بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی که در 10 ساعت تمام می‌شوند
1%
  • 0/10

بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی که در 10 ساعت تمام می‌شوند

تجربه‌هایی سینمایی در مدیوم تعاملی

بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی که در 10 ساعت تمام می‌شوند ۰ 10 ساعت قبل ترین‌ها (بازی) کپی لینک

در این لیست نگاهی خواهیم داشت به بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی اعم از بازی Halo Reach و بازی Heavy Rain که می‌توان آن‌ها را در 10 ساعت به اتمام رساند.

هیچ تعریف جامع و قطعی وجود ندارد که با استفاده از آن بتوان اظهار داشت چه چیزی یک بازی ویدئویی سینمایی را تشکیل می‌دهد. ممکن است هنگامی که به پایان یک بازی می‌رسید این احساس درون شما شکل گرفته باشد که اساسا در یک فیلم سینمایی مشارکت داشته‌اید و این تعریف خوبی به منظور رساندن مقصود این عبارت است. حال آن که برای یک بازی که قرار است خود را با عنوان بازی سینمایی تعریف کند ما به نحوه داستان‌سرایی آن، کارگردانی و چگونگی برانگیختن احساسات، رویکرد در نظر گرفته شده برای عناصر بصری به منظور پشتیبانی از کیفیت فیلم‌گونه این اثر، شخصیت‌پردازی و بازیگری و موشن کپچر آن توجه می‌کنیم. با این حال باید این توضیح را اضافه کنیم که در این مطلب فقط بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی در نظر گرفته شده که می‎‌توان آن‌ها را در میانگین بازه زمانی 10 ساعته به اتمام رساند.

بازی Metal Gear Solid V: Ground Zeroes

به عنوان پیش‌درآمدی برای بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain که سال بعد عرضه شد، بازی Metal Gear Solid V: Ground Zeroes با تجربه دو ساعته خود، مکانیزم‌های مخفی‌کاری و حرکتی جدیدی را به این مجموعه معرفی می‌کند که به ستون‌های اساسی نسخه پنجم تبدیل می‌شوند.

حوادث بازی چند ماه پس از اتفاقات بازی Metal Gear Solid: Peace Walker در سال 1975 به وقوع پیوسته و نفوذ اسنیک به کمپ Omega را در حالی که قصد نجات دادن شخصی از این اردوگاه را دارد به تصویر می‌کشد. عنوان Ground Zeroes به واسطه سطح جدیدی از غوطه‌وری که به این مجموعه اضافه می‌کند شناخته شده و تنها ایراد اصلی که به آن وارد می‌شود، کوتاه بودن بیش از حد آن است.

بازی Uncharted: The Lost Legacy

اگر به تجربه هر کدام از بازی‌های اکشن ماجراجویی ساخته شده در پانزده سال گذشته از استودیو ناتی‌داگ (Naughty Dog) بنشینید خود را به عنوان ستاره یک فیلم سینمایی بلاک‌باستر می‌یابید که در آن میان‌پرده‌های سینمایی با سکانس‌های اکشن قابل بازی به بهترین شکل ممکن ترکیب شده‌اند. هم بازی Uncharted 2 و بازی The Last of Us می‌توانستند به آسانی در این لیست به عنوان بهترین بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی قرار بگیرند.

با این حال بازی Uncharted: The Lost Legacy به این دلیل در این لیست انتخاب شده که تنها بازی است که در بازه زمانی زیر ده ساعت به اتمام می‌‌رسد. حال آن که تمامی عناصر مسحورکننده‌ای که در طول چند سال اخیر در آثار استودیو ناتی‌داگ دیده شده را نیز می‌توان در این اثر نیز مشاهده کرد و در کنار اکشن سینمایی فوق‌العاده، نقش آفرینی درجه‌یک نیز از سوی کلودیا بلک (Claudia Black) در نقش شخصیت کلوئی و لورا بیلی (Laura Bailey) در نقش شخصیت نیدین راس صورت گرفته است.

بازی Until Dawn

به عنوان تجربه‌ای که بیشتر به یک فیلم شباهت دارد تا یک بازی ویدئویی، عنوان Until Dawn از برخی از عناصر مدیوم ویدئوگیم به منظور ارائه‌ی تجربه‌ای که بتواند مورد قبول طیف گسترده‌تری از مخاطبین واقع شد بهره می‌گیرد. این اثر کلیشه آثار وحشت اسلشر با حضور تعدادی نوجوان، تصمیمات پرتنش منتهی به مرگ یا زندگی، قابلیت ارزش تکرار چندباره، وجود تعدادی از چهره‌های مشهور هالیوودی را به همراه گرافیکی شایسته در کنار یکدیگر قرار داده و به شکل مطلوبی آن‎ها را پیاده‌سازی می‌کند. در حالی که بازی در سال 2015 منتشر شد و هنوز نیز از کیفیت بصری قابل توجهی برخوردار است، اما نسخه بازسازی آن نیز در سال گذشته در دسترس مخاطبین قرار گرفت و همان تجربه را با شکل و شمایلی شسته رُفته‌تر ارائه می‌کند.

بازی Heavy Rain

هر کدام از آثار اخیر توسعه یافته توسط استودیو کوانتیک دریم (Quantic Dream) با توجه به سینمایی بودن و تمرکز کامل روی جنبه داستان‌سرایی می‌توانست در لیست بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی قرار بگیرد. با این حال در مقایسه با آثاری چون بازی Uncharted و بازی The Last of Us، بازی Heavy Rain شباهت بسیار بیشتری به یک فیلم به دلیل عدم وجود مکانیزم‌های پیچیده گیم‌پلی و هم‌چنین حرکات آزاد در محیط دارد.

در عوض بازی Heavy Rain درست به مانند سایر آثار این استودیو نظیر بازی Beyond: Two Souls و بازی Detroit: Become Human شامل انتخاب‌های روایی معنی‌دار بوده که می‌تواند پایان‌بندی بازی را به شکل قابل توجهی دستخوش تغییر قرار دهد.

بازی Senua’s Saga: Hellblade II

به عنوان بهترین انیمیشن‌های چهره پیاده‌سازی شده در تاریخ بازی‌های ویدئویی، استفاده صورت گرفته از تکنولوژی MetaHuman در بازی Senua’s Saga: Hellblade II با استفاده از آنریل انجین 5، دستاوردی قابل توجه برای استودیو نینجا تئوری (Ninja Theory) به شمار می‌رود.

حرکات چهره واقع‌گرایانه به تصویر کشیده به شکلی موفق احساسات شخصیت سنوئا را در طول سفری که به سرزمین‌های ایسلندی دارد نمایان می‌کند. در عین حال مبارزات و طراحی پازل‌های بهبود یافته موجب ارتقای تجربه‌ی سینمایی بازی از طریق پرفورمنس کپچر کم‌نظیر بکار گرفته شده در آن می‌شود. صداگذاری چند لایه بازی نیز به کمک عناصر بصری بازی شتافته تا سطح جدیدی از غوطه‌وری در بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی در Hellblade 2 حاصل شود.

بازی Quantum Break

به عنوان اثر اکشن ماجراجویی که هم استایل و هم محتوای خاص خود را دارد، بازی Quantum Break روایتی از نوع سفر در زمان را ارائه کرده که از طریق میان‌پرده‌های سینمایی فلش بکی و اکشن اسلوموشن که به عنوان مشخصه عناوین استودیو رمدی (Remedy Entertainment) به شمار می‌رود، روایت می‌شود. از طرف دیگر سکانس‌های لایو اکشن که توسط خود بازیگران بازی نقش آفرینی می‌شود بخش دیگر از وظیفه روایت داستان را برعهده دارند.

داستان‌سرایی تعاملی بازی Quantic Break از طریق شخصیت‌های بازی در تعامل با انتخاب‌های صورت گرفته توسط پلیر در بخش‌های لایو اکشن به نقطه اوج خود دست پیدا می‌کنند. تلاش رمدی به منظور استفاده از لایو اکشن در بازی در این اثر آغاز شد و سرانجام در بازی Alan Wake 2 به تکامل خود رسید.

بازی The Order: 1886

اگر تنها یک دام برای زمانی که صحبت از میان‌پرده‌های سینمایی و تولید اثری به مانند فیلم می‌شود وجود داشته باشد، احتمال ربودن آزادی و کنترل از مخاطب بازی است. اگرچه بازی The Order: 1886 از گرافیک سینمایی خارق‌العاده و مسحورکننده‌ای برخوردار بوده و دارای عناصر سینمایی مختلف مانند افکت فیلم گرین، عمق تصویر و فوکوس سینماتیک بوده که حتی تا به امروز نیز چشم‌نواز محسوب می‌شوند، عناصر گیم‌پلی و رویکرد گیم دیزاین در نظر گرفته شده بسیار محدود و بدون هیچ گونه آزادی عمل هستند.

محدودیت اعمال شده در ساختار گیم‌پلی و کنترل دوربین بازی تاحدی است که هیچ کدام از جزئیات بکار رفته در عناصر بصری بازی را از دست ندهید و هر زمان نیز که اندکی از بسته بودن کادر کاسته می‌شود تنها به دلیل ایجاد پس‌زمینه بهتر برای سینماتوگرافی بازی است. عدم وجود آزادی عمل و ساختار طراحی مرحله بسیار پیش‌پا افتاده موجب شد تا عنوان مورد بحث در حالی که به عنوان یکی از چشم‌نوازترین بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی در نظر گرفته می‌شود اما ایرادات بسیاری نیز به آن وارد شود.

بازی Halo: Reach

به عنوان آخری نسخه از مجموعه Halo که توسط استودیو بانجی (Bungie) ساخته شد، تیم سازنده روی سینماتوگرافی بازی Halo: Reach و کارگردانی آن تمرکز می‌کند تا تقلای عاجزانه Noble Six را در مقابل The Covenant برای طرفداران به تصویر بکشد.

کادربندی و بازیگری به نمایش گذاشته شده در میان‌پرده‌های سینمایی پرتعداد بازی، باری دیگر سطح سینماتیک درون بازی را بالا برده و به عنوان یکی از بهترین بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی سیاهی موجود در جنگ را به طور زیبایی به نمایش می‌گذارد که تا مدت‌ها آن را از یاد نخواهید برد.

بازی Shadow of the Colossus

بالا رفتن از کلوسس‌های عظیم‌الجثه همراه با موسیقی حماسی ارکسترال اگر به تنهایی در نظر گرفته شود، می‌تواند یک تجربه سینمایی شایسته برای حضور در این لیست به شمار برود. با این حال اگر بازی Shadow of the Colossus را تا اساسی‌ترین عناصرش بشکافیم، ظاهرا با یک فیلم صامت مواجه هستیم که با پازل‌های گاه به گاه محیطی، نقطه‌گذاری شده است.

درگیری با کلوسس‌های بازی، کیفیت سینمایی خاصی را در برابر مخاطب قرار می‌دهد با این حال لحظات تنهایی بین مبارزات، زمانی که شخصیت اصلی به اسم واندر و اسبش آرگو در دشت‌های وسیع و جنگل‌های خالی که گاهی برای چندین دقیقه بدون وجود هر گونه موسیقی به طول می‌انجامد به پیش می‌روند، موحب برانگیخته شدن تاملاتی عمیق در رابطه با مضامین مرکزی بازی می‌شود که شامل عشق، غم و رابطه در هم تنیده شده میان آن‌ها می‌شود.

بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice

درست به مانند بازی Hellblade 2 محصول سال 2024، بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice ساخته استودیو نینجا تئوری به طور بی‌نظیری از تکنولوژی در دسترسش استفاده نمود تا فرآیند پرفورمنس کپچر بسیار آسان‌تر شود و بدین ترتیب تیم سازنده بتواند اولین سفر درونی شخصیت سنوئا را با کیفیتی سینمایی که تا پیش از این، هرگز تا این اندازه به آن دست پیدا نکرده بود در برابر مخاطبین خود قرار دهد.

تحت عنوان سینماتوگرافی ریل تایم، تیم سازنده در استودیو نینجا تئوری تغییراتی در آنریل انجین 4 اعمال کرد که به آن‌ها اجازه می‌داد به تغییرات، ویرایش و تنظیم مجدد قاب‌های ضبط شده از داده‌های پرفورمنس بپردازند بدون آن که نیاز به فیلمبرداری مجدد پرهزینه و زمان‌بر وجود داشته باشد، در نتیجه مقدمات برای ساخت نسخه دنباله با کیفیت سینمایی‌تر نیز فراهم شد.

بازی Max Payne 3

در سینمایی‌ترین نسخه ساخته و عرضه شده در این سه‌گانه، بازی Max Payne 3 ارزش تولید فوق‌العاده‌ای را در کنار هیجان‌انگیزترین مکانیزم تیراندازی این مجموعه قرار می‌دهد. در عین حال داستانی از نوع رستگاری با بازیگری عالی که در سطح بهترین آثار هالیوودی است در برابر مخاطب به نمایش در می‌آید.

اگرچه فضاسازی و داستان روایت شده در نسخه سوم تفاوت قابل توجهی با دو نسخه قبلی این مجموعه داشته و همین موضوع نیز طرفداران را در برخورد با آن دو دسته می‌کند، با این حال نمی‌توان از کیفیت بالای میان‌پرده‌های سینمایی آن به سادگی گذشت. حال آن که درست به مانند بازی The Order: 1886 که در بالا به آن اشاره کردیم، موارد بسیاری وجود دارد که کنترل بازی از مخاطب ربوده می‌شود تا داستان شخصیت مکس پین با رعایت حس و حال سینمایی روایت شود.

بازی Remember Me

به طور کنایه‌آمیزی اولین بازی ساخته شده توسط استودیو دونت‌ناد (Dontnod) اثری فراموش‌شدنی است که به دلیل کاراکترها و شخصیت‌پردازی‌های معمولی، مبارزات بی‌رمق و داستان قابل پیش‌بینی نتوانست تا داستان خود با مضمون چالش اخلاقی به منظور دستکاری خاطرات را به سرانجام بامفهمومی برساند. با این اوصاف، چرا باید بازی Remember Me در میان لیست بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی جایی داشته باشد؟

باید توضیح دهیم که طراحی دنیای صورت گرفته که شامل پاریسی آینده‌نگر بوده و از طریق مراحل خطی هوشمندانه‌ که به لطف کارکرد فوق‌العاده دوربین جهانی وسیع‌تر را به ویژه در هنگام حرکت به نمایش می‌گذارد به تصویر کشیده می‌شود. به عنوان اثری که در سال 2013 منتشر گردید، بازی Remember Me هم‌چنان از گرافیک قابل قبولی برخوردار است.

بازی Shadow of the Tomb Raider

بازی Shadow of the Tomb Raider محصول سال 2018 به واسطه توانایی سینمایی خود یه یاد آورده می‌شود و اگرچه بازی به واسطه عدم نوآوری در بخش گیم‌پلی با انتقاداتی همراه شد، اما بازیگری و موشن کپچر این بازی با اختلاف از دو نسخه قبلی در سطح بالاتری قرار می‌گیرد.

به مانند بسیاری از آثار دیگری که در این لیست به آن‌ها اشاره داشتیم، قاب‌بندی‌های به تصویر کشیده به هنگام گشت و گذار و میان‌پرده‌ها شایسته ستایش هستند و موجب می‌شود مضامین فانتزی‌گونه مجموعه Tomb Raider به چیزی باورپذیر و غوطه‌ورکننده تبدیل شوند.

بازی Metro 2033 Redux

مولفه کلیدی در موفقیت بازی Metro 2033 به فضاسازی آن ارتباط دارد که از طریق هزارتوی زیرزمینی کم‌نور در سیستم مترو مسکو بازگو می‌شود. نسخه Redux که چهار سال بعد در سال 2014 منتشر شد گرافیک بازی را از طریق نورپردازی بهتر و انیمیشن‌های کاراکترها مورد بازنگری قرار داده و در عین حال پارتیکل افکت و آب‌وهوای داینامیک به بازی اضافه می‌کند که نتیجه‌ی آن تجربه‌ای اتمسفریک بسیار بیشتری از آثار اول شخص شوتر آن زمان بود.

ست‌پیس‌های سینمایی بازی به شکلی ماهرانه طراحی شده و داستانی بدون انقضا را در خصوص تلاش برای بقا از طریق به تصویر کشیدن گروهی از بازمانده شجاع روایت می‌کند. هر دو نسخه دنباله این بازی تحت عنوان Last Light و به دنبال آن Exodus، شایسته حضور در لیست بازی‌های سینمایی تک‌نفره داستانی بودند اما با توجه به مدت‌ زمان کوتاه‌تر نسخه اول، 2033 در این لیست قرار گرفت.

بازی The Dark Pictures: House of Ashes

با توجه به موفقیت بازی Until Dawn، تیم توسعه دهنده در استودیو بریتانیایی سوپرمسیو گیمز (Supermassive Games) علاقه و توانایی خود را به منظور ترکیب درام تعاملی با ژانر وحشت به نمایش گذاشت و این موضوع بیشتر از هر زمان دیگری در بازی The Dark Pictures: House of Ashes مشهود است.

در کنار موشن کپچر پیشرفته و داستان‌سرایی چند شاخه‌ای که براساس انتخاب‌های پلیر پیش می‌رود، بازی House of Ashes هم‌چنین دارای یک سیستم دوربین تعاملی همه‌جانبه بوده که نمای 360 درجه‌ای ارائه می‎‌کرد. هم‌چنین در نسخه Curator’s Cut صحنه‌های جدیدی وجود داشت که از زاویه دید شخصیت‌های دیگر قابل بازی بودند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

0 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments