فیلم Bloodshot اثری اکشن با نقشآفرینی «وین دیزل» است که سعی دارد تا جای خود را میان عناوین مطرح این سبک باز کند؛ با این همه باید پرسید که بلادشات چقدر در تحقق این هدف موفق عمل کرده است؟
وین دیزل در سالهای اخیر بیشتر با نقش «دومینیک تورتو» در مجموعهی «سریع و خشن» (Fast & Furious) و همچنین نقش قهرمان چوبی و کم حرف مجموعهی «نگهبانان کهکشان» (Guardians of The Galaxy) یعنی «گروت» بر پردهی نقرهای حضور پیدا کرده است. فیلم بلادشات فرصت تازهای برای این بازیگر کهنهکار فراهم کرده تا یک بار دیگر در نقش ستارهی یک فیلم اکشن ظاهر شود. این اثر از مجموعه داستانهای مصوری با همین نام اقتباس شده که توسط شرکت Valiant Comics منتشر میشود. کمیکهای بلادشات برای اولین بار در سال ۱۹۹۲ رونمایی شد و انتشار آن همچنان ادامه دارد.
فیلم بلادشات داستان یک سرباز کارکشته به نام «رِی گریسون» را روایت میکند که پس از کشته شدن توسط یک گروه تروریستی، به عنوان یک ابرسرباز، یک بار دیگر به میدان نبرد باز میگردد. بازگشت این قهرمان از جهان مردگان به لطف فناوریهای نظامی و روباتیکِ یک شرکت پیشگام در این عرصه صورت گرفته که در راس آن، «دکتر هارتینگ» با بازی «گای پیرس» قرار دارد. رِی با کمک نانو ماشینهایی که درون بدن خود دارد، قدرت و سرعت خارقالعادهای پیدا کرده و میتواند در برابر انواع و اقسام آسیبهای فیزیکی دوام بیاورد. قهرمان داستان ما، خیلی زود متوجه اسرار و توطئههای پشت پردهی جهان ابرسربازها میشود و برای یافتن حقیقت، مسیری پر پیچ و خم را در پیش میگیرد.
فیلم بلادشات از کمیکی با همین نام اقتباس شده است.
وین دیزل به هیچ وجه نمیتواند حس «قهرمان» و «قدرتمند» بودن را در طول فیلم به مخاطب انتقال دهد
داستان فیلم بلادشات ناخودآگاه بیننده را به یاد فیلم «پلیس آهنی» (Robocop) میاندازد. در هر دو اثر، یک سرباز توسط خلافکاران کشته شده و با کمک فناوریهای رباتیک به زندگی باز میگردد. اگر شما هم داستان پلیس آهنی را به خوبی به خاطر دارید، فیلم بلادشات برایتان بسیار قابل پیشبینی خواهد بود. این اثر تقریبا هیچ نوآوری قابل تاملی در روایت داستانی نداشته و فقط یک قصهی نسبتا کلیشهای را برپایهی انتقام برایمان بازگو میکند؛ از سوی دیگر، شخصیتهای اصلی و فرعی داستان هم چندان پرداخت مناسبی ندارند. ری گریسون به عنوان قهرمان داستان، در ابتدای فیلم هیچ اطلاعاتی از گذشته و زندگی خود ندارد و متاسفانه این وضعیت تا پایان فیلم هم هیچ تغییری نمیکند. به همین دلیل است که درک جایگاه ری در جهان بلادشات و هدف او از مبارزه برای بیننده کمی دشوار خواهد بود. بگذارید تا یک بار دیگر و برای آخرین بار، به پلیس آهنی بازگردیم. بخش مهمی از بار احساسی این فیلم به تلاش «الکس مورفی» برای یافتن خانوادهی خود و به دست آوردن خاطراتش اختصاص داشت، اما ری گریسون در فیلم بلادشات تقریبا هیچ گذشتهای ندارد. او نه تنها هیچگونه اطلاعات به درد بخوری از زندگی خود ندارد، بلکه دلیل مرگ خود را هم به خاطر نمیآورد. متاسفانه بلادشات در طول ۱۰۰ دقیقه مدت زمان پخش خود، به هیچ وجه به سؤالات بینندگان در خصوص قهرمان داستان، انگیزههای او برای نبرد و حتی اهداف پنهان دشمنانش پاسخ نداده و اهمیت موارد یاد شده در پرداخت شخصیتها و ارتباط بیننده با آنها را به کلی نادیده میگیرد.
در کارنامهی حرفهای وین دیزن به عنوان یک بازیگر، میتوان فهرست بلندبالایی از شکستهای تجاری را مشاهده کرد، با این حال او در اغلب اوقات در ایفای نقش قهرمانِ نترس و قدرتمند داستان موفق ظاهر شده است. متاسفانه این موضوع در خصوص فیلم بلادشات به هیچ وجه صادق نیست. وین دیزل نه تنها در ایفای نقش یک ابرقهرمان ناتوان ظاهر شده، بلکه یکی از مهمترین خصوصیات این بازیگر یعنی صدای خاص و پختهاش هم در این فیلم به کلی بلا استفاده مانده است. ترکیب صدای خاص او با نقش «ریدیک» – یک ضدقهرمان کمحرف و خطرناک – در فیلم «تاریکی مطلق» (Pitch Black) به نوعی سکوی پرتاب وین دیزل به عرصهی سینما بود؛ با این حال، سازندگان بلادشات اصلا از این پتانسیل در فیلم خود استفاده نمیکنند و دیالوگهای وین دیزل در این اثر بسیار کوتاه و فاقد بار احساسی است. او در سکانسهای اکشن فیلم، نتوانسته صلابت و قدرت یک ابرقهرمانِ تقریبا نامیرا را به درستی به نمایش بگذارد و در بیشتر موارد تنها با کنجکاوی به دوربین خیره میشود. بازی وین دیزل به هیچ وجه حس «قهرمان» و «قدرتمند» بودن را در طول فیلم به مخاطب انتقال نمیدهد؛ نقشآفرینی خشک و بیروح او در بلادشات، باعث شده تا این اثر بیشتر شبیه به یک تیزر تبلیغاتی برای نوشیدنیهای انرژیزا باشد تا یک فیلم سینمایی.
در کنار ایرادات یاد شده، باید به تنها نکتهی مثبت فیلم بلادشات هم اشاره کنیم: مبارزات هیجانانگیز. سکانسهای اکشن این فیلم به لطف استفادهی مناسب از صحنههای آهسته و تلاش تیم بدلکاری، به احتمال زیاد شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد؛ مثل صحنهی مبارزهی قهرمان داستان در یک تونل که با نور منورهای سربازان کاملا به رنگ قرمز درآمده است یا نبرد نفسگیر پایانی فیلم در آسانسور یک آسمان خراش. بخشهای اکشن فیلم بلادشات از تنوع قابل قبولی برخوردار هستند و ترکیب این بخشها با جلوههای ویژهی کامپیوتری، لحظات هیجانانگیزی را برای بیننده رقم میزند.
فیلم Bloodshot قرار بود زمینهساز خلق جهانی باشد که قهرمانان مختلفی از کمیکهای شرکت Valiant Comics در آن حضور پیدا کنند. این فیلم نه تنها از پس انجام این کار بر نیامده، بلکه به یک شکست تجاری تمام عیار تبدیل شده است. هرچند که بخشی از ناکامی این اثر را میتوان ناشی از تعطیلی سینماها در اثر شیوع ویروس کرونا دانست، اما کیفیت پایین داستان و شخصیتپردازی این اثر به هیچ وجه قابل چشمپوشی نیست. وین دیزل با بازی در بلادشات نشان داد که دیگر نمیتواند مثل قدیم، در نقش قهرمانان ژانر اکشن خودنمایی کرده و بهتر است فعالیت هنری خود را به صداپیشگی محدود کند. این بازیگر ۵۲ ساله از روزهای درخشان «ریدیک» و «سریع و خشن» فاصلهی زیادی گرفته و حتی ابرقهرمانی نامیرا مثل بلادشات هم نمیتواند ناجی زندگی حرفهای او باشد.
- سکانسهای اکشن جذاب و دیدنی
- داستان بسیار سطحی و قابل پیشبینی
- پرداخت ضعیف شخصیتهای داستان و انگیزههایشان، به خصوص قهرمان فیلم
- بازی ضعیف و عاری از احساس وین دیزل در نقش بلادشات
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید