موشکافی قسمتهای پنجم و ششم سریال Daredevil: Born Again
مرور اتفاقات مهم و بررسی چرایی رخ دادنشان
از آنجایی که قسمتهای پنجم و ششم سریال Daredevil: Born Again شامل رویدادهای مهمی هستند، تصمیم داریم به بررسیشان بپردازیم.
شبکههای تلویزیونی و سرویسهای استریم معمولاً قسمت جدید آثار خود را به صورت هفتگی یا تمامی آنها را بصورت یکجا پخش میکنند. مارول در اقدامی غیرمنتظره تصمیم گرفت دو قسمت ابتدایی Daredevil: Born Again را بصورت همزمان پخش کرده و قسمتهای سوم و چهارم را بصورت جداگانه در دسترس علاقه مندان قرار دهد. قسمتهای پنجم و ششم هم اخیراً روی خروجی سرویس استریم دیزنی پلاس قرار گرفته تا مخاطبان شاهد ادامه ماجراجوییهای جدید چارلی کاکس (Charile Cox) در قامت مت مرداک باشند.
قبل اینکه قسمتهای پنجم و ششم سریال Daredevil: Born Again پخش شوند، این سوال بوجود آمده بود که چرا مارول تصمیم گرفت آنها را همزمان در دسترس قرار دهد. با تماشایشان پاسخ سوال مزبور را مییابید: قسمتهای پنجم و ششم شدیداً بهم مربوط هستند. از همه مهمتر، در آنها شاهد بازگشت دردویل هستیم. همانطور که انتظار میرفت، مت مرداک سرانجام تصمیم خود را تغییر داده و در قالب شیطان هلز چیکن به مبارزه پرداخته و بدون شک در ادامه فعالیتهای قهرمانانه بیشتری از سوی او شاهد خواهیم بود.
قسمتهای پنجم و ششم سریال Daredevil: Born Again شامل اتفاقات مهمی شده که در ابتدا مرورشان کرده و سپس به بررسیشان میپردازیم.

مرور داستان
- مت به بانک میرود و مشخص میشود که معاون مدیر بانک، یعنی یوسف خان همان پدر میس مارول (Ms. Marvel) است.
- کامالا برای یوسف خان پیامک میفرستد. یوسف خان در مکالمه با مت به این اتفاق اشاره کرده و مشخص میشود که او در کالیفرنیا به دیدن دوستانش رفته است. حالا این دوستانش چه کسانی هستند، گمانه زنیهای زیادی را در میان طرفداران بوجود آمده است.
- یوسف خان در گفت و گو با مت مرداک به میس مارول اشاره کرده و از او به عنوان قهرمان جرزی سیتی یاد میکند. با این حال، مت چیزی درباره او نشنیده است.
- مت مرداک یا بهتر است بگوییم دفتر وکالت او واجد شرایط دریافت وام از بانک نیست؛ زیرا آنها وکالت افرادی را بر عهده میگیرند که توانایی پرداخت پول را نداشته و همین موضوع باعث شده دفتر وکالت بدهی فراوانی داشته باشد.
- در هنگام دور شدن از بانک، مت صدای فریادها را میشنود؛ سارقانی وارد بانک میشوند و مت به داخل بازمیگردد تا بتواند راهی برای نجاتشان بیابد.
- در غیاب رئیس بانک که بنا به دلایلی نیامده، یوسف خان مجبور میشود مسئولیت باز کردن گاو صندوق را بپذیرد. در حالی که اصلاً چنین تواناییای نداشته و از روی وحشت گفت قادر به انجامش دهد.
- یکی از سارقان به مت و زنی اجازه میدهد که بروند اما مت او را متقاعد میکند که اجازه دهد شوهر زن هم با او برود و خودش در بانک بماند.
- مت به بهانه رفتن به سرویس از بقیه جدا شده و یکی از سارقان را بیهوش میکند و ماسکش را بر میدارد.
- او یوسف را نجات داده و در گاو صندوق را باز میکند. داخل صندوق امانات، یک الماس بسیار ارزشمند پیدا میکنند که هدف اصلی سارقان بوده است.
- یکی از زنان گروگان گرفته شده، برای بردن الماس پیش لوکا آنجا است.
- مت از فرار سارق اصلی جلوگیری کرده و سپس الماس را با یک آب نبات عوض کرده است.
- یوسف پیشنهاد میدهد که برای موفقیت دفتر وکالت مت برنامه ریزی کنند و قراری برای شام در جرزی ترتیب میدهند. بدین ترتیب، میتواند با کاملا خان هم ملاقاتی داشته باشد.

قسمت ششم
- ویدئویی از مبارزه شمشیرزن در گزارش خبرنگار خیابانی معروف، یعنی بی بی پخش میشود.
- یک جسد در اسکله پیدا میشود که چشمانش از حدقه خارج شده است.
- کتاب جدید هیثر گلن درباره قهرمانان نقابدار است. هیثر از مت درخواست میکند جلسهای با پانیشر یا دردویل ترتیب دهد.
- به فیسک خبر میرسد که کسی دارد با خون انسان نقاشیهای دیواری میکشد و به همین دلیل، نقاشیها قابل پاک شدن نیستند.
- آنجلا آیالا به دفتر مت میرود و فاش میکند در حال تحقیق درباره ناپدید شدن افراد در نزدیکی یک ایستگاه قطار قدیمی است.
- حداقل ۱۶ قربانی میوز شناسایی شدهاند و آزمایشهای بیشتری روی آثار هنری در حال انجام است.
- جک دوکسن یا همان شمشمیرزن در یک مراسم خیریه ظاهر شده و با فیسک صحبت میکند. او هشدار میدهد تا فیسک مراقب اقداماتش باشد و بداند صاحب اصلی نیویورک، افرادی دیگری هستند که به راحتی میتوانند عزلش کنند.
- چری به مت درباره قاتل زنجیرهای میوز و تعداد قربانیان او اطلاعات میدهد.
- فیسک یک تیم ویژه با قدرتها و اختیارات خاص برای مقابله با میوز تشکیل میدهد. کول نورث و افسر پاول هم در این تیم حضور دارند.
- آنجلا به تنهایی برای پیدا کردن میوز اقدام میکند. سولداد با مت تماس میگیرد و از ناپدید شدن آنجلا در اواخر شب خبر میدهد.
- مت قصد دارد با ۹۱۱ تماس بگیرد اما در نهایت دوباره لباس دردویل را به تن میکند تا آنجلا را از دست میوز نجات دهد.
- فیسک تبری برمیدارد و برای ملاقات با آدام به زیرزمین میرود. تبر را به او میدهد و با او درگیر میشود.
- دردویل سر میرسد و با میوز مبارزه را آغاز میکند.
- دردویل در میانه مبارزه با میوز متوجه میشود آنجلا در آستانه مرگ است. به همین دلیل، میوز را رها کرده و سعی میکند آنجلا را احیا کند. اگرچه دختر نوجوان نجات مییابد، میوز موفق میشود پا به فرار بگذارد. در همین حال، کینگ پین از شکست دادن آدام لذت میبرد.

چرا دردویل ترجیح داد به جای کشتن میوز، آنجلا را احیا کند؟
انتظار برای تغییر تصمیم و تماشای دوباره مت مرداک در لباس دردویل، یکی از جنبههای مهم سریال Daredevil: Born Again بوده است. در قسمت پنجم، مت مرداک بار دیگر در قامت یک قهرمان و با ماسکی قرمز رنگ مقابل سارقان ایستاده و نقشهشان را نقش بر آب میکند. در قسمت ششم، شاهد بازگشت رسمیاش به دنیای ابرقهرمانی هستیم. آنجلا برای مت فردی خاص است. او قول داده بود عموی آنجلا، یعنی هکتور آیالا را آزاد کند. مت به وعدهاش عمل کرد اما افشای هویت واقعی هکتور به عنوان وایت تایگر یکی از عواملی بود که منجر به قتل او توسط یک فرد مقلد پانیشر پس از آزادی شد.
مت مرداک در طول قسمتهایی که پخش شده، بارها و بارها از پوشیدن لباس دردویل امتناع کرد اما خیلی زود در موقعیتی غیرممکن قرار گرفت. در ابتدای این قسمت، آنجلا از مت درخواست میکند درباره ناپدید شدنهایی که وایت تایگر در حال تحقیق درباره آنها بود، یک بررسی انجام دهد. در نهایت مشخص میشود که این ناپدید شدنها به فردی مقلب به میوز مرتبط هستند. علیرغم هشدار آنجلا درباره جدیت ماجرا، مت تصمیم میگیرد این موضوع را به پلیس بسپارد. آنجلا پس از مطلع شدن از تصمیم مت برای سپردن ماجرا به پلیس، خودش به تنهایی برای تحقیق اقدام میکند. در این لحظه، احساس گناه مت به اوج میرسد. او بار دیگر لباس دردویل را میپوشد تا مطمئن شود که این بار، آنجلا زنده میماند؛ چرا که قانون در نجات هکتور آیالا شکست خورده بود.
به محض ورود به مخفیگاه میوز، دردویل نبردی وحشیانه را با این قاتل زنجیرهای آغاز میکند. مشخص است که مت تمام خشم و سرخوردگیهایش طی چند وقت اخیر را بر سر میوز خالی میکند و او به ظرفی برای تخلیه این عصبانیت تبدیل شده است. با این حال، مت با یک تصمیم دشوار روبرو میشود: در پایان نبردشان، او باید بین نجات آنجلا یا توقف میوز قبل از اینکه فرار کند و افراد بیشتری را به قتل برساند، یکی را انتخاب کند. مت یک ابرقهرمان است. با اینکه مدتها از دنیای دردویل دور بوده، بازگشتش ثابت میکند که هنوز اصول خود را کاملاً کنار نگذاشته است. از همین رو، مت تصمیم میگیرد یک زندگی را نجات دهد.

سرقت بانک چرا حائز اهمیت است؟
سرقت بانک در قسمت پنجم ممکن است در نگاه اول تا حد زیادی از سایر خطوط داستانی Daredevil: Born Again جدا به نظر برسد. از همین رو، حتی ممکن است عدهای از کارشناسان و مخاطبان آن را یک اپیزود مستقل یا اصطلاحاً Bottle Episode در نظر بگیرند اما یک ارتباط کلیدی با داستانی کوچکتر دارد که در طول فصل در حال شکل گیری بوده است. دلیل اصلی وقوع سرقت بانک، وقایعی است که در قسمت سوم رخ داد و باعث شد یک شخصیت برای به دست آوردن پول ناامید شود. به دستور ونسا (موضوعی که ویلسون فیسک بعداً متوجه آن شد) باک به لوکا گفت باید ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار به ویکتور بپردازد تا خسارتهای ناشی از توقیف کامیونهای ویکتور و کشتن افرادش را جبران کند.
این موضوع منجر به سرقت بانک در قسمت پنجم شد؛ خانواده جنایتکار لوکا برنامه ریزی کرده بود تا بتواند پولی را که به ویکتور بدهکار بودند، ازطریق سرقت یک الماس ارزشمند به دست بیاورد. بدین ترتیب، مت مرداک که تاکنون هیچ ارتباطی با کسب و کار پنج خانواده خلافکاری نداشته، ناخواسته درگیر ماجرای بینشان میشود. او درست پس از رد شدن درخواست وامش توسط یوسف خان، پدر میس مارول، از بانک خارج شده بود که ناگهان صدای ورود سارقان را میشنود و به داخل بازمیگردد. با اقدامات مت، سارقان توسط پلیس دستگیر شدند و لوکا هرگز نتوانست پول را به دست آورد. عدم پرداخت بدهی ممکن است برای او پیامدهای خطرناکی داشته باشد.

با تیم ویژه ویلسون فیسک آشنا شوید
سریال Daredevil: Born Again به شدت از خط داستانی Devil’s Reign در کمیکهای مارول الهام گرفته است. در آن داستان، ویلسون فیسک نه تنها شهردار نیویورک شد، بلکه فعالیت قهرمانان نقابدار را غیرقانونی اعلام کرد. فیسک قبلاً نشان داده که قصد دارد با قهرمانان شهر بجنگد. او در ابتدای سخنرانی خود از دردویل، پانیشر و مرد عنکبوتی نام میبرد و اعلام میکند با آنها مقابله خواهد کرد. یکی از اقداماتی که فیسک در کمیکها برای مقابله با قهرمانان مارول انجام داد، ایجاد ارتشی برای شکار آنها بود. اکنون طرفداران دنیای سینمایی مارول میتوانند شروع این طرح را با تشکیل نیروی ویژه ضد قهرمانان نقابدار در قسمت ششم ببینند.
نیروی ویژه ضد قهرمانان نقابدار فیسک ظاهراً شامل بدترین افسرانی است که میتوانسته در میان اعضای پلیس نیویورک پیدا کند؛ موضوعی که که حضور افسر پاول آن را تایید میکند. پاول یکی از شخصیتهای فرعی در Daredevil: Born Again بوده و مدعی شد هکتور آیالا (وایت تایگر) همکارش را کشته است. در حالی که آنها مشغول ضرب و شتم یک خبرچین بودند. فیسک از بحران میوز برای تشکیل این نیروی ویژه جدید استفاده میکند. این تیم دارای قدرتها و اختیارات ویژهای برای مقابله با قاتل زنجیرهای میوز خواهد بود. کینگ پین مستقیماً بر این تیم جدید نظارت خواهد داشت و کول نورث هم یکی از افسران کلیدی این نیروی ویژه خواهد بود.

سریال Daredevil: Born Again ظاهراً انتقام جویان جوان را زمینه چینی کرد
مارول در طول خط داستانی مولتی ورس (Multiverse Saga) تعدادی از ابرقهرمانان جوان را معرفی کرده است. در صحنه پس از تیتراژ فیلم The Marvels مشخص شد که تیم انتقام جویان جوان (Young Avengers) یا نسخهای از آن در آستانه ورود به دنیای سینمایی مارول است. در این فیلم، میس مارول (کامالا خان)، کیت بیشاپ را برای تیمش جذب کرد. همچنین کامالا خان اشاره داشت عضو بعدی تیم او، کیسی لنگ، دختر مرد مورچهای خواهد بود. در قسمت پنجم Daredevil: Born Again، یوسف خان، پدر میس مارول فاش میکند دخترش در کالیفرنیا به دیدار دوستانش رفته است. از آنجایی که کیسی لنگ در سانفرانسیسکو زندگی میکند، این موضوع نشان میدهد که کامالا و کیت در حال جذب او برای تیم انتقام جویان جوان هستند.

جک دوکنس کیست؟
حضور ویلسون فیسک در دنیای سینمایی مارول بواسطه سریال Hawkeye رخ داد. در آن سریال مشخص شد که کینگ پین با النور بیشاپ، نامزد جک دوکسن و مادر کیت بیشاپ، همکاری تجاری دارد. با این حال، النور جک را قربانی نقشههای خود کرد و پس از افشای حقیقت، جک به کیت بیشاپ و کلینت بارتون پیوست تا علیه مافیا بجنگد. حضور جک دوکسن در Daredevil: Born Again حائز اهمیت است؛ زیرا او یک مهره ناشناخته محسوب میشود که از جنایتهای شهردار فیسک اطلاع دارد. در کمیکهای مارول، جک به شخصیت شمشیرزن (Swordsman) تبدیل میشود و بر اساس یکی از گزارشهای بی بی، او در MCU در مسیر مشابهی قدم گذاشته است. بنابراین، داستان او به عنوان یک قهرمان نقابدار میتواند نقشی کلیدی در Daredevil: Born Again ایفا کند.

بازگشت دو شخصیت اصلی به ریشههایشان
مت مرداک و ویلسون فیسک هر کدام بنا به دلایلی تصمیم گرفتند از روزهای گذشته فاصله گرفته و دیگر شخصاً وارد گود نشوند. به بیان دقیقتر، دست به خشونت نزنند و روشهای دیگری را برای رسیدن به اهداف خود دنبال کردند اما شرایط به گونهای پیش رفت که هر دو به ریشههای خود بازگشتند: مت مرداک بار دیگر لباس دردویل را به تن کرد تا بتواند آنجلا آیالا را نجات بدهد و فیسک هم به جان آدام افتاد و از زدنش تا سر حد مرگ لذت برد. نکته جالب اینجا است که صحنههای مبارزه دردویل با میوز و فیسک با آدام بواسطه تدوینی هوشمندانه بطور همزمان پخش شدند تا روی شباهتهای شخصیتی و مسیر مشابهی که طی چند وقت اخیر طی کردند، تاکید شود. اگر حافظهتان یاری کند، حتی بسیاری از حرکاتی که دردویل و فیسک روی دشمنان خود اجرا کردند، یکسان بود و هر دو هم تمام خشم نهفته را آزاد کردند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید