معرفی خودشیفته ترین شخصیت های انیمه ای
کارکترهای نارسیست انیمهای
ما در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی خودشیفته ترین شخصیت های انیمه ای ساخته شده در تمام دورانها می پردازیم.
در اساطیر یونان، شخصیتهای خودشیفته نفرین شدند تا تنها عاشق انعکاس خود شوند. این نفرین باعث شد که این افراد تا زمانی که تبدیل به گل شوند و یا بمیرند، به بازتاب تصویر خودشان نگاه کنند. این مسئله باعث به وجود آمدن اصطلاح “خودشیفته” شد که افرادی را توصیف میکند که به شخصیت خود و یا ظاهرشان علاقهای وسواسگونه دارند. دنیای انیمه مملو از شخصیتهای خودشیفته می باشد که به تواناییهای خود واقف هستند و همواره به آنها میبالند. این کارکترها در برخی از خطوط داستانی انیمهها در قالب شخصیت منفی و گاهی هم در قالب شخصیت مثبت ظاهر میشوند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی خودشیفته ترین شخصیت های انیمه ای ساخته شده در تمام دورانها می پردازیم.
Tamaki Suoh – Ouran High School Host Club
انیمه Ouran High School Host Club مملو از لحظات دلنشین و تاثیرگذار است. هاروهی فوجیوکا (Haruhi Fujika) که دنبال یک مکان آرام برای درس خواندن بود، به طور تصادفی وارد سومین اتاق موسیقی میشود. این اتاق باشگاهی است که شش دانش آموز پسر آن را اداره میکنند. با جلو رفتن داستان او در نهایت مجبور میشود که با این گروه شش نفره همکاری کند و از طریق این باشگاه پول دربیارد. در انیمه Ouran High School Club، هاروهی فوجیوکا تنها فرد معمولی در مدرسهای پر از دانشآموزان بسیار پولدار بود. او اغلب مواقع به خاطر اینکه پدر و مادر ثروتمندی نداشت و از طریق بورس تحصیلی توانسته بود به مدرسه اوران (Ouran) راه پیدا کند، مورد تمسخر و اذیت و آزار قرار میگرفت و به او بیاعتنایی میشد.
کل خط داستانی انیمه Ouran High School Host Club حول محور دانشآموزانی است که در خانوادههایی بسیار پولدار به دنیا آمده و بزرگ شدهاند. با این حال، هیچ یک از این افراد به اندازه کارکتر شناخته شده با نام Tamaki Suoh ثروتمند نیست. پدر تاماکی، یوزورو سوه، رئیس هیئت مدیره آکادمی اوران است. تاماکی که به عنوان یکی از خودشیفته ترین شخصیت های انیمه ای ساخته شده در تمام دورانها شناخته میشود، علاوه بر ثروت، از آزادیهای بیشتری در مدرسه نسبت به دانش آموزان معمولی برخوردار است.
Major Armstrong – Fullmetal Alchemist: Brotherhood
داستان Fullmetal Alchemist: Brotherhood در رابطه با دنیایی سورئال است که در آن علم کیمیاگری، علمی واقعی است که توسط انسانها، به کار گرفته میشود. یک دولت فاسد قصد دارد تا از طریق آن، تمام جهان را به آرامی تحت سلطه خود دربیاورد. انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood حول محور برادرانی با نامهای اد (Ed) و ال (Al) است که آزمایشهای کیمیاگری خود را تا حد زیادی پیش میبرند و همین هم در نهایت منجر به از دست دادن قسمتهایی از بدنشان میشود.
سرلشکر اولیویه میرا آرمسترانگ (Olivier Mira Armstrong) و برادر کوچکش سرگرد الکس لوئیس آرمسترانگ (Alex Louis Armstrong) بدون شک سرسختترین، با ابهتترین و مصممترین کارکترهای خواهر و برادر در انیمههای ساخته شده تمام دورانها هستند. اولیویه زنی جاه طلب و بیرحم است که به خوبی میداند چه میخواهد و برای رسیدن به هدف خود، از انجام هیچکاری دریغ نمیکند. از طرفی، الکس مردی دلسوز و صریح است که بدون داشتن هیچگونه احساس ترس و ناامنی، میتواند خود را در موقعیتهای خطرناک و مرگبار قرار دهد. این کارکتر، هیچگاه به تواناییهای خود شک نمیکند و همواره سعی میکند تا از همه پتانسیل خود استفاده کند زیرا اطمینان دارد که با بهره بردن از قدرتهایش و تکیه بر خود، بدون شک میتواند به نتیجهای که میخواهد، دست پیدا کند. با این حال، متأسفانه، الکس و اولیویه، به دلیل موقعیتهای شغلیشان، به ندرت شانس ملاقات با یکدیگر را پیدا میکنند.
Light Yagami – Death Note
انیمه دفترچه مرگ (Death Note) نمونه بارزی از خودشیفته ترین شخصیت های انیمه ای ساخته شده در تمام دورانها را در خط داستانی خود جای داده است. کارکتر لایت یاگامی (Light Yagami) در ابتدای این انیمه، به عنوان شخصیتی بسیار جذاب و دیدنی ظاهر میشود. واضح است که او در ابتدای داستان تنها شخصیتی نوجوان بود که راه خود را گم کرده بود. با این حال، این کارکتر پس از مدت زمان کوتاهی به طور کلی در تاریکی فرو میرود و همانطور که داستان پیش میرود، از خود یک شخصیت بیرحم و شرور میسازد. این کارکتر اعتقاد راسخی مبنی بر این دارد که میتواند برای نفس کشیدن و یا نکشیدن دیگران تصمیم بگیرد. جالب است بدانید که در پایان داستان این انیمه جذاب و دیدنی، لایت از یک شخصیت ضد قهرمان به یک کارکتر شرور تمام عیار تبدیل میشود.
در طول خط داستانی انیمه دفترچه مرگ، لایت بارها و بارها از تاکتیکهای مبتکرانهای برای پوشاندن ردپای خود استفاده کرد. او بسیار محتاط بود و اقدامات خود را از هر جهت مورد بررسی قرار میداد تا همواره یک قدم از کارکتر «ال» (L) که نقش قهرمان داستان را ایفا میکرد، جلوتر باشد. این مسئله او را به طور قطع، در لیست باهوشترین شخصیت انیمهها نیز قرار میدهد که از نظر ذکاوت، تنها تعداد کمی از کارکترهای طراحی شده در انیمههای ساخته شده تمام دورانها توانایی رقابت با او را دارند.
Deidara – Naruto Shippuden
آکاتسوکی در ناروتو برای اولین بار به دستور یاهیکو (Yahiko)، ناگاتو (Nagato) و کونان (Konan) برای محافظت از دهکده مخفی باران تشکیل شد. پس از اینکه یاهیکو جانش را از دست داد، این گروه به رهبری ناگاتو برای عملی کردن هدف اوچیها مادارا (Uchiha Madara) که تسلط بر کل جهان بود، به فعالیتهای خود ادامه داد. پس از ناگاتو، این گروه با رهبری اوبیتو (Obito) به قصد رسیدن به همان هدف، به کار خود ادامه داد. در نظر گرفتن این نکته که چه نینجاهایی رهبری این گروه را بر عهده داشتهاند، خود به تنهایی کافی است تا نشان دهد آکاتسوکی چقدر قدرتمند است.
مهارت و قدرت دیدارا (Deidara)، به عنوان یک شینوبی حتی در دنیای ناروتو نیز بسیار تعجبآور است. این کارکتر بر روی هر کدام از دستانش یک دهان دارد. او زمانی که به این دهانها خاک رس میخوراند، آنها را قادر میسازد تا مجموعهای از ابزارهای انفجاری ویرانگر بسازند. او به لطف سلاحهای سفالی که میسازد، توانایی این را دارد تا پا به پای برخی از قویترین اعضای آکاتسوکی به مبارزه بپردازد. با توجه به نبردهایی که این کارکتر در آنها شرکت داشته است، به جرات میتوان گفت که مهارتهای او با ساسکه (Sasuke) و همچنین گارا (Gara) نیز برابری میکند. نکته دیگری که در ابطه با این کارکتر وجود دارد این است که او خود به تواناییهایش واقف است و همواره به آنها میبالد. به همین خاطر نیز، این کارکتر به عنوان یکی دیگر از خودشیفته ترین شخصیت های انیمه ای شناخته شده است.
Ryomen Sukuna – Jujutsu Kaisen
ریومن سوکونا (Ryomen Sukuna) که قبل از شروع خط زمانی داستان انیمه جوجوتسو کایسن، توسط بزرگترین و بهترین جادوگران این انیمه شکست خورده بود، اکنون به عنوان پدر ارواح نفرین شده به داستان بازگشته است. داستان انیمه جذاب و دیدنی Jujutsu Kaisen از جایی آغاز میشود که کارکتر یوجی ایتادوری (Yuji Itadori) یکی از انگشتان سوکونا را به صورت تصادفی، قورت میدهد و به این ترتیب تجسم روح این کارکتر درون وجود او به وجود میآید. نگرش غیرعادی او به دنیا و رفتارهایی که از خود نشان میدهد، همگی باعث شدهاند که او به یکی از خودشیفته ترین شخصیت های انیمه ای ساخته شده در تمام دورانها تبدیل شود.
کارکتر سوکونا فوقالعاده باهوش است و میتواند به هر نوعی که میخواهد ذهن افراد را دستکاری کند و آنها را به سمتی سوق دهد که خود اراده می کند. سوکونا، پادشاه نفرینها، هزار سال قبل از وقایع انیمه جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) به دنیا آمده است که زمان خود، با عنوان قویترین جادوگر جهان شناخته شده بود. او با انتقال وجود خود به بیست شی نفرین شده مختلف، توانسته است به جاودانگی دست یابد. این کارکتر به قدری قدرتمند است که حتی میتواند ماهیتو را نیز، که قادر به گرفتن جان قدرتمندترین جادوگران داستان بوده است، تنها در چند ثانیه شکست دهد و به همین خاطر نیز، در لیست قدرتمندترین شخصیتهای جوجوتسو کایسن، از جایگاه بسیار ویژهای برخوردار است.
Haruhi Suzumiya – The Melancholy of Haruhi Suzumiya
کارکتر کیون در روز اول مدرسه، دختری را به نام هاروهی سوزومیا (Haruhi Suzumiya) ملاقات میکند که دنیای او را زیر و رو میکند. هاروهی سوزومیا که به عنوان یکی دیگر از خودشیفته ترین شخصیت های انیمه ای ساخته شده در تمام دورانها شناخته شده است، یک دختر پانزده ساله میباشد که میتواند ساختار زمان و مکان را تغییر دهد. او در طول معارفه خود در کلاس، بیباکانه اظهار میکند که مردم عادی و نرمال از نظر او خستهکننده هستند پس به همین خاطر نیز قصد دارد که موجودات ماوراطبیعی را ملاقات کند. پس از آن کیون متوجه میشود که هاروهی سوزومیا از نبود باشگاهی در مدرسه که تمرکزش بر روی مسائل ماورا طبیعی باشد بسیار ناامید شده است. پس ناخواسته او را تشویق میکند تا باشگاه خود را در مدرسه راه اندازی کند.
با پیش رفتن داستان، هاروهی خود در نهایت یک باشگاه در مدرسه راهاندازی میکند و موفق میشود تا کیون و سه دانش آموز دیگر یوکی ناگاتو، یک فرد ساکت که به کتاب خواندن علاقه زیادی دارد، میکورو آساهینا، یک دانش آموز خجالتی و ایتسوکی کویزومی، یک دانش آموز مثبت نگر را عضو باشگاه خود کند. هر کدام از اعضای این کلاب، برخلاف آنچه که نشان میدهند، رازهایی را که مرتبط با هاروهی سوزومیا میباشند را نزد خود نگه داشتهاند.
Makima – Chainsaw Man
از همان ابتدای انیمه Chainsaw man مشخص بود که مهربانی بیش از حد کارکتر ماکیما (Makima) و کارهای خوبی که او برای قهرمان و شخصیت اصلی داستان، یعنی کارکتر دنجی (Denji) انجام میدهد، عجیب و مشکوک به نظر میرسند. با پیش رفتن داستان، مشخص شد که این کارکتر در واقع، ذهن دنجی را دستکاری میکرد تا هر کاری که از او میخواست را برایش انجام دهد. در حقیقت، ماکیما برای دنجی هیچ ارزش و اهمیتی قائل نبود ولی با این حال، با فراهم کردن نیازهای ساده او، سعی میکرد تا جایی که امکانش را داشته باشد، دنجی را فریب دهد تا بتواند او را تحت کنترل خود دربیاورد.
کارکتر ماکیما به عنوان یکی از خودشیفته ترین شخصیت های انیمه ای ساخته شده در تمام دورانها، به طرز ماهرانهای میتواند ذهن افراد را به میل خود دستکاری کند و دنجی تنها یکی از افراد بیشماری است که همانند عروسک خیمه شب بازی ماکیما رفتار کرده بود. او تمایل ندارد به صورت آشکاری به افراد تحت کنترل خود دروغ بگوید و به همین خاطر نیز، به سوالات دیگر کارکترها، پاسخهای بسیار مبهم میدهد و یا اطلاعات کمی را در دسترس آنها قرار میدهد تا به هیچ عنوان، توانایی نتیجه گیری را نداشته باشند. در طول خط داستانی انیمه مرد ارهای بارها نشان داده شده است که این کارکتر به راحتی میتواند کنترل همه موجوداتی که خود را برتر از آنها میدید به دست بگیرد.
Madara Uchiha – Naruto
مادارا اولین شخصی است که «زتسو» (Zetsu) در برنامه خود برای احیای کاگویا، او را مشارکت داد. این کارکتر یکی از معدود شخصیتهایی نیز هست که میتوانست بر قدرتهای باورنکردنی کاگویا غلبه کند و خود این را میداند. مادارا قادر بود از تکنیک Infinite Tsukiyomi استفاده کند و بر تواناییهای مرتبط با Rinnengan نیز تسلط دارد. مادارا قدرت سوسانوی خود را بیشتر از هر کارکتر دیگری در انیمه گسترش داد و بدون هیچ زحمتی پنج کاگه را از بین برد. قدرت او به عنوان جینچوریکی هیولای ده دم حتی باقدرت «هاگورومو اوتسوتسوکی» (Hagorome Otsutsuki) نیز برابری میکند که همین او را به یکی از قویترین کاربران شارینگان در انیمه ناروتو تبدیل کرده است.
قدرت مادارا اوچیها در حدی قرار داشت که شینوبیهای نسلهای مختلف، با احترام در مورد آن صحبت میکردند. این کارکتر پس از آنکه هیولای ده دم را در بدن خود مهر و موم کرد، به دلیل داشتن چاکرای هیولاهای هشت دم و نه دم نیز، به سطح باور نکردنی از قدرت دست یافت؛ قدرت او در سطحی قرار گرفت که قادر بود اوبیتو را نیز شکست دهد. به این ترتیب، قهرمان داستان نیز برای غلبه بر مادارا به کمک هاگورومو اوتسوتسوکی و دیگر شخصیتهای داستان نیاز داشت. او به همراه برادرش اولین نفر از قبیله اوچیها به حساب میآمد که قدرت مانگکیو شارینگان را بیدار کرد. توانایی او با این چشم به قدری قدرتمند بود که دیگر سیستمهای قدرتی خط داستانی انیمه ناروتو را حتی نمیتوان با آن مقایسه کرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید