معرفی بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها
شخصیتهای سادیست و روانپریش
ما در ادامه این مطلب به معرفی و بررسی بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها میپردازیم که اعمالشان بحثبرانگیز و قابل تاملاند.
بیرحمترین شخصیتهای شرور انیمهای، همواره شیطانهایی محض نیستند زیرا که تا حدودی میتوان گفت که همه آنها نشانههایی از عواطف انسانی، حس همدردی و مهربانی را نیز از خود نشان دادهاند. این کارکترها، مرزهایی که بین قهرمان و شخصیت اصلی منفی داستان وجود دارد را از بین میبرند و بینندگان خود را به چالش میکشند تا ماهیت اخلاق و عدالت را زیر سوال ببرند. به همین خاطر است که گاهی، شخصیتهای منفی اصلی چنین داستانهایی، در بین طرفداران، از محبوبیت بسیار زیادی برخوردارند و شایسته احترام هستند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب به معرفی و بررسی بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها میپردازیم که اعمالشان بحثبرانگیز و قابل تاملاند.
Alucard (Hellsing)
قهرمان و شخصیت اصلی انیمه Hellsing Ultimate، خون آشامی است که در داستان با نام Alucard شناخته شده است. این کارکتر، از رئیس سازمان Hellsing در برابر موجودات فراطبیعی محافظت میکند؛ اما زمانی که به هر دلیلی نتواند و یا نخواهد از قدرتهای خون آشامی خود استفاده کند، با استفاده از اسلحه، در برابر دشمنان خود قرار میگیرد. آلوکارد یک خون آشام فوق العاده قدرتمند است. این کارکتر با وجود آنکه خود یک خون آشام است، اما با این حال، وظیفه دارد خون آشامها و همچنین دیگر موجودات ماوراء طبیعی را که صلح جهان را تهدید میکنند، از بین ببرد.
آلوکارد دارای تعداد زیادی توانایی است که پس از آنکه به سازمان Hellsing پیوست، توسعه نیز یافتند که همین مسئله او را به رقیبی شکست ناپذیر تبدیل کرد. این کارکتر که به عنوان یکی از بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها شناخته شده است، چندین قرن زندگی کرده و بیشتر سالهای عمرش را درگیر نبرد با موجودات مختلف بوده است. به همین خاطر نیز، این کارکتر از مهارتهای بسیار سطح بالایی در هنرهای رزمی بهره برده است و از ذهن استراتژیکی نیز برخوردار است که راههای ناممکنی را به نتیجه میرساند.
Midari Ikishima (Kakegurui)
بسیاری از شخصیتهایی که در لیست بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها قرار گرفتهاند، کارکترهاییاند که از ظاهری معمولی برخوردارند و در ابتدا به هیچ عنوان به نظر نمیرسد که از ویژگیهای یک فرد روانی برخوردار باشند. اما با این حال، کارکتر شناخته شده با نام Midari Ikishima در انیمه فوقالعاده جذاب و دیدنی Kakegurui، به گونهای به تصویر کشیده شده است که از همان ابتدای حضورش در داستان، ویژگیهای غیرطبیعی رفتاری و فکری خود را به نمایش میگذارد. نکته دیگری که در رابطه با این کارکتر وجود دارد این است که میداری برخلاف شخصیتهای روانی که به طور معمول در انیمهها ظاهر میشوند، از شخصیتی جسور، پرخاشگر و همچنین خودآزار برخوردار است.
انیمه جذاب و دیدنی کاکاگوروی در رابطه با یک مدرسه است که دانش آموزان آن همگی نابغه هستند. بیشتر این افراد هم در خانوادههای بسیار ثروتمند و سطح بالا به دنیا آمدهاند. در این مدرسه، همه تصمیمات بر اساس این گرفته میشود که کدام یک از دانش آموزان در قمار عملکرد بهتری از خود نشان میدهد و یا کدام یک از آنها میتواند این حقیقت را که در قمار تقلب میکند، بهتر از دیگر دانش آموزان مخفی نگه دارد. با پیش رفتن داستان به دانشآموزانی که به طور مداوم در قمار شکست میخوردند نام حیوانات خانگی داده میشود.
Danzo Shimura (Naruto: Shippuden)
در خط داستانی انیمه ناروتو (Naruto) کارکترهایی وجود دارند که مرتکب جنایاتی شدهاند که به هیچ عنوان قابل بخشش نیستند. کارکتر دانزو شیمورا (Danzo Shimura) یکی از این شخصیتها میباشد که جایگاه خاصی را در لیست بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها به خود اختصاص داده است. او یک ارتش از سربازان بی نقص برای قتل عام قبیله اوچیها (Uchiha) تشکیل داد و در نابودی دهکده مخفی برگ نیز دست داشت؛ به همین خاطر نیز دانزو به عنوان یکی از نفرت انگیزترین کارکترهای انیمه ناروتو شناخته شده است.
با افزایش مخالفتها و ترس از شورش قبیله اوچیها بر علیه دهکده مخفی برگ، یکی از کسانی که تصمیم گرفت برای جلوگیری از کودتای احتمالی، همه اعضای این قبیله را قتل عام کند، کارکتر دانزو بود. این حمله توسط او سازماندهی شده بود و اجرای آن به ایتاچی اوچیها، یکی از اعضای خود این قبیله، سپرده شد. ایتاچی نیز تصمیم گرفت تا جان همه اعضای قبیله، من جمله پدر و مادر خود را بگیرد تا بتواند برادر کوچکترش، یعنی ساسوکه اوچیها را نجات دهد. پس از انجام این ماموریت، ایتاچی به عنوان جاسوس کونوهاگاکوره به آکاتسوکی (Akatuski) پیوست و همه اینها در حالی بود که مخفیانه از برادر کوچکترش در برابر دانزو محافظت میکرد.
Orochimaru (Naruto)
کارکتر اوروچیمارو (Oruchimaru) در خط داستانی انیمه فوق العاده جذاب و دیدنی شناخته شده با نام ناروتو، که در گذشته یکی از شینوبیهای دهکده مخفی برگ به شمار می رفت، در بیشتر قسمتهای این انیمه به دنبال اوچیها ساسکه (Uchiha Sasuke) بود تا بتواند تکنیک جاودانگی خود را کامل کند. او نیز که به طور قطع در لیست بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها قرارمیگیرد، جانهای بیشماری را در راه رسیدن به خواستههای خود قربانی کرد. اوروچیمارو در نهایت موفق میشود ضمیر خود را به طور منظم به بدنهای دیگری انتقال دهد. همچنین توانایی بینظیر او برای فرار از هرگونه تجربه نزدیک به مرگی که داشته است، باعث میشود که کشتن او به امری ناممکن تبدیل شود.
در طول انیمه ناروتو، کارکتر اوروچیمارو مرتکب جنایات بسیار فجیع و نابخشودنی شده است. این کارکتر به دلیل تمام اعمال شنیعی که در طول خط داستانی انیمه ناروتو مرتکب شده است، مانند کشتن یتیمان و استفاده از جان آنها برای دست یافتن به جاودانگی، بدون شک، یکی از نفرتانگیزترین شخصیتهای این انیمه به شمار میرود. به همین خاطر نیز، بسیاری از طرفدارن تا به امروز نیز از او به این دلیل نفرت دارند که با وجود همه جنایتهایی که مرتکب شده بود اما بازهم در نهایت بخشیده شد.
Hisoka Morow (Hunter x Hunter)
هیسوکا مورو (Hisoka Morow) یکی دیگر از بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها به شمار میرود. شخصیت هیسوکا را به سادگی میتوان در چند کلمه توصیف کرد: سادیست، فریبکار و قاتل زنجیرهای. این کارکتر به راحتی توانایی دستکاری ذهن افرادی را دارد که قصد کنترل کردنشان را دارد. هیسوکا در طول خط داستانی انیمه Hunter x Hunetr بارها ثابت کرده است که تمام کارهایی که انجام میدهد تنها به دلیل تمایل سیریناپذیرش در ریختن خون است.
Hunter x Hunter یکی از قدیمیترین اما محبوبترین انیمههای تمام دورانهاست. داستان این انیمه در رابطه با شکارچیانی است که خود را وقف انجام کارهای خطرناک میکنند؛ از پیمودن مناطق ناشناخته جهان گرفته تا یافتن اقلام کمیاب و همچنین هیولاها. هر کارکتر، قبل از تبدیل شدن به یک شکارچی، باید امتحان شکارچی را بگذراند. این امتحان به قدری سخت است که برای شرکت کنندگان این امکان نیز وجود دارد که در طول مسیر آن، جان خود را نیز از دست دهند. هرکدام از متقاضیانی که با شرکت در این امتحان جان خود را به خطر میاندازند، دلیل خاص خود را دارند. دلیل شرکت در این مسابقه برای گون (Gon) دوازده ساله، قهرمان و شخصیت اصلی داستان، این است که میخواهد پدرش را پیدا کند. گون باور دارد که با تبدیل شدن به یک شکارچی میتواند موفق به دیدار پدرش بشود.
Yuno Gasai (Future Diary)
کارکتر یونو گاسای (Yuno Gasai) با وجود آنکه ظاهر یک دختر جوان دوست داشتنی را دارد، اما در حقیقت، یک قاتل بیرحم است که بدون داشتن هیچگونه احساس همدردی برای دیگران، دست به انجام هر کاری میزند تا بتواند خود و “یوکیترو” را از بازی مرگبار وحشیانهای نجات دهد که در آن گیر افتادهاند. این کارکتری نسبت به دیگر شخصیتهای داستان هیچگونه نشانی از عواطف انسانی از خود بروز نمیدهد و برای رسیدن به هدف خود از انجام هیچکاری نیز دریغ نمیکند.
خاطرات آینده (Future Diary) یکی از بهترین انیمههای بازی مرگ و زندگی میباشد. داستان این انیمه در رابطه با خدایی است که میخواهد بازنشسته شود. او گروهی از انسانهای فانی را انتخاب میکند که فکر میکند جایگزین خوبی برای او خواهند بود. این خدا به هر یک از این افراد تلفنهایی میدهد که قدرتهای متفاوتی را در خود جای داده است. این افراد برای کسب آن جایگاه در مقابل یکدیگر قرار میگیرند تا در نهایت، آخرین بازمانده زن یا مرد تبدیل به خدای بعدی شود. روند پیش رفتن داستان این انیمه به گونهای است که به هیچ عنوان نمیتوان پیش بینی کرد قرار است چه اتفاقی رخ بدهد زیرا که اتفاقات غیر منتظره زیادی در جای گرفتهاند که تماشای آن را بسیار لذت بخش و هیجانانگیز میکنند.
Shou Tucker (Fullmetal Alchemist)
با وجود آنکه قسمت اول از انیمه محبوب و پرطرفدار شناخته شده با نام Fullmetal Alchemist: Brotherhood در سال دوهزار و نه منتشر شد، اما هنوز هم طرفداران این انیمه با فکر کردن به کارکتر شو تاکر (Shou Tucker) و جنایاتی که مرتکب شده است به خود میلرزند. او یک کیمیاگر دولتی است. زمانی که این کارکتر به این واقعیت پی میبرد که نمیتواند به نتیجه دلخواه خود دست پیدا کند، تصمیماتی میگیرد که به قیمت جان اعضای خانواده خود تمام میشود.
نکته بسیار ترسناکی که در رابطه با کارکتر شو تاکر وجود دارد این است که او پروانه کار خود را با استفاده از دوختن یک حیوان به بدن همسرش به دست آورد. این کار او به قدری وحشتانک بود که در نهایت، موجودی که خلق کرده بود برای مردن به او التماس میکرد. پس از گذشت چند سال، شو دختر دوست داشتنی خود، نینا (Nina) را نیز با سگشان ترکیب کرد که ادوارد (Edward) و آلفونس (Alphonse) را به وحشت انداخت. جنایاتی که او در طول خط داستانی این انیمه مرتکب شده است بسیار نابخشودنی بودهاند و به همین خاطر نیز این کارکتر به طور قطع، در لیست بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها به شمار میرود.
Light Yagami (Death Note)
انیمه دفترچه مرگ (Death Note) نمونه بارزی از بهترین انیمههای با شخصیت اصلی شرور ساخته شده در تمام دورانها میباشد. کارکتر لایت یاگامی (Light Yagami) در ابتدای این انیمه، به عنوان شخصیتی بسیار جذاب و دیدنی ظاهر میشود. واضح است که او در ابتدای داستان تنها شخصیتی نوجوان بود که راه خود را گم کرده بود. با این حال، این کارکتر پس از مدت زمان کوتاهی به طور کلی در تاریکی فرو میرود و همانطور که داستان پیش میرود، از خود یک شخصیت بی رحم و شرور میسازد. جالب است بدانید که در پایان داستان این انیمه جذاب و دیدنی، لایت از یک شخصیت ضد قهرمان به یک کارکتر شرور تمام عیار تبدیل میشود.
در طول خط داستانی انیمه دفترچه مرگ، لایت بارها و بارها از تاکتیکهای مبتکرانهای برای پوشاندن ردپای خود استفاده کرد. او بسیار محتاط بود و اقدامات خود را از هر جهت مورد بررسی قرار میداد تا همواره یک قدم از کارکتر «ال» (L) جلوتر باشد. این مسئله او را به طور قطع، در لیست باهوشترین شخصیت انیمهها نیز قرار میدهد که از نظر ذکاوت، تنها تعداد کمی از کارکترهای طراحی شده در انیمههای ساخته شده تمام دورانها توانایی رقابت با او را دارند.
Johan Liebert (Monster)
یکی دیگر از بهترین شخصیت های روانی در انیمه های تمام دورانها، کارکتر یوهان لایبرت (Johan Liebert) میباشد. این کارکتر، ذهن هر فردی را که ملاقت میکند، آنگونه که خود میخواهد، شستشو میدهد و اینگونه همه کارکترهای دیگر را تحت کنترل خود در میآورد. هنوز مشخص نیست که آیا این اقدامات او نتیجه آزمایشات دوران کودکی است که بر روی او انجام شده است و یا اینکه خود از ماهیتی شوم برخوردار است.
انیمه هیولا در رابطه با کنزو تنما، یک جراح مغز اهل ژاپن است که در دوسلدورف مشغول به کار است. تنما به طور ناگهانی، با موقعیتی روبهرو میشود که در آن باید تصمیم بگیرد بین کودکی که به سرش گلوله شلیک شده است و شهردار، که اهداکننده بیمارستان تنما نیز است، جان یکی را نجات دهد. او در نهایت انتخاب میکند کودک را جراحی کند و جان او را نجات دهد؛ اما با انجام این کار، باعث میشود زندگی هردوی آنها برای همیشه تغییر کند. تنما به این دلیل که جان شهردار را نجات نداد، دیگر نمیتواند همانند گذشته به کار خود ادامه دهد. از طرفی، کودکی هم که جانش را نجات داده بود، مدت کوتاهی پس از بهوش آمدن، ناپدید میشود. چندین سال بعد، قهرمان و شخصیت اصلی داستان، متهم به قتل چند تن از کارکنان بیمارستانی میشود که در آن کار میکرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید