بازی Borderlands 3 را دوست خواهید داشت اگر با قسمت اول و دوم آن ساعتها سرگرم شدهاید. قسمت سوم بوردرلندز همان چیزی است که همهی ما سالها منتظرش بودیم.
Borderlands 3 قابل پیشبینیترین دنبالهای است که میتوانستید در ذهنتان به آن فکر کنید. باز هم قصهی والت هانترهای جدید و ماجراجویی آنها در دنیای پاندورا که با چاشنی میلیونها ترکیب از سلاحهای مختلف همراه شده است. این بازی فصل جدیدی برای اتفاقاتی است که پس از مرگ و از بین رفتن تهدید «هندسام جک» رخ میداد. داستان بوردرلندز ۳ حدود هفت سال پس از ماجراهای پایان بوردرلندز ۲ و از بین رفتن هایپریون در بازی Tales from the Borderlands رخ میدهد. شخصیتهای نام آشنا مثل «لیلیث» و «ماکسی» در این نسخه هم حضور دارند و البته بعضی از شخصیتهای قابل بازی نسخههای قبلی هم طبق سنت بوردرلندزهای قبلی، در بازی میبینید.
هر چیزی که بازی Borderlands 3 برای ارائه کردن دارد، نسخهای بزرگ یا پیشرفتهتر از نسخههای قبلی است. سلاحهای بازی حالا به طرز دیوانهکنندهای زیاد هستند و به طور اتفاقی در لحظه ساخته میشوند. محیطها به نسبت بزرگتر شدهاند و خیلی طول نمیکشد که متوجه میشوید تنوع بازی در محیط بسیار بالاتر رفته است چون میتوانید علاوه بر پاندورا، به سیارههای دیگر هم سفر کنید و بخشهای محدودی از آن را بازی کنید. مثل همیشه صدها آیتم مختلف برای شخصیسازی والت هانترهای خود در دسترس دارید و میتوانید آن را به هر شکلی که دوست دارید در بیاورید.
قابلیتهای ویژهی (Action Skill) شخصیتها تغییرات نسبتا زیادی داشته است. درخت مهارتها یا همان Skill Tree بازی حالا به طرز عجیب و غریبی رشد پیدا کرده و هر بازیکن میتواند دو قابلیت ویژه را به طور همزمان در دسترس خودش داشته باشد. میپرسید چطور؟ درخت مهارتهای هر شخصیت حالا از صرفا یک صفحه به سه صفحه گسترش پیدا کرده و تقریبا میتوان گفت که سه پلیاستایل مختلف برای هر بازیکن وجود دارد. این را در تعداد کاراکترهای بازی که «فعلا» چهار نفر هستند و بعدا احتمالا با محتواهای دانلودی بیشتر هم میشوند ضرب کنیم، به ارزش تکرار سه تا چهار برابر بیشتر نسبت به نسخههای قبلی بوردرلندز میرسیم. با تمام اینها، اما بازی تغییری انقلابی در این بخش نداشته و تقریبا مکانیک اولیهی همه چیز از قبل دست نخورده باقی مانده است.
با اضافه شدن یک قابلیت ویژهی دیگر به قدرتهای شخصیتی که انتخاب میکنید، عملا تنوع بازی در مبارزات دو برابر میشود. چون علاوه بر قابلیتهای ویژه که قابلیت انتخاب بین آنها را دارید، پرکهای مختلف هم در بازی میبینیم که میتوانید به صورت همزمان از درخت مهارتهای شخصیت خود انتخاب کنید. تاثیر پرکها در مبارزات به مراتب بیشتر از بازیهای قبلی شده، اما در ابتدا میتواند کمی گیجکننده واقع شود.
بوردرلندز ۳ تقریبا یک بازی دستنخورده نسبت به نسخههای قبلیاش است که لزوما نمیتوان آن را دوست نداشت، اما نمیتوان آن را به کسی جز طرفدارهای سری هم پیشنهاد کرداحتمالا شما هم پس از چند ساعت وقت گذراندن با بازی به این فکر میافتید که واقعا چه چیزی در مورد بوردرلندز ۳ وجود دارد که آن را نسخهای بهبود یافته نسبت به بازیهای قبلی سری نشان میدهد؟ احتمالا شما هم جوابی برای این سوالتان پیدا نمیکنید چون تقریبا تمام رکنهای اصلی گیمپلی دستنخورده باقی مانده است و این لزوما یک نکتهی منفی تلقی نمیشود. چرا؟ چون فرمول بوردرلندز ۲ پس از ۷ سال هنوز هم نیازی به آن تغییر بزرگ نداشته و سازندهها صرفا شما را با محتوای بیشتر و تغییرات جزئی راضی نگه داشتهاند. از سلاحها گرفته تا قابلیتهای ویژه، اتومبیلها و تنوع دشمنان، همگی صرفا بزرگتر شدهاند اما هستهی اصلی گیمپلی همان چیزی است که سالهاست آن را در نسخههای مختلف بوردرلندز تجربه کردهایم. همهی چیزی که در بازی میبینید صرفا مدت بیشتری میتوانند شما را سرگرم کنند و نه تغییری بزرگ و انقلابی برای ژانر و نه این سری به حساب میآیند.
این موضوع که آیا تغییر ندادن فرمول موفق بوردرلندز، صرفا ریسکپذیر نبودن گیرباکس را نشان میدهد یا این که آنها خیلی به خودشان و فرمولی که ساختهاند وفادار و معتقدند که حالا پس از از ۷ سال باز هم همان بازی را در یک اشل بزرگتر تجربه میکنیم، کلنجار من با یک دوگانگی بزرگ در بازی Borderlands 3 بود. بازی گاهی آنقدر حس و حال خوب در مخاطبش ایجاد میکند که هیچجوره نمیتوان آن را دوست نداشت، اما از طرفی فکر میکنید که صرفا در حال تجربهی همان حس و حال خوب چند سال پیش هستید. آدمها تغییر میکنند و به همین واسطه سبک و ذائقهشان هم تحت تاثیر قرار میگیرد. هیچکس از کمی تغییر، ریسکپذیری و تجربهی حسهای جدید در یک محصول خوب ناراحت نمیشود، اما بوردرلندز ۳ تقریبا یک بازی دستنخورده نسبت به نسخههای قبلیاش است که لزوما نمیتوان آن را دوست نداشت، اما نمیتوان آن را به کسی جز طرفدارهای سری هم پیشنهاد کرد.
سلاحها یک تغییر مهم را نسبت به بازیهای قبلی داشتهاند و آن هم اضافه شدن مود شلیک است. به این ترتیب که میتوانید تعیین کنید که بعضی از سلاحهایی که با قابلیتهای شلیک مختلف ارائه میشوند، چگونه به انتخاب پلیاستایل شما کار کنند. مثلا برای رایفلها میتوان تعیین کرد که به شکل تکتیر یا Burst شلیک کنند یا مثلا شاتگانهایی که مهمات منفجره دارند، به صورت Sticky یا Impact شلیک شوند. تنوع سلاحها بسیار بالاست و مثل همیشه تعداد زیادی سلاح را با بازی کردن مراحل و لوت کردن گوشه و کنار نقشه به دست میآورید. اگر هیچ کدام از سلاحهایی که نسبت به لول شخصیتتان پیدا کردید را دوست نداشتید، میتوانید به اسلحهفروشیهای داخل بازی هم سر بزنید و تخفیفهای روزشان را چک کنید. معمولا با این کار میتوانید کمی پول ذخیره کنید. مثل همیشه،بازی از یک نظر مرز خودش را با نسخههای قبلی مشخص میکند و آن هم به پایان رسیدن عصر حکومت هندسام جک است گیرباکس پشتیبانی بخشی از پشتیبانی خودش از بازی را به واسطهی شیفت کدها (Shift Code) انجام میدهد. اینها در واقع کدهایی هستند که شما میتوانید با دنبال کردن صفحات گیرباکس در شبکههای اجتماعی مثل توییتر، آنها را به مدت محدود استفاده کنید و کلیدهای طلایی (Golden Key) به دست آورید. این کلیدها برای باز کردن صندوقچهی داخل Sanctuary استفاده میشود که اسلحههای سطح بالاتر را نسبت به لول فعلی شما دراپ میکند.
لول آپ شدن در بازی تقریبا دستنخورده باقی مانده است. هنوز هم باید برای انجام دادن مراحل اصلی، تعدادی مرحلهی فرعی هم بین آنها انجام دهید تا لول شخصیتتان با لول آن ماموریت همخوانی داشته باشد و مرحله را راحتتر انجام دهید. مراحل فرعی بازی کشش خوبی دارند و یکی از نشانههای قوت آنها این است که هنوز هم بلاهت عجیبی در آنها به چشم میخورد. خیلی از مراحل بازی هنوز هم به این روال میگذرند که باید به دنبال نخود سیاه راه بیفتید و با این که سعی شده جذابیتشان حفظ شود، اما احتمالا شما هم ته دلتان یک تغییر اساسی میخواهد. تغییری که حس کنید با آن بازی Borderlands 3 بازی بهتر و کاملتری میشود و با نسخههای قبلی فرقی داشته باشد.
بازی از یک نظر مرز خودش را با نسخههای قبلی مشخص میکند و آن هم به پایان رسیدن عصر حکومت هندسام جک است. در بوردرلندز ۳ یک جفت شخصیت منفی جدید معرفی میشوند که به خوبی جای دیوانگیهای هندسام جک را پر میکنند و بازیکن را به چالش میکشند. از طرفی، رسم همیشگی سری بوردرلندز باعث شده تا در جریان بازی خیلی از شخصیتهای نسخههای قبلی مثل لیلیث، مایا و زیرو را ببینید و با آنها تعامل داشته باشید و مرحله انجام دهید. تروی و تایرین، رهبران فرقهی Children of the Vault در بازی و شخصیتهای منفی جدیدی هستند که در بوردرلندز ۳ برای اولین بار معرفی میشوند و شما باید آنها را پیش از رسیدن به افکار سودجویانهای که برای پاندورا و ساکنانش دارند، متوقف کنید. با این که داستان بوردرلندز هیچوقت مرکز توجهات این سری نبوده، اما بوردرلندز ۳ سعی کرده تا مثل همیشه داستانی درخور را تعریف کند. شاید یکی از دلایلی که داستان بازی بهیادماندنیتر از عناوین قبلی مجموعه است، تاثیر حضور پررنگ شخصیتهای نامآشنای بازیهای قبلی است.
تنوع محیطها، نکتهای است که بازی را خیلی اوقات از سیر تکراری بودنش نجات میدهد. بازی حالا چند سیارهی مختلف را (به صورت محدود) در اختیار بازیکن میگذارد و این شما هستید که تصمیم میگیرید تمام بخشهای آن را قسمت به قسمت برای انجام مراحل جانبی بگردید یا این که فقط به انجام مراحل اصلی بپردازید. در مجموع، بازی سعی میکند در هر حالتی سرگرمکنندگی خودش را حفظ کرده و محتواهای مختلف را در گوشه گوشهی نقشه در اختیارتان قرار دهد. نکتهای که بازی از بوردرلندزهای قبلی به ارث برده، پوشش دادن آب و هوا و اقلیمهای مختلف در نقشه است. این یعنی مثل همیشه فرصت جنگیدن در بیابان برهوت و جنگل را به صورت یکسان در یک بازی دارید.
بخش آنلاین بازی تقریبا دستنخورده باقی مانده و صرفا تغییراتی کوچک شامل آن شده است. بزرگترین تفاوت بازی Borderlands 3 در این بخش این است که برای بازی کردن به صورت نیمصفحه (Split-Screen) تنها دو بازیکن به صورت همزمان جواب میدهد و بازی در این حالت هم بهترین عملکرد خودش را ارائه نمیدهد. این قابلیت پیشتر و در بوردرلندزهای قبلی، امکان بازی کردن تا چهار نفر روی یک صفحه را میداد. البته با در نظر گرفتن پیشرفت ارتباطات اینترنت، کمتر پیش میآید تا مثل قدیم بخواهیم بازیها را به صورت نیمصفحه تجربه کنیم، اما به هر حال عملکرد نه چندان خوب بازی در این حالت، باعث میشود تا خیلی دلمان را به آن خوش نکنیم.
- تنوع سرسامآور سلاحها
- امکان انتخاب دو Action Skill برای یک کاراکتر
- ارزش تکرار بالا و امکان بازی کردن با پلیاستایلهای مختلف
- تنوع محیطهای بازی و اضافه شدن سیارههای مختلف به بازی
- بوردرلندز ۳ هنوز هم در این سبک بهترین است، اما در انجام تغییرات انقلابی برای سری ناتوان است
- فقدان شرارتی که بازی بدون هندسام جک دارد و شخصیتهای منفی جدید بازی هم از ایجاد کردن آن ناتوانند، قلب هر طرفداری را میشکند
- مشکلات افت فریم و دیر لود شدن منوها حتی روی PS4 Pro
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید