بلک ویدو

بلک ویدو کیست و چه جایگاهی در دنیای مارول دارد؟

جاسوسی از سرزمین تزارها

1%
  • 0/10
بلک ویدو کیست و چه جایگاهی در دنیای مارول دارد؟ ۱ ۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ مقالات جانبی (سینمایی) کپی لینک

در این قسمت از سری مقاله‌های جامع وب سایت سرگرمی به سراغ بلک ویدو رفته و اطلاعات مهمی که پیرامون این شخصیت موجود است را مرور می‌کنیم.

بلک ویدو با نام واقعی ناتاشا رومانوف، یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های زن Marvel Cinematic Universe به شمار می‌رود. او نخستین بار در Iron-Man 2 معرفی شد و به مرور زمان نه تنها جایگاه خود را در میان شخصیت‌های اصلی مجموعه تثبیت کرد، بلکه توانست به طرفداران فراوانی در سراسر جهان دست یابد. در این میان، نباید از عملکرد عالی اسکارلت جوهانسون در به تصویر کشیدن شخصیت مزبور غافل شد.

ورود ناتاشا رومانوف به دنیای لایو اکشن داستان جالبی دارد. استودیو لاینزگیت در سال ۲۰۰۴ میلادی امتیاز استفاده از این شخصیت در یک فیلم سینمایی را به دست آورد. فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کنندگان پروژه مشخص شده و روند ساختش آغاز شد. پروژه‌ی مزبور بنا به دلایلی راه به جایی نبرد و امتیاز استفاده از رومانوف نهایتا در ژوئن سال ۲۰۰۶ به مارول بازگشت. سه سال بعد، وقتی اولین ستون‌های دنیای سینمایی مارول در حال پایه‌ریزی بود، مارول با امیلی بلاننت وارد مذاکره شد تا نقش بلک ویدو را به او بسپارد. بلانت به دلیل تعهد خود به پروژه Gulliver’s Travels نتوانست نقش را بپذیرد تا نهایتا اسکارلت جوهانسون به عنوان بازیگر این نقش انتخاب شد.

از آن‌جایی که فاصله چندانی با اکران Black Widow نداریم، تصمیم گرفتیم یک مقاله جامع با محوریت ناتاشا رومانوف کار کنیم. این فیلم بین Captain America: Civil War و Avengers: Infinity War جریان داشته و تقابل جاسوس روسی را با گذشته خود به تصویر می‌کشد.

فهرست مطالب

خلقت

بلک ویدو یا ناتاشا رومانوف یک جاسوسی روسی بوده و محصول همکاری استن لی، دان ریکو و دان هک به شمار می‌رود. این شخصیت تخیلی در ابتدا یک آنتاگونیست برای داستان‌های آیرون من بود و اولین حضورش در صفحه‌های کمیک بوک به شماره ۵۲ Tales of Suspense (آوریل سال ۱۹۶۴ میلادی) مربوط می‌شود.

او مدتی پس از اولین حضورش در صفحات کمیک بوک لباس و سلاح‌های مخصوصی از سوی دولت شوروی دریافت کرد تا از آن‌ها برای مقابله با ایالات متحده آمریکا بهره ببرد. ناتاشا رومانوف همچنین هاکای را استخدام کرد تا به او در راه رسیدن به هدفش کمک کند. با اینحال، آن‌ها در برابر مامور برایتون شکست می‌خورند. در پی این اتفاق، بلک ویدو به یکی از متحدان انتقامجویان تبدیل شده و نهایتا شانزدهمین عضو رسمی این گروه ابرقهرمانی لقب می‌گیرد.

ظاهر ناتاشا رومانوف در شماره ۸۶ کمیک بوک The Amazing Spider-Man (جولای ۱۹۷۰ میلادی) با تغییرات قابل‌توجهی مواجه شد. او قبلا موهایی کوتاه و مشکی رنگ داشت اما در شماره ۸۶ با موهایی نسبتا بلند و به رنگ قرمز حضور دارد. او همچنین لباسی مخصوص و مشکی رنگ پوشیده است. علاوه بر این، دو مچبند به دستانش بسته که به واسطه آن‌ها می‌تواند تارهای عنکبوت شلیک کند. این ظاهر طی دهه‌های بعد حفظ شده و به مرور زمان به اصلی‌ترین ویژگی‌هایش تبدیل شده‌اند.

سرگذشت در کمیک بوک‌ها

در این بخش سرگذشت ناتاشا رومانوف در صفحات کمیک بوک را مرور می‌کنیم.

سال‌های ابتدایی زندگی

ناتاشا در استالینگراد (امروزه با نام ولگوگراد شناخته می‌شود) واقع در جمهوری فدراتیو سوسیالیستی روسیه شوروی متولد شد. او اولین و مشهورترین فردی است که لقب «بیوه سیاه» را به دست آورد. ناتاشا یک جاسوس آموزش دیده بوده و در هنرهای رزمی و استفاده از انواع سلاح‌ها مانند اسنایپ مهارت داشته و مجموعه‌ای از تکنولوژی‌های نظامی پیشرفته را همراه خود حمل می‌کند که مهم‌ترینشان مچبندهایی است که تحت عنوان «نیش عنکبوت» شناخته می‌شود.

اولین اشاره به گذشته بلک ویدو در مجموعه کمیک بوک‌های Amazing Adventures رخ می‌دهد. ایوان پتروویچ آن زمان نقش معتمد و دستیار را برای جاسوس روسی ایفا می‌کرد. او در گفتگویش با مت مورداک (دردویل) فاش کرد زنی در جریان نبرد استالینگراد سرپرستی ناتاشا را به او سپرد. آن زمان مدت کوتاهی پس از این اتفاق جان خود را از دست داد. ایوان خود را یک ناپدری می‌دید. از همین رو، تصمیم گرفت تمام تلاشش را برای نگهداری از دختربچه کند. دختر نهایتا به نیروهای نظامی کشورش پیوست تا به عنوان جاسوس به سرزمین مادری خود کمک کند.

در قرن بیست و یک میلادی نسخه متفاوتی از ناتاشا رومانوف معرفی شد. با توجه به سرگذشتی که برایش در نظر گرفته شده بود، او دوران کودکی خود را زیر نظر مسئولان برنامه محرمانه Black Widow Ops می‌گذراند. ناتاشا و تعدادی دختربچه یتیم دیگر در حالی که سن و سال زیادی ندارند توسط ایوان پتروویچ به دپارتمان ایکس سپرده شدند تا شستوشوی مغزی داده شده و در تاسیسات اتاق قرمز برای تبدیل شدن به یک جاسوس حرفه‌ای آموزش ببینند. ناتاشا در آنجا از لحاظ بیوتکنولوژی و روانشناسی بهبودهایی می‌یابد تا جوانی طولانی‌تر و طول عمر بیشتری نسبت به انسان‌های عادی داشته باشد. او یک برهه زمانی تمرینات خود را زیر نظر سرباز زمستان می‌گذراند و حتی برای مدتی با او وارد رابطه عاشقانه می‌شود.

هر بلک ویدو طی فرآیندی خاطراتی دروغین دریافت می‌کند تا تحت هیچ شرایطی به کشورش خیانت نکند.

انتقامجویان

رومانوف به گونه‌ای بزرگ و تربیت می‌شود که یک آدمکش حرفه‌ای باشد. او در یکی از عملیات‌های خود وظیفه می‌یابد به بوریس ترجنوو کمک کند تا پروفسور آنتون ونکو را به قتل برساند. ونکو را می‌توان نسخه روسی تونی استارک دانست. او یک زره قدرتمند ساخت و سپس از سوی دولتمردان کشورش وظیفه یافت استارک را کشته و تکنولوژی‌های پیشرفته‌اش را بدزدد اما او در نبرد با آیرون من شکست خورد. او می‌ترسید پس از بازگشت توسط دولتمردان کشته شود. از همین رو، تصمیم می‌گیرد به ایالات متحده آمریکا پناهنده شود. در پی این اتفاق، رومانوف و ترجنوو وظیفه می‌یابند به آمریکا رفته و پروفسور را به قتل برسانند. این عملیات، اولین ماجراجویی ناتاشا در ایالات متحده به شمار می‌رفت.

بلک ویدو و بوریس ترجنوو به تاسیسات استارک اینداستریز نفوذ کرده و سعی می‌کنند از تونی استارک درباره تکنولوژی‌های دفاعی ایالات متحده آمریکا اطلاعات به دست بیاورند اما موفق نمی‌شوند. تونی سپس زره خود را به تن کرده و به مقابله با آن دو می‌پردازد. در همین حین، ترجنوو زره پروفسور آنتون ونکو را دزدیده و سعی می‌کند آیرون من را بکشد که با ونکو مواجه می‌شود. پرفسور خود را قربانی کرده تا ترجنوو را کشته و جان تونی را نجات دهد. مدتی پس از این اتفاقات، ناتاشا با هاکای که یک جنایتکار بود ملاقات کرده و او را متقاعد می‌کند تا در کنار هم مقابل میلیاردر آمریکایی بایستند.

ناتاشا رومانو  و هاکای به نبرد با آیرون من می‌پردازند. آن دو در آستانه شکست تونی استارک هستند که بلک ویدو زخمی می‌شود. در پی این اتفاق، هاکای تصمیم به عقب نشینی می‌گیرد تا بدین ترتیب بتواند جان جاسوس روسی را نجات دهد. در پی این اتفاق، ناتاشا به کلینت بارتون علاقه‌مند می‌شود. در نتیجه، وفاداری‌اش به روسیه کاهش یافته و تصمیم می‌گیرد به ایالات متحده آمریکا پناهنده شود تا در کنار معشوقه‌اش بماند. وقتی دولتمردان روسی متوجه تصمیم اخیر ناتاشا می‌شوند، ماموران کاگ‌ب را به سراغش می‌فرستند. در پی این اتفاق، ناتاشا زخمی و به بیمارستان فرستاد می‌شود. هاکای هم تصمیم گرفت زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داده و به عضویت انتقامجویان دربیاید.

ماموران اتاق سرخ مدتی بعد بلک ویدو را دزیده و دوباره او را شستشوی مغزی می‌دهند تا به خدمت کشورش در بیاید. در پی شستشوی مغزی، او به همراه سوردمن و پاورمن به نبرد با انتقامجویان می‌پردازد. او نهایتا موفق می‌شود با کمک هاکای خودش را از شرطی‌سازی روانی آزاد کرده و به ایالات متحده پناهنده شود. ناتاشا سپس در کنار مرد عنکبوتی، کلینت بارتون و دردویل در ماجراجویی‌های مختلفی شرکت کرده و نهایتا در گروه انتقامجویان عضو می‌شود.

پیوستن به شیلد و رابطه عاشقانه با مت مورداک

به درخواست نیک فیوری، جاسوس روسی به عضویت شیلد درمی‌آید تا هر از چند گاهی ماموریت‌هایی را برای این سازمان انجام دهد. او در یکی از عملیات‌های خود برای شیلد همراه با دیگر اعضای انتقامجویان به چین فرستاده می‌شوند تا مقابل شخصیت‌های مختلفی قرار بگیرد. یکی از شخصیت‌ها، رد گاردین است که در یک برهه زمانی شوهر قانونی‌اش به شمار می‌رفت.

با گذشت مدتی، ناتاشا رومانوف با مت مورداک وارد رابطه عاشقانه شده و در کنارش به انجام کارهای ابرقهرمانه می‌پردازد. او در این برهه زمانی بیشتر نقش دستیار را برای دردویل دارد. ناتاشا در همین بازه زمانی سعی می‌کند به فعالیت در حوزه فشن بپردازد اما به هدفش دست نمی‌یابد. طی اتفاقاتی، رابطه عاشقانه ناتاشا و مت با چالش‌هایی روبرو شده و به سردی می‌گراید. بلک ویدو نهایتا تصمیم می‌گیرد به رابطه عاشقانه‌اش پایان دهد. او نگران بود فعالیت به عنوان دستیار دردویل چندان برای هویت ابرقهرمانانه‌اش مناسب نباشد.

هایدرا در یک برهه زمانی تلاش می‌کند شیلد را تحت کنترل خود بگیرد. از نتایج تلاش‌ها می‌توان به دستگیری جاسوس روسی و شکنجه او اشاره کرد. شکنجه‌ها به قدری آسیب‌زا هستند که حافظه ناتاشا دچار مشکل شده و فکر می‌کند زنی به نام نانسی راشمن بوده و یک معلم مدرسه است. او قبلا از نانسی راشمن به عنوان یک هویت مخفی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرده بود. مرد عنکبوتی که متوجه این اتفاق شده، به سراغش آمده و با کمک شانگ-چی و نیک فیوری حافظه را بازمی‌گرداند. پس از اینکه خاطرات اصلی بازگشت، ناتاشا به سراغ مت  می‌رود که متوجه می‌رود او رابطه عاشقانه‌ای را با زنی به نام هیثر گلن آغاز کرده است. در نتیجه، تصمیم می‌گیرد نیویورک را ترک کند.

ناتاشا رومانوف طی اتفاقاتی متوجه می‌شود مت مورداک دیگر علاقه عاشقانه‌ای نداشته و او را تنها یک دوست می‌بینید. از همین رو، تصمیم می‌گیرد دست از تلاش‌های بیهوده بردارد.

ایجاد گروه قهرمانان

جاسوس روسی در پی جدایی از مت مورداک به لس آنجلس رفته و در آنجا گروهی را با نام قهرمانان (The Champions) ایجاد می‌کند که عمر طولانی‌ای ندارد. این گروه با همراهی گوست رایدر، هرکولس، انجل و آیس‌من ایجاد می‌شود. در ضمن، دوستانش نام ناتاشا را برای خطاب کردنش استفاده می‌کنند که فرم غیررسمی ناتالیا است.

بد نیست بدانید در کمیک بوک‌های The Champions فاش می‌شود بلک ویدو ظاهرا از نوادگان خاندان رومانوف (یک خانواده اشرافی و قدرتمند که از سال ۱۶۱۳ الی ۱۳۹۷ بر روسیه حکومت کرد) بوده و ارتباط خویشاوندی‌ای با نیکولای دوم دارد.

قرن بیست و یک میلادی

مت مورداک که تحت تاثیر داروهای روانگران است، تصمیم می‌گیرد یک کودک را به قتل برساند. او گمان می‌کند کودک مورد نظر دجال است. کارن پیج معشوقه جدید مت مورداک از وضعیت روانی او اطلاع دارد. از همین رو، سعی کمی‌کند جلویش را بگیرد اما جانش را از دست می‌دهد. این اتفاقات همچنین باعث می‌شود ناتاشا رومانوف بار دیگر سر راه دردویل قرار بگیرد. جاسوس روسی در گفتگو با مت فاش می‌کند همچنان علاقه‌مند است اما مت مورداک سرشار از خشم بوده و برای شروع رابطه عاشقانه آماده نیست. از همین رو، ترجیح می‌دهد در حال حاضر رابطه‌ای شکل نگیرد.

ناتاشا رومانوف با گذشت مدتی از سوی یلنا بلووا به چالش کشیده می‌شود. او مانند ناتاشا در تاسیسات اتاق سرخ آموزش دید تا یک جاسوس و آدمکش حرفه‌ای باشد. یلنا تنها فردی است که موفق شد نمرات بهتری از ناتاشا در تمرینات و آزمایش‌ها به دست بیاورد. از همین رو، می‌خواهد ناتاشا را شکست داده و لقب بلک ویدو را از آن خود کند. ناتاشا تمایلی به مبارزه نداشته و به یلنا می‌گوید به جای اینکه برای یک سرویس جاسوسی فعالیت کند، هویت واقعی‌اش را بیابد. او همچنین از یلنا می‌پرسد چرا می‌خواهد بلک ویدو باشد، در حالی که می‌تواند یلنا بلووا باشد.

تلاش‌های جاسوس روسی برای متقاعد کردن یلنا بلووا راهی به جایی نبرده و به درگیری‌های چندباره آن‌ها منجر می‌شود. ناتاشا رومانوف نهایتا تصمیم می‌گیرد از دستکاری روان‌شناختی استفاده کند تا ماهیت واقعی جاسوسی را به یلنا نشان دهد. یلنا که در پی این اقدام به شدت خشمگین شده، به خانه بازگشته و برای مدتی جاسوسی را کنار می‌گذارد. در این میان، مت مورداک نسبت به خشونتی که در روش ناتاشا وجود داشته وحشت‌زده می‌شود. هر چند، نیک فیوری این اقدام را برای حفظ جان یلنا ضروری توصیف کرد.

مدت کوتاهی از اینکه اسکارلت ویچ باعث مرگ هاکای و انحلال انتقامجویان شد می‌گذرد. ناتاشا می‌داند شرایط به هیچ وجه مساعد نیست. در نتیجه، به آریزونا می‌رود تا شاید در آنجا در امان باشد اما مورد حمله عده‌ای قرار می‌گیرد. در این بین، مشخص می‌شود فردی در تلاش است تمامی افرادی که در اتاق سرخ آموزش دیده‌اند را به قتل برساند. در پی حمله، ناتاشا رومانوف تحقیقات خود را شروع می‌کند تا بفهمد چه کسی پشت حملات است. با یافتن شواهد به روسیه سفر کرده و آنجا متوجه می‌شود یک شرکت به نام گایناکن بیوتکنولوژی مورد نیاز برای آموزش بلک ویدوها را از سازمان R2 (جایگزین اتاق سرخ) خریداری کرده و حالا می‌خواهد تمامی افرادی که به واسطه آن آموزش دیده‌اند را به قتل برساند.

پس از اینکه به واقعیت پی برد، مغز متفکر قتل‌های اخیر و مدیرعامل گایناکن را پیدا کرده و به قتل می‌رساند. او، ایان مک‌کسترز نام داشت و به دنبال خلق یک سلاح شیمیایی جدید بود. بلک ویدو سپس مجبور می‌شود مقابل ماموران چند دولت بایستد تا جان سالی ان کارتر را نجات دهد. این دختر جوان به ناتاشا رومانوف در جریان تحقیقات کمک کرده بود تا دستی که پشت پرده قتل‌ها بود را بیابد.

جنگ داخلی

جاسوس روسی در جریان جنگ داخلی ابرقهرمانان پشتیبان Superhuman Registration Act بود و در گروهی به رهبری آیرون من عضویت دارد. پس از اتمام جنگ، ناتاشا به انتقامجویان می‌پیوندد که چندی پیش دوباره تشکیل شد. علاوه بر این، گمان می‌شود نیک فیوری رئیس شیلد کشته شده است. از همین رو، ریاست سازمان به ناتاشا رومانوف سپرده می‌شود که بالاترین درجه را در میان تمامی ماموران دارد.

با گذشت مدتی، بلک ویدو از سوی تونی استارک وظیفه می‌یابد سپر کاپیتان آمریکا فقید را به جای امنی ببرد اما در میانه راه از سوی باکی بارنز معشوقه سابقه‌اش مورد حمله قرار گرفته و سپر به سرقت می‌رود. در پی این اتفاق، ناتاشا و فالکون به سراغ بارنز رفته و او را از شر دستیاران رد اسکرول خلاص کرده، او را به هلی‌کریر شیلد آورده و متقاعدش می‌کنند به عنوان کاپیتان آمریکای جدید به فعالیت بپردازد. ناتاشا برای مدتی بارنز را در ماجراجویی‌ها همراهی می‌کند تا اینکه از سوی شیلد فراخوانده شد. او سپس با همکاری بارنز و فالکون برای آخرین بار به مبارزه با رد اسکرول پرداخته و شارون کارتر را نجات می‌دهند.

از دیگر فعالیت‌های بلک ویدیو در این بازه زمانی می‌توان به دستگیر هرکولس، حضور در نبرد با اسکرول‌ها و همراهی بارنز به عنوان همکار اشاره کرد.

تاندربولت‌ها

پس از اینکه نورمن آزبرون متوجه می‌شود یلنا بلووا مخفیانه به یکی از تاسیسات متروکه شیلد نفود کرده، به او پیشنهاد می‌دهد رهبر جدید گروه تاندربولت‌ها شود. او در اولین ماموریت خود با کمک مرد مورچه‌ای کنترل هواپیمای ایر فورس وان (هواپیمای حامل رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا) را به دست می‌گیرد، آن هم در حالی که رئیس جمهور، گابلین و داک سمسون سوارش هستند.

یلنا بلووا در ماجراجویی جدید خود از سوی نورمن آزبورن ماموریت می‌یابد سانگ‌برد را پیدا کرده و بکشد. سانگ‌برد قبلا در تاندربولت‌ها عضویت داشت. در همین حین، نیک فیوری به یلنا دستور می‌دهد سانگ‌برد را از شرایطی که در آن گرفتار شده نجات دهد. در پی این اتفاق، مشخص می‌شود یلنا در واقع ناتاشا رومانوف است که از فیوری دستور گرفته و برای رسیدن به اهدافش مجبور شده از ظاهر یلنا استفاده کند. او سانگ‌برد را پیش فیوری می‌برد، غافل از اینکه تاندوربولت‌ها آن دو را تعقیب کرده‌اند. اعضای گروه سپس آن سه را به پیش آزبورن می‌برند. نورمن در این بخش از داستان فاش می‌سازد فردی که تمام مدت دستورها را برای ناتاشا می‌فرستاده فیوری نبوده، بلکه خودش بوده است. او قصد داشته بلک ویدو را به عضویت تیم خود دربیاورد و علاوه بر این، به دنبال یافتن لوکیشن فیوری بود. در نتیجه، چنین نقشه‌ای را اجرا کرده است.

مرد مورچه‌ای و پالادین طی اتفاقاتی مقابل تاندربولت‌ها ایستاده و در انتها به بلک ویدو و سانگ‌برد کمک می‌کنند تا جان خود را نجات دهند.

عصر قهرمانانه

جاسوس روسی در ابتدای کمیک بوک The Heroic Age از سوی استیو راجرز به عضویت یکی از زیرمجموعه‌های محرمانه انتقامجویان به نام «انتقامجویان مخفی» در می‌آید. او به همراه همکار جدید خود والکری به دوبی سفر کرده و در آنجا، طی ماموریتی یک شی خطرناک را می‌دزدد. این شی سپس به بیست سپرده می‌شود تا روی آن تحقیق کند. بیست در جریان آزمایشات متوجه می‌شود شی مزبور با تاج سرفنت کراون (به دارنده اجازه می‌دهد کنترل یک مار هفت سر را به دست بگیرد) ارتباطی دارد.

بلک ویدو همچنین با کلون نوجوان خود ملاقات می‌کند که با نام «رقاص کوچک» شناخته می‌شود. او تاینی دنسر را از شر یک دلال سلاح نجات می‌دهد.

ترس مطلق

کمیک بوک Fear Itself درباره حمله سرپنت به زمین است. او برادر اودین بوده و خود را پادشاه برحق آزگارد می‌داند. سرپنت به عنوان خدای ترس هم شناخته شده و قادر به گسترس آن در میان جمعیت هدف است. او سپس از ترس موجود در ذهن‌ها تغذیه کرده و خود را جوان می‌کند. سرپنت همچنین هفت چکش دارد که فرد در صورت برقراری ارتباط با آن به یکی از زیردستان سرپنت تبدیل شده و کاملا تحت سلطه او قرار می‌گیرد. در Fear Itself تعدادی از شخصیت‌های کمیک بوکی مشهور مانند هالک به زیردستان سرپنت تبدیل می‌شوند.

بلک ویدیو در کمیک بوک Fear Itself ماموریت دارد به همراه پرگرین به مارسی رفته و تعدادی از شهروندان که توسط رپیدو گروگان گرفته شده‌اند را نجات دهد.

پایان زمین

پس از شکست انتقامجویان مقابل شش شرور، تنها مرد عنکبوتی، سیلور سیبل و بلک ویدیو از توانایی لازم برای ایستادن مقابل دکتر اختاپوس برخوردار هستند. هر چند، ناتاشا رومانوف طی اتفاقاتی تحت کنترل اختاپوس قرار گرفته و تنها دستورات او را انجام می‌دهد. این شرایط ادامه دارد تا اینکه هاکای و آیرون من در جریان یک نبرد او را بیهوش کرده و به حالت عادی بازمی‌گردانند.

امپراتوری مخفی

بخش‌های عمده ایالات متحده آمریکا در کمیک بوک امپراتوری مخفی (The Secret Empire) تحت کنترل هایدرا و کاپیتان آمریکا قرار دارد. استیو راجرز طی اتفاقاتی توسط کلون رد اسکرول و به واسطه مکعب کیهانی شستشوی مغزی داده شده و اکنون برای اهداف هایدرا قدم برمی‌دارد. بلک ویدو در جریان این اتفاقات در گروه مقاومتی عضویت دارد که سعی می‌کند شرایط را به حالت قبل برگرداند.

هاکای سعی دارد با کمک هرکولس و کوئیک‌ سیلور تکه‌های مکعب کیهانی را بیابد اما ناتاشا رومانوف اهداف متفاوتی را در سر می‌پروراند. او خود را متقاعد کرده که استیو راجرز در صورتی که حق انتخاب داشت، ترجیح می‌داد کشته شود به جای اینکه در خدمت هایدرا باشد. از همین رو، تصمیم می‌گیرد با کشیدن یک نقشه او را به قتل برساند اما نهایتا جان خود را از دست می‌دهد.

در انتهای کمیک بوک امپراتوری مخفی استیو راجرز به حالت طبیعی بازگشته و دولت تحت کنترل هایدرا هم از بین می‌رود اما شخصیت‌هایی که مانند ناتاشا رومانوف جان خود را از دست دادند، مرده باقی می‌مانند.

کلون ناتاشا رومانوف

باکی بارنز یک دیکتاتور را زیر نظر دارد که طی چند وقت اخیر به کمک هایدرا توانسته به قدرت زیادی دست یابد. این شرایط ادامه دارد تا اینکه دیکتاتور مزبور توسط یک آدمکش به قتل می‌رسد. سرباز زمستان با در نظر گرفتن نحوه ترور و مهارت‌های آدمکش مطمئن می‌شود قتل کار بلک ویدو است.

با گذشت مدت کوتاهی از این مشخص می‌شود سازمان Black Widow Ops Program در پی مرگ ناتاشا رومانوف تعدادی کلون بر اساس او ساخته است. ارسا میجر پس از کسب اجازه از رد اوربیت خاطرات رومانوف را به یکی از کلون‌ها انتقال داده و سپس تلاش خود را به کار گرفت تا ضعف‌هایش را از بین ببرد. کلون مزبور سپس ماموریت می‌یابد باقی مانده اعضای دو سازمان هایدرا و شیلد را از میان بردارد.

کلون ناتاشا رومانوف اورفن میکر را کشته و در همین حین واقعیت را برای سرباز زمستان و هاکای فاش می‌کند. برای اینکه دو ابرقهرمان مزاحم اقداماتش نشوند، آن‌ها را زندانی می‌کند. با گذشت مدتی، کلون موفق می‌شود اعتماد روسای تاسیسات اتاق سرخ را به دست آورده و به جمعشان نفوذ می‌کند. در همین حال، سعی دارد افراد مختلف را به استخدام خود دربیاورد تا به کمکشان اربابان خود را به قتل برسانند. سرباز زمستان و هاکای که آزاد شده‌اند، خودشان را به اتاق سرخ رسانده و با کلون بلک ویدیو مواجه می‌شوند که مشغول کشتن اربابان سابق خود است. او در انتهای نبرد نه تنها تمامی کلون‌ها را از بین می‌برد، بلکه اپسیلون رد را می‌کشد.

وقتی نیروهای دولتی سر می‌رسند، کلون بلک ویدو خود را ناتاشا رومانوف معرفی و آنجا را ترک می‌کند. او همچنین یک نامه برای سرباز زمستان و هاکای می‌نویسد. او در نامه از کلینت بارتون می‌خواهد دست از تعقیبش بردارد و به باکی بارنز هم پیشنهاد می‌دهد به او بپیوندد تا اتاق سرخ را برای همیشه از بین ببرد.

کلون بلک ویدیو در خط داستانی Infinity Countdown سیگنالی که توسط ولورین فعال شده بود را ردیابی کرده و به مدریپور (یک جزیره تخیلی) می‌رسد. او در آنجا با سنگ فضا مواجه شده که طبق خواسته ولورین، وظیفه دارد از آن محافظت کند. ناتاشا رومانوف در پی این اتفاق به ملاقات با دکتر استرنج می‌رود. او علاقه‌ای به محافظت از سنگ فضا نداشته و ترجیح می‌دهد شی مزبور را در اختیار استرنج قرار دهد اما او نمی‌پذیرد؛ زیرا نگه داشتن سنگ‌های فضا و زمان در کنار هم اقدام بسیار خطرناکی است. با گذشت مدتی، سازمان Infinity Watch خلق می‌شود که وظیفه آن محافظت از سنگ‌های ابدیت در برابر افرادی مانند تانوس است. مطابق انتظار، کلون بلک ویدو یکی از اعضایش است.

سرگذشت بلک ویدو در دنیای سینمایی مارول

در این بخش سرگذشت بلک ویدو روی پرده‌ نقره‌ای سینما را مرور می‌کنیم.

فیلم Iron Man 2

پس از اینکه تونی استارک به صورت رسمی اعلام کرد آیرون من است، دستیار شخصی‌اش پپر پاتز را به عنوان مدیرعامل استارک اینداستریز انتخاب می‌کند. او همچنین وظایف مرتبط با دستیار شخصی‌اش را به ناتالی راشمن می‌سپارد که در شرکتش مشغول به کار بود، بی اطلاع از اینکه ناتالی در واقع یک جاسوس از طرف نیک فیوری است.

پس از اینکه ماموریت اصلی ناتالی راشمن برای تونی استارک فاش می‌شود، او به پروتاگونیست داستان کمک می‌کند تا مقابل جاستین همر و ایوان ونکو بایستد.

فیلم The Avengers

ناتاشا رومانوف در اسارت نیروهای روسی قرار دارد که به محض دریافت تماس از فیل کالسون خود را آزاد کرده و به کلکته می‌رود تا بروس بنر را از خطری قریب‌الوقوع مطلع کرده و از او درخواست کمک می‌کند. در آنسوی جهان، لوکی تسراکت را دزدیده، تعدادی از نیروهای شیلد را تحت کنترل خود گرفته و می‌خواهد برای ورود ارتش تحت امرش یک پورتال عظیم ایجاد کند.

ناتاشا رومانوف و بروس بنر به هلی‌کریر رفته و در آنجا با استیو راجرز ملاقات می‌کنند. با گذشت مدت کوتاهی، ابرقهرمانان در اشتوتگارت با لوکی مواجه شده و پس از شکست، او را به مقر فرماندهی می‌آورند. ناتاشا که مهارت بالایی در اسختراج اطلاعات از شخص مورد نظر دارد. به واسطه یک گفتگو با خدای شرارت متوجه نقشه‌اش می‌شود اما دیر شده و دیگر کاری از دست جاسوس روسی بر نمی‌آید. بروس بنر به هالک تبدیل شده و خرابکاری بزرگی را به بار می‌آورد. در همین حین، نیروهای لوکی با فرماندهی هاکای به هلی‌کریر نفوذ می‌کنند.

لوکی در پی فرار از هلی‌کریر تسارکت را گرفته و پروتال را ایجاد می‌کند. با گذشت مدتی، ابرقهرمانان در قالب تیمی به نام انتقامجویان به نیویورک رفته و مقابلش می‌ایستند.

فیلم Captain America: The Winter Soldier

بلک ویدو در تازه‌ترین ماجراجویی خود با کاپیتان آمریکا همراه می‌شود. آن‌ها پس از به دست آوردن اطلاعاتی که نیو فیوری به دنبالش بوده، آن را بررسی کرده و متوجه می‌شوند سازمان شیلد یک پناهگاه مخفی در نیوجرسی دارد. آن دو خودشان را به محل مورد نظر رسانده و پس از نگاهی به محیط اطراف، یک ابرکامپیوتر را روشن می‌‎کنند؛ ابرکامپیوتری که آگاهی و هوشیاری دکتر آرنیم زولا به آن انتقال داده شده است. ناتاشا رومانوف و استیو راجرز پس از گفتگو با زولا متوجه می‌شوند هایدرا تمام این سال‌ها در شیلد نفوذ کرده بود و بسیاری از بخش‌ها را تحت کنترل خود دارد. آن‌ها همچنین می‌فهمند الکساندر پیرس رهبر نیروهای هایدرا در شیلد است.

ناتاشا رومانوف با همکاری استیو راجرز و سم ویلسون در انتهای فیلم مقابل هایدرا ایستاده و جلوی قتل عام میلیون‌ها نفر توسط هایدرا را را بگیرند. آن‌ها برای رسیدن به چنین هدفی با باکی بارنز درگیر می‌شوند.

فیلم Avengers: Age of Ultron

ناتاشا رومانوف و دیگر اعضای انتقامجویان در ابتدای داستان به یکی از تاسیسات هایدرا در سوکوویا حمله می‌کنند تا تسراکت را پس بگیرند. آن‌ها در آنجا با واندا ماکسیموف و پیترو ماکسیموف درگیر می‌شوند.

پس از اینکه هوش مصنوعی اولتران فعال شده و برخلاف انتظار، علیه بشریت اعلام جنگ کرده و شرایط نامساعدی را برای تمامی اعضای انتقامجویان به وجود می‌آورد، آن‌ها مجبور می‌شوند به خانه کلینت بارتون رفته و مدتی را در آنجا بگذرانند. فرزندان بارتون، رومانوف را عمه خود می‌نامند. در این بخش از داستان همچنین گفتگویی میان ناتاشا و بروس بنر پیرامون علاقه‌شان به یکدیگر شکل می‌گیرد.

انتقامجویان نهایتا به سوکوویا بازگشته و در آنجا برای آخرین بار با اولتران مواجه می‌شوند.

فیلم Captain America: Civil War

ناتاشا رومانوف به همراه استیو راجرز و واندا ماکسیموف به لاگوس می‌رود تا در آنجا جلوی سرقت یک سلاح شیمیایی توسط کراس‌بونز را بگیرند. اگرچه کراس‌بونز به هدف خود نمی‌رسد، واندا اشتباها تعدادی از کارگردان واکاندایی که مشغول کار بوده‌اند را می‌کشد. این اتفاق باعث شکل‌گری توافقنامه‌ای تحت عنوان توافقنامه سوکوویا می‌شود؛ چیزی که بین اعضای انتقامجویان اختلاف می‌اندازد.

بلک ویدو در ابتدا کنار تونی استارک می‌ایستد که با توافقنامه سوکوویا موافق است اما به خاطر رابطه دوستانه‌اش با استیو راجرز جبهه خود را تغییر می‌دهد. او پس از کمک به کاپیتان آمریکا و باکی بارنز مجبور می‌شود برای مدتی در خفا باشد؛ زیرا توافقنامه را زیر پا گذاشته است.

فیلم Avengers: Infinity War

پروکسیما میدنایت و کوروس گلیو در ابتدا داستان به واندا ماکسیموف و ویژن حمله می‌کنند تا سنگ ذهن را برای اربابشان تانوس بیابند. در حالی که در آستانه رسیدن به خواسته خود هستند، از سوی سم ویسلون، استیو راجرز و بلک ویدو مورد حمله قرار گرفته و پس از زخمی شدن گلیو مجبور به عقب‌نشینی می‌شوند.

انتقامجویان در انتهای فیلم به واکاندا می‌روند تا در آنجا مقابل تانوس و ارتشش بایستند اما موفق نشده و تایتان دیوانه به تمامی سنگ‌های ابدیت دست یافته، دستکش خود را تکمیل کرده و نصف جمعیت انسان‌ها را به صورت تصادفی به خاکستر تبدیل می‌کند. تانوس سپس از سیاره زمین می‌رود.

فیلم Avengers: Endgame

در پی اتفاقی که در Avengers: Infinity War رخ داد، ناتاشا رومانوف وظیفه رهبری انتقامجویان متشکل از راکت، نبیولا، اوکویه و کارول دنورس را بر عهده می‌گیرد. آن‌ها نه تنها مقابل تهدیدهای زمینی می‌ایستند، بلکه به تهدیدهای کهکشانی هم رسیدگی می‌کنند. زندگی بدون هدف و توام با ناامیدی ابرقهرمانان ادامه دارد تا اینکه اسکات لنگ از قلمرو کوانتوم بازگشته و راهی پیش رویشان برای بازگرداندن شرایط به حالت قبل می‌گذارد. پیش از این اتفاق، انتقامجویان به سراغ تانوس رفته و متوجه شده بودند او از سنگ‌های ابدیت برای نابودی‌شان استفاده کرده و دیگر راهی برای بازگرداندن مردگان وجود ندارد.

انتقامجویان به گروه‌های مختلف تقسیم شده و به واسطه قلمرو کوانتومی به لوکیشن‌ها و زمان‌های مختلف در گذشته سفر می‌کنند تا سنگ‌های ابدیت را به دست بیاورند. در همین حین، ناتاشا رومانوف جان خود را قربانی می‌کند تا کلینت بارتون بتواند سنگ روح را به دست آورده و بازگردد. نهایتا، هالک با استفاده از دستکش جدیدی که ساخته شده مردگان را به زندگی می‌گرداند. نسخه قدیمی تانوس هم که از نقشه انتقامجویان خبردار شده بود، به زمان حال آمده و مقابل ابرقهرمانان می‌ایستد اما شکست می‌خورد.

قدرت‌ها و قابلیت‌ها

بدن بلک ویدیو به واسطه بیوتکنولوژی ارتقا یافته است. در نتیجه، سنش افزایش نیافته، در برابر بیماری‌ها مصونیت داشته و زخم‌هایش در مقایسه با انسان‌های عادی طی مدت زمان بسیار کمتری بهبود می‌یابند. کارمندان اتاق سرخ همچنین از شرطی‌سازی روانی استفاده کرده‌اند تا ناتاشا رومانوف نتواند به خاطرات واقعی خود دسترسی پیدا کند.

جاسوسی روسی از آمادگی بدنی بسیار بالایی برخوردار بوده و چابکی‌اش بیشتر از دارندگان مدال‌های المپیک توصیف شده است. به این موارد باید انعطاف‌پذیری و قابلیت حفظ تعادل در شرایط سخت را هم اضافه کرد. ناتاشا رومانوف همچنین از ذهن بسیار قدرتمندی دارد. او نه تنها می‌تواند روی طرف مقابل تاثیر روانی گذاشته و به خواسته‌اش برسد، بلکه قادر است احساسات خود را به بهترین نحو پنهان کند. در ضمن، او مانند کاپیتان آمریکا قدرت پردازش اطلاعات بالایی داشته و می‌تواند در کمترین زمان ممکن بهترین تصمیم را اتخاذ کند.

ناتاشا رومانوف یک ورزشکار بسیار حرفه‌ای بوده و در ژمناستیک، آکروبات  و انجام انواع حرکات پیچیده روی زمین یا در هوا مهارت دارد. او همچنین رزمی کار بوده (جو جیتسو، آیکیدو، بوکس، جودو، کاراته، ساواته، نینجوتسو، سامبو،  کونگ فو وکنپو)، با انواع سلاح‌ها آشنایی داشته، قادر به استفاده از همه آن‌ها بوده و از همه مهم‌تر، تک‌تیراندازی فوق‌العاده‌ای است. به این موارد می‌توان مهارت‌های مرتبط با جاسوسی و رقص باله را هم اضافه کرد. در ضمن، او قادر است حین نبرد بهترین تصمیمات را اتخاذ کرده و گروه تحت امرش را به بهترین نحو ممکن رهبری کند.

بلک ویدیو از تجهیزات مختلفی استفاده می‌کند که توسط دانشمندان و تکنیسین‌های روسی ساخته شده و به کمک کارمندان شیلد بهبود یافته‌ند. از مهم‌ترین‌ها می‌توان به نیش عنکبوت استفاده کرد که در واقع گلوله‌های انرژی هستند که می‌توانند تا ۳۰ هزار ولت را به دشمن انتقال داده و او را از پا درآوردند. مورد دوم، «تار عنکبوت» است که برای نامیدن یک گرپینگ هوک به کار می‌رود. مورد آخر هم یک تجهیزات جدید است که اخیرا معرفی شد. این ابزار «بوسه بیوه» نام داشته و قادر است گاز بیهوش‌کننده‌ای را در محیط انتشار دهد.

لباس مخصوص ناتاشا رومانوف از پارچه‌ای کششی ساخته شده که مواد مختلفی را از خود جای داده است. روی انگلشتان دستکش‌ها و کفش‌های او مکنده‌های بسیار کوچکی قرار دارد که به واسطه آن‌ها می‌تواند از دیوارها بالا رفته یا به سقف‌ها بچسبد.

بازخوردها

بلک ویدو از سوی مجله Comics Buyer’s Guide به عنوان یکی از ۱۰۰ زن جذاب تاریخ صنعت کمیک بوک انتخاب شده است. به این مورد می‌توان می‌توان رتبه ۷۴ بهترین شخصیت‌های کمیک بوکی از نظر وب سایت IGN و رتبه ۱۷۶ بهترین شخصیت‌های کمیک بوکی از نظر وب سایت Wizard را اضافه کرد.

چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میان نسخه کمیک بوکی و نسخه سینمایی بلک ویدیو وجود دارد؟

وقتی شخصیتی از یک مدیوم به مدیوم دیگری می‌رود تغییراتی در آن به وجود می‌آید. بدین ترتیب، در عین حال که شباهت‌هایی وجود دارد، شاهد تفاوت‌هایی هستیم. این موضوع در قبال بلک ویدو هم صادق بوده و قصد داریم در این بخش از مقاله به چنین مبحثی بپردازیم.

با شباهت‌های نسخه کمیک بوکی و سینمایی ناتاشا رومانوف شروع می‌کنیم. اولین شباهت، جذابیت ظاهری و صد البته مهارت بالا در مبارزات است. او در هر دو مدیوم افراد زیادی را از پا درآورده و مهارت‌های نظامی و جاسوسی خود را بارها به اثبات رسانده است. دومین شباهت، به مچ‌بند مربوط می‌شود؛ ابزاری که در هر دو مدیوم وجود دارد. این مچ‌بند ابزارهای مختلفی را در خود جای داده که برای مثال می‌توان به نیش بیوه و بوسه بیوه اشاره کرد. سومین شباهت، رابطه با هاکای است. او در کمیک بوک‌ها یک شرور است تا اینکه با کلینت بارتون ملاقات کرده و تصمیم می‌گیرد به ایالات متحده پناهنده شده و زندگی قبلی را کنار بگذارد. چنین رابطه‌ای در دنیای سینمایی مارول هم وجود دارد، با این تفاوت که به هیچ وجه عاشقانه نیست.

شباهت چهارم، سرگذشت تقریبا یکسان است. ناتاشا رومانوف در کمیک بوک‌ها و Marvel Cinematic Universe در تاسیساتی مخفی و محرمانه به نام اتاق سرخ آموزش دیده تا به چیزی تبدیل شود که امروزه است. شباهت پنجم و پایانی، عضویت در یک سازمان بزرگ است. رومانوف، تنها جاسوسی نیست که توسط اتاق سرخ آموزش دید و به فعالیت در اقصی نقاط دنیا پرداخت. چنین چیزی در MCU هم صدق می‌کند.

اولین تفاوت، عدم داشتن قدرت‌های فراطبیعی است. بلک ویدیو در صفحات کمیک بوک از قدرت‌های فراانسانی برخوردار است اما نسخه سینمایی از چنین ویژگی‌ای برخوردار نیست. نسخه سینمایی تنها با اتکا بر تمرین مهارت‌ها دشمنان خود را از پا درمی‌آورد. دومین تفاوت به رابطه عاشقانه با دردویل مربوط می‌شود. اگرچه هاکای تغییر بزرگی را در زندگی ناتاشا رومانوف به وجود آورد، دردویل اصلی‌ترین معشوقه بلک ویدیو در کمیک بوک‌ها محسوب می‌شود. این در حالی است که تنها معشوقه ناتاشا در مدیوم سینما هالک است.

سومین و آخرین تفاوت، در سرگذشت ریشه دارد. بلک ویدو در مدیوم کمیک بوک قبل از اینکه با هاکای ملاقات کند، یک شرور به تمام معنا بود که دست به هر کاری می‌زد. چنین ادعایی برای سرگذشت ناتاشا رومانوف روی پرده نقره‌ای صادق نیست. اگرچه دستانش به خون افراد زیادی آغشته است، در Marvel Cinematic Universe به گونه‌ای به تصویر کشیده که تمامی قتل‌ها به واسطه شستشوی مغزی بوده است.

آیا شاهد بازگشت بلک ویدو خواهیم بود؟

Marvel Cinematic Universe، یک دنیای عظیم و غیرقابل‌پیش‌بینی است. با اینحال، با قطعیت می‌توان گفت ناتاشا رومانوف یا بلک ویدو هرگز در فیلم‌های بعدی حضور نخواهد داشت. دلیل اول، به جمله‌ای مربوط می‌شود که رد اسکرول به زبان آورد. او به ناتاشا و کلینت بارتون تاکید کرد این معامله ابدی بوده و فردی که در ازای سنگ روح قربانی می‌شود، تحت هیچ شرایطی قادر به بازگشت نیست. علاوه بر این، مارول خود را برای رونمایی از جایگزین بلک ویدو آماده می‌کند.

جایگزین بلک ویدیو، یلنا بلووا نام داشته و مانند ناتاشا رومانوف در اتاق سرخ آموزش دیده تا یک جاسوس و آدمکش حرفه‌ای باشد. نسخه لایو اکشن این شخصیت در فیلم سینمایی Black Widow رونمایی شده و طبق شواهد، نقش مهمی در آینده دنیای سینمایی مارول ایفا خواهد کرد.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

1 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments