فیلم Blacklight به عنوان جدیدترین فیلم اکشنی است که لیام نیسون در آن به هنرنمایی پرداخته اما آیا فیلم Blacklight یا صاعقه سیاه میتواند اثر متفاوتتر و قابل احترامتری در این ژانر از نیسون باشد یا این بازیگر، مجدد فیلمی متوسط یا شاید هم ضعیف در کارنامهاش جای داده است؟
قبل از اینکه به نقد فیلم بلک لایت بپردازیم، ذکر این نکته الزامی است که لیام نیسون فارغ از سن و سالی که در حال حاضر دارد، بازیگر توانمند و هنرمندی است که ما او را پیشتر با بازی در فیلمهای ماندگاری مثل لیست شیندلر (Schindler’s List) و ربوده شده (Taken) به یاد داریم. متاسفانه لیام نیسون با پا به سن گذاشتن، چند سالی است که به بازی در سلسله فیلمهای سینمایی متوسطی تن داده که فارغ از کیفیت نه چندان مطلوبشان از حیث کارگردانی و سناریو، چنین آثار سینمایی حداقل برای مدت زمانی محدود بیننده را سرگرم میکرده. لیام نیسون از بدِ حادثه در فیلم بلک لایت یا صاعقه سیاه به حدی بد ظاهر شده و به حدی فیلم از نظر کیفیت در سطح پایینی قرار دارد که همان حسِ شیرین سرگرم شدن نیز از مخاطب دریغ میشود. در ادامه به برخی از اصلیترین دلایل این مسئله میپردازیم.
در ابتدای امر اولین نقطه ضعف فیلم در سناریو نهفته است. لیام نیسون در نقش ماموری به اسم تراویس بلاک تلاش میکند تا پرده از یک راز امنیتی بردارد؛ چراکه امنیت شهروندان کشور ایالات متحده آمریکا قرار است به خطر بیفتد. فیلم در افتتاحیهی خود، به شدت دست و پا زده و با یک تدوین بسیار ضعیف، سکانسهای ابتدایی فیلم را کنار هم قرار میدهد. در صورتیکه بیننده که ما باشیم از همان ابتدا در فهم طرح داستانی به مشکل بر میخوریم. تراویس بلاک رفتارهای یک مامور کارکشته را از خود نشان میدهد اما هدف چیست؟ انگیزههای این مامور برای فهم هر چه بیشتر یک توطئه از کجا نشات میگیرد؟ و بسیاری از سوالاتی که بیننده با خود برای یافتن جواب کلنجار میرود. از طرفی اگر ایراد پلات کلی داستان فیلم بلک لایت را کنار بگذاریم، جریان قصه نیز هر از گاهی سکته ناقص میزند! به این معنا که بخش زیادی از فیلم را مکالمات تراویس با یک ژورنالیست تشکیل میدهد. کاشت چنین سکانسهایی به صورت مداوم و یکنواخت از ابتدا تا انتهای فیلم میتواند به شدت خستهکننده باشد و بیننده از شنیدن مکالمات بسیار زیاد حتی کلافه شود.
ایراد مهم دیگری که در فیلم بلک لایت وجود دارد در عدم توازن بخش اکشن و درام است. هم میتوان تدوینگر این پروژه را مقصر دانست که در حذف صحنهها کمکاری کرده و هم میتوان کارگردان را خطاکار دانست که بیشتر سعی کرده تا این فیلم، یک اثر درام باشد تا یک فیلم اکشن محض. این فرضیه را مطرح کردیم چون تراویس بیشتر به دنبال فهم حقیقت است تا بلوا به پا کردن. شاید هم کهولت سن نیسون دلیل مهم و ناگفتهای باشد که دست فیلمساز را در خلق صحنههای اکشن محدود کرده. به هر ترتیب، فیلم به هیچ عنوان دو کفه ترازویش با یکدیگر برابری نمیکند؛ چه در ابتدای داستان و چه در انتها.
فیلم بلک لایت صحنههای اکشن به شدت کم و محدودی دارد
فیلم بلک لایت حتی از لحاظ بازیگری نیز تحفه قابل تحملی نیست؛ چه برسد به اینکه از بازی لیام نیسون تعریف کنیم! با این حال بازیگرهای این پروژه در کارنامهی هنری خودشان اثر قابل توجهی نداشته و از خود بازی شگفتانگیزی به جا نگذاشتهاند. در عین حال نمیتوان بد بودن بازی کل تیم بازیگری را حاصل ناشیانه و آماتور بودن تیم بازیگری دانست. در اینجا فیلمساز و بازیگردان باید از بازیگرهای جلوی دوربین بازی بگیرند که در بلک لایت این اتفاق نمیافتد. علنا هیچ خط مشخصی در اکتینگ حس نمیشود و بیننده که ما باشیم هیچ مدل دغدغهای در نگاه بازیگرها درک نمیکنیم. گویا فقط دستور گرفتهاند که در صحنه حاضر شده و دیالوگهایی بگویند و بروند تا پلان بعدی! در بهترین حالت ممکن شاید بتوان به لیام نیسون دلخوش باشیم که او نیز در حد بضاعت خود و کاراکترِ داخل فیلمش تلاش میکند تا نقشی دِمُدِه و فراموش شدنی را از خود به جا بگذارد. به واقع نیسون برای این هدف نیز موفقیت چندانی کسب نمیکند! نقشِ شخصیتی که به راحتی پس از به نمایش در آمدن تیتراژ پایانی از یاد و خاطر بیننده خواهد رفت.
فیلم بلک لایت صحنههای اکشن به شدت کم و محدودی دارد. با این حال همان تعداد سکانسهای اکشن نیز خشک و بیروح است. تقریبا همه میدانیم که در چنین فیلمهای اکشن، محال عقل است که قهرمان اصلی داستان زودتر از موعد از پا در آمده و کشته شود. با این وجود فیلم در آب و تاب دادن به صحنههای اکشن ناتوان است و به جز آخرین سکانس اکشن، دیگر خبری از به هیجان در آوردن بیننده تا سر حد مرگ در کار نیست. متاسفانه از تراویس، این کاراکتر باهوش با خصیصههای رفتاری خاص نتوانستهاند به درستی در جریان داستانی بهرهبرداری کنند. فیلم بلک لایت بیشتر از آنکه از شخصیتهای ریز و درشتش استفاده کند، از وسایل نقلیهی مدرن بهره میگیرد و در حین تماشای تعقیب و گریزهای خیابانی بیشتر هیجانزده میشویم تا درگیری شخصیتها از نزدیک با هم!
فیلم Blacklight اثری است مایوسکننده، بد و به شدت فراموش شدنی. تماشای فیلم بلک لایت به احتمال بسیار زیاد یاد و خاطره فیلمهای قبلی لیام نیسون را در ذهنتان مخدوش خواهد کرد؛ آثاری که شاید شاهکار نبودند اما در هر صورت بیننده را به هر قیمتی که شده سرگرم میکردهاند.
- فیلمبرداری سکانسهای تعقیب و گریز خیابانی
- سناریوی بد حاوی ابهامات متعدد
- تدوین پر اشکال
- بازی نگرفتن از بازیگرها
- عدم توازن دو بخش اکشن و درام
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید