نقش شخصیتهای مشهور سریال قرار دهد، بازی تمرکز خود را روی افراد کمتر شناختهشدهای میگذارد که تحت تأثیر حوادث اصلی داستان قرار گرفتهاند.
مثلاً شما میتوانید بهعنوان یک ندیمه در دربار مارجری تایرل یا بهعنوان یک ارباب جوان از خاندان فورستر که با رمزی بولتون مواجه میشود، بازی کنید. هر انتخابی که میکنید، بر سرنوشت شما و دیگران تأثیر میگذارد و حس خیانت، سیاست و خشونت که مشخصهی Game of Thrones است، در این تجربه کاملاً قابل لمس است. اما بزرگترین مشکل بازی، پایان ناقص آن است. متأسفانه، با بسته شدن استودیوی Telltale، هیچوقت فرصتی برای دیدن نتیجهی نهایی این داستان فراهم نشد و به نظر میرسد که سرنوشت این بازی، مانند بسیاری از شخصیتهای وستروس، در میان جنگهای قدرت گم شد.
Mount and Blade 2: Bannerlord
بازی Mount & Blade II: Bannerlord شاید رسمیترین بازی Game of Thrones نباشد، اما از نظر آزادی عمل و جنگهای سیاسی، یکی از بهترین گزینهها برای طرفداران این سری است. در این بازی، شما میتوانید مسیر خود را بهعنوان یک فرمانده، یک مزدور، یک نجیبزاده، یا حتی یک فاتح بیرحم بسازید. آیا میخواهید در خدمت یک لرد وفادار بمانید، یا قدرت را برای خود مطالبه کنید؟ آیا با دیپلماسی به اهداف خود میرسید، یا با نیروی شمشیر؟ همه چیز در دستان شما است.
سیستم نبرد در مقیاسی وسیع طراحی شده است، جایی که باید تاکتیکهای جنگی را مدیریت کنید، به ارتش خود فرمان دهید و در میدان نبرد، خودتان وارد مبارزه شوید. ترکیب شبیهسازی نبردهای قرون وسطایی با تصمیمات استراتژیک و سیاسی، این بازی را به یکی از شبیهترین تجربهها به دنیای وستروس تبدیل میکند. اما شاید بزرگترین برگ برندهی Bannerlord، مادهای آن باشد. طرفداران با تبدیل کل دنیای بازی به وستروس، اضافه کردن اژدها، وایت واکرها و شخصیتهای معروف سریال Game of Thrones، این بازی را به یک شبیهساز کامل از سریال تبدیل کردهاند. اگر همیشه آرزوی تسخیر تخت آهنین را داشتهاید، این بازی و مادهای آن دقیقاً همان چیزی است که دنبالش هستید.
Dragon’s Dogma 2
بازی Dragon’s Dogma 2 ممکن است در نگاه اول شبیه به یک بازی اکشن فانتزی ساده باشد، اما تمهای سیاسی، خیانتها و نبردهای حماسی آن، شباهتهای زیادی به Game of Thrones دارند. یک ملکه انتقامجو با پسری بیگناه، پادشاهانی که ادعای نادرستی بر تاج و تخت دارند، و اژدهایی که میتواند همه چیز را نابود کند— همهی اینها، عناصری هستند که طرفداران دنیای وستروس بهخوبی با آنها آشنا هستند.
اگرچه داستان اصلی آنچنان عمیق نیست، اما دنیای بازی پر از افسانهها، مأموریتهای جانبی جذاب و شخصیتهایی است که سرنوشتشان همیشه مشخص نیست. برخلاف بسیاری از بازیهای نقشآفرینی، بیشتر شخصیتهایی که ملاقات میکنید، کاملاً فانی و قابل کشته شدن هستند. این موضوع احساس عدم اطمینان و خطر دائمی را ایجاد میکند، چیزی که در سریال Game of Thrones هم به وضوح دیده میشود.
اما جذابترین بخش بازی، مبارزات آن است. هیچ بازی دیگری احساس نبردهای حماسی و پرتنش سریال Game of Thrones را به اندازه بازی Dragon’s Dogma 2 القا نمیکند. از نبرد با هیولاهای عظیم گرفته تا کشتن اژدهایان در مبارزاتی سریع و هیجانانگیز، این بازی کاملاً حس یک جنگجوی وستروسی را به شما منتقل میکند. در نهایت، اگر به دنبال یک بازی با حالوهوای سریال Game of Thrones، اما با تمرکز بر مبارزات اکشن و نبردهای حماسی هستید، بازی Dragon’s Dogma 2 یکی از بهترین انتخابها خواهد بود.
Dragon Age: Origins
سری بازیهای Dragon Age در نگاه اول ممکن است شبیه به مجموعه Lord of the Rings به نظر برسد، اما وقتی عمیقتر وارد دنیای آن شوید، متوجه میشوید که این مجموعه شباهت زیادی به Game of Thrones دارد. نحوهی شکلگیری دنیا و ساختار داستانی آن، بهسرعت شما را به مقایسه وامیدارد. Darkspawn؟ نیرویی مرگبار که اشرافزادگان آن را بهعنوان یک تهدید واقعی نادیده میگیرند، درحالیکه مشخص است دشمن نهایی و اصلی محسوب میشود؟ این همان وایت واکرها (White Walkers) است.
چه کسانی وظیفهی مبارزه با Darkspawn را دارند؟ Grey Wardens، و زمانی که با آنها پیمان ببندید، دیگر راه بازگشتی وجود ندارد. خب، این شباهت زیادی به The Night’s Watch دارد و حتی چندان هم پنهان نیست. وقتی Dragon Age: Origins منتشر شد، هنوز Game of Thrones به پدیدهای جهانی تبدیل نشده بود و به همین دلیل، این بازی حس تازگی داشت. اگرچه برخی از جنبههای آن بهخوبی گذر زمان را تحمل نکردهاند، اما داستانی بالغ، شخصیتهای عالی و روایتی پرپیچوخم دارد که میتواند برای هر طرفدار سریال Game of Thrones تجربهای فوقالعاده باشد.
Kingdom Come: Deliverance 2
اگر از خشونت و فضای بیرحمانهی دنیای Game of Thrones لذت میبرید، هیچ بازیای بهتر از بازی Kingdom Come: Deliverance 2 این حس را به شما منتقل نمیکند؛ البته نسخهی اول بازی هم در این کار موفق بوده است. اگر تا به حال کنجکاو بودهاید که زندگی افراد غیر اشرافی دنیای وستروس (Westeros) چگونه است، شخصیت هنری (Henry) نمونهی کاملی از آن را نشان میدهد. او کاملاً قربانی بازیهای بزرگ و سیاسی برای کسب قدرت است، همانطور که در دنیای وستروس شاهد آن هستیم، اما اینبار ما از زاویهی دید یک فرد عادی میبینیم که تصمیم میگیرد در برابر این سیستم بایستد.
شما در بازی شغلهایی انجام خواهید داد، باید سلاحهای خود را بسازید، تختخوابی برای خوابیدن پیدا کنید، در جنگها بجنگید و در کل، زندگی یک فرد قرونوسطایی را به شکلی کاملاً واقعی تجربه کنید. علاوه بر این، درگیریهای سیاسی، خیانتها، عروسیهایی که به طرز وحشتناکی اشتباه پیش میروند و انواع اتفاقات هیجانانگیز نیز در بازی جریان دارند. بزرگترین نقطهی قوت بازی Kingdom Come: Deliverance 2 شاید نویسندگی فوقالعادهی آن باشد، چرا که دیالوگهای درخشان بین شخصیتها و حضور کاراکترهای منحصربهفرد، این دنیا را زنده و باورپذیر کردهاند، چیزی که فقط تعداد کمی از بازیها توانستهاند به آن دست پیدا کنند.
به پایان لیست معرفی بهترین بازیهای مشابه سریال Game of Thrones رسیدیم و امیدواریم در حال حاضر در نبود این سریال محبوب، به طور و سبک دیگری دنیای وستروس را برای شما طرفداران، زنده کرده باشیم.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید