فیلم Demon Slayer با اسم قطار موگن (Mugen Train) بالاخره بختش باز شد تا با کیفیت خوب منتشر شود و به همین بهانه قرار است نگاهی بیندازیم به یکی از مورد انتظارترین انیمیشنهای سال ۲۰۲۱ میلادی.
داستان فیلم شیطان کش در ادامه داستان فصل اول انیمه Demon Slayer است که تانجیرو به همراه خواهرش و همچنین اینوسکه و زنیتسو ماموریت پیدا میکند تا به قطار موگن رفته تا از ناپدید شدن انسانها روی قطار سر در بیاورد. طرح داستانی به شدت ساده است اما وقتی که وارد بحر میشوید، آنچنان درگیر فضا و داستان خواهید شد که علنا شما نیز مثل سایرین در همان قطار موگن به دام میافتید. البته اینبار نه به خاطر وجود شیطان در داخل قطار، بلکه به دلیل سازندههای این فیلم انیمیشنی که برای هر لحظه و برای هر قاب در این اثر سینمایی فکر کردهاند و اندیشهای فراتر از سرگرمیِ محض، پشت صحنههای کارتونی نهفته است.
انیمیشن شیطان کش نه مثل فصل اول انیمه، بلکه فراتر از انتظارات عمل میکند. داستان برای احساسی کردنمان از هر فرصتی استفاده میکند؛ از تلاشهای همیشگی زنیتسو برای نبرد گرفته تا انگیزهی تانجیرو برای مقابله با نیروی شیطانی خفته در قطار، همگی نشان میدهند که این انیمیشن را باید ستایش کرد. با اینکه انیمیشن قطار موگن حوادثش به طور کامل در همان مکان رخ میدهد، مخاطبش را از حصار و چارچوبِ قطار جدا و با خود همسفر میکند. اگر از چند قابِ کمدی مربوط به زنیتسو و اینوسکه بگذریم، ماجراهای تانجیرو و دست و پنجه نرم کردنِ این شخصیت با گذشتهاش به شدت تماشایی است. شخصیتی را که در فصل اول انیمه شیطان کش دیده بودیم، حال به درجهای از تکامل و قدرت میرسد که تصور میکنیم او حتی قویتر از یک هاشیرا در جهان انیمه است، اما اینطور نیست. انیمیشن قطار موگن همانگونه که در احساسی کردنمان موفق است، در رکب زدن موفقتر. تمام رویدادهای داستانی به گونهای مهندسی شده تا در زمان و مکان مشخص رکب بخوریم و از اینکه نتوانستیم درست پیشبینی کنیم، اشکمان در بیاید. البته ریختنِ اشک در پیِ اتفاقات دنیای انیمه شیطان کش، امری است طبیعی و الزاما نیازی نیست که حتما کسی از داستان حذف شود تا اشکی ریخته شود و غمی به دل مخاطب انیمه اضافه شود. حداقل فیلم قطار موگن خلاف این موضوع را ثابت کرده.
روایتی که انیمیشن شیطان کش دارد اصلا و ابدا سطحی نیست و از همان ابتدای داستان، به خوبی عمق پیدا میکند. بخشی از پروسهی عمیقسازیِ روایت، بر گردن شخصیتهای اصلی است و بخش اندکی هم بر گردن شخصیتهای فرعی. برای مثال مگر میشود وقتی وسعتِ مهربانیِ قلبِ تانجیرو را با آن توصیف شاعرانه به چشم میبینیم، احساساتی نشویم؟ فیلمساز در ماندگار کردن صحنهها به شدت موفق عمل کرده و حتی اگر یک بار به پای قصهی این انیمیشن بنشینید، احتمالا بخش اعظم صحنهها را میتوانید در ذهنتان همین الان مرور کنید. به واقع راز این ماندگاری چیست؟ صرفا چینش صحیح حوادث و عمق پیدا کردن روایت؟ قطعا خیر. در مدیوم سینما، یک انیمیشن برای ماندگاری علاوه بر شرح یک روایت ایدهآل به چیزهای بیشتری نیاز دارد.
در پسِ قابهای کارتونی و تعریف یک داستان سراسر اکشن، آن چیزی که نیاز است تا قابها از یک قاب معمولی به چند درجه بالاتر ترفیع پیدا کند، معنا و مفهومی است که در انیمه شیطان کش به شدت به چشم میآید
در پسِ قابهای کارتونی و تعریف یک داستان سراسر اکشن، آن چیزی که نیاز است تا قابها از یک قاب معمولی به چند درجه بالاتر ترفیع پیدا کند، معنا و مفهومی است که در انیمه شیطان کش به شدت به چشم میآید. برای مثال تانجیرو دیگر آن جوانِ ضعیفی که در نیمه ابتدایی فصل اول انیمه میبینیم نیست و برای چالشِ پیش رویش دست به انجام هر کاری میزند و به همین راحتی تسلیم نمیشود. در انیمیشن قطار موگن تنها ایرادی که شاید بتوان گرفت در تغییر نکردنِ دوستان تانجیرو یعنی اینوسکه و زنیتسو است. این دو شخصیت که نقش مهمی در پیشبرد داستانی دارند، همان چیزی هستند که قبلا بودند؛ نه کمتر و نه بیشتر. با این تفاسیر جالب است که محوریت مرکزی انیمیشن قطار موگن در یک سوم پایانی داستان، دیگر تانجیرو نیست و ما میفهمیم قرار است رنگوکو (Rengoku) را بهتر درک کنیم. این شخصیتِ دوستداشتنی که نوع نبردش با آتش درآمیخته، خصیصههای رفتاری و انگیزههایش همانند آتش تند و تیز است. همانطور که تانجیرو را به واسطهی فلشبکها بهتر درک میکنیم، با سفر به گذشتههای رنگوکو پی میبریم که چطور این شخصیت جنگجو با روحیهی بسیار بالا به این نقطه از داستان رسید. در حقیقت در انیمیشن شیطان کش به طور نامحسوس اینطور نشان داده میشود که رنگوکو و تانجیرو تا حدود زیادی به یکدیگر شبیه هستند، با این تفاوت که تانجیرو خانوادهای نداشته که راهنمایش باشد و این پسربچه صرفا روستازادهای بیش نبود که به طور اتفاقی وارد سلسله کابوسهایی میشود که به ظاهر راه فراری برایش در حال حاضر موجود نیست، جز به جلو پیش رفتن و مقابلهی مستقیم با موزان، شخصیت منفی اصلی داستان.
خبرِ بد اینکه در انیمیشن قطار موگن نمیتوانیم موزان را زیارت کنیم؛ همان شخصیت مرموزی که هنوز مشخص نیست چطور تبدیل به آلفا شده و چه کسی او را به شیطان تبدیل کرده؛ او چه اهداف و انگیزههایی دارد و اصلا انگیزههای شیطانیاش از کجا نشات گرفته شده. البته این دسته از موارد در چنین اثری استنثنائا نقطه ضعف نیست و اگر سبک روایت داستان در انیمههای ژاپنی را بدانید، مشخص است که هنوز وقت آن نرسیده به این شخصیت پرداخته شود. در قطار موگن اینطور طراحی شده بود تا رنگوکو را بشناسیم و باید اعتراف کرد پس از اینکه داستان به اتمام میرسد، دیگر به رنگوکو به چشم یک هاشیرای غریبه نگاه نمیکنیم، بلکه آنچنان با او احساس همدردی میکنیم که انگار چند صد سال است که این کاراکتر جنگجو را میشناختیم.
انیمیشن Demon Slayer: Kimetsu no Yaiba the Movie: Mugen Train یک شاهکارِ بیبدیل است که شاید دیگر مثل آن ساخته نشود. با اینکه داستان این انیمیشن در ادامهی فصل اول انیمه شیطان کش روایت میشود، افراد غریبه با این انیمه نیز میتوانند از اتفاقات داستانی قطار موگن سرگرم شوند. این انیمیشن، متاعِ ناب این روزهای سینما و تلویزیون است که هر فردی فارغ از سن و سالش باید تماشایش کند.
انتظار برای تماشای فصل دوم انیمه Demon Slayer کار به شدت سختی است. زمان پخش فصل دوم انیمه شیطان کش (Demon Slayer) اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی یعنی به احتمال زیاد آذر ماه اعلام شده است. فعلا تنها چیزی که از فصل دوم میدانیم در حد تریلر زیر خلاصه شده:
تریلر فصل دوم انیمه Demon Slayer
- شخصیتپردازی رنگوکو
- تغییر شخصیتی بسیار زیاد در تانجیرو
- یک روایت هیجانانگیز، عمیق و سرگرمکننده
- سریال در احساساتی کردن بیننده موفق است
- معنا و مفاهیم ارزندهی اخلاقی و آموزنده
- هیچ گونه تغییر شخصیتی در زنیتسو و اینوسکه دیده نمیشود
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید