بهترین بازیهای پازلی سال 2024
مغز، چالش و تفکر
بازیهای پازلی در سبکهای مختلفی وجود دارند، از دستگاههای آرامشبخش بیفکری گرفته تا معماهای منطقی پیچیده، و ما کمی از همه چیز را در این لیست داریم. از بازیهای کلاسیکی مانند؛ Threes! و بازی Braid تا بازیهای جدیدی مانند؛ بازی Lorelei and the Laser Eyes و بازی Escape Academy، همیشه یک بازی پازلی برای بازی کردن بین جلسات، در یک بعدازظهر آرام روزهای یکشنبه یا با گروهی از دوستان روی مبل وجود دارد. در اینجا، برخی از بهترین بازیهای پازلی را آماده کردیم تا به شما معرفی کنیم.
بهترین بازیهای پازلی
Threes!
بازی Threes! حدود یک دهه پیش دنیای بازیهای موبایلی را به طوفان درآورد؛ این بازی نخستین پازل با اعداد کشیدنی بود. به خاطر این که تیم توسعهدهنده سه نفره پشت بازی Threes! جرئت کرد که برای بازی خود هزینهای دریافت کند، نسخههای تقلبی بیشماری به سرعت منتشر شدند. اما بازی Threes! تجربهای رضایتبخشترین است و اکنون بخشی از سرویس Apple Arcade است.
همانطور که با اکثر بازیهای موبایلی عالی، مکانیزم اینجا بسیار ساده و بسیار رضایتبخش است. شما اعداد را در یک شبکه چهار در چهار جابهجا میکنید، تلاش میکنید تا یک و دو را به سه تبدیل کنید و سپس سهها را برای ساختن اعداد بزرگتر ترکیب کنید. هر عدد جدید با یک عبارت بامزه شما را خوشآمد میگوید و بازی یک موسیقی متن دلپذیر دارد که هرگز قدیمی نمیشود. اگر هرگز بازی Threes! را در دوران اوج آن امتحان نکردید، این بهانهای است برای اینکه به آن جذب شوید.
Mini Motorways
بازی Mini Motorways و نسخه قبلی آن، بازی Mini Metro، بازیهایی هستند که میتوانند به طور همزمان آرامشبخش و بسیار استرسزا باشند. آرامش از انیمیشنهای ساده، رنگهای روشن اما به نوعی ملایم و موسیقی و صداهای کمینهای که توسط استودیو Dinosaur Polo Club طراحی شده است، ناشی میشود. استرس از گیمپلی ناشی میشود که همیشه به نحوی خارج از کنترل میشود.
در بازی Mini Motorways، وظیفه شما ساخت جادهها برای اتصال خانهها و کسبوکارها و حفظ جریان ترافیک است. این بازی با تعدادی خانه و چند مقصد مختلف شروع میشود که به اندازه کافی ساده است، اما شهر شما به طور مداوم بزرگتر میشود، تعداد خودروها در جادهها افزایش مییابد و طرحی که چند دقیقه پیش بسیار مؤثر بود، ناگهان تحت فشار قرار میگیرد. بازی Mini Metro احساس مشابهی دارد، زیرا شما خطوط مترو و ایستگاهها را بر روی نقشهای که به طور مبهم شبیه برخی از بزرگترین شهرهای جهان است، میسازید.
هر دو بازی زمانی که ایستگاهها بیش از حد شلوغ شوند، یا خودروها نتوانند به مقصد خود برسند، به پایان میرسند. آخرین دقایق قبل از اینکه همه چیز خراب شود، بسیار استرسزا است، زیرا شما سعی میکنید خیابانها را دوباره سازماندهی کنید یا طراحیهای مترو را کاملاً تغییر دهید تا با ورود مسافران جدید کنار بیایید و امتیاز بالاتری کسب کنید. اما حس آرامشی که ممکن است هنگامی که خط متروی شما به خوبی کار میکند یا زمانی که همه افراد در شهر شما میتوانند به فروشگاه بروند، وجود دارد. همچنین قابلیت بازی دوباره در اینجا تقریباً بیپایان است.
Lorelei and the Laser Eyes
بازی Lorelei and the Laser Eyes یک بازی کارآگاهی نوار سومشخص است که در هتلی تسخیر شده با معماری غیرممکن و تاریخچهای وحشتناک روایت میشود. راهروهای این بازی پر از معماهای پیچیدهای هستند که به جادوگران، هزارتوها، ستارهشناسی، فیلمسازی، مقبرهها و فیزیک مربوط میشود و حتی مشخص نیست که چرا قهرمان داستان در اینجا حضور دارد. با وجود آثار تاریخی از دهه 1800، صحنههای مربوط به دهه 1960 و تکنولوژی از دهه 2010، زمان وقوع داستان به سختی قابل تشخیص است. فقدان جهتگیری یکی از اصول کلیدی بازی است که منجر به حس تنهایی و دلهرهآوری میشود.
این بازی همچنین توانمندساز است. هتل در بازی Lorelei and the Laser Eyes بهعنوان میدان بازی از اسرار بدون مسیر مشخص برای بازیکنان عمل میکند و هر صحنه سرشار از معماها و تاریخچهای غنی است که باید کشف شود. بازی Lorelei and the Laser Eyes هم ترسناک و هم عاطفی قدرتمند است و حس بصری آن بهنوعی دیوید لینچ در بازی Kentucky Route Zero را تداعی میکند. این بازی بهطور عمیق و بیپایان بهعنوان یک تجربه حل معما بسیار رضایتبخش است. برای عاشقان معماها و ترس روانشناختی، این یکی از بهترین بازیهای نسل حاضر است.
Grindstone
از زمانی که سرویس Apple Arcade در سال 2019 راهاندازی شد، بهطور متناوب به بازی Grindstone پرداخته شد. این پازلساز تقریباً تمام چیزها را بهدرستی انجام میدهد و شما را با جورج (Jorj)، یک وایکینگ مهاجم، آشنا میکند که باید با صفحاتی پر از دشمنان بامزه اما ترسناک مبارزه کند. از نقطه شروع خود، میتوانید مسیری را از میان دشمنان ترسیم کنید و دشمنانی با همان رنگ را در یک حرکت از بین ببرید. اگر ترکیب شما به اندازه کافی بزرگ باشد، grindstone دریافت میکنید؛ این به شما اجازه میدهد تا رنگ دیگری از دشمنان را در همان زنجیره انتخاب کنید، که امکان ایجاد ترکیبهای بزرگتر و پیچیدهتر را در سطح فراهم میآورد. برای شکست دادن یک مرحله، معمولاً باید تعداد معینی از دشمنان را نابود کنید یا چند نفر از دشمنان با امتیاز بالا که در حال زایش هستند، را از بین ببرید.
این مکانیک اصلی بازی است، اما توسعهدهنده Capybara Games مقدار زیادی تنوع به بازی Grindstone افزوده است. دشمنان با گذشت زمان روی تخته بازی، خشنتر میشوند؛ بنابراین در حالی که ممکن است لوت زیادی جمعآوری کنید، ممکن است در موقعیتی قرار بگیرید که نتوانید از آن فرار کنید. باسهای جهانی وجود دارند که مکانیکهای مراحل قبلی را به روشهای هوشمندانهای استفاده میکنند، تعداد زیادی آیتم وجود دارد که میتوانید آنها را باز کرده و برای برابری در موقعیتها استفاده کنید و همچنین چندین حالت بازی اضافی وجود دارد که بازی را تازه نگه میدارد. از طرفی، لباسهای غیرقابل تصوری وجود دارد که میتوانید به جورج بپوشانید تا قدرتهای اضافی به او بدهید، مانند لباس Santa که قدرتهای تصادفی به شما میدهد. اگر از ما بپرسید که اولین بازی که باید از Apple Arcade دانلود کنید چیست، حتماً بازی Grindstone را از بین آنها و بهترین بازیهای پازلی توصیه میکنیم.
Cocoon
بازی Cocoon یک بازی پازل نزدیک به کمال است که در آن شما نقش یک حشره را بازی میکنید و باید بین دنیاها جستوخیز کنید تا پیشرفت کنید. این بازی تجربهای کاملاً متمرکز است که به شما اجازه میدهد فقط با یک یا دو مکانیک در یک زمان بازی کنید و هر یک از ایدههایش را تا نتیجه طبیعی آن پیش ببرد. پس از حل چند معمای ابتدایی در مراحل معرفی، با یک اورب (Orb) مواجه خواهید شد؛ اینها قلب (و بدن) این بازی هستند. شما آنها را روی پشت سوسک خود حمل میکنید و در ابتدا از آنها به عنوان کلید برای باز کردن درها و حل معماها استفاده میکنید، تا اینکه متوجه میشوید که درون هر اورب یک دنیای جدید از معماها و چالشها برای غلبه وجود دارد.
بازی Cocoon اولین بازی استودیو Geometric Interactive است، استودیویی که در سال 2016 توسط جف کارلسن (Jeppe Carlsen) و جیکوب اشمید (Jakob Schmid) تأسیس شد. هر دو از اعضای Playdead، استودیوی دانمارکی پشت بازی Limbo و بازی Inside، هستند که کارلسن به عنوان طراح اصلی گیمپلی در آنجا کار کرده است؛ اما ساختار بازی Cocoon از دنیاهای لایهای و متصل به هم، سطح دیگری از بلوغ و هنر را به نمایش میگذارد. این تجربهای است که میتوانیم (و قطعاً توصیه میکنیم) به هر کسی که بازیهای ویدیویی انجام میدهد و حتی به کسانی که بازی نمیکنند، توصیه کنیم.
The Talos Principle 2
بازی The Talos Principle 2 دوباره دنیای پساآپوکالیپتیکی را معرفی میکند که پر از معماها و رویاهایی است که جامعه رهایشان کرده و آن را با نژاد ماشینهایی که به طور همزمان به انسانها پرستش میکنند و خود را تکامل طبیعی نژاد میدانند، پر میکند. این بازی یک زمین بازی خوشبینانه و جذاب از حل معماها و تحقیق فلسفی را ارائه میدهد و به نظر میرسد که هم از نظر بزرگی و هم از نظر انسجام، بزرگتر و یکپارچهتر از نسخه اول بازی The Talos Principle (که آن نیز ارزش بازی کردن را دارد) باشد. بازی اول شامل یک ربات تنها در یک محیط آزمایشی مبتنی بر هوش مصنوعی بود؛ دنباله آن به یک جامعه کامل از ماشینهای هوشیار میپردازد. البته، بازی همچنان دارای معماهای فضایی مبتنی بر منطق و لیزر است.
معماها پیچیده هستند. آنها به سادگی شروع میشوند و از بازیکنان میخواهند که پرتوهای لیزر را به درگاههای همرنگ با استفاده از میلههای متصلکننده، جمرها، بلوکها، پدهای فشار و فنها هدایت کنند. با پیشرفت در معماها، بازی ابزارهای جدیدی را معرفی میکند، مانند دریل که میتواند سوراخهایی در برخی دیوارها ایجاد کند و معکوسکنندهای که رنگ لیزر را معکوس میکند و پیچیدگی غیرمنتظرهای به مکانیکها اضافه میکند. هیچ چیزی نمیتواند احساس پیشرفت را که وقتی کل اتاق ناگهان معنا پیدا میکند، لیزرها همراستا میشوند و تمام درهای درست باز میشوند، شکست دهد. بازی The Talos Principle 2 به راحتی این حس را بارها و بارها به تصویر میکشد.
Escape Academy
میدانیم که اینجا ستون مشاوره روابط نیست، اما دوست داریم چند نکته در مورد روابط ارائه دهیم: فردی را پیدا کنید که بتوانید با او بازی Escape Academy را تجربه کنید. بازی Escape Academy به طرز ماهرانهای جنبههای سرگرمکننده واقعی اتاقهای فرار را به شکل بازی ویدیویی ترجمه میکند و دهها مرحله معمایی هوشمندانه را در قالبی دوستانه ارائه میدهد. بازی کردن با یک شریک، معماها را به نوع خاصی از تنش همکاری که اتاقهای فرار به آن معروفاند میرساند؛ نوعی که منجر به فریادهای پرشور و تشویقهای شدید در فواصل منظم میشود، حتی از ساکتترین افراد. بازی Escape Academy دقیقاً این واکنش را تولید میکند و به همین دلیل است که این بازی چنین جادویی است.
بازی Escape Academy توسط تیمی از تولیدکنندگان سابق اتاقهای فرار در Coin Crew Games ساخته شده است و تخصص آنها در هر مرحله به وضوح دیده میشود. این بازی در سال 2022 منتشر شد، اما Coin Crew همچنان محتوای جدید را بهطور منظم اضافه میکند. این بازی قطعاً یکی از نقاط قوت کتابخانه بازیهای معمایی (و همکاری مشترک) شما خواهد بود و به همین دلیل حضور آن در بین بهترین بازیهای پازلی قطعی است.
Animal Well
بازی Animal Well تقریباً هیچ راهنماییای ارائه نمیدهد. شما (به عنوان یک موجود گوشتی کوچک و نرم) از یک گل به داخل غاری با یک سنجاب شبحی بزرگ در یک سمت بیرون میآیید. مشخص نیست که به کدام سمت حرکت کنید، هدف چیست، شخصیت شما چه چیزی است یا چرا در آنجا هستید. تنها کاری که میتوانید انجام دهید کاوش و تلاش برای درک تمام این مسائل است.
این بازی به عنوان یک اثر مترویدوانیا توصیف شده است و اتمام بازی اصلی برای اکثر افراد بین چهار تا شش ساعت طول میکشد. اما بازی Animal Well واقعاً بیشتر شبیه یک پلتفرمر معمایی است: اگر بدانید که باید چه کار کنید و چگونه باید آن را انجام دهید، ممکن است بتوانید بازی را در چند دقیقه به پایان برسانید. این بخشی از جذابیت و زیبایی بازی Animal Well است. توسعهدهنده تنها بیلی باسو (Billy Basso) یک شبکه پیچیده از اسرار را بافته است که بسیاری از آنها در سایههای هنر پیکسلی زیبای بازی پنهان شدهاند.
Paper Trail
در بازی Paper Trail هدف این است که شخصیت اصلی یعنی پیج (Paige) را از میان محیطهای پرپیچ و خم به سوی هدفش، یعنی رفتن به مدرسه و تبدیل شدن به یک اخترفیزیکدان هدایت کنید. اما موانع زیادی در راه او قرار دارند. خوشبختانه، پیج میتواند واقعیت را خم کند. این بدان معناست که بازیکنان میتوانند لبههای دنیای بازی را که دو سطح دارد (درست مانند یک تکه کاغذ)، تا بزنند تا مسیرهای جدیدی برای پیج باز شود.
بازی Paper Trail بر اساس همین ایده مرکزی ساخته شده و منحنی دشواری بازی منصفانه ولی چالشبرانگیز است. یک سیستم راهنمایی هوشمند نشان میدهد که چه تاهایی باید بزنید، اما نحوه حرکت پیج یا هر شیء دیگری را مشخص نمیکند. اگرچه کنترلها ممکن است کمی دشوار باشند، حتی در نسخه موبایل، این شاید یکی از بازیهای معمایی باشد که اخیراً راحتترین ارتباط را با آن برقرار کردهایم. ما از خم کردن دنیای اطراف پیج و هماهنگ کردن الگوها برای باز کردن مسیر لذت میبریم. این از آن دسته بازیهایی از بهترین بازیهای پازلی است که وقتی راهحل را پیدا میکنیم، باعث میشود احساس باهوشی و رضایت کنیم.
Tunic
چطور میتوان درباره بازی نوشت که بهترین تجربهاش زمانی است که بدون هیچ انتظاری سراغش بروید؟ این چالشی است که هنگام گفتن چیزی معنادار درباره بازی Tunic با آن روبهرو میشویم. شما میتوانید به تأثیرات آن اشاره کنید؛ که در درجه اول از بازی The Legend of Zelda: Links Awakening و کمی از مبارزات سولزلایک الهام گرفته است؛ اما این توصیف به هیچ وجه حق مطلب را ادا نمیکند. بدتر از آن، جذابیت واقعی بازی را هم به تصویر نمیکشد. میتوانیم به موسیقی شنیدنی اثر Lifeformed و Janice Kwan یا زیبایی ساده و کمنظیر سبک هنری بازی اشاره کنیم. اما باز هم این ویژگیها آن چیزی نیست که بازی Tunic را خاص میکند.
شاید عمداً مبهم صحبت میکنیم، زیرا گفتن بیشتر درباره این بازی جادوی آن را از بین میبرد. بنابراین با این جمله شما را تنها میگذاریم: این که بازی Tunic شما را در نقش یک روباه بامزه قرار میدهد کاملاً مناسب است، زیرا بازی مهارتی در ایجاد احساس باهوشی در شما دارد، هر بار که یکی از معماهای متعددش را حل میکنید. اگر به مانعی برخورد کردید، خودتان را محروم نکنید و بدون مراجعه به اینترنت سعی کنید آن را پشت سر بگذارید. در انتهای این مسیر، یکی از لذتبخشترین تجربیات بازی در سالهای اخیر در انتظار شما میان بهترین بازیهای پازلی است.
POOOOL
اینجا یک بازی ساده و جذاب برای شما داریم. بازی POOOOL شاید بهترین توصیفش این باشد که شبیه بازی Suika است، اگر با آن بازی ترکیب میوهها در پلتفرمهای؛ Switch، iOS یا Android آشنا باشید، اما این بازی دارای افکتهای صوتی بسیار شیرین، فیزیک فوقالعاده لذتبخش و بهجای بخش میوهها، در یک سالن بیلیارد اتفاق میافتد. در بازی POOOOL، بازیکنان یک توپ را به سمت میز پر از توپهایی با اندازههای مختلف پرتاب میکنند، به این امید که توپهای مشابه با هم برخورد کنند و تبدیل به یک توپ بزرگتر شوند. توپهای ترکیبشده پس از رسیدن به اندازه معینی منفجر میشوند و میز پر از توپهای رنگارنگ و جهنده میشود. دیدن اینکه هر نوبت چگونه منظره بازی را تغییر میدهد، واقعاً لذتبخش است. همچنین چهرههای روی توپها کمی شبیه بازی Threes! است که بامزه به نظر میرسد. بازی POOOOL در بهترین حالت، یک بازی بیفکر و لذتبخش است.
Braid, Anniversary Edition
آیا به یاد دارید ویدیویی که Soulja Boy در سال 2009 بازی Braid را کشف کرد، چند ماه پس از عرضهاش روی سرویس Xbox Live Arcade (که حالا دیگر وجود ندارد)؟ بله، همان احساسی که در آن ویدیو دیدید، دقیقاً احساسی است که با بازی Braid, Anniversary Edition تجربه میشود. بازی Braid یک بازی مستقل افسانهای است که دارای مکانیک کنترل زمان میباشد و به بازیکن، یعنی یک مرد کوچک به نام تیم (Tim)، اجازه میدهد تا با لباس شیک خود در دنیایهای سکوبازی حرکت کند، از موانع بپرهیزد و با عقب بردن و متوقف کردن زمان از خطرات عبور کند. او به دنبال شاهزاده خانم است که توسط یک شوالیه شیطانی ربوده شده؛ اما هر بار که تیم یک مرحله را به پایان میرساند، خاطراتی ظاهر میشوند که نور جدیدی بر رابطه او با شاهزاده خانم میاندازند و در نهایت داستانی عمیق و قدرتمند از دروننگری و ادراک شکل میگیرد.
بازی Braid, Anniversary Edition هر چیزی را که نسخه اصلی بازی را فوقالعاده کرده بود، حفظ کرده و آن ویژگیها را گسترش داده است. گرافیک بازی پیکسل به پیکسل دوباره طراحی شده و با انیمیشنها و جزئیات بصری جدید ارتقا یافته است. نسخه سالگرد این بازی فوقالعاده به نظر میرسد، صدای خوبی دارد و همچنان تجربه بازی کردن آن شگفتانگیز است. علاوه بر این، 15 ساعت نظر و توضیح سازندگان، از جمله جاناتان بلو (Jonathan Blow)؛ که بازی دیگر او، بازی The Witness، نیز در این لیست است، دیوید هلمن (David Hellman)؛ که او نیز بازی دیگری در این لیست به نام بازی Arranger دارد و دیگران در این نسخه گنجانده شده است.
Arranger
بازی Arranger کاملاً منحصر به فرد است. شما در نقش جما (Jemma) بازی میکنید، کسی که در دنیایی زندگی میکند که اساساً مانند یک شبکه بزرگ به هم پیوسته است. در حالی که اکثر ساکنان میتوانند آزادانه حرکت کنند، جما تقریباً ثابت در جای خود قرار گرفته است؛ حرکت دادن او باعث حرکت دادن همه چیز در جلو و پشت او میشود، مثل یک پازل اسلایدی غولپیکر.
در طول بازی، شما از توانایی جما برای حل معماها و (امیدواریم) نجات دنیا استفاده میکنید. گیمپلی بازی چیزی شبیه به بازی Sokoban است؛ همان سبک کلاسیک پازلی که در آن جعبهها را در انبار حرکت میدهید، اما با همه چیز به هم پیوسته، قوانین و الگوها تغییر میکنند. شاید غریزه طبیعی شما این باشد که مستقیماً به سمت یک شیء بروید، اما این کار جواب نمیدهد: شیء همراه با شما حرکت میکند، بنابراین باید از ردیف یا ستون خارج شوید و راه دیگری برای رسیدن به آن پیدا کنید.
در بازی Arranger، کشف و کاربرد همه چیز است. حرکت به صورت دایرهای و کشیدن خنجر به سمت یک راهرو شاید به خودی خود هیجانانگیز نباشد، اما فهمیدن اینکه این کلید پیشرفت به منطقه بعدی است و سپس استفاده از آن در پازلهای آینده، واقعاً جذاب است و به طور طبیعی برای شما تبدیل به عادت میشود. اگرچه بازی تنوع و قابلیت بازی مجدد زیادی ندارد، اما قطعاً ارزش این را دارد که شش ساعت وقت بگذارید و کل بازی را به پایان برسانید تا یکی از بهترین بازیهای پازلی را لیست پازلیهای خود داشته باشید.
The Witness
بازی The Witness در واقع نسخهای از جاناتان بلو (Jonathan Blow) از بازی Myst است و نمایش استادی از طراحی پازل و ایجاد حس معما و کشف است. شما به تنهایی در یک جزیره کوچک قرار دارید و به یک ترمینال نزدیک میشوید. روی ترمینال یک ماز ساده وجود دارد؛ شما یک خط زرد از ورودی به خروجی میکشید، و سپس در نمای اول شخص، خط زردی را که جلوی شما تولید شده است دنبال میکنید تا به ترمینال بعدی برسید. بازی این حلقه ساده را گرفته و به روشهای خلاقانه و پیچیدهتری آن را تکرار میکند و بیش از 600 پازل بسیار دشوار دارد.
پازلهای نهایی در بازی The Witness ممکن است ساعتها طول بکشد تا کامل شوند. این بازی یکی از بهترین بازیهای پازلی است و نزدیک به یک دهه پس از انتشار اولیه همچنان به خوبی مقاومت کرده است.
Humanity
بازی Humanity میتوانست بسیار ترسناک باشد اگر اینقدر جذاب و عجیب نبود. در بازی Humanity، بازیکنان در نقش یک شیبا اینو (Shiba Inu) هستند که گروههای زیادی از انسانها را از میان مناظر خطرناک و پر پیچ و خم هدایت میکنند. وظیفه شما این است که پرشها و چرخشهای آنها را هماهنگ کنید تا به خروجی برسند، که همیشه در مکانی بسیار نامناسب قرار دارد. مراحل پیچیدهتر شامل جریانهایی از انسانهای کوچک است که از شکافهای بزرگ میپرند، از لبهها سقوط میکنند، در حفرهها جمع میشوند و حتی از مکعبهای آب عبور میکنند، درست مانند یک رقص نیمههمزمان و مرگبار.
بازی Humanity شاید نزدیکترین چیزی باشد که ما را به درک واقعی دیدگاه سگها نسبت به انسانها میرساند؛ فقط تودههایی از گوشت دوستانه که همیشه در آستانه یک فاجعه مرگبار هستند و دائماً نیاز به محافظت دارند.
Poly Bridge 3
بازی Poly Bridge که در سال 2016 منتشر شد، اولین شبیهساز ساخت پل نبود، اما به سرعت توانست با فیزیک واقعگرایانه ولی بخشنده، فضایی آرامشبخش و چالشهای سرگرمکننده از سایر رقبا متمایز شود. از زمان انتشار اولیه، دو نسخه دیگر هم از این بازی منتشر شده است و بازی Poly Bridge 3 بدون شک بهترین نسخه از این مجموعه است. این نسخه دارای موتور فیزیکی واقعیتری است که تمرکز بیشتری روی پایهها و ساختارها دارد و همچنین خلاقانهترین چالشهای این سری را تا به امروز ارائه میدهد.
کمپین رسمی بازی بیش از 100 مرحله دارد که من هنوز در برخی از آنها گیر کردهام، اما جدولهای رتبهبندی برای صعود وجود دارند (البته با توجه به بهرهوری بودجه و استحکام پلها) و هر هفته مراحل چالشی جدیدی منتشر میشود.
اگر نسخه سوم برای بودجه شما کمی سنگین است، بازی Poly Bridge 2 کمتر از نصف قیمت نسخه سوم است و ارزش امتحان کردن را دارد. این نسخه تعداد مشابهی از مراحل کمپین را دارد و همچنین تمامی معماهای بازی اول را نیز شامل میشود (که اگر کنجکاو هستید، پشت لوگوی سازنده در قسمت کارگاه مخفی شدهاند).
Ouros
نیاز به یک بازی معمایی در لیست بهترین بازیهای پازلی دارید که شبیه به مدیتیشن باشد؟ بازی Ouros همان بازی است؛ در این بازی، شما باید مدارها و منحنیها را طوری کنترل کنید که به ترتیب صحیح به یک سری نقاط برسید. این فرآیند همراه با صدای آرامشبخش زنگها و پسزمینهای واکنشپذیر و شبیه به آب انجام میشود. مانند اکثر بازیهای معمایی خوب، بازی Ouros با مکانیکهای ساده شروع میشود و به مرور پیچیدهتر میشود و شما را مجبور میکند از چرخشها، حلقهها، پیچ و تابها و اشکال خلاقانه هندسی استفاده کنید. شاید نیاز پیدا کنید که دفترچه و قلمی برای یادداشتبرداری همراه داشته باشید.
بازی Ouros یک بازی ایدهآل برای انجام بعد از یک روز طاقتفرسا است یا به عنوان روشی آهسته برای بیدار کردن مغزتان در صبح، البته بعد از حل کردن Wordle!
World of Goo
بازی World of Goo از توسعهدهنده 2D Boy در سال 2008 منتشر شد، اما اخیراً پس از اضافه شدن به کتابخانه بازیهای نتفلیکس (Netflix) دوباره محبوبیت پیدا کرده است. مفهوم بازی بسیار ساده است: شما باید با استفاده از گلولههای ژلهای، سازههایی مانند پلها و برجها بسازید تا این گلولهها را به لولهای در طرف دیگر مرحله برسانید.
بازی World of Goo در ابتدا بسیار ساده است و مدتی طول میکشد تا به معماهایی که واقعاً چالشبرانگیز هستند برسید، اما وقتی به آن مرحله برسید، برای استفاده بهینه از منابع محدود ژلهای خود به هوش معماری زیادی نیاز خواهید داشت. اگر به دنبال یک فرمول بسیار ساده هستید که بتوانید آن را در زمانهای کوتاه بازی کنید، این بازی مناسب شماست و برای پلتفرمهای موبایل بسیار عالی است. این بازی از طریق نتفلیکس برای پلتفرمهای iOS و Android در دسترس است و همچنین روی PC و Switch نیز قابل بازی است و حتی روی برخی پلتفرمهای قدیمیتر نیز پشتیبانی میشود و قطعا باید جز بهترین بازیهای پازلی قرار بگیرد.
Suika Game
بازی Suika Game این سوال را مطرح میکند: چه میشود اگر بازی Tetris با دایرهها باشد؟ به جای شکلهای شبیه به بلوک که به آرامی از بالای صفحه پایین میآیند، در بازی Suika Game میوهها از بالا به پایین ریخته میشوند و هدف این است که دو میوه از یک نوع را با هم ترکیب کنید تا اندازه بعدی را تولید کنید.
بازی Suika Game به نوعی در عین حال که میتواند آزاردهنده باشد، بسیار لذتبخش است. دیدن اینکه یک توتفرنگی کوچک در بالای خط شکست مانده و میدانید که میوه بعدی میتوانست باعث یک واکنش زنجیرهای بزرگ و صرفهجویی در فضا شود، بسیار دلخراش است، اما باعث میشود که فوراً بخواهید دوباره بازی کنید. فیزیک پایهای گرانش همچنین به این معنی است که هیچ راه درست و قطعی برای بازی کردن وجود ندارد، برخلاف آنچه که اینترنت ممکن است به شما بگوید. تمام این عوامل باعث میشود که بازی Suika Game بسیار راحت و مناسب برای کسانی باشد که به دنبال تجربهای آرامشبخش در بهترین بازیهای پازلی هستند. نسخههای بازی Suika Game در تمام پلتفرمها موجود است، با نسخههای رایگان بیشمار در وب و حتی نسخههای سهبعدی در پلتفرمهای دیگر، بنابراین امتحان کردن آن بسیار آسان است.
Portal
مگر میشود بهترین بازیهای پازلی را معرفی کنیم و بازی Portal در آنجا نباشد! بازی Portal در سال 2007 به طور غیرمنتظرهای عرضه شد و تحولی در دنیای بازیهای پازل ایجاد کرد. این بازی که توسط شرکت Valve توسعه یافته، تجربهای واقعاً ذهنپیچان است که در آن یک دستگاه به شما داده میشود که میتواند دو پورتال را شلیک کند. عبور از یکی از پورتالها شما را به دیگری میبرد و سپس با چالشهایی مواجه میشوید که باید از آنها عبور کنید.
یادگیری نحوه تفکر با پورتالها تجربهای است که آرزو میکنم بتوانم دوباره آن را تجربه کنم، زیرا به طور ماهرانهای از طریق معماهایی که به تدریج ایدههای جدیدی را به شما معرفی میکنند، آموزش داده میشود. در مراحل پایانی، شما با تکنیکهای پورتال مواجه خواهید شد که تنها چند دقیقه پیش قادر به درک آنها نبودید. اتاقهای آزمایش سفید و استریلشده و داستان به طرز شگفت انگیزی، خوب برای یک بازی پازل کوتاه، این بازی را به یک تجربه ضروری برای هر طرفدار پازل که راحت با فضاهای سهبعدی حرکت میکند، تبدیل میکند. این بازی روی پلتفرمهای PC، Mac، PS3، Xbox 360، Android و Switch در دسترس است، بنابراین آسان است تا به یکی از بهترین بازیهای پازلی دسترسی داشته باشیم.
به پایان لیست معرفی بهترین بازیهای پازلی که در سال 2024 میتوانید تجربه کنید رسیدیم و امیدواریم که سریعا این بازیها را تجربه کنید. قطعا بازیهای جذاب و پازلی دیگری وجود دارند که جای خالی آنها در این لیست حس میشود؛ بنابراین به نظر شما جای کدام بازی یا بازیهای بسیار حس میشوند؟ حتما دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید