شروع داستان و چهارچوب کلی فیلم Child’s Play جدید بسیار جذابتر و امروزیتر از نسخههای پیشین است اما جادوی مدرنیسم در این اثر چندان پایدار نخواهد بود و چهرهی چروکیدهی آن خیلی زود برای مخاطبان آشکار میشود.
فیلمهای ترسناک در زیرژانر اسلشر از آن دسته آثاری هستند که به ندرت به شهرتی ماندگار میرسند و مورد توجه منتقدان قرار میگیرند، اما هیجان و رمز رازی که عموما در ذات این آثار نهفته است، هرساله مخاطبان بسیاری را به سالنهای سینما میکشاند. مجموعهی «بازی بچگانه» (Child’s Play) از آثار قدیمی و پرطرفدار ژانر وحشت است که در زمان خود با نوآوری در داستانگویی و جلوههای ویژهی به یاد ماندنی توانست به یکی از مجموعههای پر طرفدار ژانر وحشت تبدیل شود. به رسم این روزهای هالیوود، این مجموعه هم از نو بازسازی شده تا با حال و هوای مخاطبان امروزی سینما هماهنگ باشد.
اگر از طرفداران فیلم Child’s Play باشید یا حتی عکسهای آن در طول ۳۰ سال گذشته به چشمتان خورده باشد، مطمئنا میدانید که داستان این مجموعه در مورد یک عروسک به نام «چاکی» است که توسط روح یک قانل روانی تسخیر شده و به کشتن اطرافیان صاحب خود میپردازد. فیلم Child’s Play جدید هم از این قاعدهی کلی مستثنی نبوده و عروسک شرور این داستان، دست به قتلهایی وحشیانه میزند اما شروع داستان و چارچوب کلی فیلم Child’s Play جدید بسیار جذابتر و امروزیتر از نسخههای پیشین است.
در این قسمت دیگر خبری از ارواح خبیث نیست و فیلم در همان ابتدای امر به یکی از معضلات مهم جامعهی امروز میپردازد: هوش مصنوعی
در این قسمت دیگر خبری از ارواح خبیث و جادوهای شیطانی نیست و فیلم Child’s Play در همان ابتدای امر به یکی از معضلات مهم و دغدغههای اصلی جامعهی امروز میپردازد: هوش مصنوعی. هوش مصنوعیِ عروسک فیلم Child’s Play به دلیل مشکلاتی در برنامهنویسی دچار اختلال شده و در نهایت به یک ربات مرگبار تبدیل میشود. اشاره به چنین موضوعی در ابتدای امر بسیار هوشمندانه و جذاب است؛ چرا که مخاطبان امروز کمتر از مردم 30 سال قبل به جادوی سیاه و ارواح خبیث اعتقاد دارند.
چاکی توسط یک شرکت بزرگ به نام «کسلان» (Kaslan) ساخته میشود که به نوعی بزرگترین شرکت فعال در حوزهی هوش مصنوعی در جهان است. این شرکت در صنایع دیگری همچون ساخت خانههای هوشمند، ماشینهای خودران، تلفنهای همراه، دستیارهای هوشمند و بسیاری صنایع مرتبط دیگر فعال است و اکوسیستمی از ابزارها را در اختیار کاربران خود قرار میدهد. شرکت کسلان را میتوان نمادی از گوگل، اپل، تسلا و سایر شرکتهای بزرگ این حوزه و حرکت پر سرعت آنها به سمت جامعهی کاملا هوشمند دانست. از این رو تماشای دقایق ابتدایی فیلم Child’s Play و آشنایی با درونمایهی این اثر برای علاقهمندان به فناوری و فعالان این حوزه بسیار هیجان انگیز است.
باید اشاره کرد که این فیلم به بازیگران خود به هیچ وجه فرصت نقش آفرینی نمیدهد
با این وجود، هرچه که داستان بیشتر جلو میرود، نقاط ضعف فیلم Child’s Play بیشتر برای مخاطبان آشکار میشود، تا جایی که تماشای بیست دقیقهی پایانی این اثر نیازمند صبر و حوصلهی فراوانی است. چاکی از خانهی «کارن بارکلی»، یک مادر مجرد و تنها فرزند او «اندی» سر در میآورد و به دلیل مشکلاتی که در برنامهنویسی و هوش مصنوعی خود دارد، این خانواده و همسایههای آنها را با مشکلاتی مرگبار روبهرو میکند. «آبری پلازا»، که به دلیل ایفای نقش در سریال «لژیون» به شهرت جهانی رسید، در فیلم Child’s Play نقش مادر اندی را ایفا میکند که باید با حقوق بخور و نمیری از فروشندگی، از پس مخارج خود و فرزندش بربیاید.
باید اشاره کرد که این فیلم به بازیگران خود به هیچ وجه فرصت نقش آفرینی نمیدهد؛ از این رو نباید توقع ایفای نقش عمیق و به یاد ماندنی را از پلازا و سایر بازیگران این فیلم داشته باشید. بخش عمدهی فیلم Child’s Play به شخصیت «چاکی» و فعالیتهای او اختصاص دارد و همین امر صحنه را از باقی بازیگران دریغ کرده و مدت زمان حضور آنها بر پردهی نقرهای را به حداقل میرساند. وظیفه صداپیشگی عروسک چاکی بر عهدهی «مارک همیل» معروف است. او بارها به عنوان صداپیشه در نقش کابوس شوالیهی سیاه یعنی «جوکر» آثار شرکت DC ظاهر شده و استعداد شگفتانگیز خود را در راستای حرفهی صداپیشگی به خصوص شخصیتهای شرور به اثبات رسانده است. شاید شنیدن این موضوع، بسیاری از علاقهمندان به مجموعهی بازی بچگانه و بتمن را خوشحال کند؛ چرا که برای ماندگار شدن یک عروسک بیجان، قطعا یک صداپیشهی توانمند کمک بهسزایی در این راستا میکند اما حتی مارک همیل هم با مهارتهایش نمیتواند فیلم Child’s Play را از شکست نجات دهد.
متاسفانه طراحی عروسک چاکی و جلوههای ویژهی این اثر به شدت ضعیف است. حرکات صورت این عروسک واقعا افتضاح بوده و حتی در خشنترین حالات خود هم بیشتر خندهدار است تا ترسناک! دهان بیش از اندازه بزرگ و چشمهای بیش از اندازه پهن چاکی، صورت احمقانه و خندهداری را برای این عروسک فراهم کرده و مانع از نمایش احساسات آن در چهرهاش میشود. تحمل تماشای نقش آفرینی چاکی برای علاقهمندان به آثار علمی تخیلی و خورههای جلوههای ویژه، واقعا عذاب آور است، اما اوضاع برای طرفداران قدیمی مجموعهی ۳۰ سالهی بازی بچگانه، از این هم سختتر خواهد بود؛ چون طراحی عروسک چاکی در قسمتهای قبلی این مجموعه و در زمانی که تمام افکتهای سینمایی و جلوههای ویژه به صورت فزیزیکی و میدانی پیاده سازی میشد، فرسنگها جذابتر از چیزی است که در جدیدترین قسمت از فیلم Child’s Play مشاهده میکنیم. متاسفانه این طراحی ضعیف باعث شده تا صدای گرم مارک همیل اصلا بر چهرهی عروسک چاکی ننشیند و مخاطب نتواند به هیچ وجه با این عروسک ارتباط برقرار کند.
البته ضعف جلوههای ویژهی فیلم Child’s Play تنها در طراحی چاکی خلاصه نمیشود، بلکه صحنههای به اصطلاح خشن این فیلم هم اوضاع مشابهی دارند. به عنوان مثال میتوان به تلاش چاکی برای کندن صورت یکی از مقتولان خود اشاره کرد. چاکی پس از کشتن این فرد، صورت او را به همراه دندانها، چشمها، گوشها و حتی موهای جلوی سرش به صورت غلفتی میکند و آن را به یک هندوانه میچسباند! تماشای چهرهی چسبیده به هندوانه، آن هم با دندان و مو، باعث میشود بیننده حس کند یک ماسک سیلیکونی به سر هندوانه کشیده شده و بجای احساس تهوع و ترس، بیشتر احساس حماقت کند.
مرگ افراد در داستان هیچ بار اخلاقی و احساسی خاصی به بیننده انتقال نمیدهد
چارچوب منطقی فیلم Child’s Play هم از اواسط فیلم درهم میشکند. تمام مقدمهچینی ابتدایی داستان در خصوص فناوری و هوش مصنوعی با تصمیمهای احمقانه شخصیتهای داستان به حاشیه رانده میشود؛ مثل وقتی که اندی سر کادوپیچ شدهی یکی از مقتولها را به اشتباه به یکی از همسایهها هدیه میدهد اما تعلل چند روزهی همسایه در بازکردن هدیه و حتی یک نگاه یواشکی ننداختن به آن باعث میشود تا همه چیز ختم به خیر شود. برخلاف قسمتهای قبلی این مجموعه که در آن تنها اندی از ماهیت مرگبار این عروسک باخبر بود و این تنها بودن باعث میشد تا هیچکس حرفهایش را باور نکند، در این قسمت دوستان اندی هم از جنایات و رفتارهای چاکی آگاه هستند، اما بجای باخبر کردن پلیس و والدین خود، به تنهایی سعی میکنند تا این اسباب بازی مرگبار را نابود کنند.
از طرف دیگر، فیلم Child’s Play به شکلی فعالانه تلاش میکند تا مقتولهای چاکی را افرادی «بد و پلید» نشان دهد. یکی از کشتهها برای نمونه فرد خیانتکاری است و دیگری یک منحرف جنسی که زنان همسایه را دید میزند. بنابراین مرگ این افراد در داستان هیچ بار اخلاقی و احساسی خاصی به بیننده منتقل نمیکند. اگر قرار نیست مخاطب از مرگ شخصیتها ناراحت شود و اگر پرداخت این شخصیتها به گونهای باشد که بیننده به دلیل قرار گرفتن در دوراهیهای اخلاقی نخواهد که با آنها همزادپنداری کند، پس ماهیت جنایی و ترسناک فیلم به شدت دچار تزلزل خواهد شد و این امر برای یک اثر در ژانر ترسناک اصلا قابل چشمپوشی نیست.
در کمال تاسف باید گفت که فیلم Child’s Play اصلا چیزی نیست که طرفداران مجموعهی بازی بچگانه انتظار آن را داشته باشند و حتی تماشای آن به عنوان یک فیلم ترسناک مستقل هم به هیچ وجه برای علاقهمندان به این ژانر جذاب نخواهد بود. کارگردانی و شخصیتپردازی معمولی، داستان ضعیف و جلوههای ویژهی ضعیفتر باعث شده تا این اثر «بچگانه» به نظر برسد و به شکستی تمام عیار در کارنامهی 30 سالهی مجموعهی یاد شده تبدیل شود.
- اشاره فیلم به خطر هوش مصنوعی
- کارگردانی و شخصیت پردازی معمولی
- داستان ضعیف و کودکانه
- جلوههای ویژهی غیرقابل تحمل
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید