برترین سکانسها در فیلم های کریستوفر نولان
از کشتن یک موجود مزاحم تا غلبه بر نیروی جاذبه
بیتوجه به تمام سر و صداهایی که پیرامون فیلم پرفروش اوپنهایمر (Oppenheimer) وجود دارد، به سراغ برترین سکانسها در فیلم های قبلی کریستوفر نولان (Christopher Nolan) رفتهایم که با نهایت دقت و وسواس، کارگردانی شدهاند.
کریستوفر نولان یکی از مهمترین کارگردانان معاصر است که 12 فیلم سینمایی را کارگردانی کرده و نامزد پنج جایزه اسکار شده است. اولین فیلم او، فیلمی به نام پیگرد یا تعقیب (Following) بود که آن را با هزینهای ناچیز و در زمانی کوتاه ساخت. سپس با فیلم یادگاری (Memento) به شهرت قابل توجهی رسید و توانست وارد سینمای آمریکا شود. اما مهمترین فیلم نولان، قسمت دوم از سهگانه شوالیه تاریکی با بازی هیث لجر (Heath Ledger) است. از دیگر فیلمهای مهم کریستوفر نولان باید به فیلمهای تلقین (Inception) و میانستارهای اشاره کنیم.
این مقاله شامل برترین سکانسهایی است که آنها را از میان آثار کوتاه و بلند نولان، انتخاب کردهایم. بدیهی است که برای توصیف این صحنهها، مجبور بودیم قسمتی از داستان را اسپویل کنیم. بنابراین مقاله پیش رو، مناسب کسانی است که فیلمهای نولان را تماشا کردهاند.
فیلم Doodlebug – کشتن موجود مزاحم
فیلم کوتاه دودلباگ، آدم را به یاد داستانهای فرانتس کافکا میاندازد که سبکی پوچگرایانه دارند. داستان دودلباگ نیز تابع همین سبک است و در صحنه پایانیاش، مو را به تن مخاطب سیخ میکند. این فیلم، همچنین یکی از اولین فیلم های کریستوفر نولان محسوب میشود.
مردی سردرگم، همهجای خانهاش را به هم ریخته و به دنبال موجود کوچکی میگردد که پشت وسایل خانه، مخفی شده است. او بالاخره موجود مزاحم را (که شباهت زیادی به خودش دارد) پیدا میکند و میکشد. اما در همین حال، خودش هم توسط مرد دیگری (که باز هم شبیه به شخصیت اصلی فیلم است) شکار میشود.
فیلم Interstellar – مکالمه کوپر با دخترش
فیلم میانستارهای، قدرت کریستوفر نولان را در ساخت فیلمهای «همهچیز تمام» نشان میدهد. او در این فیلم نهتنها مخاطبان را دچار دلهره و هیجان میکند، بلکه آنها را به دل یک ماجرای عاطفی و احساسی میفرستد.
در اواسط فیلم، صحنه غمانگیزی وجود دارد که اشک بینندگان را درمیآورد. کوپر، فضانورد ناسا، که در یک ماموریت فضایی به سر میبرد، بهیکباره متوجه میشود که سالها گذشته است و فرزندانش بزرگ شدهاند، در حالی که او فقط چند دقیقه را در فضا سپری کرده است. این حادثه، کوپر را بهشدت غمگین میکند و باعث ایجاد صحنهای تاثیرگذار میشود. بازی متیو مک کانهی در این صحنه، واقعا چشمگیر است.
فیلم Dunkirk – غرق شدن کشتی
در طول 106 دقیقهای که ظاهراً در زمان واقعی اتفاق میافتد، فیلم دانکرک مملو از تنش و هیجان است و قطعا در دسته بهترین فیلم های کریستوفر نولان قرار میگیرد. شما هیچ وقت نمیفهمید که سربازان از کجا آمدهاند یا چه کسانی هستند، اما کماکان منتظر هستید که از دست نازیها فرار کنند و جان سالم به در ببرند.
در یک صحنه فوقالعاده، گروهی از سربازان جوان را میبینیم که از ارتش نازیها فرار کرده و سوار کشتی شدهاند. سربازان برای مدتی در آرامش هستند، اما این آرامش دوامی ندارد چراکه کشتی آنها واژگون میشود. اکنون، هر کسی مجبور است که برای نجات زندگیاش بجنگد؛ اینبار از ترس غرق شدن در وسط دریا.
فیلم The Prestige – افشای راز شعبدهبازها
ام نایت شیامالان (M. Night Shyamalan) تنها کارگردانی نیست که میتواند یک پایان غافلگیرکننده را در فیلمهایش رقم بزند. اگرچه او در کارش استاد است، اما کریستوفر نولان هم قدرت زیادی در این سبک از روایتگری دارد. قدرتی که در صحنه افشای راز دوقلوها، بهخوبی قابل مشاهده است.
در صحنه آخر فیلم حیثیت، مشخص میشود که آلفرد (کریستین بیل) برادر دوقلویی دارد که کاملا شبیه اوست. کمی بعد میفهمیم که رابرت (هیو جکمن) نیز برای انجام شعبدهبازی، از فردی شبیه خودش استفاده میکرده است. افشای رازهای دو شعبدهباز، مخاطبان را متعجب و بهتزده میکند و برای هر کسی که در حال تماشای فیلم بوده است، یک غافلگیری بزرگ به حساب میآید.
فیلم Inception ــ درگیری در راهروی چرخان
فیلم تلقین، جایگاه خاصی در میان فیلم های کریستوفر نولان دارد چراکه متفکرانهترین فیلم او محسوب میشود. صحنههای اکشن بینظیری هم در این فیلم وجود دارد که هیجان را به اوج میرسانند.
در یک صحنه مشهور و نمادین، آرتور (جوزف گوردون-لویت) با عوامل ناخودآگاه ذهن رابرت فیشر (کیلین مورفی) در حال جنگیدن است. اما این یک درگیری ساده نیست، زیرا مکان مبارزه آنها راهرویی است که به طور غیرقابل کنترلی میچرخد. جالب است بدانید که برای خلق این صحنه، یک راهرو به طول 30 متر طراحی شد که میتوانست 360 درجه کامل بچرخد و قانون جاذبه را نقض کند.
فیلم The Dark Knight – حمله به مقر خلافکاران گاتهام
انتخاب فقط یک صحنه از شوالیه تاریکی، غیرممکن به نظر میرسد چراکه کل فیلم فوقالعاده است. این فیلمی است که وقتی اکران شد، در کل دنیا سروصدا به پا کرد و از سوی منتقدان هم مورد تحسین قرار گرفت.
در صحنهای تاثیرگذار، جوکر به مقر خلافکاران حمله میکند و یک نفر را به طور وحشیانهای میکشد. سپس رو به سایرین میکند و برای آنها توضیح میدهد که چرا صورتش زخمی شده است. قطعا نمیتوان نسبت به بازی هیث لجر در این صحنه، بیتفاوت بود. رفتار عجیب او، حرکات ناگهانی بدنش و شیوه حرف زدنش موجب میشوند که یک شرور کامل و واقعی را مشاهده کنیم.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید