از بازی Bloodstained: Ritual of the Night به عنوان دنباله معنوی سری Castlevania یاد میشود اما آیا نسخهی سوییچ توانسته در این حد و اندازه ظاهر شود؟
نسل هشتم با تمامی نقاط قوت و بازیهای ریز و درشتاش، برای طرفداران ساب ژانر مترویدونیا چندان جذاب نبود. ژانر مترویدوانیا که زیرشاخهای از سبک اکشن ادونچر است، به عناوینی گفته میشود که از سبک و سیاق سری Metroid و Castlevania تبعیت میکنند. بر همین اساس، نسل هشتم بدون ساخت قسمتهای جدید از این دو سری چندان خوشایند طرفداران بازیهای این ژانر نبود تا این که خبر رسید کوجی ایگارشی، خالق سری Castlevania مشغول ساخت یک بازی جدید است که علیرغم یدک نکشیدن نام کسلوانیا، به نوعی فرزند خلف و ادامه معنوی این سری به حساب میآید. اکنون که بازی Bloodstained: Ritual of the Night منتشر شده، آیا میتوان آن را ادامه واقعی سری کسلوانیا نامید؟
داستان در این بازی تنها به عنوان یک مکمل فرعی ظاهر نمیشود
داستان بازی روایتگر یک ورژن خیالی از انقلاب صنعتی در اروپاست؛ جایی که کیمیاگران که انقلاب صنعتی را تهدیدی علیه قدرت و ثروت خود میبینند، با انجام آزمایشات روی کودکان بیسرپرست و تزریق کریستالهای جهنمی به نام Shards به بدن آنها، از آنان موجوداتی به نام Shardbinder ساخته و به طور ناخواسته دروازههای جهنم را به سوی زمین باز میکنند. اقدامی که قرار بود تنها مانند یک مانور وحشت عمل کند، حیات بشریت را روی زمین به ورطه نابودی انداخته و در نهایت کلیسا به عنوان آخرین راه حل و برای پایان بخشیدن به تهدید نیروهای اهریمنی، تصمیم به قربانی کردن Shardbinderها میگیرد. با این حال دو تن از این Shardbinderها پس از مراسم زنده میمانند. نخست پیر گبل که از مراسم قربانی کردن جان سالم بدر میبرد و دوم کاراکتر اصلی بازی یعنی میریام که در هنگام اجرای مراسم به خواب فرو میرود. بازی 10 سال پس از بسته شدن دربهای جهنم و با بیدار شدن ناگهانی میریام آغاز میشود، او به سرعت پیمیبرد که دوست قدیمیاش پیر گبل با باز کردن دروازههای جهنم و ساخت قلعهای به نام هل هولد، قصد دارد با نابودی بشریت، انتقام دوستان قدیمی و به عقیده خود بیگناهش را بگیرد. از اینجا به بعد بازیکنان باید با کنترل میریام و نفوذ به قلعه هل هولد توطئه گبل را خنثی کنند. داستان در بازیهای ژانر مترویدوانیا در درجه دوم اهمیت قرار دارد اما این مسئله مانع از آن نشده که استودیوی ArtPlay از پرداختن به این مقوله غافل بماند. داستان بازی از ابتدا تا انتها کشش خود را از دست نمیدهد و در کمال تعجب چندین سورپرایز مختلف هم برای مخاطبانش در آستین نگه داشته تا یک پایان جذاب و شکوهمند برای آنان تدارک ببیند. بازی دارای سه پایان با نتایج مختلف (خوب، بد و بدترین) است که بازیکنان براساس اقدامات خود طی بازی قادر به باز کردنشان هستند. پلات و پایان بندی بازی Bloodstained: Ritual of the Night به حد کافی جذابیت دارند که گیمرها برای به پایان رساندن چندین باره بازی به منظور دیدن هر سه پایان آن مجاب شوند.
گیم پلی دقیقا از فرمول محبوب سری کسلوانیا و بخصوص نسخه Symphony of the Night پیروی میکند. بازیکنان باید با هدایت میریام در اتاقهای پیچ در پیچ و مبارزه با دشمنان و باسها، کلید و قدرتهای جدید به دست آورده و به مناطق جدید دسترسی پیدا کنند. یکی از بزرگترین نقاط قوت گیم پلی، وجود قابلیتهای متفاوت Shardها است که میریام با کشتن دشمنان به انواع مختلف آنها دست پیدا میکند. با این حال کسب بی اندازه و زیاد این کریستالها موجب فاسد شدن میریام و از دست رفتن روح انسانی وجود او میشود، گیمرها باید از میان دو راهی کسب قدرت عظیم و انسان ماندن یکی را انتخاب کنند و داستان را با توجه به انتخاب خود به پیش ببرند. این کریستالها متنوع هستند و میریام با استفاده از هرکدام میتواند حرکات و تکنیکهای متنوعی اجرا کند. سازندگان امکانات مختلفی را در اختیار بازیکنان قرار دادهاند تا برای تار و مار کردن دشمنان کوچک و بزرگ، محدود به شمشیر و نیزه نباشند. میریام با جمع آوری کریستالهای مختلف قادر به آزاد کردن قدرتهای جدیدی از جمله پرتاب توپهای آتشین یا گلولههای یخی است که هرکدام در کنار تسلیحات متعارف برای نابودی دشمنان به کمک گیمرها میآیند. با وجود جذابیت بالای بخش اکشن، توسعه دهندگان در استودیوی ArtPlay مانند سری کسلوانیا، در این بازی هم مانور ویژهای روی بخش پلتفرمینگ و گشتوگذار در محیط دادهاند. جذابیت باز کردن مسیرهای جدید و یافتن صندوقچههای گنج در Bloodstained: Ritual of the Night دست کمی از جذابیت سلاخی دشمنان با تکنیکهای مختلف ندارد.
گیم پلی بازی شباهتهای زیادی به عنوان Symphony of the Night دارد
سازندگان به ساخت یک بازی اکشن ادونچر محض بسنده نکردهاند و المانهای مختلفی از ژانر نقش آفرینی از جمله لول آپ کردن کاراکتر و کرفتینگ اسلحه را برای هرچه بهتر شدن تجربه Bloodstained به امانت گرفتهاند. با این حال المانهای نقشآفرینی بازی به شدت ابتدایی بوده و آنچنان که باید و شاید و به درستی از آنها در جهت بهبود گیم پلی بازی بهره برده نشده. به عنوان مثال در باب لول آپ کردن میریام، خبری از افزایش نوار جادو و حتی پر شدن نوار سلامتی نیست و بازیکنان تنها فرصت پیدا میکنند تجهیزات قهرمان خود را لول اپ کنند، نه قابلیتهای خودش را. بخش کرفتینگ اسلحه هم بسیار ساده و بدون جذابیت خاصی طراحی شده و گیمرها به جای هدر دادن وقت خود در این بخش، ترجیح میدهند با پیدا کردن صندوقچهها و کشتن دشمنان تسلیحات قدرتمند پیدا کنند.
گرافیک هم یکی از نقطه قوت این بازی محسوب میشود و هم بزرگترین نقطه ضعف آن. بدین صورت که جلوههای بصری در بازی بسیار چشم نواز هستند و با اینکه در برابر بزرگان این صنعت و انحصاریهای پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان حرفی برای گفتن ندارد اما در میان بازیهای سوییچ، بازی Bloodstained: Ritual of the Night یک بازی با گرافیک چشمگیر و جذاب محسوب میشود. با این حال قدرت سوییچ تنها به نمایش جلوههای بصری بازی ختم میشود و این کنسول در ارائه فریم ریت ثابت و گیم پلی روان به بازیکنان در برابر رقبایش کم میآورد. مهم نیست یک استودیو موفق به ساخت یک بازی حتی با جلوههای بصری مانند God of War شود زیرا تا زمانی که گیم پلی بازی روان نباشد و نرخ فریم در صحنههای شلوغ ثابت نماند، دیگر جلوههای گرافیکی اهمیت چندانی نخواهند داشت. در مورد Bloodstained هم دقیقا همین داستان صدق میکند؛ با وجود جلوههای بصری زیبا، بازی روی سوییچ روان نیست و از افت فریمهای گاه و بیگاه رنج میبرد. این کند شدنها و لگها باعث خراب شدن کامل تجربه Bloodstained روی سوییچ نمیشوند اما مشکلی بزرگ برای یک بازی در این ژانر به حساب میآیند که نیازمند گرافیک روان و بدون افت فریم است. با این حال استودیوی ArtPlay با عرضه پچهای گرافیکی قصد دارد مشکل افت فریم نسخه سوییچ را برطرف سازد. برهمین اساس تا حد زیادی میتوان به بهبود وضعیت گرافیکی نسخه سوییچ امیدوار بود.
در نهایت باید گفت بازی Bloodstained: Ritual of the Night یک تجربه بینظیر برای طرفداران ژانر مترویدوانیاست و بدون شک بهترین بازی این ژانر در نسل هشتم تا پیش از انتشار قسمت جدید Metroid Prime است. با این حال، نسخه سوییچ این بازی چندان خالی از ایراد نیست و اشکالات گرافیکی و افت فریم موجب میشود تجربه این بازی روی این کنسول چندان بینظیر از آب درنیاید و برهمین اساس، مهمترین توصیه به گیمرها این است که در صورتی پای نسخه سوییچ بنشینند که به هر دلیلی امکان تجربهی Bloodstained روی دیگر پلتفرمها را نداشته باشند؛ زیرا نسخهی سوییچ با تمام نقاط قوتش، یکی از ضعیفترین پورتهای نسل هشتم به حساب میآید.
- جلوههای بصری خوب
- گیم پلی درگیرکننده و اعتیادآور
- پلتفرمینگ جذاب
- وجود قابلیتها و سلاحهای متنوع
- باس فایتهای بینظیر
- سناریوی جذاب که از ابتدا تا انتها جذابیتاش را حفظ میکند
- افت فریمهای زیاد
- بازی روی سوییچ روان نیست
- المانهای نقش آفرینی پیش پا افتاده
- نبود قابلیت لول آپ میریام
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید