در میان وقایع تاریک و تلخی که در سریال بریکینگ بد وجود دارد، هنوز هم میتوان برخی صحنههای زیبا را پیدا کرد که باعث میشوند تا برای مدتی کوتاه ذهن بیننده از کشتن افراد منحرف شود. اما آیا شما این لحظات را در زندگی هایزنبرگ به یاد میآورید؟
در سریال Breaking Bad طولی نمیکشد که میبینیم یک مرد عادی به یکی از بزرگترین سازندههای مواد مخدر تبدیل میشود که نام معروف هایزنبرگ را برای انتخاب کرده و فعالیت جدی را از سر میگیرد. این یعنی بخش بزرگی از داستان سری عملا درباره نشست و برخاست با خانواده و لحظات خندهدار نیست، بلکه شما اکثر مواقع صحنههایی را میبینید که تنها مناسب چشم بزرگسالان بوده و تنشهایی را به وجود میآورد که در واقع ویژگی اصلی این سریال به حساب میآیند.
با این وجود، از دل تمام قرارهایی که هایزنبرگ برای فروش مواد و جذب نیرو پخش گذاشته، سعی کردهایم تا ۱۰ مورد از لحظاتی که کمی انحراف امیدوار کننده در این سریال به وجود آوردهاند را در لیست زیر قرار دهیم. اما فراموش نکنید که نام او هایزنبرگ است!
۱۰. راهاندازی خیریه
والت جونیور (Walt Jr) شدیدا به پدر خود علاقه دارد و میتوانید این مورد را در بخشهای مختلفی از سریال مشاهده کنید. اما هنگامی که او متوجه بیماری پدرش میشود، یک وبسایت خیریه را راهاندازی میکند که در آن برای درآوردن خرج درمان والت، از مردم طلب کمک کرده است. به هر حال شاید در آخر آنطور که او میخواست اوضاع به خوبی پیش نرفت، اما حداقل میتوان گفت که این صحنه خود یکی از لحظات شیرینی بود که در سایه دنیای خرید و فروش مواد به تصویر کشیده شد.
همچنین جالب است بدانید که این وبسایت در واقعیت هم وجود داشته و میتوانید به آن سر بزنید!
۹. جسی و بازی ویدیویی
جسی پینکمن (Jesse Pinkman) را به نحوی میتوان دست راست هایزنبرگ دانست، کسی که در فروختن مواد تجربه بالایی داشته و اتفافات بسیار بدی در زندگی او به عنوان یک فروشنده مواد رخ داده است. اما چه میشد اگر جسی هرگز درگیر فروش مواد مخدر و کار با والت نبود و برای خود یک زندگی سالم را تجربه میکرد؟ به هر حال او دردسرهای بسیاری را برای خود به وجود آورده و به دلیل مشکلاتی که دارد با همه خشن و جدی رفتار میکند. ولی در میان این زندگی سخت، هنوز هم افرادی وجود دارند که جسی با دیدن آنها خوشحال میشود و بازتابی از یک زندگی بیدردسر، که میتوانست بدون حضور در دنیای مواد مخدر داشته باشد را نشان میدهد.
نمونه بزرگ این مورد نیز وقتی است که او با براک (Brock) آشنا شده و سعی میکند تا ارتباط دوستانه و خوبی را با او داشته باشد. تا حدی که آنها با یکدیگر شوخی کرده و حتی به رقابت در بازیهای ویدیویی میپردازند! به هر حال جسی سرنوشت عجیبی دارد که در فیلم El Camino: A Breaking Bad Movie بیشتر به آن پرداخته میشود، اما در نهایت میتوان گفت که در کنار خلاف، خواستن یک زندگی آرام ممکن است از خواستههای درونی او باشد.
۸. ساختن باتری
شاید والت و جسی را بیشتر در صحنههای گفتن نام هایزنبرگ توسط دیگر تبهکاران ببینید، اما در مجموع این دو شریک در برخی قسمتها دوست نزدیک و در بخشی از سریال Breaking Bad دشمن هستند. دشمنی آنها بر سر چیزی است که داستان کلی سریال را عوض میکند، و دوستی آنها موردی است که از همان ابتدای سری باعث میشود تا از دیدن همکاری یک تبهکار جوان و یک معلم لذت ببرید! بخصوص وقتی که جسی ایده ساختن یک باتری را به والت میدهد و او نیز سعی میکند تا مقداری به دانش این جوان اضافه کند. جالب است که در هنگام توضیحات والت، جسی کاملا برای موضوع جدی بوده و به خوبی گوش میدهد!
۷. ایستادن والت در مقابل قلدرها
اشاره کردیم که والت و پسرش چقدر رابطه نزدیک و دوستانهای را با یکدیگر دارند. والت همیشه سعی میکند در مقابل چشمان او مردی آرام به نظر آمده و هرگز سعی نمیکند تا خشونت را به پسرش یاد دهد. با این وجود اگر کسی به پسر هایزنبرگ توهین کند، قاعدتا با روی دیگری از والت مواجه خواهد شد!
در یکی از قسمتهای سریال Breaking Bad والت جونیور در حال خرید یک لباس است که وقتی آن را امتحان میکند، چند نفر او را مسخره میکنند. این صحنه که توسط پدر او هم دیده شده بود، باعث میشود تا والت با سرعت از مغازه خارج شده و از پشت به پای آن فرد حمله کند تا درس عبرتی باشد برای افرادی که پسر هایزنبرگ را هدف تمسخر قرار میدهند! قاعدتا نباید این صحنه را یکی از لحظات شیرین و امیدوار کننده حساب کنیم، اما شما آن را از منظر دفاع یک پدر از پسرش تماشا کنید تا همه چیز درست شود.
۶. نگهداری از هنک
هنگامی که هنک (Hank) در بیمارستان است و حال و روز خوشی ندارد، سعی میکند تا با نا امیدی و فراموش کردن زندگی، دیگر پیگیر بهبودی خود نباشد. اما در این بین کسی که به کمکش آمده و اجازه چنین فکری را نمیدهد، همسر او ماری (Marie) است. به هر حال هنک هم یکی دیگر از شخصیتهای خاکستری سریال است که در سریال Breaking Bad عامل و شاهد بسیاری از اتفاقات عجیب و غریب بوده، ولی صحنههایی که همسر او کمک میکند تا دوباره بهبودی خود را به دست آورد عملا از بهترین لحظات زیبایی خواهد بود که در این سری دیده میشود.
لازم به ذکر است که رابطه بین این زن و شوهر در گذشته اصلا آن چیزی که مشابه با این صحنه باشد نبوده و آنها معمولا با دعوا کردن و الفاظ رکیک از یکدیگر استقبال میکردهاند. در نتیجه دیدن کمکهای ماری به او باعث میشود تا این قسمت از سریال امیدوار کننده و زیبا باشد.
۵. آموزش دادن به والت جونیور
تا اینجا درباره رابطه نزدیک والت جونیور و پدرش چند صحنه را انتخاب کردیم و میدانیم که دیدن آن دو باعث میشود تا یک لحظه زیبا خلق شود. اما پس ارتباط اسکایلر (Skyler)، مادر این پسر با او چه میشود؟
هنگامی که خانواده آنها یک کارواش را راهاندازی کرده و سعی میکنند تا از طریق آن راه مناسبی را برای کسب درآمد ایجاد کنند، والتر جونیور فرصت را برای گرفتن یک شغل خوب و همچنین زیر نظر خانواده عالی دیده و این کار را میپذیرد. از طرفی نیز مادر او که متوجه این کار شده، سعی میکند تا نحوه انجام دادن کارها را به او آموزش دهد، موردی که شاید در دیگر بخشهای سریال کمتر دیده میشود!
۴. جسی قایم باشک بازی میکند!
شاید جسی از دید خریداران مواد مخدر و همچنین افرادی که در این کار مشغول هستند فردی بسیار خشن باشد، اما در بخشهای زیادی از سریال Breaking Bad میبینیم که او دل نازک و آرامی دارد که دیگر نمیتواند پیگیر یک زندگی عادی باشد. در نتیجه زندگی سالمی که جسی میتوانست داشته باشد را در قالب صحنههایی میبینیم که اکثرا شامل خندیدنهای او میشود. مانند وقتی که با براک بازی میکرد، یا زمانی که خود را با قایم باشک با پسری کوچک مشغول کرده بود!
در یکی از قسمتها او به سراغ کسی میرود که مقداری مواد را دزدیده و حال باید آن را پس دهد. اما هنگامی که او به خانه این فرد میرسد، میبینید که یک پسر بچه تنها گذاشته شده و به جای اینکه او را به حال خود بگذارد، سعی میکند تا با قایم باشک پسر را سرگرم کرده و در نهایت به والدینش تحویل دهد.
۳. مایک و نوهاش
مایک (Mike) یکی از باهوشترین شخصیتهای حاضر در داستان سریال Breaking Bad است که عملا کاری به جز جمع کردن گندی که دیگر کاراکترها میزنند ندارد. در واقع مایک همیشه سر شلوغ و مانند جسی صورتی جدی دارد، مگر اینکه نوه کوچکش را در مقابل او بگذارید.
دقت کنید که این مورد مخصوص لحظه یا صحنه خاصی نیست، زیرا هر زمان که مایک با نوهاش باشد، همیشه خوشحال است و به کلی شخصیت تازهای را به خود میگیرد. او از حالتی جدی و به فردی فوقالعاده مهربان و دلرحم تبدیل شده و سعی میکند تا به هر قیمتی باعث خوشحالی نوه عزیزش شود. همچنین تمام تلاش او برای کسب درآمد از راههای خلاف و غیر خلاف، عملا جمع کردن پول به خاطر همین دختر بچه شیرین است.
۲. خداحافظی والت
هنگامی که اسکایلر و پسر والت دیگر از کارهای او زده شده و دوست ندارند تا پیش فردی که آدم میکشد و مواد مخدر میفروشد زندگی کنند، دختر کوچک او هنوز به سنی نرسیده که از کارهای پدرش آگاه شود. در نتیجه اسکایلر به والت اجازه میدهد تا یکبار و برای همیشه با هولی (Holly) کوچک خداحافظی کند. این صحنه عملا آخرین بار خواهد بود که در سریال Breaking Bad والت را بدون نقاب هایزنبرگ و با خانوادهاش میبینید!
۱. خوردن صبحانه
خانواده وایت (White) کشمکشهای بسیاری را در کل سریال Breaking Bad پشت سر میگذارند که در نهایت به جدایی والت از همسر و فرزندانش منجر میشود. اما یک نکته قابل توجه درباره این خانواده، داشتن برخی سنتها مانند رسم خوردن صبحانه است که هرگز فراموش نمیشود! به نحوی که حتی در بدترین شرایط نیز آنها دور هم جمع شده و در کنار یکدیگر صبحانهای خانوادگی را صرف میکنند. به هر حال شاید این صحنه به اندازه دیدن بازی کردنهای جسی و رابطه مایک و نوهاش جذاب نباشد، اما حداقل نشان میدهد که پیوند خانواده وایت چقدر محکم است و شکسته شدن آن در پایان داستان، معنا و مفهوم خاصی دارد.
اما نظر شما درباره این سریال و زمینه کلی آن چیست؟ آیا به جز تبدیل شدن یک معلم به یکی از بزرگترین تبهکاران، میتوان درس دیگری را هم از والت وایت و خانوادهاش گرفت؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید