معرفی و بررسی بهترین انیمه های سفر در زمان
در هم تنیدن جهانهای موازی
ما در ادامه این مطلب به معرفی و بررسی بهترین انیمه های سفر در زمان ساخته شده در تمام دورانها میپردازیم که هر لحظه از آنها ارزش تماشا کردن را دارد و بدون شک شما نیز از دیدن آنها لذت خواهید برد.
پشت سر گذاشتن واقعیت دنیای حقیقی که به عنوان یک انسان با آن آشنا هستیم و در هم تنیده شدن با یک دنیای فانتزی و تخیلی که برایمان ناآشنا است، و یا عبور از خط زمانی کنونی و وارد شدن به زمانهای گذشته و یا آیندههای دور، از ویژگیهای اصلی ژانر سفر در زمان به شمار میرود. ژانرایسکای و سفر در زمان یکی از بهترین ژانر رسانههای تصویری به شمار میرود که در چند دههی اخیر موفق به جذب طرفداران بی شماری، در سنین مختلف شده است و مورد استقبال افراد بسیاری قرار گرفته است. انیمه های سفر در زمان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و داستانهای بسیاری را بر اساس مفهوم تله پورت به جهانهای تخیلی ساختهاند که مورد تحسین بینندگان و منتقدان بسیاری واقع شدهاند. داستانهایی که بر اساس این ژانر ساخته میشوند، روایت کارکترهایی را برای مخاطبان خود بازگو میکنند که به صورت ناگهانی وارد یک جهان فانتزی و یا خط زمانی دیگری میشوند و در یک جهان ناآشنا، به اشکال دیگری تناسخ پیدا میکنند و به صورت غیرمنتظرهای، انجام یک سری وظایف به آنها محول میشود تا بتوانند به جهان خود بازگردند.
Iroduku: The World in Colors
با وجود جادوی کالیدوسکوپی که در زندگی روزمره ریشه دوانده است، جهان تک رنگ هیتومی سوکیشیرو (Hitomi Tsukishiro) از احساسات و عواطف محروم است. در شبی سیاه و سفید، همانند شبهای دیگر، در میان آتش بازیهایی که در آسمان دیده میشوند، مادربزرگ هیتومی سوکیشیرو، کوهاکو (Kohako) یک طلسم را تداعی میکند که برای آن، در طی ۶۰ سال گذشته، از نور ماه بهره برداری کرده است. او با استفاده از آن، هیتومی سوکیشیرو را در زمان، به سال دوهزار و هجده، یعنی زمانی برمیگرداند که کوهاکو خود یک دانشآموز دبیرستانی بود.
ماموریت هیتومی سوکیشیرو واضح به نظر نمیرسد اما مادربزرگش، کوهاکو، به او اطمینان خاطر میدهد که پس از آنکه او به سال دوهزار و هجده بازگردد، همه چیز برایش مثل روز، روشن خواهد شد. هیتومی سوکیشیرو پس از آنکه به وسیله یک قطار که توسط موجود زرد رنگ عجیب و غریبی رانده میشود، در زمان سفر کرده و در نهایت خود را در اتاق یک هنرمند به نام یویتو آئویی (Yuito Aoi) میبیند که نقاشیهایش دنیای او را پر از رنگ میکند. هدف هیتومی سوکیشیرو در آنجا چه چیزی میتواند باشد؟ چرا نقاشیها و آثار هنری یویتو آئویی چنین رنگهای نفسگیری را به دنیای یکنواخت و خسته کننده او باز میگرداند؟
Mushoku Tensei: Jobless Reincarnation
قهرمان و شخصیت اصلی انیمه Mushoku Tensei: Jobless Reincarnation، پس از تجربه یک اتفاق، بار دیگر به عنوان یک نوزاد متولد میشود. شخصیت اصلی این داستان که با نام «رودئوس» (Rudeus) شناخته شده است، پس از آنکه به صورت نابهنگامی در زندگی قبلی خود جانش را از دست میدهد، به دنیایی جادویی راه پیدا میکند که در آن، خاطرات گذشتهاش دست نخورده باقی ماندهاند و به همین خاطر نیز می تواند آنها را به طور کامل به خاطر بیاورد.
رودئوس پس از آنکه بار دیگر متولد میشود، با به خاطر داشتن خاطرات زندگی قبلی خود، مصمم میشود تا به بهترین شکل ممکن زندگی کند. به این ترتیب، این کارکتر سخت تلاش میکند تا به بزرگترین جادوگر جهان تبدیل شود تا بتواند زندگی معنادارتری برای خود بسازد. خط داستانی انیمه Mushoku Tensei: Jobless Reincarnation روایتی پیچیده را به بینندگان خود ارائه میکند که در طی آن، موضوعات رستگاری و خودشناسی را مورد بررسی قرار میدهد. این انیمه به عنوان یکی از بهترین انیمه های سفر در زمان شناخته شده است و به همین خاطر نیز، دیدن آن به همه دوستداران دنیای انیمه که تا به امروز آن را مشاهده نکردهاند، به طور قطع، پیشنهاد میشود زیرا که هر لحظه از آن ارزش تماشا کردن را دارد.
The Melancholy of Haruhi Suzumiya
اگر یک نظر سنجی انجام میشد برای اینکه ببینیم چند درصد از مردم به موجودات فضایی و یا مسافران زمان باور دارند، به احتمال زیاد به این واقعیت پی میبردیم که درصد بزرگی از مردم به این مسائل اعتقادی ندارند. کیون (Kyon) نیز که یک دانشآموز دبیرستانی معمولی است به توانایی سفر در زمان و وجود موجودات ماوراطبیعی باوری ندارد. اما با این حال، چه اتفاقی میافتاد اگر کسی میتوانست هر آنچه را که تصور میکرد و یا به ذهنش میرسید، خلق کند؟
کیون در روز اول مدرسه، دختری به نام هاروهی سوزومیا (Haruhi Suzumiya) را ملاقات میکند که دنیای او را زیر و رو میکند. هاروهی سوزومیا یک دختر پانزده ساله است که میتواند ساختار زمان و مکان را تغییر دهد. او در طول معارفه خود در کلاس، بی باکانه میگوید که دیگر مردم عادی و نرمال از نظرش خسته کننده میآیند پس به همین خاطر نیز قصد دارد که موجودات ماوراطبیعی را ملاقات کند. پس از آن کیون متوجه میشود که هاروهی سوزومیا از نبود باشگاهی در مدرسه که تمرکزش بر روی مسائل ماورا طبیعی باشد بسیار ناامید شده است. پس ناخواسته او را تشویق میکند تا باشگاه خود را در مدرسه راه اندازی کند.
Your Name
داستان انیمه نام تو (Your Name) که به عنوان یکی دیگر از بهترین انیمه های سفر در زمان شناخته شده است، در رابطه با دو نوجوان است که زندگیهای متفاوت و جداگانهای از هم دارند. این دو نوجوان، به اسمهای تاکی تاچیبانا (Taki Tachibana) و میتسوها میامیزو (Mitsuha Miyamizu)، دو دانش آموز دبیرستانی هستند که روزی یک پدیده عجیب را تجربه میکنند. یک روز پس از آنکه این دو از خواب بیدار میشوند متوجه میشوند که بدنهایشان متعلق به خودشان نیست و در واقع بدنهایشان با فردی غریبه جابهجا شده است؛ به این ترتیب، این دو در بدن یکدیگر قرار میگیرند. آنها بدون آنکه بدانند که بدنهایشان در اصل متعلق به چه کسی است، یادداشتهایی را برای هم به جا میگذارند تا دیگری بتواند آن را بخواند و بر طبق قانونهایی پیش بروند که برای همدیگر تعیین کردهاند.
تاکی تاچیبانا و میتسوها میامیزو به زودی متوجه میشوند اتفاقی که افتاده است، تنها جابهجایی بدنهایشان نیست و آنها در واقع در زمان سفر کردهاند. یکی از دلایلی که این داستان جزو پر طرفدارترین انیمه های سفر در زمان محسوب میشود و در سراسر جهان از آن استقبال زیادی شد، انیمیشن خارقالعاده آن بود. این انیمه به طرز شگفتانگیزی به بینندگان این احساس را القا میکرد که گویی درون فیلم قرار گرفتهاند و همه جزئیات آن را تجربه میکنند.
ERASED
یکی از بهترین انیمه های سفر در زمان ساخته شده در تمام دورانها، انیمه Erased میباشد. زمانی که یک اتفاق غمانگیز در شرف رخ دادن است، ساتورو فوجینوما (Satoru Fujinuma) متوجه میشود که به چند دقیقه قبل از وقوع آن حادثه بازگشته است. این کارکتر پس از آن حادثه متوجه میشود که توانایی سفر در زمان را دارد؛ اما تنها میتواند چند دقیقه و یا در بهترین حالت، تنها چند روز، به زمان گذشته برگردد. با این حال، او یک روز متوجه میشود که به سال ۱۹۸۸ برگشته است؛ زمانی که او تنها یک دانش آموز دبیرستانی بود.
ساتورو فوجینوما یک راز تاریک را کشف میکند. او به گونهای متوجه میشود که همکلاسی او به مرگ طبیعی جانش را از دست نداده است؛ او در واقع توسط مردی ربوده و کشته شده است. ساتورو سپس پی میبرد که با جثه کوچکی که دارد نمیتواند از دوستش محافظت کند. پس او نیاز دارد که نقشهای هوشمندانه داشته باشد تا به کمک آن بتواند مجرم را بگیرد و جان دوستش را نیز نجات دهد و از کشته شدن او جلوگیری کند. به این ترتیب، او تمام تلاشش را میکند تا راهکاری برای تغییر سرنوشت دوستش بیاید.
The Girl Who Leaped Through Time
داستان عاشقانه، علمی تخیلی، کلاسیک و یکی از بهترین انیمه های سفر در زمان مامورو هوسودا (Mamoru Hosoda) که در سال دوهزار و شش ساخته شده است، در رابطه با یک دانش آموز دبیرستانی به اسم ماکوتو کونو (Makoto Konno) است. در این داستان، کارکتر ماکوتو کونو، احساس میکند که خود را در زندگی گم کرده است. او به زودی فارغ التحصیل میشود اما هیچ نمیداند که در آینده باید به انجام چه کاری بپردازد. داستان از جایی آغاز میشود که قهرمان و شخصیت اصلی داستان، یک روز به صورت اتفاقی، متوجه میشود که توانایی سفر در زمان را دارد. او از این توانایی، تنها برای حل مسائل پیش پا افتاده، مانند گرفتن نمرات بهتر استفاده میکند.
با این حال، همه ما میدانیم که قدرتهای بزرگ، مسئولیتهای زیادی نیز به همراه دارند. ماکوتو کونو نیز به زودی درمییابد که به هم ریختن خط زمانی میتواند تاثیرات خطرناک و سنگینی به دنبال داشته باشد. از طرفی، با پیش رفتن داستان، این کارکتر متوجه میشود که تنها چند بار دیگر میتواند در زمان سفر کند تا مشکلاتی را که به وجود آورده است حل کند و پس از آن دیگر فرصتی برایش باقی نمیماند. خط داستانی این فیلم، ممکن است از نظر برخی از بینندگان بسیار ساده و تکراری به نظر برسد، اما در واقع، این انیمه یک داستان جذاب و قابل تامل را به تصویر میکشد که بینندگان میتوانند به خوبی با آن ارتباط بگیرند.
The Rising of The Shield Hero
یکی دیگر از بهترین انیمه های سفر در زمان ساخته شده در تمام دورانها، انیمه شناخته شده با نام The Rising of The Shield Hero میباشد. این انیمه روایتی در رابطه با رستگاری، هدف و قهرمانی را بازگو میکند. داستان این انیمه حول محور چهار فرد عادی است که در عصر مدرن زندگی میکنند؛ با این حال، داستان از جایی آغاز میشود که این چهار فرد، به صورت اتفاقی به دنیایی فانتزی منتقل میشوند. آنها پس از آنکه برای مدتی در آنجا زندگی میکنند، به این واقعیت آگاه میشوند که در حقیقت، برای تبدیل شدن به “قهرمانان کاردینال” (Cardinal Heroes) به آن مکان احضار شدهاند و به همین خاطر نیز، اکنون از این چهار نفر انتظار میرود تا از قلمروی پادشاهی “ملرومارک” (Melromark) محافظت کنند.
کارکتر اصلی داستان The Rising of The Shield Hero شخصیتی به نام “نائوفومی ایواتانی” میباشد. این کارکتر یکی از کسانی است که متاسفانه توسط دوستان خود به دلیل نداشتن مهارت کافی در حملات تهاجمی مورد تمسخر قرار میگیرد و به این ترتیب در مسیری قرار میگیرد که باعث رسواییاش میشود. مشکلات و موانعی که زندگی او را سخت میکنند از همین جا آغاز میشوند. اکنون او نیاز دارد تا راهی برای نجات خود پیدا کند.
Tokyo Revengers
هاناگاکی تاکمیچی (Takemichi Hanagaki) که یک جوان بیست و شش ساله است، هیچ شغل و هدفی در زندگیاش ندارد. در یک روز معمولی همانند دیگر روزهای زندگی، تاکمیچی در آپارتمان کوچکش نشسته است و به اخبار نگاه میکند. او ناگهان متوجه میشود دوست دوران دبیرستاناش، هیناتا تاچیبانا (Hinata Tachibana)، که در دوران نوجوانی دوستش داشت، در یک تصادف جانش را از دست داده است. سپس هاناگاکی تاکمیچی به طور اتفاقی با برادر هیناتا تاچیبانا ملاقات میکند که یک پلیس است. آنها با همدیگر به این واقعیت پی میبرند که تاکمیچی توانایی سفر در زمان و بازگشت به گذشته را دارد.
با پیش رفتن داستان، تاکمیچی و برادر هیناتا با همدیگر از توانایی سفر در زمان برای بررسی مرگ هیناتا تاچیبانا و جلوگیری از مرگ او استفاده میکنند. با این حال، آنها به زودی متوجه یک راز تاریک میشوند. هیناتا تاچیبانا در واقع به دست یک باند بزرگ خلافکار که با اسم توکیو مانجی (Tokyo Manji) یا تومان (Toman) شناخته شده است، به قتل رسیده است. به این ترتیب هاناگاکی تاکمیچی و برادر هیناتا، مجبور میشوند که نه تنها جلوی وقایعی را که به کشته شدن هیناتا ختم میشود بگیرند، بلکه باید از باند توکیو مانجی نیز محافظت کنند تا در آینده به نابودی کشیده نشود.
Steins;Gate
انیمه شناخته شده با عنوان دروازه اشتاینز (Steins;Gate) یکی از محبوبترین انیمه های سفر در زمان و بهترین انیمههای با مانگای پایان یافته به شمار میرود. رینتارو اوکابه (Rintaro Okabe) به گفته خودش، یک دانشمند دیوانه است. او به همراه گروهی از دوستانش، آزمایشات علمی انجام میدهد. با این حال، یک روز این دانشمند دیوانه متوجه میشود که به طور تصادفی یک ماشین زمان ایجاد کرده است.
رینتارو اوکابه به زودی پی میبرد که با استفاده از ماشین زمانش میتواند پیامها و اشیای دیگری را به گذشته ارسال کند. او حتی توانایی این را پیدا میکند که با استفاده از آن، خودآگاه خود را نیز به زمان گذشته ارسال کند. اما مشکلات او زمانی شروع میشوند که سازمانی به نام SERN، سازمانی که در همان زمان بر روی فرآیند سفر در زمان تحقیق میکند، این فناوری را میدزدد و جان یکی از دوستان رینتارو اوکابه را در حین این فرآیند میگیرد. رینتارو اوکابه برای جلوگیری از رخ دادن این اتفاق و به دنبال آن، یک سری اتفاقهای ناگوار دیگر، در زمان سفر میکند و یک پارادوکس زمانی ایجاد میکند که قابل درست شدن نیست.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید