آیا انیمه های جدید از انیمه های قدیمی بهترند؟
چرا انیمههای جدید خوش ساختترند؟
انیمه های کلاسیک قرن بیستم طرفداران خودش را داشته و خواهد داشت، اما انیمه های جدید برگ برندههای بیشتری را روی میز گذاشتهاند. تاریخچه صنعت انیمه ژاپنی به چندین دهه قبل برمیگردد و این صنعت با گذشت نسلها دستخوش انواع تغییرات و تکامل شد. انیمههای ژاپنی در ابتدا از انیمیشنهای دیزنی الهام میگرفتند و به تدریج روند خود را توسعه دادند، مانند ژانرهای mecha و isekai که الان در مشت صنعت انیمه است. در قرن بیستم همه این عوامل و شرایط دیگری هم باعث شد پیشرفت زیادی در صنعت انیمه دیده شود، اما در قرن بیست و یکم، انیمه واقعاً به سطح بالاتری منتقل شد.
مرز بین سریهای انیمه کلاسیک و انیمههای مدرن کمی مبهم است، هرچند که سه انیمه اصلی سبک شونن (ناروتو، وان پیس و بلیچ) به عنوان یک مرز کلی بین این دورههای انیمه عمل میکردند. البته در حال حاضر، تشخیص انیمه های مدرنی مانند Jujutsu Kaisen و Bocchi the Rock، در برابر سریهای کلاسیکی مثل Gundam که در سال ۱۹۷۰ ساخته شد یا سری شوجو Sailor Moon آسانتر شده است. هر دو دوره امتیازات خود را دارند، اما انیمه مدرن از چند مزیت کلیدی برخوردار هستند که ریشه در فناوری مدرن و نگرشهای اجتماعی در حال تغییر در مورد رسانههای فانتزی دارند.
انیمههای امروزی امکانات بیشتری را در دسترس دارند
استودیوهای انیمیشن ژاپنی و غربی به طور یکسان تکنیکهای انیمیشنسازی خود را در طول زمان بهبود بخشیدند، چون فناوری مدرن مانند رایانه ها و تصاویری با کیفیت بالا سرعت پیشرفت قابل ملاحظه ایی داشتند. برخی از سریهای انیمه قدیمیتر، مانند Neon Genesis Evangeion، ساخته سال ۱۹۹۰، که دارای جلوههای بصری پیشگامانهای بود هنوز به خوبی با برخی از سریهای انیمه مدرن مقایسه میشود و میتواند به طرز چشمگیری خوب عمل کند. مجموعههای انیمههای قدیمیتر به خاطر تکنیکهای متحرک چشم نواز و سبکهای بصری که پایههای انیمیشنهای مدرن را پایهگذاری کردند معروفند، اما سن بالای خود را نشان میدهند.
فناوری با سرعتی بسیار بالا در حال پیشرفت است و تنها در ۲۰ سال آینده، تعداد زیادی از انیمهها ممکن است در نظر طرفداران جوانتری که بیشتر به Demon Slayer و Attack on Titan عادت کردهاند، ناامیدکننده باشد. مجموعههای انیمههای قدیمیتر آنچه را که میتوانستند با آنچه که داشتند انجام دادند، اما نمیتوانند با انیمههای مدرن امروزی مقایسه شوند. هر عاملی در ساخت انیمه ژاپنی مانند سیستمهای پیشرفتهتر ضبط صدا، انیمیشنهای رایانهای، صفحه نمایش تلویزیون و کامپیوتر با وضوح بالا و موارد دیگر از دهه ۱۹۹۰ تاکنون بهبود بسیاری یافتهاند.
حتی بهترین مجموعههای انیمه کلاسیک مانند NGE، در رقابت با انیمیشنهایی مانند Demon Slayer و Jujutsu Kaisen خیلی عقب میمانند و استودیوهای انیمیشنی مانند UFOtable و MAPPA به دلیل سختکوشی خود در این بخش مستحق ستایش هستند. این مجموعههای انیمه میتوانند از رایانهها و تصاویر دوبعدی به طور یکسان برای خلق تصاویری باورنکردنی استفاده کنند که تا الان ساخته نشدهاند و در حین حرکت دوربین، اکشن را از زوایای هیجانانگیز و از لحاظ بصری خیرهکننده به تصویر میکشند. این ارزشها در زمینه صوتی هم تکرار میشوند؛ انیمههای امروزی جلوههای صوتی واقعیتر و متنوعتری نسبت به قبل دارند، و جلوههای صوتی جعلی مشت زدن، صدای شلیک گلوله را با صدایی واقعی برای گوشها جایگزین میکنند.
این امر به درگیر شدن مخاطب در داستان کمک بیشتری کرده و جعلی بودن کارتونی جلوه های صوتی قدیمی را که برخی از آنها ناخواسته برای بینندگان امروزی خنده دار به نظر میرسند را از بین میبرد. این انقلاب صدا به میکروفونهای بهتر برای صدای واضح تر محدود نشده و شامل صداگذاری هم میشود. برای طرفداران غربی ارزشهای تولید انیمههای مدرن به معنای دوبلههای انگلیسی بهتر و باکیفیتتر است، که قبلاً مشکلات لحنی زیادی را در خود داشت و عبارات عجیب و غریب، همچنین همگامسازی ضعیف لبها را متحمل میشدند. حتی اگر بسیاری از طرفداران غربی هنوز صدای ژاپنی را به دوبله انگلیسی ترجیح میدهند، طرفداران دوبله میتوانند از صدایی که فاصله را با صدای اصلی ژاپنی کم کرده است لذت ببرند.
دسترسی به انیمه های جدید راحتتر است
مجموعههای انیمههای مدرن فقط انیمیشن و صداپیشگی بهتری ندارند و برگ برنده آنها به صدا و تصویر بهتر محدود نمیشود؛ بلکه امروزه هرکسی از هر کجای دنیا میتواند انیمه مورد علاقه خود را دریافت کند. همه طرفداران انیمه در ژاپن و غرب به طور یکسان از افزایش در دسترس بودن انیمه، از جمله پخش آنلاین و فروش دی وی دی های Blu-Ray بسیار سود میبرند. این دسترسی برای طرفداران غربی بسیار مهم است، چون در قرن بیستم به ندرت انیمههای ژاپنی را از تلویزیون پخش میکردند.
در قرن بیستم، انیمه معمولاً از طریق VHS در دسترس بود، اما امروزه انیمه های مدرن به راحتی در عصر اینترنت برای طرفداران غربی در دسترس هستند. طرفداران میتوانند دیویدیها و نسخههای Blu-Ray سریالهای مورد علاقهشان را در فروشگاههای فیزیکی که دیویدیها در آنها یافت میشود، و همچنین آنلاینشاپها پیدا کنند. مهمتر از همه، اوتاکوهای غربی دارای پلتفرم های مخصوصی هستند که به انیمه ژاپنی اختصاص داده شده است، که Crunchyroll و HIDIVE بزرگ ترین آنها هستند و هرکدام صدها سریال و هزاران قسمت را شامل میشوند.
برخی از مجموعههای انیمیشن قدیمیتر نیز در این پلتفرمها هستند اما در اقلیت هستند. پلتفرمهای اصلی مانند Netflix، Hulu، و Amazon Prime Video نیز از سریهای انیمه جدیدتر پشتیبانی میکنند و باعث میشوند این سریالها برای طرفداران جدید بیشتر از همیشه قابل مشاهده باشند. به طور خاص، نتفلیکس تلاش متمرکزی برای گسترش انیمه های خود در سال های اخیر انجام داده است و سریال های انحصاری زیادی در کاتالوگ خود دارد.
انیمه های جدید بازنمایی و تنوع بهتری در بین شخصیتها دارند
انیمه های مدرن نه تنها ارزش های تولید و روش های توزیع بهتری برای ارائه این داستان ها دارند، بلکه محتوای بهتری در آن داستان ها نیز دارند. در انیمه های دهه ۱۹۹۰ و قبل از آن، و حتی برخی از انیمه های اوایل دهه ۲۰۰۰، طراحی شخصیت ها اغلب از مسیرهای آشنا پیروی می کردند که به هر حال چندان ایده آل نبودند. برخی از سریهای قدیمیتر دارای تنوع خلاقانه قهرمانها و مدلهای شخصیتی پیشگامانه بودند، اما به طور کلی، این انیمیشن مدرن است که شخصیتهای متنوعتری را برای علاقهمندان به ارمغان میآورد. بیش از هر زمان دیگری، انیمه های مدرن دارای شخصیت های متنوع و خیره کننده ای هستند که میتوانند برای هر طرفداری جذاب باشند و کهن الگوهای قدیمی را برای همیشه ابداع کنند یا کنار بگذارند.
یک مثال عمده، نقش زنان در سریال هاست. اگرچه این روند گاهی کند و ناسازگار بوده است، اما صنعت انیمه در مسیر درستی پیش میرود و شخصیتهای زن قوی، الهامبخش، ظریف و قابلتوجهی را در تمامی ژانرها، نه فقط شوجو دارد. در کنار همه اینها آثار اوسامو تزوکا (Osamu Tezuka) دارای نقشهای اصلی زن تاثیرگذار بودند و Sailor Moon به راهاندازی ژانر magical girl کمک کرد. با این حال، بسیاری از سریالهای قدیمیتر به سمت داشتن شخصیتهای زن بیارزشی گرایش داشتند که یا نامزد کسی بودند یا دختری که در در دردسر افتاده بود. اگر شخصیتهایی مثل Lemon Irvine در سری Mashle را در نظر نگیریم، انیمه مدرن عصر جدیدی از دختران قوی تر و بهتری را به ارمغان آورده اند که نقشهایی که لیاقتش را دارند بر عهده دارند.
از Ochaco Uraraka در سری My Hero Academia گرفته تا Nobara Kugisaki در انیمه Jujutsu Kaisen و حتی Power شیطان شاخدار در انیمه Chainsaw Man تصاویر جالب تری از زنان را اجرا میکنند. Power با خوشحالی تمام قوانین را برای آنچه که دختران انیمه معمولی باید باشند، زیر پا میگذارد، بیرحمانه اما صادقانه خود واقعی او به عنوان یک ضدقهرمان با جذابیت غیرقابل توضیحی در دنیای مرد اره ای جولان میدهد. شخصیتهایی از این دست ثابت میکنند که سنتهای قدیمی قرن بیستم قهرمانان سرسخت و دخترانی که توسط شرورها اسیر میشوند، مدتهاست که به پایان رسیده و صنعت انیمه در جاده خوبی پا گذاشته است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید