بهترین سریال های علمی تخیلی که باید تماشا کنید
برترین آثار علمی تخیلی تاریخ تلویزیون
سریال های علمی تخیلی از آن دست مجموعههایی هستند که همیشه مخاطبین مخصوص و وفادار خود را دارند. آثاری که با فیلمنامههای خاص خود و نگاه متفاوتشان نسبت اتفاقات جهان پیرامون، گاه تبدیل به بهترین آثار تلویزیونی تاریخ شدهاند.
سریال های علمی تخیلی در جهان امروزی، جزو محبوبترین آثاری هستند که هر کارگردان و بازیگری به سمتش میرود تا از خود عملکردی قابل تحسین به جا بگذارند، مخصوصا اگر یک فیلمنامه خوب نیز برای این آثار در نظر گرفته شده باشد، بدون شک میتوان گفت که این اثر به موفقیتی که انتظارش را دارد خواهد رسید. تعریف “بهترین” شاید برای هرکس معنای متفاوتی داشته باشد اما در مورد آثار علمی تخیلی میتوان گفت که اگر اثری از لحاظ علمی تا حد زیادی منطقی یا از لحاظ موضوعی دارای انسجام باشد، در لیست بهترینها قرار خواهد گرفت؛ جایی که در آن سفینههای فضایی، حلقههای مختلف زمانی و دیگر عناصر رایج این ژانر به عنوان وسیلهای برای کاوش و تجسس ماهیت واقعی انسانیت و جهان هستی، مورد استفاده قرار بگیرند.
فراتر از موضوعاتی مانند سفینههای عجیب فضایی و جهان منحصربهفردشان، عناصر گوناگونی با یکدیگر ادغام میشوند تا ساخت یک سریال خوب علمی تخیلی به سرانجام برسد. از جلوههای بصری گرفته تا نوع هنرنمایی بازیگرانی که در این آثار حضور دارند. فضای این آثار باید برای بینندگان باورپذیر باشد و بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و فرقی ندارد که داستان در یک جزیره متروکه اتفاق میافتد یا حتی در فضایی خارج از کهکشان راه شیری. این نکته را نیز نباید فراموش کرد که یک فیلمنامه خوب، عامل اصلی موفقیت هر اثر سینمایی یا تلویزیونی است.
در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا به معرفی بهترین سریال های علمی تخیلی بپردازیم که باید تماشا کنید
۱۰. لاست (Lost)
بدون شک اگر حتی طرفدار سریال های علمی تخیلی نباشید هم اسم سریال لاست (Lost) به گوشتان خورده است. با وجود اینکه لاست در فصلهای آخر نتوانست آنگونه که باید موفق باشد اما نمیتوان تاثیر مثبت این سریال را بر ژانر علمی تخیلی را نادیده گرفت. با وجود اینکه داستان لاست به دلیل روایت نشدن در مکانی مانند فضا یا جهانی خیالی شاید آنگونه که باید علمی تخیلی به نظر نرسد اما همان جزیره متروکهای که این افراد را درگیر خود کرده است، مکانی رازآلود، پر از پیچیشهای متعدد و معماهای گوناگونی است که این سریال را تبدیل به یک گزینه خوب برای عاشقان ژانر علمی تخیلی میکند.
لاست، اثری به یادماندنی و عظیم در تاریخ تلویزیون است که اغلب به عنوان یکی از بهترین سریالهای ساخته شده در تاریخ شناخته میشود. حتی اگر پایانبندی لاست را در نظر بگیریم؛ پایانبندی که خود مخاطبین را نیز متعجب کرده بود و کسی انتظار چنین چیزی را نداشت، بازهم این واقعیت تغییر نمیکند که لاست جزو بهترین آثار تلویزیون از بدو تولد تا به امروز بوده است. این اثر با داستان جذاب خود و فیلمنامه منحصربهفردش حتی توانست الهام بخش بزرگی برای دیگر آثاری باشد که در سالهای بعد ساخته شدند.
۹. اندور (Andor)
سریال اندور (Andor) را میتوان یکی از بهترین آثار لایو اکشن تلویزیونی دانست که تا به امروز پس از خرید لوکاسفیلم توسط کمپانی دیزنی ساخته شده است. با وجود اینکه مندلورین، دیگر سریال محبوب لوکاسفیلم، با کانسپت وسترن خود توانست به موفقیت برسد اما اندرو بیشتر از مندلورین در جهان جنگ ستارگان قرار میگیرد و مانند دیواری مستحکم، شکاف بین سهگانه پیش درآمد و سهگانه اصلی فرانچایز را پر میکند. سریال اندرو، نشان میدهد که اتحاد بین شورشیان چگونه شکل گرفت و چه از خودگذشتگیهای بزرگی را برای اهداف خود نشان دادند.
داستان سریال اندور، از نمایش خشنترین جنبههای امپراتوری حاکم بر کهکشان هیچ ابایی ندارد و به معنای واقعی مفهوم “جنگ” در جنگ ستارگان را به شیوهای فوقالعاده نشان مخاطب خود میدهد. همچنین دیالوگها و مونولگهای قوی، به خوبی توانسته است یک نظام تمامیتخواه را به تصویر بکشد. نظامی که حاضر است برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری بزند. اندور، اثری تاثیرگذار و پیچیده است که جهان جنگ ستارگان را با نگاهی متفاوتتر به بینندگان معرفی میکند.
۸. سفینه جنگی گالاکتیکا (Battlestar Galactica)
سفینه جنگی گالاکتیکا (Battlestar Galactica)، یکی از بهترین سریال های علمی تخیلی است که در اصل نسخه آپدیت شده سریالی به همین نام است که در سال 1978 ساخته شده بود. داستان این سریال در آیندهای دور روایت میشود، جایی که در آن انسانها از منظومه شمسی کوچ کردهاند و درگیر جنگی طولانی با نوعی از رباتهای هوشمند به نام سایکلونها هستند. یکی از ویژگیهایی که این نسخه مدرن را از دیگر آثار ژانر علمی تخیلی متمایز میکند، نحوه به تصویر کشیدن از جامعه انسانی است که در آستانه نابودی قرار گرفتهاند.
سفینه جنگی گالاکتیکا، از همان فصل اول خود به دلیل داستان جذاب، فیلمنامه قوی، بازیگران ماهر و روایتی متفاوت مورد توجه و تحسین گستردهای قرار گرفت و موفق شد تا جوایز مختلفی را به دست آورد. پیچیدگیهای زندگی ساکنین سفینه، بار دیگر این حقیقت را اثبات میکند که جوهره اصلی داستان سریالهای علمی تخیلی چیزی به جز انسانیت نیست، صرف نظر از اینکه این داستانها در چه زمان و مکانی در حال اتفاق افتادن هستند.
۷. بابیلون ۵ (Babylon 5)
داستان سریال بابیلون ۵ (Babylon 5) در ایستگاه فضایی به همین نام روایت میشود و گروهی از شخصیتهای مختلف در این ایستگاه فضایی زندگی میکنند. بعد از آنکه جنگهای مخربی بین گونههای مختلفی آغاز شد و نتیجه آن چیزی به جز ویرانی نبود، ایستگاه بابیلون ۵ بعد از این جنگها به عنوان مکانی بیطرف و دیپلماتیک اعلام موجودیت کرد. با پیشرفت داستان، شخصیتهای این سریال نه تنها باید با مشکلات و روابط شخصی خود دست و پنج نرم کنند، بلکه درگیر کشمکشهای کهکشانی هستند که دنیاهای این افراد را به آشوب کشیده و باعث ایجاد هرج و مرجی بیپایان شدهاند.
انسجام داستانی بابیلون یکی از ویژگیهای مثبت این سریال بوده که همچنان باعث شده است تا بابلیون به عنوان یکی از بهترین سریال های علمی تخیلی در تاریخ تلویزیون شناخته شود. داستان سریال از همان ابتدا برای پنج فصل نوشته شده بود و بر خلاف دیگر آثار مشابه، هر قسمت از بابیلون با قسمت قبلی خود ارتباط داشت و همچنین به قسمتهای بعدی نیز متصل بود. ایدهای که در آن زمان، نوآوری خارقالعادهای برای مجموعههای اپیزودیک به شمار میآمد.
۶. پروندههای مجهول (The X-Files)

سریال پروندههای مجهول (The X-Files) قطعا یکی از بینظیرترین و ماندگارترین آثار علمی تخیلی جهان است که تاثیر انکارناپذیری بر سریالهای مشابه گذاشت که بعدها ساخته شدند. با وجود اینکه داستان این سریال در سیارات دور یا سفینههای فضایی رخ نمیدهد اما همچنان به شدت با موضوعات فراطبیعی سر و کار دارد. این سریال حول محور فالکس مالدر و دانا اسکالی، دو مامور سازمان اف بی آی میچرخد که مسئول پروندههای مجهولی هستند که با پدیدهها و اتفاقات ماوراالطبیعی ادغام شدهاند.
این سریال به صورت اپیزدوکی است و در هر قسمت فالکس و مالدر درگیر پروندههای مختلفی هستند که باید با حل معماهای آن به نتیجهای قابل قبول برسند. با این وجود، خط داستانی سریال جدا از پروندههای مختلف، مسیر مشخصی را طی میکند که به تهدید یک تهاجم بیگانه و ناشناخته میپردازد. اگرچه این سریال نیز مانند دیگر آثار نتوانست تا پایان آنگونه که باید همه طرفداران را راضی نگه دارد اما نمیتوان تاثیر مثبت سریال پروندههای مجهول بر دیگر سریال های علمی تخیلی نادیده گرفت.
۵. جداسازی (Severance)
جداسازی (Severance)، یکی از جدیترین سریال های علمی تخیلی است که در مدت زمان کوتاهی توانست هم محبوبیت بالایی به دست آورد و هم موفقیت خوبی کسب کند. با وجود اینکه این سریال یک اثر علمی تخیلی با معنای کلاسیک این ژانر که در آن شاهد سفینههای فضایی هستیم، نیست اما نبود اسلحههای فضایی یا بیگانگان باعث نمیشود که بیننده شاهد داستانی سرگرم کننده نباشد. داستان به خوبی توانسته است به مسائل مختلفی مانند فرهنگ و اجتماع نیز بپردازد که باعث جذابیت بیشتر این اثر شده است.
داستان سریال جداسازی در مورد گروهی از کارمندان شرکتی خیالی است که ساختاری شبیه به یک فرق را دنبال میکنند که توافق کردهاند تحت فرایندی به نام “جداسازی” قرار بگیرند. جداسازی به این معناست که حافظه کاریشان به طور کامل از حافظه شخصی آنها جدا میشود. فرایند جداسازی باعث میشود که هر کارمند دارای دو شخصیت مجزا شود؛ “اینی” که در شرکت کار میکند و “آنی” که در بیرون از شرکت مشغول ادامه زندگی خود است. داستان منحصربهفرد سریال، باعث شده است تا جداسازی تبدیل به اثری شگفتانگیز شود.
۴.گستره (The Expanse)
سریال گستره (The Expanse)، در سالهای اخیر به عنوان یکی از بهترین سریال های علمی تخیلی کلاسیک شناخه میشود. سریال گستره اقتباسی از مجموعه رمانهای جیمز اس. کُری است که در آیندهای نهچندان دور جریان دارد، زمانی که انسانها بخشهای قابل توجهی از منظومه شمسی را تحت استعمار خود قرار دادهاند. با این وجود، همان درگیریهای همیشگی که ساکنین زمین با قومیتهای مختلف با آن دست و پنجه نرم میکردند، حالا پا را از زمین فراتر گذاشته و به سیارههای مختلفی مانند مریخ و کمربند سیارکی نیز رسیده است.
داستان این سریال از ریتم بالایی برخوردار است و پر از پیچیشهای غیرمنتظرهای است که مخاطبین را هر لحظه غافلگیر میکند. شخصیتهای اصلی بعد از مدتی متوجه میشوند، ماجرایی که درگیرش شدهاند بسیار عظیمتر از آنچیزی است که تصور میکردهاند. سریال گستره، از آن دست آثاری است که مخاطب خود را وادار میکند تا با به دست آوردن سرنخهای جدید، اتفاقات آینده را حدس بزنند و پیشبینی کنند که چه چیزی در انتظار شخصیتهای اصلی سریال است.
۳.پیشتازان فضا: سریال اصلی (Star Trek: The Original Series)
اگر سریال پیشتازان فضا (Star Trek: The Original Series) نبود، ژانر علمی تخیلی به گونهای که امروز شناخته میشود وجود نداشت. پیشتازان فضا توسط جین رادنبری (Gene Roddenberry) خلق شده و از آن زمان تا به امروز تبدیل به یک فرانچایز عظیم شده که همچنان پر قدرت به مسیر خود ادامه میدهد. سالها قبل از آنکه این سریال تبدیل به یکی از پیشگامان ژانر علمی تخیلی و پدیدهای فرهنگی برای آثاری با این مضامین شود، این اثر صرفا یک مجموعه عالی بود که همچنان توانسته است کیفیت خود را حفظ کند.
دلیل ماندگاری پیشتازان فضا به عنوان یکی از بهترین سریال های علمی تخیلی، ماجراهای هیجانانگیزی است که کاپیتان کرک و همراهانش با آنها مواجه میشوند. هر قسمت از سریال به شدت سرگرم کننده است، حتی اگر از نظر برخی از مخاطبین کمی عجیب و غریب به نظر برسد. همچنین، سریال شامل نقدهای اجتماعی عمیقی درباره دهه شصت میلادی است که همچنان در دنیای امروزی نیز قابل لمس هستند.
۲. دارک (Dark)
پیچیده، مرموز، غافلگیرکننده، این ها همگی از ویژگیهای دارک (Dark)، سریال آلمانی پلتفرم نتفلیکس هستند. سریالی که در مدت زمان کوتاهی تبدیل به یکی از پرینندهترین و بهترین سریال های علمی تخیلی تاریخ تلویزیون شد. با وجود اینکه بیشتر از هشت سال از پخش اولین فصل این سریال میگذرد اما دارک، هنوز هم یکی از پربینندهترین آثاری است که نتفلیکس تا به امروز تولید کرده است. داستان سریال در شهر کوچکی در کشور آلمان روایت میشود، جایی که در آن با ناپدید شدن کودکی، زندگی ساکنینش برای همیشه دچار تغییرات بزرگی میشود.
با پیشرفت تحقیقات راجع به گم شدن این کودک، حقایقی در مورد امکان سفر در زمان فاش میشوند که عملا باعث گره خوردن سرنوشت ساکنین شهر با یکدیگر میشود. گرههایی که با گذشت زمان پیچیده و پیچیدهتر میشوند و حل معماهای مختلف را تبدیل به کاری سخت و چالشانگیز میکند. سریال دارک با اعتماد به توان بالای مخاطب خود در حل مسائل، از اضافهگویی های بی معنی در داستان خودداری میکند و هیچ دیالوگی در این سریال بی دلیل بر زبان آورده نمیشود، ویژگی که دارک را تبدیل به اثری هوشمندانه کرده که به خوبی میداند مخاطبش را چگونه درگیر داستان خود کند.
۱. منطقه گرگ و میش (The Twilight Zone)
تبدیل شدن اسم یک سریال به اصطلاحی رایج در فرهنگ عامیانه که برای توصیف موقعیتهای غیرعادی و فراواقعی به کار میرود، اتفاقی نادر است اما چنین سرنوشتی دقیقا برای سریال منطقه گرگ و میش (The Twilight Zone) ساخته راد سرلینگ (Rod Serling)، رقم خورد. اینکه امروز از اصطلاح “Twilight Zone” برای توصیف تجربیات سورئال و ماورایی استفاده میشود، خود حکم تاییدی بر تاثیرگذاری عظیم این سریال و مفهموم گستردهای که ارائه داده، میباشد.
منطقه گرگ و میش، اثری آنتولوژی (مجموعهای از داستانهای مستقل) بود که هر قسمت از آن داستانی متفاوت را روایت میکرد. منطقه گرگ و میش، مجموعه از داستانهایی است که به اتفاقات عجیب، غیرمنتظره و گاهی ماورایی میپردازند. بیشتر قسمتها از یک ساختار مشابه پیروی میکنند که با پیچیشی داستانی در پایان همراه هستند. با وجود اینکه برخی از اپیزودهای این سریال در ژانر وحشت و فانتزی قرار میگیرند اما منطقه گرگ و میش در اصل یک اثر علمی تخیلی محسوب میشود و یکی از اولین آثاری بود که با دنبال کردن این ژانر، جایگاه ویژهای میان مخاطبین جعبههای جادویی پیدا کرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید