بهترین بازی پلیاستیشن 3 در هر سال از چرخه عمر این کنسول
پرچمداران کنسول نسل هفتمی سونی
کنسول نسل هفتمی شرکت سونی در هر سال از چرخه عمر خود عناوین ویژهای را میزبانی کرد. به همین دلیل نگاهی به بهترین بازی پلیاستیشن 3 در هر سال از عمر این کنسول خواهیم داشت.
اگرچه پرش از کنسول پلیاستیشن یک به دو بسیار چشمگیر به شمار میرفت، تفاوت و گذر از دومین کنسول شرکت سونی به سومین مورد آن نیز اگر بیشتر نبود، به همان اندازه هیجانانگیز در نظر گرفته میشد. کنسول پلیاستیشن 3 در 17 نوامبر سال 2006 به همراه تعدادی از عناوین هنگام عرضه قدرتمند نظیر بازی Resistance: Fall of Man و بازی MotorStorm منتشر شد. در حالی که این کنسول در ابتدای راه خود به واسطه برچسب قیمتی بالا و حضور رقیبهای قدرتمندی مانند Xbox 360 و Nintendo Wii با مشکلاتی همراه شد، اما PS3 سرانجام به پشتیبانی عناوین ترد پارتی و البته بازیهای فرست پارتی انقلابی خود توانست به یکی از بهترین کنسولهای تاریخ صنعت بازی تبدیل شود.
در طول چرخه عمر کنسول پلی استیشن 3، هر سال بازیهای بهتر و باکیفیتتری عرضه شدند. معماری منحصر به فرد و متفاوت این کنسول سبب شد تا در ابتدای راه، بسیاری از سازندگان برای استفاده از قدرت این کنسول و بهرهگیری از سختافزار آن با چالش مواجه شوند. در حالی که در سالهای ابتدایی انتشار PS3 نیز تعدادی بازی مشهور نیز ساخته و عرضه شدند، اما سازندگان عناوین ترد پارتی و فرست پارتی در ادامه توانستند با معماری این کنسول آشنایی بیشتری پیدا کرده و همین موضوع آنها را قادر ساخت برخی از بهترین بازیهای ساخته شده در طول تاریخ برای این کنسول در دسترس قرار بگیرد.
اکنون که به گذشته نگاه میکنیم این طور به نظر میرسد که بسیاری از بازیهای این نسل از کنسولها نادیده گرفته شدهاند. با این حال حتی این موضوع نیز از نوآوری و بهرهگیری از قدرت سختافزاری که سبب پیشرفت چشمگیر عناوین این دوره شد نمیکاهد. در ادامه بهترین بازی پلیاستیشن 3 در هر سال از طول عمر این کنسول را مورد بازنگری قرار خواهیم داد.
بازی Marvel: Ultimate Alliance – سال 2006
کنسول پلی استیشن 3 علیرغم مشکلاتی که در زمان عرضه داشت، اما برگ برندهای تحت عنوان Marvel: Ultimate Alliance در آسیتن خود پنهان کرده بود. ترکیب فرمت بازی Diablo با ابرقهرمانهای مشهور دنیای کامیکبوکهای مارول، چشمانداز وسوسهبرانگیزی محسوب میشد. اثری که میراث بازی X-Men Legends به شمار میرفت که سالها پیش استودیو Raven Software آن را توسعه داده بود. ارائه لیست قابل توجهی از شخصیتهای قابل بازی از میان بزرگترین کاراکترهای شرکت مارول مانند اسپایدرمن و چندین عضو از اعضای X-Men و Fantastic Four، سبب میشد رویای طرفداران مارول در سال 2006 به حقیقت پیوسته باشد.
عنوان Marvel: Ultimate Alliance تا به امروز یک بازی درخشان به شمار میرود که در محتوای خود شامل ارائه قدرتمندی از کاراکترهای کامیک بوکی و گیمپلی اعتیادآور میشد که آن را در میان بهترین آثار ژانر اکشن نقشآفرینی قرار میدهد. این بازی شامل اشارات فراوانی به عناصر دنیای مارول و شخصیتهای آن میشد. اگرچه این بازی روی سختافزارهای نسل حاضر در دسترس نیست، اما در صورت دسترسی به کنسولهای نسل پیشین، تجربه مجدد آن ارزش خود را خواهد داشت.
بازی Uncharted: Drake's Fortune – سال 2007
مدت زمان زیادی طول نکشید تا سازندگان مختلف بتوانند از قدرت کامل کنسول پلی استیشن 3 استفاده نمایند. یکی از این موارد به استودیو ناتیداگ مربوط میشد که با انتشار بازی Uncharted: Drake’s Fortune در سال 2007، یکی از محبوبترین و موفقترین فرنچایزهای تاریخ صنعت بازی را آغاز کرد. عنوان Uncharted که با تاثیر از مجموعه فیلمهای اندیانا جونز و مجلات ماجراجویی عامیانه کلاسیک ساخته شد، یک نمایش تکنیکی درخشان از آن چه کنسول پلی استیشن 3 میتوانست با اثری به دستان یک تیم توسعه قدرتمند به نمایش بگذارد محسوب میشد.
این عنوان که وظیفه نویسندگی و کارگردانی آن برعهده امی هنیگ (Amy Henig) یکی از افراد سرشناس دنیای بازی بود، تا به امروز یکی از بهترین بازیهای اکشنی است که در تاریخ ساخته شده و شامل مجموعهای از کاراکترهای به یاد ماندنی از جمله شخصیت اصلی آن یعنی نیتن دریک و ستپیسهای فوقالعاده میشود. نسخه اول Uncharted به قدری با استفبال کیفی و تجاری همراه شد که پایهگذار نسخههای دنباله فراوان و حتی یک اقتباس سینمایی نیز شد. نویسندگی ماهرانه و حس ماجراجویی و طنز به کار گرفته شده در آن کمنظیر بوده تا همین بازی، استودیو ناتیداگ را به یکی از برترین توسعهدهندگان نسل هفتم تبدیل کند.
بازی Metal Gear Solid 4: Guns Of The Patriots – سال 2008
مجموعه Metal Gear در سال 2008 در جایگاه عجیبی قرار داشت. چرا که خالق این مجموعه یعنی هیدئو کوجیما چندین بار از تمایل خود برای خداحافظی و عبور از این مجموعه خبر داده بود. در بازه زمانی بین بازی Metal Gear Solid 2 که در سال 2001 عرضه شد و نسخه چهارم اصلی این مجموعه در سال 2008، کوجیما روی داستان پدر شخصیت Solid Snake یعنی Big Boss و سرنوشت این کاراکتر تمرکز کرده بود. با این حال قدرت کنسول پلی استیشن 3 به کوجیما اجازه داد تا داستان Solid Snake را نیز به اتمام رسانده و با یک خدافظی شایسته این شخصیت را بدرقه کند.
در عنوان Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots، کوجیما و تیم سازندهاش در استودیو کوجیما پروداکشن (Kojima Productions) روی مضامینی چون بالا رفتن سن و اینکه جنگ چگونه میتواند تغییر کند تمرکز کردند. شخصیت Solid Snake در حالی که تنها 42 سال سن دارد به دلیل تاثیرات ویروس FOXDIE بسیار پیر به نظر میرسد. این عنوان، داستان بسیار قدرتمندی را در برابر مخاطب خود قرار داده و شامل یکی از بهترین گیمپلیهای این مجموعه نیز میشود. سیستم OctoCamo به Snake اجازه میدهد به منظور پنهان شدن به صورت نامحسوسی با محیط خود یکرنگ شود.
اگرچه عنوان Guns of the Patriots همچنان روی کنسول نسل هفتمی سونی در دسترس قرار دارد، طرفداران همچنان منتظر هستند که این اثر به عنوان بهترین بازی پلیاستیشن 3 در سال 2008 و همچنین یکی از بهترین آثار ساخته شده ژانر اکشن مخفیکاری تاریخ، راه خود را به سختافزارهای امروز پیدا کند.
بازی Uncharted 2: Among Thieves – سال 2009
دنبالههای آثار موفق اغلب نمیتوانند در حد و اندازههای انتظارات به وجود آمده بدرخشند، با این حال عنوان Uncharted 2: Among Thieves توانست روی تمامی جوانب بازی اول، پیشرفت قابل توجهی اعمال کند. گیمپلی بسیار روانتر شده بود، نویسندگی و بازیگری در بالاترین سطح ممکن قرار داشتند و ریتم بازی نیز نمیتوانست بهتر چیزی که بود باشد. از صحنه آغازین نفسگیر بازی که شامل فرار از یک قطار در حال سقوط میشد تا نقطه اوج داستان با انفجارهای مختلف در سرزمین شمبالا (Shambhala)، عنوان Uncharted 2 یک تجربه مهیج متوقفنشدنی بوده و همچنان یکی از بهترین دستاوردهای کنسول PS3 به شمار میرود.
بازی Uncharted 2 به قدری از نظر گرافیکی از زمان خود جلوتر بود که وقتی سهگانه این مجموعه تحت عنوان The Nathan Drake Collection برای کنسول پلیاستیشن 4 عرضه شد، نسخه دوم به هیچ عنوان حس یک بازی قدیمی روی سختافزار جدید را منتقل نمیکرد و حتی میتوانست به عنوان یکی از اولین عناوین انحصاری کنسول PS4 در نظر گرفته شود. موضوعی که به استعداد اعضای استودیو ناتیداگ اشاره داشته که چگونه توانستند دومین ماجراجویی نیتن دریک را روی بهترین بازی پلیاستیشن 3 در آن سال پیادهسازی کنند.
بازی God Of War 3 – سال 2010
با توجه به این موضوع که کنسول PS3 در اولین سال خود با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکرد، God Of War 2 محصول سال 2007 روی این کنسول منتشر نشد و بجای آن در کنسول نسل قبلی سونی یعنی پلیاستیشن 2 در دسترس قرار گرفت. مخاطبهای کنسول PS2 به قدری بودند که به سختی میشد آنها را نادیده گرفت با این حال استودیو سونی سانتا مونیکا تصمیم گرفت از قدرت کنسول PS3 برای ماجراجویی بعدی کریتوس استفاده کند و به نتیجه مطلوب خود نیز دست یافت. چرا که God of War 3 همچنان یکی از بهترین نسخههای این مجموعه و نقطهعطفی برای پلیاستیشن 3 محسوب میشود.
آخرین سفر کریتوس در دنیای یونان باستان پیش از نسخه 2018 آن، شامل خشنترین و درگیرکنندهترین مبارزات این مجموعه تا به امروز میشود. شیوهای که کریتوس به دشمنان حمله کرده و آنها را به شکل وحشیانهای از سر راه خود پاک میکند، همگی احساس وصفنشدنی به این تجربه اضافه میکنند. اگرچه این مجموعه اکنون ریبوت شده و همچنان نیز جایگاه خود را به عنوان عناوین باکیفیت صنعت بازی حفظ کرده، عنوان God of War 3 بدون شک یکی از برترین نسخه این سری به شمار میرود.
بازی Dead Island - سال 2011
اگرچه تریلرهای بازی، وعده یک داستان احساسی و صمیمی در مورد بقا در یک دنیای پسآخرزمانی با حضور زامبیها را داده بودند، اما عنوان Dead Island پس از انتشار تفاوتهایی به همراه داشت. تجربه بازی بیشتر از آن که یادآور اثری چون The Walking Dead باشد بیشتر تجربهای به مانند فیلم Zombieland را در برابر مخاطب قرار میداد و همین موضوع باعث شد تا بازی به تجربهای فراتر از عناوین معمول زامبی محور حاضر در بازار تبدیل شود. در حالی که بسیاری از عناوین زامبی محور روی داستانهای تاریک و جدی تمرکز میکردند، Dead Island داستان خود را در فضای روشنتری از یک جزیره به همراه شخصیتهای جالب خود روایت میکرد.
عنوان Dead Island هم میتواند به تنهایی و تکنفره و هم به صورت کوآپ چهار نفره تجربه شود. با این حال طراحی بسیاری خوب بازی سبب شد تا تجربه تکنفره آن با آسیبی مواجه نشود. تجربه تکنفره بازی هرگز این احساس را منتقل نمیکرد که در حال از دست دادن چیزی هستید. مجموعهای از سلاحهای مختلف، گرافیک چشمنواز و مکانیزم تیراندازی لذتبخش همگی به نوع درخشانی با یکدیگر ترکیب شدند تا ساخته استودیو دیپ سیلور (Deep Silver) به یک تجربه طولانی مدت برای مخاطبین آن تبدیل شود.
بازی The Walking Dead – سال 2012
دو سال پس از آغاز سریال موفق The Walking Dead که رکوردهای مختلف را به نام خود ثبت میکرد، استودیو تلتیل (Telltale Games) تصمیم گرفت جنبه دیگری از کامیک بوک موفق رابرت کرکمن (Robert Kirkman) خالق این مجموعه را به تصویر بکشد. اگرچه حوادث این بازی ارتباطی به سریال تلویزیونی آن نداشت، اما حوادث آن در دنیای یکسانی با کامیک بوکها روایت میشدند و استایل گرافیکی در نظر گرفته شده برای بازی نیز گواهی بر این موضوع به شمار میرفت.
نویسندگی قدرتمند، شخصیتهای درخشان به همراه بهترین صداگذاریهایی که تاکنون از بازیها شنیده شده، سبب شد عنوان The Walking Dead به یک اثر بسیار محبوب تبدیل شده و راه خود را به فصل بعدی و نسخههای فرعی مختلفی باز کند. این بازی که در گیمپلی خود ساختار تکامل یافته اشاره و کلیک بازیهای ماجراجویی قدیمی را یادآور میشد، تمرکز اصلی خود را روی پیشرفت شخصیتها و انتخابها آنها قرار داده بود.
رابطه در حال شکلگیری شخصیت اصلی بازی با نام لی اورت (Lee Everett) با دختربچه شیرینی به نام کلمنتاین (Clementine) به قلب داستان تبدیل شده که در ادامه از آن یک داستان دلگیرکننده در مورد بقا و یافتن خانواده میسازد که تاکنون نیز یکی از بهترین داستانسراییهای صنعت بازی به شمار میرود. فصلهای بعدی نیز داستان کلمنتاین را در سفری طولانی و طاقتفرسا دنبال میکنند که همگی آنها از اثری شروع شده که به عنوان بهترین بازی پلیاستیشن 3 اکنون روی سختافزارهای مدرن نیز در دسترس قرار دارد.
بازی The Last Of Us – سال 2013
به آسانی میتوان مدعی شد هیچ کدام از بازیهایی که در سال 2013 عرضه شدند توان رقابت با The Last of Us را نداشتند. اثری که روایتگر سفر منقلبکننده دو شخصیت اصلی آن یعنی جوئل و الی و بقای آنها است. داستانی که به صورت ماموریتی ساده برای گرفتن اسلحه از گروهی به نام فایرفلایها آغاز میشود به سفری عجیب به عبور در طول بخشهای مختلف کشور ایالت متحده آمریکا تبدیل میشود که شخصیتهای اصلی باید از موجی از افراد آلوده شده به قارچ کوردیسپس و افرادی که برای بقای خود دست به هر کاری میزنند زنده بمانند.
یکی از بهترین داستانسراییهای به نگارش در آمده به همراه بازیگرهای درخشان شخصیتهای آن، عنوان The Last of Us را نه تنها به بهترین بازی پلیاستیشن 3 در سال 2013 تبدیل میکند بلکه آن را در جمع بهترین بازیهای ساخته شده در طول تاریخ صنعت بازی جای میدهد. استودیو ناتیداگ موفق شد با این اثر، حداکثر قدرت کنسول پلیاستیشن 3 را به نمایش بگذارد. مبارزات بازی حسی خشن داشته که به بهترین شکل فضا و لحن داستان را به نمایش میگذارند. از سوی دیگر اتمسفر و دیالوگنویسی نیز در بالاترین سطح و کیفیت ممکن قرار دارند. بازسازی اخیر صورت گرفته برای کنسول PS5 اکنون بهترین راه برای تجربه این بازی محسوب میشود.
بازی The Last Of Us: Left Behind – سال 2014
یک سال پس از انتشار The Last Of Us و عرضه هم به صورت بسته الحاقی برای دارندگان سیزنپس و هم به صورت اثری مستقل، عنوان The Last Of Us: Left Behind رابطه شخصیت الی با بهترین دوست خود رایلی را درون یکی از بهترین محتویات اضافهشوندهای که تاکنون هر بازی به خود دیده است را مورد بررسی قرار میدهد. حوادث این بازی سه هفته قبل از اتفاقات بازی اصلی به وقوع میپیوندد و طی آن، Left Behind نمایشی از امتحان سخت دو انسان در آخرین لحظاتی که کنار یکدیگر دارند و پیش از آن که زندگی هر دوی آنها برای همیشه تغییر یاید را به تصویر میکشد.
رابطه به تصویر کشیده برای دو شخصیت الی و رایلی، نقطهعطفی برای بازیهای ویدئویی بوده و پیشزمینه شخصیت الی را در ادامه طی اتفاقات قسمت نخست و حتی همچنین اتفاقات بازی دوم ایجاد میکند. عنوان The Last Of Us: Left Behind یکی از بهترین بستههای الحاقی ساخته شده محسوب شده و در کنار نسخه اصلی، نسخه بازسازی شده آن نیز اکنون روی سیستمهای مدرن در دسترس قرار دارد.
بازی Life Is Strange - سال 2015
عناوین ماجراجویی محبوبیت خاصی در این بازه زمانی یافته بودند و آثاری چون The Walking Dead نیز گواهی بر این گفته محسوب میشود. با این حال در سال 2015 استودیو Dontnod با همکاری شرکت Square Enix اثری مخصوص به خود تحت عنوان Life is Strange ساختند. داستانی در خصوص سنین نوجوانی و جوانی که در آن عناصر علمی تخیلی با درامی باورپذیر ترکیب میشدند و به واسطه آن سفری دختری به نام مکس کالفیلد دنبال میشد که توانایی تغییر در زمان را به دست آورده بود.
حوادث داستان بازی در شهر خلوتی به نام Arcadia Bay دنبال شده و که طی آن معمای گم شدن شخصیتی به نام ریچل امبر بررسی شده و از سوی دیگر داستان به رابطه میان شخصیت اصلی یعنی مکس با شخصیت دیگری به نام کلوئه پرایس نیز میپردازد. شخصیت پردازی به تصویر کشیده شده بسیار گیرا بوده و در کنار نویسندگی درخشان، پازلهای مهیج و مکانیزم سفر در زمان منحصر به فرد حاضر در گیمپلی، Life is Strange را به تجربهای تبدیل میکند بدون شک بهترین بازی پلیاستیشن 3 در سال 2015 بوده و اکنون نیز ارزش تجربه مجدد را روی پلتفرمهای امروزی حفظ کرده است.
بازی Persona 5 – سال 2016
تاخیرهای متوالی بازی Persona 5 سرانجام سبب شد این عنوان در سپتامبر 2016 به همراه نسخه PS4 روی کنسول PS3 نیز در دسترس قرار بگیرد. در حالی که بازی روی پلتفرم نسل جدید سونی نیز منتشر شده بود اما نسخه PS3 نیز کیفیتی را به نمایش میگذاشت که نشان میداد تیم سازنده بازی به خوبی میداند چگونه میتوان از آخرین توان باقی مانده در سختافزار کنسول PS3 استفاده نماید و این موضوع را پیش از این با بازی Catherine نیز به اثبات رسانده بود.
عنوان Persona 5 اولین بازی اصلی این مجموعه پس از گذشت هشت سال به شمار میرود و نسخه چهارم این مجموعه روی کنسولهای دو نسل پیش انتشار یافته بود. تمامی جوانبی که باعث شد این مجموعه در نسخههای قبلی بسیار درخشان ظاهر شود نه تنها دست نخورده باقی ماندند بلکه پیشرفت قابل توجهی روی آنها اعمال شد. مبارزات استایلیش به همراه داستان قدرتمند درون پکیجی کامل سبب شد تا Persona 5 به یکی از بهترین عناوین نقشآفرینی ژاپنی ساخته شده در طول تاریخ تبدیل شود. هشت سال از انتشار این اثر گذشته و تاکنون هیچ بازی نقشآفرینی ژاپنی دیگری نتوانسته به کیفیت این اثر نزدیک شود. به همین دلیل به عنوان یکی از بهترین بازی پلیاستیشن 3 که روی کنسولهای نسل بعدی سونی نیز در دسترس قرار دارد، تجربه آن را هیچ کسی نباید از دست بدهد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید