قسمت جدید بایوشاک میتواند در جهت مخالف Judas حرکت کند
حرکت در مسیری تازه و چالشهای فکری متفاوت
قسمت جدید بایوشاک این فرصت را در اختیار دارد تا راه خود را از عناوین قبلی این مجموعه و همچنین بازی Judas، اثر جدید خالق مجموعه مورد بحث جدا کند.
با توجه به این که بازی BioShock 4 و بازی Judas هر دو در حال تولید قرار دارند، طرفداران عناوین کلاسیک بایوشاک و آثار اکشن ایمرسیو سیم، بسیار هیجانزده هستند. با این حال این بازی به طور با یکدیگر مورد مقایسه قرار خواهند گرفت زیرا عنوان Judas که توسط شخص کن لوین (Ken Levine) خالق مجموعه بایوشاک در استودیو تازه تاسیس گوست استوری گیمز (Ghost Story Games) مییابد از هماکنون نوعی دنباله معنوی برای بازی BioShock Infinite دیده میشود. این مقایسه اجتناب ناپذیر و اعتبار قابل توجهی که مجموعه بایوشاک در صنعت بازی دارد، سبب میشود نسخه جدید آن راه خود را از عناوین قبلی جدا کند.
درست شبیه به کاری که شرکت مایکروسافت با استودیو 343 Industries و مجموعه بازی Halo انجام داد، کمپانی 2K Games نیز استودیو کلود چمبر (Cloud Chamber) را دقیقا با این هدف که ادامه مجموعه بایوشاک را توسعه دهد، تشکیل داد. با توجه به این که قسمت جدید بایوشاک اولین بازی این استودیو به شمار میرود، مسیر آن در یک تقاطع دو طرفه قرار میگیرد: یا میتواند اقدام به شبیهسازی و تقلید از یک یا چند نسخه از عناوین گذشته این مجموعه نموده و یا اینکه به شکل قابل ملاحظهای، یک تجربه جدید را در اختیار مخاطبین قرار دهد و بدین ترتیب هم بازی و هم تیم سازنده را در یک جایگاه تازه و متمایز قرار دهد. زندگی در سایه چنین مجموعه بزرگ و تاثیرگذاری سبب میشود، قدم گذاشتن در جاده مسیر دوم بسیار سختتر و چالش برانگیزتر باشد اما مسئلهای محسوب میشود که ارزش امتحان کردن را خواهد داشت.
عناصر علمی تخیلی همواره بخشی جدایی ناپذیر از مجموعه بایوشاک بودهاند. هر دو جهان رپچر (Rapture دنیای زیر آب در نسخه اول این مجموعه) و کلومبیا (Columbia دنیای ساخته شده در آسمان در نسخه سوم تحت عنوان Infinite) به بسیاری از عناصر و قراردادهای روایی ژانر علمی تخیلی پایبند بودند که از جمله مثالهای آن میتوان به قدرتهای فراانسانی، قابلیت بهبود و دستکاری بدن به شکل گسترده و وجود حکومتی رادیکال اشاره کرد.
با این حال تکنولوژی پیشرفته موضوعی محسوب نمیشود که از آن به عنوان جزو جدایی ناپذیر مضامین این مجموعه و ساختار روایت آن یاد شود. بلکه آنها همواره به عنوان ابزاری به شمار رفتهاند که برای جستجوی ایدههای داستانی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
جهان بایوشاک همواره در رابطه با سیرت، اخلاقیات و روانشناسی انسانها بوده و با استفاده از ایده دنیاهای موازی و جهان دیستوپیایی به بررسی این مضامین پرداخته است. برای مدت زمان طولانی و به ویژه از زمان قرن نوزدهم، پیشرفت بشر به واسطه پیشرفت تکنولوژی مورد سنجش قرار گرفته. ماشین بخار، اتومبیلها و روشهای جدید و موثر پزشکی بخشی از این پیشرفتها بوده و بایوشاک به بررسی این موارد پرداخته است. با این حال تکنولوژی تنها راه برای محاسبه میزان پیشرفت انسانها نیست. همچنین تنها موردی محسوب نمیشود که رهبران متوهمی از جمله کامستاک (شخصیت شرور نسخه Infinite) و اندرو رایان (شخصیت شرور نسخه اول) با استفاده از آن برای برپایی یوتوپیا یا مدینه فاضله خود اقدام کنند.
معنویت و پس زدن مدرنیته از جمله موضوعاتی بوده که به دلایل قابل درکی برای بسیاری از مخاطبین خوشایند بوده است. عنوان BioShock Infinite، بنیادگرایی مذهبی را مورد چالش قرار میدهد. با این حال بسیاری از عناصر علمی تخیلی دو بازی اول را حفظ کرده و تنها ظاهر استیم پانکی به آنها بخشیده است. قسمت جدید بایوشاک میتواند این موارد را به جهت متفاوت و در عین حال جدیدی هدایت کند. میتواند نشان دهد چه اتفاقی ممکن است به وقوع بپیوندد وقتی شخصی، مفاهیم گستردهای نظیر زندگی آسان و فلسفه شرقی را مورد استفاده قرار دهد تا به اهداف خودخواهانه و یا منحرف خود دست پیدا کند. اساسا بازی میتواند سالنهای آراسته به هنر موجود در دنیای رپچر و همچنین خیابانهای پر از ظواهر آمریکایی کلومبیا را با زیباییهای طبیعی و محصور شده از افراد یک گروه جایگزین کند.
دنیای رپچر در بایوشاک یک بر پایه فلسفه عینیتگرایی که توسط آین رند (Ayn Rand) نویسنده و فیلسوف آمریکایی روسی بنا نهاده شده شکل گرفته است. فلسفهای که انسان را به عنوان یک موجود قهرمان معرفی کرده، خوشبختی او را هدف اخلاقی از زندگی، دستاوردهای تولید شده او را به عنوان بزرگترین فعالیت او و خرد را هدف نهایی و غایی او توصیف میکند. جهان کلومبیا در بایوشاک بیکران نیز ایدههای استثناگرایی آمریکایی را دنبال میکند. در همین راستا قسمت جدید بایوشاک میتواند از ایدئولوژیهای دنیای واقعی و همچنین فرقههای معنویت گرایی نظیر جنبش راجینش (Rajneeshpuram) الهام بگیرد.
تمرکز کمتر روی دنیای تکنولوژی و عناصری که به آن مربوط میشوند میتواند سبب شود محیط Bioshock 4 بسیار جذاب شده و حال و هوای تازهای به خود بگیرد و همین چهارچوب، زمینه را برای جدایی از عناوین قبلی این مجموعه ایجاد میکند. شاید اهمیت این مسئله زمانی بیشتر احساس شود که در نظر بگیریم تفاوت در فضا و چهارچوب مضامین باعث میشود قسمت جدید این مجموعه تفاوت قابل توجهی با Judas داشته باشد. اثری که حتی بسیار بیشتر از گذشته روی عناصر مربوط به تکنولوژی تمرکز داشته و حتی شامل مواردی مانند سفر در فضا و اندرویدها نیز میشود.
چنانچه بایوشاک 4 به جای استفاده از اسلحه و سلاحهای گرم، تصمیم بگیرد سلاحهای سرد را جایگزین کند و به جای پرداختن به چالشهای مرتبط با پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی، به مضامین معنوی بپردازد، تفاوت بسیار بزرگ و قابل ملاحظهای را با نسخههای قبلی خود و همچنین عنوان در دست ساخت کن لوین در استودیو تازه تاسیسش رقم خواهد زد.
عنوان بایوشاک 4 یا هر اسمی که نسخه بعدی این مجموعه داشته باشد، به عنوان بازی جدید این فرنچایز مورد بررسیها و موشکافیهای متعددی قرار خواهد گرفت. اثری که توسط تیمی متفاوت نسبت به گذشته توسعه مییابد. به همین دلیل نیازی ندارد تا بیشتر از پیش با بازی Judas مورد مقایسه قرار بگیرد. عنوان Judas میتواند ستارهها و فضایی فراتر از زمین را مورد بررسی قرار دهد. در حالی که شاید قسمت جدید بایوشاک بتواند به روی زمین بازگشته و زمینیترین مسائل مرتبط با انسانها را مورد بررسی قرار دهد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید