بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول که کمتر دیده شدهاند
فیلمهایی که لیاقت توجه بیشتری دارند
همه فیلمهای استودیو مارول بینظیر نیستند، اما برخی از بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول ارزش توجه بیشتری را دارند، که به آنها کمتر از لیاقتی که دارند بها پرداخته شده است.
استودیو مارول همیشه یک چیز خوب برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان خود ارائه میکند. اما همیشه نتیجه این آثار مطلوب نیستند. گاهی اوقات با معرفی شخصیت یا انتشار یک فیلم جدید، باعث میشود دری دیگر روبروی جهان بینظیر مارول گشوده شود. هر کدام از طرفداران مارول به نحوی نظر خاصی در مورد انتخاب بدترین یا بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول دارند، و نظر آنها همیشه یکسان نیست. بسیاری از آثار مارول در حالی که لیاقت توجه بیشتری دارند، طبق نظرات منتقدان اثری ضعیف محسوب میشوند. ما در ادامه این مطلب به مواردی از بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول که کمتر دیده شدهاند و لیاقت درخشش بیشتری را دارند، اشاره میکنیم.
Thor (۲۰۱۱)
در حالی که فیلم Thor رتبه دهم در لیست بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول که کمتر دیده شدهاند را کسب میکند، اما همچنان لیاقت آن بازخورد منفی منتقدان نیست. در این فیلم کریس همسورث (Chris Hemsworth) به نقش آفرینی شخصیت ثور میپردازد، و به عنوان برادر او، لوکی، تام هیدلستون (Tom Hiddleston) منتخب شده است. موضوعی کوچک که باعث شد تعداد بسیاری از منتقدان به آن اشاره کنند، چگونگی اجرای شخصیت ثور است. در حالی که، او یاد میگیرد عشق بورزد و به زمین اهمیت بدهد، منتقدان انتظار داشتند که او با میل خود برای نبرد و فتح مقابله کند.
به طور کل، شخصیت ثور نقطه عطفی برای استودیو مارول است. مرد آهنی برای بدست آوردن قدرت از فناوری، و هالک از دانش استفاده کردند. اما ثور اولین قهرمانی است که دارای قدرت ذاتی بود و از طرفی دیگر اهل زمین نیست. این فیلم برای مارول آزمایشی بود که نتیجه تلفیق بخش کیهانی و زمین را بررسی کند. در نهایت، به لطف فیلم Thor که دامنه فیلمهای استودیو مارول را گسترش داد، قهرمانان دیگری مانند دکتر استرنج و نگهبانان کهکشان پا به صنعت دنیای مارول گذاشتند.
Avengers: Age Of Ultron (۲۰۱۵)
شکایت اصلی فیلم Avengers: Age of Ultron وجود صحنههایی دور از موضوع داستان است. برداشت از صحنههایی مانند سفر ثور به استخر زیرزمینی ناشی میشد که فقط برای اشاره به فیلمهای آینده وجود داشته باشد، اما در حقیقت ربطی به داستان اصلی Age of Ultron نداشت. اگرچه این فیلم ایراداتی دارد، اما همچنان از آن میتوان به عنوان یکی از بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول یاد کرد. صحنههای اکشن همراه با لحظاتی کمدی مانند تلاشهای انتقام جویان برای بلند کردن تبر ثور و مبارزه هالک علیه مرد آهنی، باعث تماشاییتر شدن این فیلم میشوند.
با این حال، بهترین معرفیهای این فیلم به اولین حضور واندا و ویژن تعلق دارد. این دو شخصیت رابطهای عاشقانه را تشکیل میدهند، که به بخشی جدا ناپذیر از فیلم Avengers: Infinity War تبدیل میشود. عشق محکوم به فنای آنها، یکی از بهترین مجموعههای استودیو مارول، سریال WandaVision را تشکیل میدهد. بدون فیلم Age of Ultron که پیترو، برادر واندا برای اولین بار حضور مییابد، ساخت سریال WandaVision غیر ممکن میشود.
Doctor Strange In The Multiverse Of Madness (۲۰۲۲)
منتقدان درمورد Doctor Strange In The Multiverse Of Madness اختلاف نظر داشتند؛ برخی از آنها کارگردان یعنی سام رحیمی را به دلیل نفوذ سبک خود در دنیای مارول، تحسین میکردند و این فیلم را به عنوان یکی از بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول میدانستند. اما عدهای دیگر به دلیل وجود صحنههای اکشن و خشن، از آن انتقاد میکنند. افرادی که این فیلم را نپسندیدند از آن به دلیل تمرکز بیشترروی شخصیتها به جای تمرکز در ساخت داستانی خوب، شکایت میکنند. فیلم Doctor Strange In The Multiverse Of Madness در یه موضوع به وضوح موفقیت کسب کرده است؛ این فیلم آمریکا چاوز را برای اولین بار در دنیای مارول معرفی میکند. قدرت آمریکا چاوز در باز کردن پرتال خلاصه میشود، بنابراین تحول بزرگی را در دنیا به وجود میآورد. چاوز همچنین نامزد خوبی برای تیم آینده انتقام جویان جوان است.
Iron Man 2 (۲۰۱۰)
هنگامی که Iron Man منتشر شد، به کلی چشم انداز فیلمهای ابرقهرمانی را تغییر داد. منتقدان احساس میکردند پس از انتشار قسمت دوم این فیلم، دیگر تازگی خود را از دست داده است. فیلم Iron Man 2 چیزهای بسیاری را برای ارائه داشت؛ معرفی بلک ویدو و دو شرور، بیمار تونی و تبدیل شدن رودی به ماشین جنگی. با اینکه فیلم صحنههای زیبایی را به اشتراک گذاشت، اما همچنان کمبود و آشفتگیهای بسیاری در اتحاد روی و تونی احساس میشد. در حالی که فیلم Iron Man 2 در حد نسخه اول خود به خوبی عمل نکرده است، دون چیدل (Don Cheadle) را به عنوان جیمز رودز معرفی کرده و تجهیزات ماشین جنگی را به تن او میپوشاند. حال پس از گذشت ۱۴ سال از انتشار فیلم Iron Man 2، رودی همچنان بخش جدایی ناپزیری در استودیو مارول است، و در فیلم Armor Wars که به خود او اختصاص داده شده است، حضور خواهد یافت.
Thor: The Dark World (۲۰۱۳)
به عنوان موردی دیگر از بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول که با بازخورد منفی منتقدان مواجه شده است، میتوان به فیلم Thor: The Dark World اشاره کرد. منتقدان بر این باورند که فیلم مذکور برای فاصله گرفتن از باقی فیلمهای استودیو مارول، روند داستان خود را تغییر داده است. ارائه شخصیت شرور بیمصرف و ضعیف این فیلم باعث شد برخی طرفداران نیز بر ضد Thor: The Dark World بایستند. همچنین، ثور به عنوان شخصیت اصلی داستان، به اوج خود نرسیده است، که دلیل دیگری در ضعف این فیلم محسوب میشود. بنابراین از دیدگاه مخاطبان تنها نکته مثبت این فیلم حضور تام هیدلستون به عنوان شخصیت لوکی است.
در واقع فیلم Thor: The Dark World نقطه عطفی برای درخشش شخصیت لوکی بود. در ادامه داستان، مادر این دو برادر یعنی فریگا میمیرد، و پس از مرگ او صحنههای اکشن و خشک به صحنههایی احساسی تبدیل میشوند، که چشمان مخطبان را به اشک ریختن فرا میخواند. این اتفاق باعث میشود دو شخصیت مذکور با یکدیگر متحد شوند و برای انتفامجویی مادر خود قدم بردارند. شخصیت لوکی به آهستگی پیشرفت میکند و همزمان موفق به جذب طرفداران بسیاری میشود. Thor: The Dark World موقعیتی برای رستگاری شخصیت لوکی و در ادامه ساخت سریال Loki را فراهم کرده است.
The Incredible Hulk (۲۰۰۸)
فیلم The Incredible Hulk تقریباً نتوانست بازخورد مثبتی از منتقدان کسب کند. اما تنها دلیلی که مخاطبان این فیلم را تحسین میکنند، بازی ادوارد نورتون (Edward Norton) در نقش بروس بنر یا همان هالک است. متاسفانه این فیلم به عنوان یکی از بدترین داستانهای استودیو مارول شناخته میشود. چراکه، شروری را بر حسب عجله ارائه میکند که مانند قهرمان داستان از یک قابلیت بهرهمند است. در حالی که برخی از منتقدان معتقد بودند این فیلم بهتر از اولین رونمایی هالک است، اما همچنان برخی دیگر نمیتوانستند هالک را به عنوان یک فیلم بپذیرند. در داستان ژنرال تادئوس، شروری بیرحم، ثابت کرد حاضر است برای ادامه قدرت هالک همه چیز حتی رابطه خود با دخترش را قربانی کند. بسیاری منتظر ادامه حضور او به عنوان هالک قرمز در باقی فیلمهای استودیو مارول بودهاند اما به نتیجه مطلوب خود نرسیدند.
Thor: Love And Thunder (۲۰۲۲)
طبق نظرات منتقدان، فیلم Thor: Love and Thunder برای به ارمغان آوردن صحنههای کمدی، کمی افراط کرده است. برخی دیگر معتقدند این فیلم تنها نسخهای ضعیفتر از فیلم Thor: Ragnarok است. اگرچه عده بسیاری از مخاطبان زحمات مارول را نادیده گرفته، و نسبت به کوتاهی آن در داستان نویسی انتقاد میکنند. اما موضوعی که باعث میشود این فیلم به یکی از بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول تبدیل شود، حضور پررنگ جین فاستر است. او تمامی قدرتهای ثور را بدست میآورد و احساسات قویتری بر اساس بیماری لاعلاج خود میسازد. در انتهای فیلم Thor: Love and Thunder به جین فاستر به عنوان قهرمانی جدید در دنیای مارول اشاره میشود.
The Marvels (۲۰۲۳)
منتقدان از اجرای کوتاه فیلم The Marvels به عنوان یکی از ویژگیهای مثبت آن یاد میکنند، که این موضوع نشانه خوبی محسوب نمیشود. اما با این حال، آنها با نقش آفرینی عالی بازیگران موافق هستند. اگرچه فیلم مذکور سکناسهای خوبی را برای ارائه دارد، اما چیز مهمی را به دنیای مارول اضافه نمیکند. مهمترین نکتهای که در فیلم به آن اشاره میشود، در انتهای فیلم به نمایش در میآید؛ مونیکا در جهانی دیگر بیدار میشود و نسخه دیگری از مادر خود در کنار هیولای فیلم X-Men را ملاقات میکند. اگرچه قبلا در دنیای مارول به جهش یافتهها اشاره شده بود، اما در این فیلم برای اولینبار، یک مورد از اعضای فیلم X-Men در نسل جدید مارول حضور یافته است. بنابراین، این موضوع پیشرفتی بزرگ برای ادامه انتقام جویان تلقی میشود.
Eternals (۲۰۲۱)
به نظر میرسد منتقدان در انتقاد فیلم Eternals به توافق رسیدهاند. آنها معتقدند این فیلم طی قدمی بزرگ در تلاشی بلندپروازانه با شکست مواجه شده است. اگرچه در این فیلم، تعدادی از بازیگران بزرگ به نقش آفرینی پرداختهاند، اما همچنان نتیجه مطلوبی را به ارمغان نیاورده است. از طرفی دیگر، طبق دیدگاه مخاطبان، این فیلم بیش از حد مفهومی است و به اندازه کافی پسندیده نیست. فستوس شخصیت اول این فیلم است که در ابتدا زندگی عادی و سالمی را در کنار خانواده خود سپری میکند، و در ادامه درگیر ماجراهایی میشود که روند داستان را پیش میبرد.
Ant-Man And The Wasp: Quantumania (۲۰۲۳)
به گفته منتقدان، فیلم Ant-Man and the Wasp: Quantumania فاقد نکتهای بود که سری قبل Ant-Man را سرگرم كننده کرد. مورد دیگری که قابل توجه است، استفاده بیش از حد جلوههای بصری موجب دشوار شدن ارتباط مخاطبان با آنچه در صحنه اتفاق میافتد میشود. بازی جاناتان میجرز (Jonathan Majors) در نقش کانگ، تاثیر گذاری بسیاری را دارد، اما پس از این فیلم به دلیل برخی مشکلات کنار گذاشته شد. از جمله نکات مثبت فیلم Ant-Man And The Wasp: Quantumania میتوان به یادگیری و کنترل کسی لانگ روی قدرت خود اشاره کرد. این موضوع باعث میشود کسی به جمع انتقام جویان جوان آینده اضافه شود. حضور این دختر قهرمان، به این فیلم کمک میکند تا به یکی از بهترین داستان های دنیای سینمایی مارول تبدیل شود. با پیر شدن انتقام جویان قدیمی، بهتر است استودیو مارول از قهرمانان جوان و مطلوب مانند کسی استفاده کند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید