0/10

بررسی ایستراگ‌های قسمت نهم سریال Daredevil: Born Again

پایانی سرشار از نکته

0/10 ۰ 57 ثانیه قبل مقالات جانبی (تلویزیون) کپی لینک

لیست ایستراگ‌های قسمت نهم سریال Daredevil: Born Again متشکل از زمینه چینی آینده، الهام از کمیک بوک و اشاره به سریال قدیمی دردویل است.

قسمت نهم سریال Daredevil: Born Again روز چهارشنبه منتشر شد و پایان فصل اول را رقم زد. در جریان آن، ویلسون فیسک به خواسته خود رسید و به بهانه تلاش بولزآی برای قتل او، شهر را در شرایط حکومت نظامی قرار دارد. بدین ترتیب، حالا همه چیز تحت کنترل او و افرادش قرار داشته و تمامی مخالفان را قلع و قمع کرده است. مت مرداک هم که می‌داند به تنهایی نمی‌تواند از پس کینگ پین بربیاید، تصمیم گرفته با کمک کارن پیج، چری و تعدادی پلیس سالم یک تیم تشکیل داده و خود را برای رویارویی‌های آینده آماده کند.

در ادامه قصد داریم نیم نگاهی به ایستراگ‌های قسمت نهم سریال Daredevil: Born Again بیاندازیم:

در قسمت نهم مشخص می‌شود که رد هوک یک بندر آزاد بوده و بر اساس یک منشور قدیمی نیویورک تأسیس شده است. با در نظر گرفتن این موضوع، حالا می‌توان فهمید چرا ونسا و ویلسون فیسک تا این حد به منطقه علاقه‌مند هستند. آن‌ها می‌خواهند دولت‌-شهری مستقل برای خود ایجاد کنند؛ جایی که قادر باشند بدون هیچ پیامد یا پیگرد قانونی هر کاری انجام دهند. کشف این حقیقت توسط فاگی، باعث شد ونسا چاره‌ای جز صدور دستور قتلش نداشته باشد.
حتی پس از جشن سیاه و سفید، ویلسون فیسک همچنان کت‌ و شلوار سفید به تن دارد. این انتخاب ظاهری، به عنوان یک نشانه بصری مهم عمل کرده و بازگشت او به جایگاه اصلی‌اش به عنوان «کینگ‌ پین» و ظاهر کلاسیک‌ترش را نشان می‌دهد.
فیسک دستور قرنطینه سراسری نیویورک را به دنبال حمله بولزآی صادر می‌کند؛ این اتفاق مستقیماً از اتفاقات اخیر در کمیک‌ بوک‌های Daredevil الهام گرفته شده است؛ بولزآی در شماره ۳۲ مجموعه Daredevil (سال ۲۰۲۱) به‌طور بی‌هدف شروع به کشتار غیرنظامیان در منهتن کرد و باعث شد قرنطینه‌ای گسترده در شهر اعمال شود. در آن داستان، مردم نیویورک از ترس جان‌شان جرات خروج از خانه را نداشتند و همزمان پلیس و الکترا تلاش می‌کردند بولزآی (و دو کلون او) را متوقف کنند.
حتی در واپسین لحظات عمرش و قبل از آنکه جمجمه‌اش خُرد شود، کمیسر گالو تنها کسی بود که فیسک را دائماً کینگ‌ پین خطاب می‌کرد. او برخلاف دیگران از همان ابتدا می‌دانست فیسک هرگز نمی‌تواند از ذات تاریکش فاصله بگیرد یا تغییر کند. بد نیست بدانید کینگ پین در زبان انگلیسی به روسای گروه‌های مافیایی گفته می‌شود.

درست قبل از اینکه برق کل شهر قطع شود، تبلیغی از شرکت هوپ ون داین در نیویورک دیده می‌شود. بنیاد پیم ون داین به تحقیق در زمینه روش‌های مختلف برای بهبود جهان با استفاده از ذرات پیم می‌پردازد. تبلیغ مشابهی هم قبلاً در قسمت دوم Daredevil: Born Again در میدان تایمز دیده شده بود.
فرانک کسل در قسمت نهم Daredevil: Born Again برای کمک به مت مورداک به خانه‌اش وارد شده و می‌گوید بخاطر یک تماس تلفنی اینجاست. اگرچه چند دقیقه بعد هویت تماس گیرنده فاش می‌شود، مخاطبانی که سریال‌های مارول در نتفلیکس را دنبال کرده‌اند، به‌خوبی می‌دانند تنها کسی که می‌توانسته پانیشر را متقاعد کند تا در قسمت پایانی به دردویل کمک کند، کارن پیج است.
پانیشر در این قسمت دردویل را قرمزی (Red) صدا می‌زند، درست مانند آنچه در قسمت چهارم همین فصل انجام داد. هر دو بار که این لقب را به کار می‌برد، اشاره‌ای نوستالژیک و آگاهانه به سریال اصلی نتفلیکس هستند. فرانک کسل در فصل دوم Daredevil هم مت مورداک را با همین لقب خطاب می‌کرد. این ارجاع‌ها، پیوند عاطفی و تاریخی میان نسخه جدید و سریال اصلی را برای طرفداران پررنگ‌تر می‌کنند.
کول نورث در قسمت نهم Daredevil: Born Again جلیقه‌ای با نشان جمجمه به تن دارد. بدین ترتیب، می‌توان نتیجه گرفت او همان کسی بوده که وایت تایگر را در پایان قسمت سوم کشت. این افشاگری نه تنها راز قتل قسمت سوم را روشن می‌کند، بلکه نشان می‌دهد نورث به شکلی نمادین نقش پانیشر را بر عهده گرفته و به مسیر تاریک‌تری قدم گذاشته است.
فرانک در قسمت نهم Daredevil: Born Again چندین بار به تمایلش برای نوشیدن یک فنجان قهوه خوب اشاره می‌کند. اگر سریال قدیمی دردویل را تماشا کرده باشد، باید بدانید علاقه‌اش به قهوه ویژگی جدیدی نبوده و از قدیم وجود داشته است.

فرانک با طعنه به مت می‌گوید حوصله «مزخرفات کارآگاه گجتی»اش را ندارد؛ این جمله اشاره‌ای مستقیم به استفاده دردویل از باتون‌ها به جای اسلحه گرم است. دیالوگ مزبور همچنین طنزی تلخ درباره تفاوت رویکرد این دو شخصیت در مبارزه با جرم بوده و هم ارجاعی بامزه به مجموعه کلاسیک انیمیشنی و فیلم‌های لایو-اکشن Inspector Gadget است که دیزنی تولید می‌کرد. کارآگاه گجت با ابزارهای عجیب و غریبش شناخته می‌شود.
حین قرنطینه شهر، دو نفر از افسران پلیس فیسک یک دزد جوان را می‌کشند و پس از قتل، با قرار دادن یک ماسک بر سر او، این اقدام را «توجیه» می‌کنند. نکته جالب این است که ماسک مذکور شباهت زیادی به ماسک سیاه اولیه مت مورداک دارد که پیش از پوشیدن لباس قرمز و شاخ‌ها از آن استفاده می‌کرد. این انتخاب بصری نه تنها به گذشته مت اشاره دارد، بلکه نمادی از تداوم و تغییرات شخصیت او است.
هنگام صحبت با کارن، مت تایید می‌کند توانسته ضربان قلب او و فرانک را که در حال بالا رفتن بودند بشنود. این موضوع اشاره‌ای به رابطه عاشقانه احتمالی میان آن‌ها است که در سریال اصلی نتفلیکس هم به‌طور غیرمستقیم به آن پرداخته شده بود. مت همچنین تایید می‌کند ضربان قلب کارن زمانی که او را دید هم بالا رفته بود. با در نظر گرفتن این جملات، شاید در قسمت‌های آینده یک مثلث عشقی بین سه شخصیت مزبور شکل بگیرد. این پیچش جدید در روابط میان شخصیت‌ها می‌تواند به گسترش داستان و توسعه عاطفی آن‌ها در فصل‌های بعدی منجر شود.

آنجلا دل تورو حین اجرای حکومت نظامی در شهر، در حال تماشای افسران پلیس است. نمایش او در چنین شرایطی احتمالاً به آینده‌ای اشاره دارد که آنجلا جایگزین دایی خود شده و به عنوان دومین وایت تایگر، نقش او را در دنیای مارول بر عهده می‌گیرد؛ همانطور که در کمیک‌های اصلی اتفاق افتاد. این ارجاع به کمیک‌ها، می‌تواند سرنخی برای نحوه پیشرفت داستان و معرفی یک شخصیت جدید با ویژگی‌های خاص در فصل‌های آینده باشد.
دردویل تایید می‌کند او و متحدانش به نیویورک کمک خواهند کرد تا به «شهری بدون ترس» تبدیل شود. این توصیف به نام کلاسیک دردویل، یعنی «مرد بدون ترس» در فرنچایز Marvel Cinematic Universe و در کمیک‌های اصلی مارول اشاره دارد. جمله مزبور نه تنها به هویت نمادین دردویل اشاره دارد، بلکه نشاندهنده تعهد او به حفاظت از شهر و مبارزه با ظلم و فساد است.
قسمت نهم Daredevil: Born Again یک صحنه پس از تیتراژ دارد که به ساخت قسمت ویژه پانیشر اشاره دارد. در این صحنه، فرانک مامور را فریب داده و از بازداشت فیسک فرار می‌کند. احتمالاً در قسمت ویژه نحوه فرار و اقداماتش بعد از بدست آوردن آزادی را شاهد خواهیم بود.