1%
  • 6/10

غمگین‌ترین سرگذشت شخصیت های انیمه Demon Slayer

داستان‌های دلخراش

غمگین‌ترین سرگذشت شخصیت های انیمه Demon Slayer ۲ ۰۱ شهریور ۱۴۰۳ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

نه تنها شخصیت‌های قهرمان، بلکه کارکترهای شرور نیز گاهی، سرگذشت‌های بسیار غمگینی را تجربه کرده‌اند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب به معرفی و بررسی غمگین‌ترین سرگذشت شخصیت های انیمه Demon Slayer می‌پردازیم.

بسیاری از طرفداران بر این باورند که دلیل واقعی محبوبیت انیمه شیطان کش (Demon Slayer)، کارکترهای خوب نگاشته شده آن است. قهرمان و شخصیت اصلی این داستان کارکتری است که همانند یک ستاره در میان قهرمانان اصلی انیمه‌های شونن دیگر می‌درخشد. علاوه بر این، شخصیت‌های منفی این داستان نیز به گونه‌ای طراحی شده‌اند که تصمیمات و دیالوگ‌هایشان برای بینندگان همواره بحث برانگیز و قابل تامل می‌باشد زیرا که نه تنها شخصیت‌های قهرمان این داستان، بلکه کارکترهای شرور نیز گاهی، سرگذشت‌های بسیار غمگینی را تجربه کرده‌اند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب به معرفی و بررسی غمگین‌ترین سرگذشت شخصیت های انیمه Demon Slayer می‌پردازیم. توجه داشته باشید که ادامه این مطلب حاوی اسپویل می‌باشد.

در چند سال اخیر، انیمه شیطان کش، نه تنها در ژاپن، بلکه در سراسر دنیا، به یکی از محبوب‌ترین و جذاب‌ترین انیمه‌های ساخته شده در تمام دوران‌ها تبدیل شده است که استانداردهای بسیار بالایی را در دنیای انیمه به وجود آورده است. در طراحی این انیمه، از گرافیک و جلوه‌های بصری فوق العاده شگفت انگیزی استفاده شده است که در محبوبیت آن تاثیر بسزایی داشته است زیرا که به قدری خیره کننده است که بینندگان را به طور کامل، مسحور خود می‌کند. اما انیمه Demon Slayer در کنار انیمیشن خارق العاده‌ای که دارد، از خط داستانی بسیار جذاب و هیجان انگیز، کارکترهای منحصر به فردی که در طی داستان توسعه پیدا می‌کنند، موسیقی‌های متن نمادین، تیکه‌های کوچکی از ژانر کمدی که در داستان آن گنجانده شده است و صحنه‌های دلخراش مرگ کارکترها نیز بهره برده است که همه و همه به معروفیت این انیمه کمک بسیاری کرده‌اند و در نهایت آن را به یک شاهکار هنری تبدیل کرده‌اند.

Inosuke

اینوسکه (Inosuke) یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌ های انیمه Demon Slayer به شمار می‌رود که گذشته بسیار دلخراشی را تجربه کرده است. زمانی که این کارکتر به دنیا آمد، مادرش که در داستان با نام کوتوها (Kotoha) شناخته شده است، همراه با پسرش تلاش می‌کند تا از شوهر پرخاشگر خود فرار کند. این دو زمانی که شخصی به نام دوما (Doma) به آن‌ها پیشنهاد کمک داد، موفق به پیدا کردن پناهگاهی برای خود شدند. کوتوها در آن زمان نمی‌دانست که با پذیرفتن پیشنهاد دوما، به صورت ناخواسته به عضوی از فرقه‌ دوما تبدیل می‌شود که با نام ایمان بهشتی (Paradise Faith) شناخته شده است. نکته‌ای که در رابطه با این فرقه و دوما وجود دارد این است که او در واقع یک شیطان است و جان اعضای فرقه خود را می‌گیرد. کوتوها که به این واقعیت پی می‌برد، بار دیگر با پسرش فرار می‌کند، اما در نهایت، در بالای یک صخره بلند گرفتار می‌شود.

زمانی که دوما در بالای صخره به اینوسکه و مادرش نزدیک می‌شود، کوتوها برای آنکه جان پسرش را نجات دهد، او را از بالای صخره به داخل رودخانه می‌اندازد. در ادامه داستان، اینوسوکه توسط گرازها پیدا می‌شود و در کنار آن‌ها زندگی خود را سپری می‌کند.

Muichiro Tokito

کارکتر مویچیرو توکیتو (Muichiro Tokito) یک برادر دوقلو به نام یویچیرو (Yuichiro) داشت که از او بزرگتر بود. این دو برادر پس از آنکه والدینشان را از دست دادند، همه تلاش خود را انجام دادند تا بدون سرپرست بتوانند زندگی خود را سپری کنند. مادرشان بر اثر برونشیت جان خود را از دست داد و پدرشان در یک طوفان، از صخره بلندی سقوط کرد و کشته شد. این دو برادر با یکدیگر به زندگی ادامه دادند تا زمانی که تا کاگایا (Kagaya) و همسرش آمانه (Amane)، نزد آن‌ها آمدند تا به آن‌ها پیشنهاد کار بدهند. یویچیرو خود را به خاطر از دست دادن والدینشان مقصر می‌دانست و به همین خاطر نیز، شخصیتی سرد و بسیار جدی به خود گرفته بود. همچنین او از پیوستن به کاگایا نیز امتناع ورزید تا از جان برادر کوچکترش محافظت کند.  

با این حال، زمانی که یک شیطان به مویچیرو و یویچیرو حمله کرد، یویچیرو در راه محافظت از برادر کوچکترش، جان خود را از دست داد. این رویداد به قدری برای مویچیرو دردناک بود که آن را به کلی فراموش کرد؛ اما او به صورت ناخودآگاه، پس از آنکه برادرش را از دست داد، شخصیت سرد او را به خود گرفت.

Gyomei Himejima

یکی دیگر از غمگین‌ترین سرگذشت‌ شخصیت های انیمه Demon Slayer، کارکتر گیومی (Gyomei)، یا همان هاشیرای سنگ می‌باشد. این کارکتر در معبدی که شیطان‌ها به آن راه پیدا نمی‌کردند، نه کودک یتیم را بزرگ می‌کرد. اما در جایی از داستان، یکی از این کودکان، از معبد بیرون می‌رود و اینگونه با یک شیطان روبرو می‌شود. این شیطان درست قبل از آنکه جان کودک را بگیرد به او پیشنهاد می‌دهد تا در ازای زنده گذاشتن او، به او اجازه دهد به معبد راه پیدا کند تا بتواند جان قربانیان بیشتری را بگیرد.

شب حمله، کودکان به دلیل نابینایی و طبیعت ضعیف گیومی، نتوانستند به او و دستوراتی که برای محافظت از آن‌ها می‌داد اعتماد داشته باشند و به همین خاطر نیز فرار کردند. آن‌ها نتوانستند در مقابل شیطان از خود دفاع کنند و اینگونه همگی، به جز سایو (Sayo) که طبق دستورات گیومی عمل می‌کرد، جان خود را از دست دادند. در نهایت، گیومی موفق شد شیطان را از بین ببرد، اما روستاییان او را به قتل هفت کودک یتیم متهم کردند و تصمیم گرفتند او را به زندان ببرند. با این حال، رهبر سپاه شیطان کش، کاگایا اوبویاشیکی، در این امر مداخله کرد و او را به عنوان قاتل شیطان استخدام کرد.

Sabito & Makomo

ساکونجی اوروکوداکی (Sakonji Urodaki) دو یتیم را بزرگ کرد و آموزش داد تا بتوانند در سپاه شیطان کش کار کنند. هنگامی که کارکتر سابیتو (Sabito) در نهایت به آزمون انتخاب نهایی راه یافت، با شیطان دست (Hand Devil) روبرو شد و در حالی که سعی داشت از دیگران و دوستش، گییو تومیوکا (Giyu Tomioka) محافظت کند، جان خود را از دست داد. در ادامه داستان، روح او به همراه ۱۳ نفر دیگر از شاگردان ساکونجی که به دست همان دیو جان باخته بودند، در کوه ساگیری (Sagiri) گرفتار شد.

ماکومو (Makomo) نیز یکی دیگر از شخصیت های انیمه Demon Slayer به شمار می‌رود که به سرنوشتی مانند سایر قاتل ها دچار شد. او زمانی که روحش به دام افتاد، بار دیگر توانست با سابیتو ملاقات کند. آن‌ها سال‌ها منتظر ماندند و شاهد از بین رفتن قتلان بسیاری به دست شیاطین بودند تا آنکه سرانجام تانجیرو موفق به از بین بردن این شیطان شد و به این ترتیب، روح آن‌ها نیز به آرامش رسید.

Tengen Uzui

کارکتر شناخته شده با نام تنگن اوزوی (Tengen Uzui) در یک قبیله شینوبی متولد شد؛ جایی که برای آموزش فشرده و سطح بالا، حتی به قیمت جان فرزندانشان ارزش قائل بودند. سه نفر از نه خواهر و برادر او قبل از رسیدن به سن ده سالگی جان خود را در همین راه از دست دادند و دیگران نیز در حالی که چشم بند داشتند مجبور به کشتن یکدیگر شدند. تنها دو سرباز از تمام این آموزش‌های غیر انسانی جان سالم به در بردند که آن دو نیز، تنگن و برادر کوچکترش بودند.

تنگن متوجه شد که پدرش معتقد است که برای بقای قبیله آنها باید افراد بی گناه را بکشند. تنگن برخلاف برادر و پدرش این طرز فکر را کنار گذاشت و با سه همسرش قبیله را ترک کرد. او در نهایت تبدیل به یک شیطان کش و هاشیرای صدا شد. پس از گذراندن چنین دوره‌های آموزشی، این کارکتر توانست در مقابل شیطان‌های رده بالا قرار بگیرد و آن‌ها در موقعیت‌های سخت قرار دهد. به همین خاطر نیز، مایه تاسف است که او قبل از آنکه فرصت توسعه و تقویت قدرت‌های خود را داشته باشد، بازنشسته شد.

Lower Rank Five Demon Rui

رویی (Rui) یکی دیگر از شخصیت های انیمه Demon Slayer می‌باشد که سرگذشت غم انگیزی را تجربه کرده است. قبل از آنکه این کارکتر تبدیل به یک شیطان و عضوی از دوازده کیزوکی شود، زندگی انسانی غم انگیزی را از سر گذرانده بود. او بدنی بسیار ضعیف داشت و برای راه رفتن و هر یک از نفس‌های خود باید تلاش بسیاری انجام می‌داد و به همین خاطر نیز، والدینش او را همواره در خانه نگه می‌داشتند. او نمی‌توانست با بچه‌های هم سن خود بازی کند تا زمانی که موزان آمد و پیشنهاد داد با تبدیل کردن او به یک شیطان، زندگی‌اش را تغییر دهد.

رویی که محبت و علاقه‌ای بی قید و شرط به پدر و مادرش داشت، دیگر نمی‌خواست همانند باری بر روی دوش آن‌ها سنگینی کند و به همین خاطر نیز، پیشنهاد موزان را پذیرفت. پدر و مادر این کارکتر پس از آنکه او یک مرد را برای رفع گرسنگی خود به قتل رساند، سعی کردند جان او را به دلیل تبدیل شدن به یک هیولا بگیرند اما در این راه، توسط رویی کشته شدند. در نهایت این حادثه ناگوار باعث شد که رویی خانواده‌ای دیگر را برای خود بسازد.

Tanjiro & Nezuko Kamado

قهرمان و شخصیت اصلی انیمه فوق العاده جذاب و دیدنی شیطان کش (Demon Slayer) که در داستان با نام تانجیرو کامادو (Tanjiro Kamado) شناخته شده است، یک نوجوان دلسوز است که از همان دوران کودکی، با کار کردن به عنوان یک زغال فروش، از خانواده خود حمایت مالی می‌کرد. او همواره پسری سخت کوش بوده است که زندگی عزیزانش به زندگی خود او اولویت داشته است.

خط داستانی انیمه شیطان کش از جایی آغاز می‌شود که یک روز، پس از آنکه تانجیرو به خانه باز می‌گردد، با صحنه قتل کل خانواده‌اش مواجه می‌شود؛ تنها خواهرش از این حادثه جان سالم بدر برده است که او نیز در طی رخ دادن آن اتفاق، به یک شیطان تبدیل شده است. این کارکتر زمانی که همه اعضای خانواده‌اش، توسط  شیطان شناخته شده با نام «موزان» (Muzan)، به طرز وحشیانه‌ای، به قتل رسیدند و تنها خواهر باقی مانده‌اش نیز تبدیل به شیطان شد، با قاطعیت تصمیم گرفت تا از همه شیاطین انتقام بگیرد و همه چیز را فدای پیدا کردن درمانی برای خواهرش بکند تا بتواند او را دوباره به یک انسان تبدیل کند.

Sanemi Shinazugawa

کارکتر سانمی (Sanemi) یکی دیگر از شخصیت های انیمه Demon Slayer به شمار می‌رود که نفرت عمیقی از شیاطین را در وجود خود احساس می‌کند. این نفرت با در نظر گرفتن سرگذشت او بسیار قابل درک است. این کارکتر در خانواده‌ای سمی با پدری پرخاشگر به دنیا آمد و بزرگ شد. پدر سانمی در ادامه داستان، توسط فردی که از او متنفر بود به قتل رسید. او به عنوان برادر بزرگ‌تر این خانواده که هفت خواهر و برادر کوچکتر از خودش داشت، سرپرستی آنها و مادرشان را با کمک برادرش Genya بر عهده گرفت.

در ادامه داستان شیطان کش، مادر سانمی به صورت غیر منتظره‌ای ناپدید شد. در حالی که دیگران کم کم برای او نگران شده بودند، مادرشان در حالی به خانه بازگشت که تبدیل به یک شطان شده بود و به دنبال طعمه‌ای برای شکار بود. به این ترتیب، با دیدن بچه‌هایش، سعی کرد برای رفع گرسنگی خود جان آن‌ها را بگیرد. گنیا تنها فرزندی بود که به لطف سانمی نجات پیدا کرد و قبل از آنکه توسط مادشان خورده شود، خود توسط سانمی کشته شد. به این ترتیب، پس از تجربه کردن این حادثه ناگوار، سانمی به سپاه شیطان کش پیوست و با نفرتی که از شیاطین داشت، هر شیطانی که بر سر راهش قرار می‌گرفت را به قتل می‌رساند.

Obanai Iguro

اوبانایی (Obanai) یکی از شخصیت های انیمه Demon Slayer به شمار می‌رود که در خانواده‌ای با ارزش‌های اخلاقی غیرقابل قبول به دنیا آمد. خانواده این کارکتر یک شیطان زن مار مانند را می‌پرستیدند و در ازای به دست آوردن پول یا اشیاء قیمتی، هر کسی را برای این شیطان قربانی می‌کردند؛ حتی نوزادان تازه متولد شده یا اعضای خانواده خود را. اوبانایی که در یک سلول نگهداری می‌شد، اولین پسری بود که پس از سال‌ها در این خانواده به دنیا آمد و به همین خاطر نیز، این شیطان مجذوب او شده بود. در ادامه داستان، شیطان مار تصمیم گرفت او را پس از آنکه کمی بزرگتر شد، به قتل برساند.

اوبانای سرانجام موفق به فرار از این خانواده شد و از کشته شدن توسط شیطان مار نجات پیدا کرد. شیطان مار با پی بردن به این مسئله، کل اعضا خانواده او را به قتل رساند و خود به دنبال اوبانای رفت. با این حال، هاشیرای شعله قبل از آنکه اوبانای در دام او بیفتد، شیطان مار را از بین برد و به این ترتیب، اوبانای به سپاه شیطان کش پیوست و با پیش رفتن داستان، خود به هاشیرای مار تبدیل شد.



نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

2 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments