نقد فیلم Damsel – دوشیزه
فیلم Damsel جدیدترین تلاش استودیو نتفلیکس برای ساخت یک اثر فانتزی است که میلی بابی براون نقش اصلیاش را ایفا میکند.
میلی بابی براون (Millie Bobby Brown) با نقش آفرینی بعنوان اِلِون در سریال Strangers Things توانست راه صد ساله را یک شبه طی کند. او نه تنها استعدادهای خود را به اثبات همگان رساند، بلکه توانست به محبوبیت بسیار بالایی در سراسر جهان دست یابد. همین اتفاق باعث شد به فرنچایز مانسترورس (MonsterVerse) پیوسته و در آثاری مانند Godzilla vs Kong نقش آفرینی کند. براون همچنین طی سالهای گذشته همکاری ویژهای را با نتفلیکس آغاز کرده که نتیجه آن مجموعه فیلمهای Enola Holmes بود. به این موارد باید Damsel را هم اضافه کرد که البته به هیچ وجه با آنها قابل مقایسه نیست.
Damsel در نگاه اول فیلم نویدبخشی به نظر میرسد؛ خوان کارلوس فرسنادیو (Juan Carlos Fresnadillo) که فیلم موفق Twenty Eight Weeks Later را در پرونده هنری خود دارد، روی صندلی کارگردانی نشسته است. همچنین بازیگران مشهوری مانند میلی بابی براون، ری ویتسون (Ray Winstone)، شهره آغداشلو (Shohreh Aghdashloo)، آنجلا بست (Angela Bassett) و رابین رایت (Robin Wright) نقشهای مهمش را بر عهده دارند. با این حال، فیلمنامه به پاشنه آشیلش تبدیل شده و شرایط را برای سقوط آن به درهِ آثار بلاتکلیف مهیا میکند.
داستان حول محور دختری نوجوان به نام الودی میچرخد که پدرش لرد بی فورد بوده و حاکم سرزمینی است. سرمای زیاد باعث شده مردم با سختیهای زیادی مواجه شده و حتی بسیاری بدنبال ترک سرزمین هستند. در چنین شرایطی، الودی مجبور میشود به ازدواجی اجباری با شاهزادهای از امپراتوری آئورا تن دهد. اگرچه شاهزاده هنری فرد معقول و خوش قلبی بنظر میرسد، در ادامه اتفاقاتی غیرمنتظره برای الودی رخ داده و او را درگیر یک ماجراجویی بسیار خطرناک میکند.
میلی بابی براون در همان ثانیههایی ابتدایی خطاب به مخاطب میگوید: «داستانهای شوالیه گری زیادی وجود دارد که شوالیهای بی باک، دوشیزهای گرفتار در مشکل را نجات میدهد و این [فیلم]، یکی از آنها نیست.» بدون هیچ گونه پیش زمینهای به تماشای فیلم Damsel نشستم و راستش را بخواهید، شنیدن همین یک جمله برای من کافی بود تا فاتحه را بخوانم. اگر فیلمنامه ویژگی یا ویژگیهای خاص و منحصر بفردی داشته باشد، اصلاً و ابداً نیازی به بیانش در ابتدای اثر نیست. مخاطب حین تماشا به همه آنها پی میبرد.
البته با ارائه توضیحات در ابتدای یک اثر یا اصطلاحاً ویس اور (Voiceover) مخالف نیستم اما باید با فضای داستان و لحنش تناسب داشته باشد؛ چیزی که اینجا نمیبینیم. نکته دیگری که وجود دارد، لو رفتن اتفاقات داستان پیش از انتشار رسمی است. به بیان دقیقتر، کافی است تریلر سه دقیقهای که خودِ نتفلیکس (Netflix) منتشر کرده بود را تماشا کنید تا از همه اتفاقات مهمی که در پرده نخست فیلم رخ میدهد، آگاه باشید. همین موضوع هم باعث میشود تماشای حدوداً یک ساعت ابتدایی کسل کننده، زجرآور و فاقد جذابیت باشد. اگر مخاطبی تا همینجای کار فیلم را رها نکرده باشد، بدون شک امیدوار است با شروع پرده دوم فیلم روند جذاب و هیجان انگیزتری به خود بگیرد اما متاسفانه این اتفاق را شاهد نیستیم.
تماشای حدوداً یک ساعت ابتدایی کسل کننده، زجرآور و فاقد جذابیت است.
وقتی یک اثر میخواهد تلاشهای شخصیت اصلی داستان را برای بقا به تصویر بکشد، دو مورد حائز اهمیت است: نکته اول، شخصیت پردازی است. اگر شخصیت پردازی درستی صورت نگیرد، مخاطب اصلاً به سرنوشت پروتاگونیست اهمیت نمیدهد. این ضعف در فیلم Damsel وجود داشته و الودی مورد کند و کاش قرار نمیگیرد. مایی که مخاطب باشیم، متوجه نمیشویم دقیقاً چه اتفاقی باعث شده الودی دختری متفاوت نسبت به هم سن و سالان خود باشد؛ نکته دوم، ایجاد استرس و اضطراب و باورپذیر کردن شرایطی است که پروتاگونیست در آن گرفتار است.
مخاطب حین تماشای فیلم Damsel هرگز احتمال نمیدهد شاهدخت الودی کشته شده یا اتفاق تلخی برایش بیافتد. به همین دلیل، اگرچه میلی بابی براون به خوبی توانسته در صحنههای مواجهه با اژدها احساسات مربوط به ترس و نگرانی را به نمایش بگذارد، آن تاثیری که باید و شاید را روی مخاطب شاهد نیستیم. به بیان دیگر، زحمت این هنرپیشه به باد رفته است. البته فیلمنامه اثر تنها سرشار از نقطه ضعف نیست. دن مازو (Dan Mazeau) و خوان کارلوس فرسنادیو در تصمیمی درست اژدها را تا نیمه فیلم به شکل کامل و واضح نمایش نمیدهند. این تکنیک که نخستین بار در Predator برای ایجاد تعلیق مورد استفاده قرار گرفت و موثر هم واقع شد، اینجا هم جواب میدهد.
شهره آغداشلو که صدای خاص و متفاوتی دارد، وظیفه صداپیشگی اژدها را به بهترین نحو ممکن انجام داده است. او توانسته غم و خشم توامان را به خوبی و تنها از طریق صدای خود به مخاطب انتقال دهد. به این مورد باید طراحی چشم نواز و خیره کننده اژدها را اضافه کرد. اگرچه فیلم در زمینه جلوههای ویژه کامپیوتری گهگاهی میلنگد و تو ذوق میزند، در زمینه به تصویر کشیدن اژدها بی نقص عمل میکند تا ترکیبی تمام عیار را شاهد باشیم.
جدا از تمامی نقاط ضعفی که تا به این کار اشاره شده، فیلم Damsel یک ایراد بزرگ دارد که تحت هیچ شرایطی نمیتوان نادیدهاش گرفت: بلاتکلیفی. داستانش نه آنقدر جذاب و تاثیرگذار است که بتواند مخاطبان بزرگسال را جلب کند و نه آنقدر کودکانه است که مانند مجموعه نارنیا (Narnia) برای مخاطب کم سن و سال مناسب باشد. به همین دلیل، تجربهای است که برای هیچ کدام از گروههای سنی مخاطبان توصیه نمیشود.
- عدم نمایش واضح اژدها تا نیمه فیلم و ایجاد تعلیق از این طریق
- عملکرد قابل قبول میلی بابی براون و شهره آغداشلو
- عدم شخصیت پردازی درست کاراکترها، بخصوص پروتاگونیست
- داستانی کسالت بار در نیمه نخست و قابل پیش بینی در نیمه دوم
- ضعف گهگاه جلوههای ویژه در نمایش مناظر طبیعی
- بلاتکلیفی در هدف قرار دادن گروه خاصی از مخاطبان
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید