موشکافی قسمت سوم Daredevil: Born Again و نگاهی به ایستراگها
بررسی اتفاقات مهم
قسمت سوم Daredevil: Born Again چند روز پیش از طریق دیزنی پلاس در دسترس قرار گرفت و شامل نکات مهمی میشود.
سریال Daredevil: Born Again در جریان هفته جاری به ایستگاه سوم رسید. قسمت اول سعی کرد ارتباطاتی میان اقتباس جدید و سریال متعلق به نتفلیکس (Netflix) ایجاد کند و قسمت دوم هم سعی کرد زندگی جدید دو شخصیت اصلی داستان، یعنی مت مرداک و ویلسون فیسک را به تصویر بکشد. قسمت سوم هم اگر یک فیلم سینمایی بود، بدون شک در دسته درام حقوقی قرار میگرفت؛ زیرا بخش عمده آن در دادگاه هکتور آیالا و تلاش مرداک برای تبرعه او سپری میشود.
در ادامه میخواهیم به موشکافی قسمت سوم Daredevil: Born Again پرداخته و ببینیم چه نکات مهمی را در خود جای داده است.

مرور اتفاقات مهم
- هکتور آیالا به مت مرداک درباره ساحل مورد علاقهاش در پورتوریکو میگوید و اینکه آن را بهترین مکان روی زمین میداند. مت به او قول میدهد دوباره در کنار خانوادهاش خواهد بود و میتواند روی شنهای ساحل قدم بگذارد.
- یک کامیون مورد سرقت قرار گرفته و هر دو کارگر آن کشته میشوند.
- قبل از شروع دادگاه، افسر پاول تلاش میکند مت را پس از درگیریشان در قسمت دوم تهدید کند اما مت مقابلش ایستاده و میپرسد چرا در شهادت شاهدان دخالت کرده است؟
- افسر پاول در دادگاه دروغ گفته و ادعا میکند ایستگاه مترو کاملاً خالی بوده و هکتور ناگهان با نگاهی وحشیانه ظاهر شده است.
- در میانه دادگاه و زمانی که وقت استراحت داده میشود، افسر پاول به همراه یک افسر دیگر، کامیون چری را تعقیب میکند تا نیکی تورس، شاهد اصلی مت را بگیرند اما نیکی با تاکسی به دادگاه میرسد.
- نیکی تورس از دیدن پلیسها در دادگاه وحشت زده شده و ادعا میکند تمام شب در خانه بوده است.
- باک با رهبران پنج خانواده تبهکاری ملاقات میکند. او از طرف ونسا به ملاقاتشات آمده و خواهان برقراری آتش بس میانشان است.
- مت که دیگر چارهای ندارد، در دادگاه فاش میکند هکتور آیالا همان وایت تایگر (White Tiger) است.
- چندین شاهد که وایت تایگر آنها را نجات داده، در دادگاه حاضر شده و به نفع او شهادت میدهند.
- کریستن گزارشی از پلیس میخواند که نشان میدهد وایت تایگر جان یک افسر پلیس را نجات داده و به دستگیری یک مظنون کمک کرده است. مت گزارشهای بیشتری از پلیس را میخواند که در همگی آنها تایید شده وایت تایگر به نیروهای پلیس کمک کرده است.
- مدعی العموم میگوید افراد بد میتوانند کارهای خوب انجام دهند و بر عکس. با این حال، هکتور آیالا از تمام اتهامات تبرئه میشود.
- وایت تایگر حین گشت زنی توسط فردی مرموز که جلیقهای با نشان پانیشر بر تن دارد، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته میشود.

دادگاه وایت تایگر
رویداد اصلی قسمت سوم Daredevil: Born Again محاکمه وایت تایگر به اتهام قتل است. مت مرداک پس از مرگ فاگی از نقش دردویل کناره گیری کرده و در حال حاضر بیشتر روی حرفه وکالت خود تمرکز دارد. همین موضوع او را به دفاع از یک قهرمان خیابانی دیگر میکشاند. مت میداند هکتور آیالا همان وایت تایگر بوده و مرتکب قتل پلیس نشده است. در پایان قسمت دوم، مت موفق شده بود نیکی تورس را نجات دهد و به نظر میرسید که همه چیز برای شهادت او در دادگاه و تبرئه هکتور آماده است. با این حال، نیکی که از پلیسها میترسد، تصمیم میگیرد برای محافظت از خود دروغ بگوید.
این اتفاق باعث میشود که تمام برنامه مت و کریستن مک دافی از بین برود. نیکی بخاطر تامین مخارج پسرش در یک معامله مواد مخدر دست داشت و نهایتاً دستگیر شد. پلیسها با پیشنهاد تبدیل شدن به خبرچین، پرونده او را مختومه کرده بودند. حالا که در دادگاهی پر از نیروهای پلیس حضور دارد، نیکی تصمیم میگیرد حقیقت را مخفی کند و بگوید تمام شب را در خانه بوده است. این دروغ باعث میشود که هکتور به عنوان مهاجمی که بیدلیل به پلیس حمله کرده، به نظر برسد. در نتیجه، مت مجبور میشود یکی از اصول خود را زیر پا بگذارد. در ابتدا او موفق شده بود قاضی را متقاعد کند که هویت هکتور به عنوان وایت تایگر فاش نشود اما برای نجات موکلش مجبور میشود حقیقت را در دادگاه آشکار کند.
مت مرداک ماسک وایت تایگر را بر میدارد و آن را بالا میگیرد تا همه ببینند. این حرکت باعث میشود که بحث درباره وایت تایگر به بخش مهمی از دادگاه تبدیل شود، به طوری که هم وکیل مدافع و هم دادستان بتوانند در ادامه محاکمه از آن استفاده کنند. مت و کریستن چندین شاهد را که قبلاً توسط وایت تایگر نجات یافتهاند، به دادگاه میآورند تا درباره اقدامات قهرمانانه او شهادت دهند. سپس، گزارشی از پلیس را میخوانند که نشان میدهد وایت تایگر جان یک افسر پلیس را نجات داده و به دستگیری یک مظنون کمک کرده است. این شواهد، داستانی را که وایت تایگر را دشمن پلیس نشان میداد، دور از واقعیت نشان میدهد. در نهایت، هکتور آیالا از تمام اتهامات تبرئه شده و بیگناه اعلام میشود.

هویت آدام همچنان یک راز سر بسته است
دو قسمت اول Daredevil: Born Again نشان دادند که ویلسون و ونسا فیسک در ازدواج خود با مشکلاتی روبرو هستند. آنها برای حل این مشکلات به مشاوره زوجین مراجعه کردهاند و مشاور آنها کسی نیست جز هثر گلن، معشوقه جدید مت مرداک. یکی از عوامل اصلی این مشکلات، شخصی مرموز به نام آدام است. این شخصیت تاکنون فقط در مکالمات این سریال ذکر شده و هنوز بطور فیزیکی دیده نشده است. با توجه به صحبتهای ویلسون و ونسا درباره او، چندین احتمال در مورد هویت آدام وجود دارد. یکی از این احتمالات این است که ونسا در غیاب ویلسون به او خیانت کرده است. اولین باری که این دو درباره آدام صحبت کردند، ویلسون به ونسا گفت از وجود او باخبر است و ونسا از شوهرش خواست که آدام را نکشد.
البته ممکن است که آدام ارتباطی غیرعاشقانه با ونسا داشته باشد. ونسا زمانی که کینگ پین به دلیل اصابت گلوله به صورتش در حال بهبودی بود، کنترل امپراتوری جنایتکارانه او را به دست گرفت. در قسمت سوم، ونسا از اینکه فیسک اجازه نمیدهد او دوباره هدایت پنج خانواده تبهکار را بر عهده بگیرد، ناراحت است و احتمال میدهد ویلسون از این طریق قصد دارد بابت ماجرای آدام مجازاتش کند. در نبود او، این گروهها در حال ایجاد آشوب هستند. بدون شک، اختلاف این دو بر سر نحوه کنترل گروههای خلاکاری و هویت نقش آدام در قضایا به یکی از پایههای اساسی داستان تبدیل خواهد شد.

چه کسی وایت تایگر را کشت؟
قسمت سوم Daredevil: Born Again، مانند قسمت اول سریال شامل یک مرگ بزرگ است. درست زمانی که به نظر میرسید مت مرداک پیروز شده (تمام اتهامات علیه هکتور آیالا رد شده و مت حتی برای موفقیت سیستم قضایی جشن گرفته بود) وایت تایگر کشته شد. مت به هکتور گفته بود در صورت پیروزی در دادگاه، دیگر نباید به خیابانها بازگردد و به عنوان یک ویجیلانته یاغی فعالیت کند. اما هکتور معتقد بود قدرتی برای کمک به مردم دارد و نمیتواند از هویت خود به عنوان وایت تایگر دست بکشد. پس از بازگشت به گشت زنی، مردی که جلیقهای با نشان پانیشر بر تن دارد، او را با شلیک گلوله از پای در میآورد.
حضور فرانک کسل با بازی جان برنتال مدتها پیش برای این سریال تایید شده بود. شخصیت مرموزی که در Daredevil: Born Again دیده میشود، جلیقهای مشابه آنچه پانیشر در سری The Defenders Saga میپوشید، به تن دارد. این شواهد، همراه با سابقه فرانک در کشتن دشمنان خود بدون هیچ ترحمی، نشان میدهد که او میتواند پشت این قتل باشد. با این حال، در سریال Daredevil: Born Again چندین افسر پلیس فاسد معرفی شدهاند که تتوهایی از نسخه تغییریافته لوگوی پانیشر روی بدن خود دارند. از آنجایی که وایت تایگر در دادگاه به اتهام قتل یک پلیس تبرئه شد، احتمال دارد که قاتل او یکی از این افسران فاسد باشد، نه فرانک کسل.
چیزی که در ادامه میخوانید، تنها یک گمانه زنی است؛ مت مرداک با شناختی که از فرانک کسل دارد، نمیتواند بپذیرد او قاتل وایت تایگر است. به همین دلیل، به چری میسپارد تا پیداش کرده و پس از آن شخصاً به سراغش میرود تا به حقیقت پی ببرد. پس از اینکه متوجه میشود کار فرانک نبوده، توجهشان به پلیسهایی جلب میشوند که تتوی پانیشر داشته و همین موضوع، زمینه ساز افشای شبکهای از پلیسهای فاسد میشود.

صدایی که یک ادای احترام است
طرفداران مارول به صحنههای پس از تیتراژ در فیلمها و سریالهای این فرنچایز عادت کردهاند. اما قسمت سوم Daredevil: Born Again فاقد چنین صحنهای است. با این حال، تیم تولید این سریال روشی تاثیرگذار و غم انگیز را برای پایان دادن به این قسمت انتخاب کرده است. همزمان با آغاز تیتراژ، صدای قورباغهها و امواج اقیانوس به گوش میرسد. این صداها به مکالمه مت و هکتور در ابتدای قسمت اشاره دارد. در این گفتگو، هکتور درباره محل مورد علاقهاش در دنیا صحبت میکند: ساحلی در پورتوریکو که صدای آواز قورباغهها در آنجا به او احساس آرامش میدهد.
او نگران این بود که دیگر هرگز نتواند به آن ساحل بازگردد. مت به او قول داد این اتفاق خواهد افتاد و با پیروزی در دادگاه و آزادی او، این فرصت را برایش فراهم کرد. اما این وعده هرگز محقق نشد؛ زیرا وایت تایگر بیرحمانه توسط شخصی مرموز که نماد پانیشر را بر تن داشت، به قتل رسید. پس از مرگ هکتور، صدای قورباغههای آوازخوان و امواج دریا همزمان با آغاز تیتراژ شنیده میشود. این پایان تاثیرگذار و تلخ، نشان میدهد که رویای بازگشت به ساحل محبوبش برای همیشه از بین رفت و قسمت سوم Daredevil: Born Again را به شکلی فراموش نشدنی و دردناک به پایان میرساند.
کمر د لس ریس (Kamar de los Reyes)، بازیگر نقش هکتور آیالا در سریال Daredevil: Born Again بود و چند ماه بخاطر ابتلا به سرطان درگذشت. به همین دلیل، دست اندرکاران تصمیم گرفتند قسمت دوم را به اختصاص داده و قسمت سوم را هم با چنین افکت صوتی معناداری به پایان برسانند. بد نیست بدانید در مجموعه بازیهای کالاف دیوتی (از جمله Call of Duty: Black Ops II) نقش رائول منندز را بر عهده داشت.
بررسی ایستراگها
اشاره به فیلم The Incredible Hulk
در یکی از صحنههای کوتاه، تبلیغی از نوشابه Pingo Doce روی یک اتوبوس دیده میشود. این نوشیدنی در حال تبدیل شدن به یک آیتم افسانهای در MCU است. اولین حضور این نوشابه به فیلم The Incredible Hulk بازمیگردد، جایی که خون بروس بنر بهطور تصادفی درون یکی از بطریهای آن میریزد. این همان نوشیدنی است که شخصیت استن لی آن را مینوشد و به دلیل وجود یک قطره از خون آلوده بنر، بیمار میشود. در نهایت، همین اتفاق باعث میشود که دولت مکان اختفای بنر را شناسایی و او را تعقیب کند.
مرگ هکتور، پایان راه نیست
در طول محاکمه هکتور آیالا و بهویژه زمانی که فاش میشود که او همان وایت تایگر است، او درباره زندگیاش با خواهر و برادرزادهاش، در کنار همسرش صحبت میکند. این لحظه برای نمایش شخصیت مثبت هکتور طراحی شده و در عین حال، باعث میشود مرگ او بعداً تاثیر احساسی بیشتری داشته باشد. اما اشاره او به این دو نفر، اهمیت بیشتری نسبت به چیزی دارد که شاید اکثر مخاطبان متوجه شوند.
در کمیکها، برادرزاده هکتور، آنجلا دل تورو، دومین وایت تایگر است. در ادامه، خواهر هکتور تبدیل به سومین وایت تایگر میشود. او پس از فاسد شدن آنجلا توسط سازمان The Hand، طلسم وایت تایگر را از او دریافت کرده و استفاده از نقابش را بر عهده میگیرد. با اینکه بعید به نظر میرسد که تمام این تحولات در همین فصل از Daredevil: Born Again اتفاق بیفتد، اگر سریال برای مدت طولانیتری ادامه پیدا کند، شاید شاهد معرفی وایت تایگر جدیدی باشیم که این طلسم و نقاب را به ارث ببرد.
اشاره غیرمستقیم به مایلز مورالز؟
در جریان محاکمه هکتور آیالا، مت مورداک لیستی از افسران پلیسی را میخواند که به صورت رسمی از کمکهای وایت تایگر قدردانی کردهاند. در این لیست، نام یک افسر به نام مورالز دیده میشود. این نام میتواند اشارهای غیرمستقیم به شخصیت مایلز مورالز باشد. مایلز مورالز هنوز به طور رسمی در MCU معرفی نشده اما مارول قبلاً تایید کرده مایلز در آینده بخشی از این جهان داستانی خواهد شد. در کمیکها و همچنین در فیلمهای انیمیشنی سونی، پدر مایلز یک افسر پلیس است. بنابراین، ممکن است این اشاره کوتاه زمینه سازی برای ورود مایلز مورالس به MCU باشد و نشان دهد که او یا خانوادهاش پیشتر در این دنیا حضور داشتهاند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید